نویسنده: آلبرت زکی اسکندر
مترجم: بهاء الدین خرمشاهی
مترجم: بهاء الدین خرمشاهی
تولد: قَرَشیه در حوالی دمشق، قرن هفتم /سیزدهم؛ وفات: قاهره 21 ذیقعده 17/687 دسامبر 1288
نسبت ابن نفیس یعنی «قرشی» از زادگاه او (قُرَشیّه) است یا طبق گفته بعضی از منابع موثق، به قَرش، روستایی در آن سوی رود سیحون که خاندانش از آنجا برخاست، منسوب است. او طب را در دمشق در بیمارستان بزرگ نوری (البیمارستان النوری الکبیر) که توسط سلطان ترک نورالدین محمود بن زَنگی در قرن ششم / دوازدهم تأسیس شده بود، فراگرفت. مهذب الدین عبدالرحیم بن علی الدَّخوار (وفات:1230/628) مؤسس مدرسه طب دَخواریه در دمشق بر او سمت استادی داشت؛ و ابوالفرج بن یعقوب بن اسحاق مسیحی (= ابن القُف:1286-1233 /685-630) که یک چند شاگرد ابن ابی اصیبعه بود، در دمشق از زمره شاگردان او بود.بیمارستانی که ابن نفیس در مصر در آن به عمل و آموزش طب مشغول بود با قطعیت شناخته نیست. وی سرانجام رئیس الاطبا شد و شاید از سوی مَملوک موسوم به الظاهر بَیبَرس بُندُقداری(دوره حکومتش 1277-1260/ 676-659) به این مقام منصوب شده باشد، و ابن نفیس در عین حال پزشک مخصوص او نیز بوده است. این مقام یک مقام افتخاری نبوده بلکه نسبت به مشتغلان به علم طب، قدرت اجرایی داشته است. نام ابن نفیس به هیچ وجه در رابطه با بیمارستان ناصری که درسال 1171/567 توسط صلاح الدین ایوبی (دوره حکومتش از 1193-1169 /590 - 565) تأسیس شده، و ابن ابی اصیبعه طی یک سال اقامتش (1237-1236/ 634) در آنجا چشم پزشک بوده، به چشم نمی خورد. ابن نفیس در اواخر عمرش خانه و کتابخانه اش را وقف دارالشفایی که بیمارستان قلاوون یا بیمارستان منصوری نامیده می شد، کرد، این بیمارستان در سال 1284/683 توسط سلطان مملوک، المنصور سیف الدین قلاوون اَلفی (دوره حکومتش 1290-1279/ 689 -678) تأسیس شده بود، و ابن نفیس در عهد حکومت او در بیست و یکم ذی قعده 687 به سن هشتاد سالگی، در قاهره درگذشت.
ابن نفیس علاوه بر طب در فقه نیز استاد بود و در مدرسه مسروریه قاهره تدریس می کرد. آمدن نام و شرح احوال او در کتاب طبقات الشافعیه الکبری اثر تاج الدین سُبکی، خود حاکی از پایگاه علمی او در فقه است. ابن نفیس کتاب الشامل فی صناعه الطبیه را بین سی و چهل سالگی نوشت. این کتاب قرار بوده به 300 دفتر بالغ شود که از آن فقط 80 جزء استنساخ شده است. تا سال 1952 که یک نسخه قطور ولی ناپیوسته از آن در میان نسخ خطی اسلامی کتابخانه دانشگاه کمبریج فهرست شد، بکلی از دست رفته انگاشته می شد. خیلی پیش از این تاریخ، کتابخانه بودلیان چهار نسخه خطی از بعضی مجلدات این کتاب را بدون شناختن مؤلفش فهرست کرده بود. در سال 1960 سه نسخه خطی به خط مؤلف در کتابخانه طبی لین، وابسته به دانشگاه استانفورد، پیدا شد که یکی از آنها را خود مؤلف مجلد یا جزء سی و سوم خوانده است. دو جزء دیگر مجلدات چهل و دوم و چهل و سوم این کتاب اند و تاریخ کتابت جزءاخیر 1244-1243 /641 است. نسخه خطی دیگری از همین کتاب در المتحف العراقی (موزه عراق) در بغداد موجود است. زرکلی صاحب اعلام از یک نسخه دیگر در دمشق سراغ می دهد (ولی نه در مجموعه ظاهریه) بی آنکه کتابخانه خاصی را نام ببرد.
کتاب الشامل که تا کنون نامنتشر مانده است شامل بخش جالب توجهی درباره تکنیک جراحی است و اطلاعات فراوانی راجع به ابن نفیس جراح به دست می دهد. در این بخش سه مرحله برای هر عملی بر می شمارد:الاِعطاء( مرحله تشخیص که بیمار به جراح اعتماد می کند و جسم و جان خود را به دست او می سپارد) العمل (جریان عمل و جراحی) و الحفظ (نگهداری و مراقبت بعد از عمل )، و توصیفات مفصلی از وظایف جراحان و روابط بین بیماران و جراحان و پرستاران به دست می دهد.
جزئیات هر مرحله را شرح می دهد و به مسایلی نظیر نحوه دراز کشیدن و وضعیت بدنی بیمار و حرکات بدنش و کار کردن با ابزار و آلات جراحی در طول عمل می پردازد. ابن نفیس منظور را با مثال زدن بعضی اعمال جراحی روشن می کند.
کتاب دیگر ابن نفیس موسوم به شرح طبیعه الانسان لبقراط (شرح بر طبیعت الانسان بقراط) در دمشق در یک کتابخانه خصوصی متعلق به احمد عُبَید نگهداری می شد تا اینکه در سال 1933 به استاد ا. س. یهودا تعلق پیدا کرد و به لندن منتقل شد. (نسخ خطیی که جزء مجموعه یهودا بوده اند اکنون در کتابخانه ملی طب در بتسدا(1) در مری لند(2)اند ؛ و شرح طبیعه الانسان لبقراط تحت شماره MSA69 محفوظ است. این نسخه دارای اجازه ای است به خط و امضای ابن نفیس که گفته است طبیبی به نام شمس الدوله ابوالفضل بن ابی الحسن مسیحی تمام کتاب را نزد او خوانده است. شاید یکی از نخستین کتابهای ابن نفیس، کتاب شرح تشریح القانون (شرح بر علم تشریح در کتاب یکم و سوم کتاب القانون ابن سینا) باشد، که نسخه ای از آن چهل و هفت سال قمری پیش از وفات او نوشته شده و در حال حاضر در دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس(MS Ar. 80) است. در این کتاب نخستین توصیف شناخته شده در عالم طب را از گردش ریوی خون به دست می دهد. کتاب عمده او شرح القانون خود در چهار کتاب است؛ «شرح بر کلیات» «شرح بر مفردات طبی و داروهای مرکب»«شرح بر امراض از فرق سر تا نوک پا» «شرح بر امراضی که اختصاص به عضو خاصی ندارند». ابن نفیس در نخستین کتاب از این اثر که «شرح کلیات» است، توصیف خود از گردشهای صغیر خود را تکرار می کند:
... این حفره راست از دو حفره قلب است. وقتی که خون در این حفره دقیق می شود باید به حفره چپ منتقل شود که در آنجا «روح حیوانی» تولید می گردد. ولی راهی بین این دو حفره وجود ندارد، ماده قلب در اینجا بی منفذ است. نه راهی مرئی دارد، چنانکه بعضی از مردم تصور می کنند، نه راه نامرئی که عبور خون را، چنانکه جالینوس تصور می کرد، امکانپذیر سازد. در اینجا منافذ قلب مسدود و جدار قلب ضخیم است. در این صورت می باید چنین باشد که هنگامی که خون رقیق می گردد، از رگ شریانی [شریان ریوی] به ریه می رود تا در درون ریه پراکنده شود و با هوا آغشته گردد. آنگاه رقیقترین قسمتهای خون تحت فشار واقع می شود و داخل ورید ریوی می شود و از این طریق به حفره چپ قلب می رسد، و در این حال با هوا آغشته است و برای ایجاد روح حیوانی مناسب است...
طبق یک نسخه خطی از شرح تشریح القانون (MS Ar. 80) کشف پیشرس ابن نفیس از گردش ریوی یا صغیر خون را می توان حداکثر در تاریخ 1242/640 دانست، یعنی سه قرن پیش از آنکه توسط سروتوس(1)(به سال 1553/961) و کولومبو(2) (به سال 1559/967) انتشار یابد. اسکندر [نویسنده این مقاله]معلوم کرده است که سَدیدالدین محمد بن مسعود کازرونی (در سال 1344/745) و علی بن عبدالله زین العَرَب مصری (در سال 1350/751) در شرح بر کتاب اول از کتاب قانون درباره گردش کوچک خون بحث کرده اند و این دومی از کتاب شرح تشریح القانون ابن نفیس و شرح القانون او استفاده کرده است. این نظر چه بسا برای تجدید مطلع در بحث پرماجرای قدیمی بر سر اینکه آیا غرب لاتینی به توصیف ابن نفیس از گردش صغیر خون دست داشته یا نه، به کار آید. گفته اند که شاید آندرآ آلپاگو بلونویی(3)(وفات: 1520/927) کار ابن نفیس را شفاهاً یا در آثاری که نوشته ولی تا کنون منتشر نشده نقل کرده باشد.
آلپاگو سی سالی در خاورمیانه (و بیشتر در سوریه) به سر برد و طی اقامتش به جمع و ترجمه و تصحیح و تنقیح آثار اطبای مسلمان پرداخت. وی قسمتی از شرح ابن نفیس بر قانون را که راجع به ادویه مرکبه بود، به لاتینی ترجمه کرد(ونیز، 1547/954). آلپاگو در یک بخش(fols. 24v-30r) که عنوان لاتینی آن "Consideratio sexta de Pulsibus ex libro Sirasi arabico" است، بیانات جالب توجهی درباره آموزه جالینوسی مربوط به قلب و سرخرگها همراه با نقد و نظر ابن نفیس درباره آن نقل می کند.
کتاب الموجز یا موجز القانون (تلخیص کتاب القانون) ابن نفیس کتاب فشرده ای است که به چهار بخش، متناظر با چهار کتاب شرح القانون تقسیم شده است، با این تفاوت که در کتاب الموجز به تشریح (کالبد شناسی) یا گردش صغیر خون نمی پردازد. اقبال و رواجی که کتاب الموجز یافت بسیاری از پزشکان را به نوشتن شرح بر آن برانگیخت و به ترجمه آن به زبانهای دیگر واداشت. دو ترجمه ترکی از آن در دست است یکی به قلم مصلح الدین مصطفی بن شعبان سروری(وفات:1464/869 )، و دیگر به قلم احمد کمال که در ادرنه طبیب بوده است. یک ترجمه عبری نیز با عنوان سِفِرها- موجِز از آن به عمل آمده است. عزالدین ابواسحاق ابراهیم بن محمد بن طرخان سُوَیدی (وفات:1291/691) صاحب کتاب تذکره السویدی نیز شرحی به کتاب الموجز نوشته است. سایر شروح، که هنوز به صورت نسخه خطی اند از جمله به قلم این نویسندگان است: جلال الدین محمد بن عبدالرحمن قزوینی (وفات:1308/708) مظفر الدین ابوالثنا محمد بن احمد عینتایی ابن الامشاطی(وفات:1496/902) و شهاب الدین محمد ایجی بُلبُلی. سه شرح عمده که تا این اواخر رونق و رواج داشته اند عبارتند از: کتاب المُغنی فی شرح الموجز نوشته سدید الدین کازرونی؛ کتاب حل الموجز نوشته جمال الدین محمد بن محمد آقسرایی(وفات: 1378/780) ؛ و کتاب النفیسی که به شرح موجز ابن النفیس هم معروف است، نوشته برهان الدین نفیس بن عوض کرمانی (مکتوب به سال 1431/841). از جمله حواشی کتاب النفیسی، کتابی است به نام حاشیه علی شرح نفیس بن عوض الکرمانی علی موجز ابن النفیس نوشته غَرس الدین ابراهیم حلبی(وفات:1563/971) و حل النفیسی که نوشتن آن را محمد عبدالحلی آغاز کرد و عمرش به اتمام آن کفاف نداد و پس از او پسرش محمد عبدالحی آن را تکمیل کرد و تمام کتاب را در سال 1872/1289 منتشر کرد. ابن نفیس شرح فصول بقراط را بارها نوشت و هر بار مرادش این بود که به پرسشهایی که اطبا از او می کردند پاسخ بدهد. در مقدمه گونه ای که در چاپ سنگی این کتاب (مورخ 1310/1892) آمده همان نکته ای که در شرح تشریح القانون و شرح القانون آمده، تکرار شده و آن این است که او بر آن بوده است تا «... عقاید درست را روشن کند و از آنها دفاع نماید، و آنچه را نادرست است درگذارد و آثار آن را محو گرداند... » این نکته می نمایاند که او اعتبار کتب قدما را نمی پذیرفته است. و این مسأله در انکارش بر رأی جالینوس در مورد وجود منافذ نامرئی در جدار بین دو بطن و برداشت او از جریان خون و اعتقادش بر اینکه خون شریانی در بطن چپ تولید می شود، بالصراحه روشن می شود.
سایر آثاری که ابن نفیس نوشته عبارتند از: شرح اَبیذیمیا(اِپیدمیا) لبقراط، شرح مسائل حنین، المُهَذَّب فی الکُحل، و بُغیَه الطالبین و حجه المُتَطَبِّبین. وی همچنین آثاری در زمینه فقه و الهیات، و نیز شرحی بر کتاب الهدایه ابن سینا نوشته است، و نیز کتابی دارد به نام فاضل ابن ناطق (عنوان دیگری هم دارد: الرساله الکاملیه فی السیره النبویه) که قرینه کتاب حی بن یقظان ابن طفیل (وفات:1185/581) است. هدف ابن طفیل این بود که کشف حقایق فلسفی را توسط فردی که در یک جزیره دورافتاده خود به خود به وجود آمده است، نشان بدهد، حال آنکه هدف ابن نفیس این بوده که کشف مبانی اصلی دیانت اسلام و علوم طبیعی را به مدد استدلال مستقل (و در شرایط مشابه با شرایط حی بن یقظان)اثبات کند.
مشهور است که ابن نفیس به جای استفاده از کتب قدما، تجربیات و مشاهدات و استنباطهای خود را ثبت می کرده است. خودش می گوید که تقیدش به دین(اسلام) و ترحمش به حیوانات او را از اقدام به تشریح حیوانات باز می داشته است. اگر او این مانع را نداشت و می توانست به تشریح اندامهای جانوران بپردازد، بی شک کار علمی عمده او، یعنی کشف گردش صغیر خون که یک کشف فیزیولوژیکی شمرده می شود، بیشتر مستند می شد. رهیافت تجربی او به فیزیولوژی در شرح تشریح القانون جلوه گر است:«... در تعیین و بازشناسی فایده هر عضو بالضروره بر آزمایشهای مستند و تحقیقات مستقیم اعتماد خواهیم کرد، و اعتنایی نخواهیم داشت که آیا عقاید و آرای پیشینیانمان موافقت دارد یا ندارد. »
کتابنامه:
الف ) آثار اصلی. آثار ابن نفیس عبارتند از: منافع الاعضاء الانسانیه (دارالکتب المصریه، نسخه خطی 3، 209 مجامع) المهذب فی الکحل (واتیکان MS Arabo 1307)، موجز القانون (کلکته 1828/1244، 1261/1845؛ لکهنو، 1906/1324، 1884/1302، 1871/1288)؛ کتاب الشامل فی صناعه الطبیه (نسخه خطی به خط مؤلف ولی ناقص کتابخانه طبی لین Lane دانشگاه استانفورد، MS Z267;المتحف العراقی، بغداد، نسخه خطی 1271، کتابخانه دانشگاه کمبریچ، MS Or. 1546(10);کتابخانه بودلیان، MSS Pocock 248,290-292; شرح ابیذیمیا لبقراط(ایاصوفیه نسخه خطی 3642، برگهای ا -200آ، دارالکتب المصریه نسخه خطی 583 طب طلعت)؛ شرح فصول بقراط (تهران [؟] 1892/1310)، ایاصوفیه نسخه خطی 3554، برگهای 35 ب، 137ب، و 3644، برگهای 1-109 ب دار الکتب المصریه، نسخه خطی 1448 طب، کتابخانه تحقیقاتی گوتا، MSS 1897, 1898; کتابخانه دولتی برلینMS 224)؛شرح مسائل حنین(کتابخانه دانشگاه لیدن MS Or. 49, II, fols, 101b-17 4a) شرح طبیعه الانسان لبقراط (کتابخانه ملی طب بتسدا*MS A59; و نسخه خطی متعلق به احمد عبید، دمشق که بعداً به ا. س. یهودا در لندن تعلق گرفت)؛شرح تقدمه المعرفه لبقراط (کتابخانه تحقیقاتی گوتاMS 1899؛ کتابخانه دانشگاه لیدن MS Or. 49I, fols-198;کتابخانه بودلیان MS Marsh 81); شرح القانون(کتابخانه تاریخ طب ولکام Wellcome نسخه ناقص WMS. Or. 154); و شرح تشریح القانون (دانشگاه کالیفرنیا، لوس آنجلس Ar. 102. I, MSS Ar. 80صفحات 298-1؛ کتابخانه ملی پاریسMS 2939 کتابخانه ظاهریه دمشق نسخه خطی 3145 طبxx ). نیز نگاه کنید به:
M. Meyerhof and J. Schacht, The Theologus Autodidactus of Ibn al-Nafis, ed. with intro. , and notes (Oxford, 1968)
سایر کتبی که مستقیماً به آثار ابن النفیس ربط دارد عبارتند از آقسرایی، حل الموجز(لکهنو، 1907/1325؛ ترجمه اردو، 2 ج. لکهنو 1908-1907 /1326 -1325) کازرونی، کتاب المغنی فی شرح الموجز (کلکته 1832، 1828/ 1244، لکهنو 1894-1890/1307-1878/1295)کرمانی کتاب النفیسی (لکهنو 1865/1282) عبدالحلیم و عبدالحی، حل النفیسی (کانپور 1872/1288، لکهنو 1885/1302) الکازرونی، شرح القانون (الکلیات)کتابخانه تاریخ طب ولکام (W MS. Or. 89);زین العرب المصری، شرح القانون (کتابخانه تاریخ طب ولکام WMS. Or. 119)؛و
... Avicenna... libellus de removendes nocumentis quae accidunt in regimine sanitatis... , A. Alpago, trans. (Venice, 1547)
ب)منابع فرعی. آثار کلی عبارتند از:ابن ابی اصیبعه، عیون الانباء (المکتبه الظاهریه نسخه خطی 4883، 1 عام، برگ 104) گزارش موجزی که در پایان این نسخه هست، به نظر می آید توسط کسی جز خود ابن ابی اصیبعه نوشته شده و در طبع بولاق (2ج. 1884-1882) نیامده است؛ ابن فضل الله عُمَری، مسالک الابصار (دارالکتب المصریه نسخه خطی م. معارف عامه VIII, 119a)صفدی، کتاب الوافی بالوفیات(موزه بریتانیا MS Or. 6587,fols 20v-21v);ابوعبدالله محمد بن احمد ذهبی تاریخ الاسلام (کتابخانه بودلیان MS land Or. 27 9, fol. 170a)؛ عبدالله بن اسعد یافعی، مرآت الجَنان ج4(حیدرآباد، 1920-1921)، 207؛ تاج الدین سُبکی، طبقات الشافعیه الکبری ج5(قاهره، 1906-1907)، 129؛
J. Uri, Bibliothecae Bodleianae codium manuscriptorum orintalium(Oxford, 1787), pt. 1, 130; A. Nicoll and E. B. Pusey, Bibliothecae Bodleianae... , (Oxford, 1821-1835), pt. 2, 586; L. Leclerc, Histoire de la medecine arabe, II(Paris, 1876), 207-209; W. Pertsch, Die arabischen Handchriften der herzoglichen Bibliothek zu Gotha (Gotha, 1878-1892), III, W. Ahlwardt Verzeichniss der arabischen Handschriften (Berlin, 1887-1899), V, 496; The Encyclopaedia of Islam (Leiden-London, 1960-1971), III, 897-898; G. Sarton, Introduction to the History of Science (Baltimore, 1927-1948), II, 1099-1101 ; A. Issa, Histoire des bimaristans (hopitaux) a l'epoque islamique (Cairo, 1928); and Tarikh al-Bimristanat fi l-Islam (Damascus, 1936); C. A. Wood, "The Lost Manuscript on Ophthalmology by the ThirteenthCentury Surgeon Ibn al-Nafis," in Journal of the American Medical Association, 104 (1935), 2122-2123; C. Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur (Leiden, 1943-1949), I, 649, and supp. (Leiden, 1937-1942), I, 899;
اسماعیل پاشا بغدادی، ایضاح المکنون... (استانبول 1945)، 1، 188، و هدیه العارفین... (استانبول، 1951)، 1، 714، ج، عَوّاد، جول? فی دارالکتب الامیرکیه(بغداد، 1951)، 46، خیرالدین زرکلی، الاعلام...، چاپ دوم (قاهره، 1959-1954) 5، 78، و تصاویر، 740؛
A. J. Arberry, A Second Supplementary Hasnd-List of the Mohammadan Manuscripts in the University and Colleges of Cambridge (Cambridge, 1952), 57; J. Schacht, "Ibn al-Nafis et son Theologus Autodidactus," in Homenaje a Millas-Vallicrosa , II (Barcelona, 1956), 325-335; M. J. L. Young, "Some Observations on the Use of arabic as a Scientific Language as Exemplified in the Mujiz al-Qanun of Ibn al-Nafis (d. 1288)," in AbrNahrain, 1(1959-1960), 68-72; S. K. Hamarneh, Index of Manuscripis on Medicine, Pharmacy, and Allied Sciences in the Zahiriyah Library (Damascus, 1969), 476-581, and p1. 7; M. Ullmann, Die Medizin im Islam, Which is pt. 1, supp. VI, of Handbuch der Orientalistik (Leiden-Cologne, 1970), 172-176.
ن. هیر، «ثلاث مجلدات من کتاب الشامل لابن النفیس، »، در مجله معهد المخطوطات العربیه، 6، (1960)، 210-203؛ عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین... (دمشق، 1957-1961)، 5827؛ صلاح الدین منجد «مصادر جدیده عن تاریخ الطب عند العرب» در مجله معهد المخطوطات العربیه، 5. شماره 2 (1956)، 270.
درباره گردش خون نگاه کنید به:
M. Tatawi, Der Lungenkreislauf nach el Koraschi, inaugural diss. (Freiburg, 1924); M. Meyerhof, "M. El-Tatawi: Der lungenkreislauf nach el-Koraschi," in Mitteilungen zur Geschichte der Medizin und Naturwissen schaften, 30 (1931), 55-57; "La decouverte de la circulation pulmonaire par Ibn an-Nafis medecin arabe du Caire (Xiii siecle)," in Bulletin de l'Institut d'Egypte, 16 (1934), 33-46; "Ibn an-Nafis und Studien zur Geschichte der Naturwissenschaften und Medizin, 4 (1935), 37-88 , and 1-22 (Arabic text); and "Ibn an-Nafis (XIIIth cent. ) and His Theory of the Lesser Circulation," in Isis, 23 (1935), 100-120; S. Haddad and Khairallah, "A Forgotten Chapter in the History of the Circulation of the Blood," in Annals of Surgery , 104 (1936), 1-8; S. Haddad , "Who Is the Discoverer of the Lesser Circulation?" in al-Muqtataf, 89 (1936), 264-271; and "Arabian Contributions to Medicine," in Annlas of Medical History, 3 (1941), 60-72 ; O. Temkin, "Was Servetus Influenced by Ibn an-Nafis?" in Bulletin of the History of Medicine, 8 (1940), 731-734 ; T. Bannurah, "Enthullungen in der Geschichte der Medizin, Ibn al-Nafis oder Serveto?" in Munchener medizinische Wochenschrift, 88 (1941), 1083 ff. , L. Binet and A. Herpin, "Sur la decouverte de la circulation pulmonaire," in Bulletin de l'Academie nationale de medecine, 3rd ser. , 132, nos. 31-32 (1948), 542-549.
همچنین نگاه کنید به:
A. Chehade, Ian al-Nafis et la decouverte de la circulation pulmonaire. M. D. dissertation (Faculte de Medecine, Paris, 1951) , no. 1143; Ibn al-Nafis et la decouverte de la circulation pulmonaire (Damascus, 1955), and "Ibn al-Nafis et la decouverte de la circulation pulmonaire," in Maroc medical, 35 (1956), 1013-1016; C. D. O'Malley, Michael Servetus, A Translation of His Geographical, Medical, and Astrological Writings With Introductions and Notes (Philadelphia, 1953), 195-200 ; and "A Latin Translation if Ibn Nafis (1547) Related to the Problem of the Circulation of the Blood," in Journal of the History of Medicine and Allied Sciences, 12, no. 2 (1957), 248-253; E. E. Bittar, "A Study of Ibn Nafis," in Bulletin of the History of Medicine, 29 (1955), 352-368, 429-447; and "The Influence of Ibn Nafis : A Linkage in Medical History," in University of Michigan Medical Bulletin, 22 (1956), 274-278; G. Wiet, "Ibn al-Nafis et la circulation pulmonaire," in Journal Asiatique, 244 (1956), 95-100 ; E. D. Coppola, "The Discovery of the Pulmonary Circulation: A New Approach," in Bulletin of the History of Medicine, 31 (1957), 44-77 ; and J. Schacht, "Ibn an-Nafis Servetus and Colombo," in al-Andalus, 22 (1957), 317-336.
آثار زیر نیز خالی از فایده نیست:
L. G. Wilson, "The Problem of the Discovery of the Pulmonary Circulation," in Journal of the History of Medicine, 17 (1962), 229-244 ; R. E. Siegel, "The Influence of Galen's Doctrine of Pulmonary Bloodflow on the Development of Modern Concepts of Circulation," in Sudhoffs Archiv fur Geschichte der Medizin und der Naturwissenschaften, 46 (1962), 311-332 ; A. Z. Iskandar, A Catalogue of Arabic Manuscripts on Medicine and Science in the Wellcome Historical Medical Library (London, 1967), 38-42, 47-50 ; and E. Lagrange, "Reflexions sur I'historique de la decouverte de la circulation sanguine," in Episteme, 3 (1969), 31-44.
منبع: گیلسپی، چارلز کولستون؛ (1389)، زندگینامهی علمی دانشمندان اسلامی (جلد نخست)، ترجمهی جمعی از مترجمان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم