اخوان الصفا

مجموعه ای از رسائل که به رسائل اخوان الصفا معروف است، دائرة المعارفی است که همه علوم شناخته شده قرن چهارم/دهم را در بردارد و نیز نظام فلسفی اسماعیلی برای اول بار در آن به صورت جامع بیان شده است. شیعیان
دوشنبه، 22 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اخوان الصفا
 اخوان الصفا

نویسنده: ایو مارکه
مترجم: حسین معصومی همدانی



 

مجموعه ای از رسائل که به رسائل اخوان الصفا معروف است، دائرة المعارفی است که همه علوم شناخته شده قرن چهارم/دهم را در بردارد و نیز نظام فلسفی اسماعیلی برای اول بار در آن به صورت جامع بیان شده است. شیعیان [اسماعیلی] می خواستند ثابت کنند که حتی حکومت بر جامعه اسلامی در انحصار امامان یعنی- جانشینان پیامبر (ص) از نسل علی (ع)- است که از سوی خدا به این سمت منصوب می شوند، و مشروعیت ایشان ناشی از رسالتی است که در همه عالم جلوه گر است.بدین منظور نظریه نوافلاطونی فیضان را اقتباس کردند و بعدها آن را با علم هرمسی و احکام نجوم حرانی درآمیختند و منظم کردند.
بر پایه طرح اسماعیلیان ، خدا جهان را با سلسله ای از فیضهای متوالی آفریده است که سرچشمه آنها ذات مقدس اوست، و در هر مرحله هر یک از افراد سلسله مستقیماً فرد بعد از خود را پدید می آورد.این سلسله عبارت است از عقل کلی و صور نوعی آن، نفس کلی و هیولای اولی. عقل کلی به مدد صور نوعی خود مربی نفس کلی است، و نفس کلی هیولای اولی را به صور گوناگون در می آورد؛ نخست نه فلک پدید می آیند، که مدبر امور عالم تحت قمراند، و آنگاه چهار عنصر، که پایینترین مرتبه سیر نزولی نفوس است.آنگاه نفوس از نوع سیر صعودی آغاز می کنند، یعنی از یک نوع امتحان می گذرند که در طی آن همه مراتبی را که در سیر نزولی از آن گذشته اند؛ دوباره می پیمایند.از این سیر معدنیات و گیاهان و جانوران و آنگاه انسان، که در مرز دو عالم قرار دارد، پدید می آیند.اما فقط نفوسی می توانند از این مرز بگذرند و به عالم افلاک راه یابند که خود را با علم و اخلاق تزکیه کرده و از زندان ماده رهانیده باشند.
همچنان که همه موجودات سلسله مراتبی دارند، درمیان آدمیان نیز سلسله مراتبی برقرار می شود.بیخردانی که طبع سلیم دارند به همان حال که هستند می مانند، اما بدکاران به مرتبه حیوانی، و حتی بدتر از آن، فرو می افتند.بدین دلیل عمر بسیار دراز جهان را به ادوار هفت هزار ساله تقسیم کرده اند، که از دورهای احکام نجوم به دست می آید.در آخر هر دور درباره نفوسی که هنوز برگزیده نشده اند حکم می شود.کسانی که شایسته نجات از دور شناخته نمی شوند در دور بعدی تجسم دوباره می یابند تا بار دیگر بخت خود را بیازمایند. بتدریج و سرانجام بدکارترین نفوس به صورت شیاطینی گرفتار تمنیات جسمانی در می آیند.
اما، بنابر نظریه اخوان الصفا، خدا نوع بشر را به وساطت امامان، و بویژه پیامبرانی که مبعوث می کند، دوام می بخشد.نخستین پیامبران آدم (ع) و ششمین آنها محمد (ص) است که قائم قیامت در هزاره هفتم است.در هر هزاره هفت امام هست که، بر طبق دورهای احکام نجوم، دور از غیبت تا ظهور را طی می کنند.سیر صعودی نفوس در چهارچوب مدینه روحانی رخ می دهد (این مفهوم، مانند مدینه فاضله فارابی، از جمهوری افلاطون که به چشم نوافلاطونی دیده شده گرفته شده است).مدینه روحانی، به صورت مطلق آن، صورت نوعی نفس بشری (آدم فلکی) است، و بنابراین از همه نفوس برگزیده گذشته و آینده، بخصوص ارواح پیامبرانی که شریعت نو آورده اند و ارواح امامان، تشکیل می شود.
فرمانروایی مدینه در روی زمینه با پیامبر یا امام زمان است، و در این کار او را خواص یاری می دهند، و این سلسله مراتبی باطنی است که از طریق آن فیض از بالا به پایین می رسد، و شامل چهار مرتبه است که با چهار مرتبه عقل مطابقت دارند (عقل غریزی یا عملی؛ عقل مکتسب، استدلال، و اراده، حکمت و الهام؛ وحی). در برابر این، یک سلسله مراتب وارونه وجود دارد که سلسله مراتب بدکاران است و در رأس آن دجال قرار دارد و جهت آن به سوی مرکز زمین است. اخوان الصفا نظریه مشروحی هم درباره سلسله مراتب علوم دارند که آن نیز از افلاطون گرفته شده است.(علوم روح را برای طی مراحل و برگذشتن از آنها آماده می کنند.) اخوان نظریه مشروحی هم درباره تبلیغ و در آوردن مردمان به کیش خود دارند.تعالیم اخوان با تعالیم اسماعیلیان قدیم یکی است و مدینه روحانی بازتاب سازماندهی اولیه دعوت اسماعیلی است .در واقع رسالات اخوان الصفا یکی از وسایل اصلی تبلیغ برای دعوت اسماعیلی، است. در واقع رسالات اخوان الصفا یکی از وسایل اصلی تبلیغ برای دعوت اسماعیلی، و حتی شاید تنها وسیله اصلی، بوده است.
تعالیمی که بیان کردیم نشانه یک نوع کیش التقاطی جدید است، جزء اصلی این کیش، التقاطیگری یونانیمآبی است که در آن آرای ارسطو و اقلیدس و بطلمیوس تحت الشعاع آمیزه ای از آرای افلاطونی و نوافلاطونی که به قالب نوعی مذهب هرمسی فیثاغورثی ریخته شده قرار گرفته است؛ به این ترکیب عناصر هندی، ایرانی و مسیحی نیز افزوده شده، و سرانجام مجموعه آنها با تعالیم اسلام هماهنگ شده است.
اسماعیلیان تألیف رسائل را به امام ششم، امام جعفر صادق(ع) یا به سه امام غایب اسماعیلی (265-296) و نیز به چهار مبلغ اسماعیلی، از جمله به عبدالله بن میمون قَدّاح، نسبت می دهند. از سوی دیگر، توحیدی (وفات :1023/414[؟]) ، بنا به نقل دیتریچی (ر.ک.کتابشناسی) و عبدالجبار همدانی، قاضی القضات معتزلی ری (1025-936/ 416 -324) بنا به نقل اشترن (ر.ک. کتابشناسی)، نام چند تن از ساکنان بصره را به عنوان مؤلفان رسائل ذکر می کنند.سه تن از این عده را هم توحیدی و هم قاضی عبدالجبار نام برده اند:قاضی حسن علی بن هارون زنجانی (که توحیدی او را «مؤلف این تعالیم» و ملحدی عظیم می خواند).ابواحمد نَهرَ جوری، و عوفی. گذشته از این، توحیدی و عبدالجبار هر دو از زید بن رفاعه نام می برند، عبدالجبار او را از مؤلفان رسائل می داند، اما توحیدی او را فقط از دوستان ایشان می شمارد.توحیدی شخصی به نام ابوسلیمان بن مَعشر بُستی مَقدِسی را نیز از جمله مؤلفان رسائل می داند (این شخص را استاد توحیدی مؤلف اصلی می دانسته است)، و قاضی عبدالجبار نیز دبیر و منجمی به نام ابواحمد بن ابی البَقل را در شمار نویسندگان رسائل می آورد.
به سال 1876 دیتریچی در تأیید نظر خود، که رسائل بین سالهای 986-961 /376-350 تألیف شده است، مواردی را ذکر کرد، از جمله وجود اشعاری از متنبی در رسائل و نیز ذکر نام نویسندگان توسط توحیدی در مذاکره ای که وی در 981/371 با یکی از وزرا داشته است.ماسینیون نیز با وی موافقت کرد و در تأیید نظر او یک موضوع ریاضی و وجود اشعاری از ابن الرومی را [در رسائل] شاهد آورد. بر این جمله می توان اشاراتی به جدال معتزلیان و اشعریان، ذکر صریح گروه اخیر، و همچنین اشاره ای به نظریه ابوهاشم جُبّائی درباره «احوال» را افزود. با این حال، عباراتی از رسائل که قران مشتری و زحل را بیان می کنند، به تاریخی که برای پیروزی نهایی پیش بینی می شود (حدود 1047/438) اشاره ندارند، بلکه اشاره آنها به قران دیگری است که حدود 119 سال پیش از آن (در حدود 928/316) رخ می دهد و سرآغاز دوران اوج است؛ و آن پیروزی موعود، به احتمال زیاد، برپا شدن حکومت فاطمی در افریقیه است.پس این عبارات قاعدتاً باید پیش از 909/297 نوشته شده باشند.با این حال، شاید تألیف کتاب ظرف یک مدت طولانی صورت گرفته باشد و روایات اسماعیلیان درباره مؤلفان آن زیاد دور از حقیقت نباشد.احتمالاً این تعالیم را امامان غایب اسماعیلی افریقیه ادامه داده اند.(در یکی از رسائل ادعا شده که مؤلف از امامان است، اما در سایر موارد نویسندگان به کار دسته جمعی خود اشاره کرده اند.)
احتمالاً رسائل تا پس از فتح مصر (969/358) به صورت نهایی در نیامد؛ در این میان اسماعیلیان در عراق فعال بودند و قران سال 438 را انتظار می کشیدند، بر پایه برخی از شواهد، برخی از نویسندگان را می توان اهل بین النهرین دانست.بنابراین بصریانی که توحیدی و عبدالجبار ذکر کرده اند از جمله مؤلفان اخیر بوده اند، هر چند این نکته قطعی نیست.اما اینان بی شک مبلغان مهمی بوده اند که در حدود 981/370 در اوج فعالیت خود بوده اند، و از رسائل، که در آن زمان تألیفش به پایان رسیده بود، به عنوان وسیله تبلیغ استفاده می کرده اند.ناسازگاری اقوال توحیدی و عبدالجبار را می توان ناشی از ضرورت مخفی بودن تبلیغ دانست(احتمالاً مبلغان اسماعیلی این دو را پذیرای دعوت خود می پنداشته اند، زیرا اولی فیلسوف بود و دومی معتقد به اختیار).کسی که کار مخفی می کند گاهی باید تن به خطر بدهد و در عین پنهان داشتن همکارانش مقصد خود را آشکار کند، و طبیعی است که این افراد میدان را برای تردید در مورد دامنه و منشأ رسائل هر چه که بوده است باز می گذاشته اند.
قرن چهارم/ دهم را قرن تشیع نام داده اند؛ فعالیت قرمطیان و فاطمیان، نفوذ امامیه در دستگاه خلافت، و در آمدن خلفا به زیر حمایت دیلمیان گواه درستی این نظر است. در همین زمان بود که فارابی کوشید با معتقد کردن حاکم حلب، سیف الدوله حمدانی مدینه فاضله خود را متحقق کند (و در این کار، توفیق او بیش از توفیق افلاطون در مورد دیونوسیوس(1) جوان حاکم سوراکوز(2) بود). فاطمیان اسماعیلی مدینه فاضله را در سازمانهای خود تحقق بخشیدند، و بی شک سهم رسائل در پیروزیهای تاریخی آنها کم نبوده است.

کتابشناسی

F. H. Dieterici, ed., Die philosophie der Araber, 16 vols. (Leipzig-Berlin, 1858-1891); and Die abhandlungen der Ichwan as-safa in Auswahl zum ersten Mal aus arabischen Handschriften herausgegeben(Leipzig, 1886); Y. Marquet , La philosophie des Ikhwan al-safa: De Dieu a I'homme (Lille, 1973), a docoral dissertation presetned in 1971; and " La philosophie des Ikhwan al-safa : L'imam et la societe, " in Travaux et documents du Department d'arabe, Faculte des lettres, Universite de Dakar, no. 1(1973); S. M. Stern, " New Information About the Authors of the 'Epistles of the Sincere Brethren, '' in Islamic Studies , 3(1964), 405-428: and A. L, Tibawi, " Jama at Ikhwan as-safa, " in Journal of the American University of Beirut (1930-1931), 1-80: and "Ikhwan as-safa and Their Rasail , in Islamic Quarterly , 2(1956), 28-49.
منبع: گیلسپی، چارلز کولستون؛ (1389)، زندگینامه‌ی علمی دانشمندان اسلامی (جلد نخست)، ترجمه‌ی جمعی از مترجمان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط