فرزندان نفرین شده (1)

والدین آنقدری در پیشگاه حضرت ربوبی اهمیت دارد که اطاعت و احترام غیر قابل وصفی برای آنها بر شمرده است. در این مقاله می خواهیم فرزندانی که احترام والدین شان را محفوظ نمی دارند را از منظر روایات بررسی کنیم .
سه‌شنبه، 7 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرزندان نفرین شده (1)
فرزندان نفرین شده (1)

 

مؤلف: سید هاشم ناجی جزایری




 
والدین آنقدری در پیشگاه حضرت ربوبی اهمیت دارد که اطاعت و احترام غیر قابل وصفی برای آنها بر شمرده است.
در این مقاله می خواهیم فرزندانی که احترام والدین شان را محفوظ نمی دارند را از منظر روایات بررسی کنیم .

آزار و اذیّت والدین

قوله تعالی:...فَلَا تَقُل لَهُمَا اُفٍّ (1)...«23»(الاسراء).
در این آیه مبارکه توصیه شده است که پدر و مادر را حتّی با گفتن اُفّ به آنها مورد آزار و اذیت قرار ندهید.
امام باقر علیه السلام به این مضمون فرمود:ا ُف گفتن به والدین نمودی از آزار و اذیّت آنها بشمار می آید و خدای متعال این نوع آزار والدین را حرام نموده است (2).
امام صادق علیه السلام فرمود: کمترین نشانه عقوق والدین اُف گفتن به آنهاست و چنانچه واژه ای کوچکتر از آن وجود داشت خدای متعال آن را ذکر می نمود و از آن نهی می فرمود.(3)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: شخصی که والدین خود را مورد آزار و اذیّت قرار دهد. بدرستی که او مرا آزار داده است و شخصی که مرا آزار دهد بدرستی که او خدا را آزار داده است و شخصی که خدا را آزار دهد مورد لعن و نفرین قرار دارد (4).
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: بدرستی که کیفر چهار گناه در دنیا تحقّق می پذیرد قبل از آخرت:
ترک نماز، آزار و اذیت والدین، سوگند دروغ، غیبت نمودن (5).

آمرزیده نشدن توسّط والدین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: شخصی که والدین خود را درک کند اماّ مورد آمرزش الهی قرار نگیرد از رحمت الهی دور است (یعنی: والدین وسیله ای برای آمرزش الهی بحساب می آیند).
و لازم است که فرزندان با نیکی نمودن به والدین و کسب دعای خیر آنها در حقّ خود و امثال این امور آمرزش الهی را برای خود کسب نمایند و فرزندانی که از این موهبت الهی استفاده نکرده و از این وسیله و واسطه بهره لازم را نمی برند، از رحمت الهی دور می باشند.(6)

اطاعت ننمودن والدین و فرمانبرداری نکردن از آنها

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سوال شد: عقوق والدین چیست؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: هنگامی که والدین دستوری به فرزند می دهند، ما او از آنها اطاعت نمی کند و هنگامی که والدین از فرزند خود خواهش و تمنایی دارند؛ اما او از آنها را از رسیدن به خواسته هایشان محروم می سازد و هنگامی که فرزندی والدین خود را می بیند اما آنها را آنطور که شایسته است مورد تعظیم قرار نمی دهد.(7)
امام رضا علیه السلام به این مضمون فرمود: از پدر خود اطاعت نمایید و به او نیکی کنید و در مقابل او تواضع و فروتنی از خود نشان دهید و او را مورد تعظیم و تکریم قرار دهید و در حضور او صدای خود را کوتاه و آرام نمایید (8).
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که پدران به شما دستور می دهند. از دستور آنها اطاعت نمایید و در گناه و معصیت از آنها اطاعت نکنید (9).
حضرت امیرالمومنین علیه السلام به این مضمون فرمود: از جمله حقوقی که پدر بر فرزند دارد عبارت است از آن که: از تمامی اوامر اواطاعت نماید. مگر هنگامی که موجب گناه و معصیت الهی می گردد(10).

اف گفتن به والدین

امام باقر علیه السلام به این مضمون فرمود: اف گفتن به والدین کمترین واژه است و خدای متعال آن و مافوق آن را حرام نموده است (11).
امام صادق علیه السلام به این مضمون فرمود: اُفّ گفتن به پدر و مادر از نمودهای عقوق والدین به حساب می آید و چنانچه واژه ای کمتر از کلمه اف وجود داشت هر آینه خداوند از آن نیز نهی می فرمود (12).
وَ الَّذِی قَالَ لِوَالِدَیهِ اُفٍّ (13) لَکُمَا اَتَعِدَانِنی اَنَّ اُخرَجَ (14) وَ قَد خَلَتٍ القُرونُ مِن قَبلِی (15) وَ هُمَا (16) یَستَغِیثانِ اللهٍ (17) وَ یلَکَ (18) آمِن (19) اِنَّ وَعدَ اللهِ (20)حَقُّ فَیَقُولُ (21) مَا هَذا اِلَّا اَسَاطِیرُ الاوَّلِینَ «17»
اُولئِکَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیهِم الَقَولُ (22) فِی اُمَمٍ (23) قَد خَلَت مِن قَبلِهِم مِنَ الجِنَّ و َالاِنسٍ (24) اِنَّهُم کَانُوا خَاسِرینَ (25) «18» (الاحقاف).
شخصی که به پدر و مادرش می گوید: اف بر شما.
آیا به من وعده می دهید که من روز قیامت مبعوث می شوم؟
در حالی که قبل از من اقوام زیادی بودند (و هرگز مبعوث نشدند).
و آنها پیوسته فریاد می کشند که خدا را به یاری می طلبند که:وای بر تو.
ایمان بیاور که وعده خدا حق است.
اما او پیوسته می گوید اینها چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست.
آنها کسانی هستند که فرمان عذاب-همراه اقوام (کافری)که قبل از آنها از جن و انس بودند-درباره آنها مسجل شده، چرا که همگی زیانکار بودند.(تفسیر نمونه ج 21 ص 336).

افترا بستن به والدین و تهم زدن به انها

امام صادق علیه السلام به شخصی پیرامون مفاسد آخر الزمان و علامات آن در ضمن حدیثی به این مضمون فرمود:
...و آن هنگامی که دیدی عقوق والدین گسترش پیدا کرد و والدین کم ارزش و سبک شمرده شدند،
و آنها-در نزد فرزندانشان-از بدترین مردم بشمار آمدند و فرزندان خوشحال می شوند از اینکه به والدین آنها تهمت زده می شود و آنگاه که دیدی فرزند به پدر خود افترا بسته و به او تهمت می زند و آنگاه که دیدی فرزندان علیه والدین خود دعا نموده و آنها را نفرین می کنند و آنگاه که دیدی فرزندان از مرگ والدین خود مسرور و خوشحال می شوند ...در این هنگام برحذر باش و نجات را از خدای متعال طلب نما و بدانکه مردم در این هنگام در معرض خشم و غضب خدا قرار دارند...(26)

انزجار از والدین

َ قَضَی رَبُّکَ (27) اَلَّا تَعبُدُوا اِلَّا اِیَّاهُ وَ بِالوَالِدَینِ اِحسَاناً اِمَّا یَبلُغَنَّ عِندَکَ الکِبَرَ (28)اَحَدُهُما اَو کِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَهُمَا اُفٍّ (29) ولا تنهرهما(30) وَ قُل لَهُمَا قَولاً کَرِیماً «23»
وَ اخفِض لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلٍّ مِنَ الرَّحمَهٍ وَ قُل رَّبٍّ ارحَمهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغیِراً «24»(الاسراء).
و خدای تو را امر فرمود که جز او هیچ شخص دیگری را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی کنید و چنانچه یکی از آن دو یا هر دوی آنها سالخورده شوند کمترین سخن جسارت آمیزی به آنها نگو و بر آنها فریاد نزن و با آنها به نیکی سخن بگو و همیشه پرو بال تواضع و فروتنی را با کمال مهربانی نزد آنها بگستران و به درگاه ربوبی بگو: پروردگارا! همچنانکه پدر و مادر در کودکی با مهربانی پرورش دادند تو نیز آنها رامورد رحمت خود قرار ده.
در این آیه مبارکه توصیه ی اکید شده هنگامی که والدین ناتوان و سالخورده می گردند و نیاز به مراقبتهای ویژه دارند حتی با بیان کلمه اُفّ -نباید نسبت به آنها ابراز انزجار نمود و اُف گفتن به آنها از نمودهای عقوق والدین محسوب می گردد.
امام صادق علیه السلام به این مضمون فرمود: هنگامی که والدین موجب ناراحتی شما می گردند به آنها اُفّ نگویید.(31)
امام صادق علیه السلام به این مضمون فرمود: اگر کلمه ی کمتر از اُفّ وجود داشت هر آینه خدای متعال از آن نهی می فرمود. اُفّ گفتن به پدر و مادر نمودی از عقوق والدین بشمار می آید (32).

استنکاف کردن و بیزاری نمودن از والدین

حضرت امیرالمؤمنین علیه اسلام فرمود: شخصی که از والدین خود استنکاف کند بدرستی که با مسیر درست مخالفت کرده (33).

بخل ورزیدن نسبت به والدین

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به این مضمون فرمود: روزی مرد سالخورده ای به همراه فرزند جوان خود به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله آمد و در حالی که آن مرد گریه می کرد به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله چنین گفت:این جوان که فرزند من است هنگامی که کوچک بوده به او غذا دادم و از او پرستاری نمودم او را با عزّت بزرگ کردم از مال و دارائی خود به او کمک شایانی نمودم به حدّی که او توانمند و قوی شد و دارائیش افزون گشت.
امّا من پیرو سالخورده و ناتوان شدم و مال و دارایی خود را در اختیار او قرار دادم و اینکه که من ضعیف و ناتوان شده ام.فرزندم از کمک نمودن به من امتناع می ورزد و غذایی که را که بتوانم با آن سیر بشوم به من نمی دهد و آن را از من دریغ می ورزد.
در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله رو به آن جوان نموده و به او فرمود:در این مورد چه می گویی؟
آن جوان در جواب گفت:-ای پیامبر خدا-من چیزی اضافه تر از قوت و خرج عیال خود ندارم و به همین خاطر نمی توانم نیازهای معیشتی پدرم را تأمین نمایم.
در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رو به پدر آن جوان نموده و فرمود: در این مورد چه می گویی؟
آن پیرمرد در جواب گفت: ای پیامبر خدا! فرزند من دارای انبارهایی است که آن انبارها مملوّ از گندم و جو خرما و کشمش می باشد و کیسه های پر از درهم و دینار دارد و او توانگر و ثروتمند است.
در این هنگام پیامبر صلی الله علیه و اله رو به جوان نموده و به او فرمود: در این مورد چه می گویی؟
آن جوان در جواب به پیامبر صلی الله علیه و اله گفت:-ای پیامبر خدا -من دارائی هایی که پدرم به من نسبت می دهد ندارم و واجد آنها نیستم.
در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رو به آن جوان نموده و به او فرمود: ای جوان! از خدا بترس و تقوای الهی را پیشه خود ساز و به پدری که به تو نیکی کرده نیکی کن تا خدا نیز در حقّ تونیکی کند.
این هنگام آن جوان-با کمال گستاخی-به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله گفت:من هیچ دارایی و ثروتی ندارم.
در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله رو به آن جوان کرده و به او فرمودند: ما در این ماه به پدر تو کمک می کنیم و نیازهای او را تأمین می نمائیم، اما از ماه بعد تو باید نیازهای او را تأمین نمائی.
سپس پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله به اسامه فرمود :صد درهم به این پیرمرد به عنوان نفقه یک ماه او و عیالش بده.
اسامه نیز فرمان پیامبر اکرم را اجرا نمود.
پس از گذشت یک ماه از این ماجرا بار دیگر آن پیرمرد به همراه فرزند جوانش به نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله آمده و از فرزند خود گله و شکایت نمود.
اما آن جوان رو به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نموده و گفت: من هیچ مال و ثروتی ندارم.
در این هنگام پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله رو به جوان نموده و فرمودند: تو اینک مال و ثروت و دارائی زیادی داری. (اما بخاطر اینکه از کمک کردن به پدر خود امتناع ورزیدی)امشب فقیر و ناتوان خواهی گشت و از پدرت نیز فقیرتر خواهی شد و دارائی و ثروت تو از بین خواهد رفت.
پس از این گفتگو آن جوان از نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله رفت.
در این هنگام کسانی که در همسایگی انبارهای آنجوان زندگی می کردند به نزد او آمده و همگی آنها به او گفتند: کالاهایی را که در این انبارها قرار داده ای از محل زندگی ما دورکن.
آن جوان پس از شنیدن سخنان این جماعت به طرف انبارهای خود رفته تا از آنها بازدید کند.
در این هنگام با کمال تعجب مشاهده نمود که تمام گندمها و جوها و خرماها و کشمشهایی را که در انبار اندوخته بود فاسد شده است و بوی تعفّن از آنها متصاعد شده و همه آنها نابود گشته است.
در این حال همسایگان آن انبارها به او گفتند: بر تو لازم است که این مواد فاسد شده را از اینجا دور سازی زیرا ما از بوی بد آنها اذیت می شویم.
و او به همین خاطر عدّه ای از کارگران را برای تخلیله کردن کالاهای فاسد شده از آن انبارها و حمل آن به بیرون از شهر بکار گرفت.
پس از آنکه مواد فاسد شده به وسیله کارگران از انبارها خارج شده وبیرون از شهر منتقل شد.
کارگران مزد خود را -که مبلغ هنگفتی شده بود-از آن جوان مطالبه نمودند.
آن جوان در این هنگام-به محلّی که کیسه های درهم و دینار در آنجا قرار داده بود رفت. تا آنها را برداشته و مزد کارگران را پرداخت نماید.
اما او با کمال تعجیب مشاهده نمود که درهم ها و دینارها به سنگ تبدیل شده است.
و به همین خاطر او مجبور شد که خانه و زندگی و فرش زیرپای خود را برای پرداخت مزد کارگران به فروش برساند و لذا فقیر و تهیدست گشته و از تأمین نیازمندیهای روزانه ی خود عاجز و ناتوان شده و بیمار و ناتوان گردید.
پس از این ماجرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: ای کسانی که مورد عاقّ پدران و مادران خود قرار گرفته اید از این واقعه عبرت بگیرید و بدانید همانگونه که دارائی های این جوان در دنیا از بین رفته و نابود شدند. مقاماتی را که خدای متعال برای ا و در بهشت مهیّا نموده بود به خاطر عقوق والدین از او پس گرفت و آتش جهنم و درکات آن را منزلگاه او قرار داد (34).

بی ادبی نمودن به والدین

امام باقر علیه السلام به این مضمون فرمود: روزی پدرم امام سجاد علیه السلام مشاهده فرمودند که فرزندی حرمت پدر خود را حفظ نکرده به بازوی پدر خود تکیه داده است.
امام سجاد علیه السلام از رفتار این فرزند ناخشنود شده و به همین خاطر تا آخر عمر با آن فرزند صحبت نکردند (35).

تحقیر نمودن والدین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در حدیثی پیرامون مفاسد آخر الزمان و علامات آن به این مضمون فرمود:
... و از علائم این زمان آن است که فرزندان والدین خود را تحقیرمی کنند و به آنها دشنام می دهند.
این گونه افراد در آسمان و زمین پلید و پست خوانده می گردند و به این صفت شناخته می شوند.
...در آن هنگام برکت از زندگیها برداشته می شود (36).

تعظیم نکردن به والدین

از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله سؤال شد: عقوق والدین چیست؟
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که والدین دستوری به فرزند می دهند. اما و آنها را اطاعت نمی کند و هنگامی که والدین از فرزند خود خواهش و تمنایی دارند.
اما او آنها را از رسیدن به خواسته هایشان محروم می سازد و هنگامی که فرزندی والدین خود را می بیند.
اما آنها را آنطور که شایسته است مورد تعظیم قرار نمی دهد (37).
امام رضا علیه السلام به این مضمون فرمود: از پدر خود اطاعت نمایید و به او نیکی کنید و در مقابل او تواضع و فروتنی از خود نشان دهید و او را مورد تعظیم و تکریم قرار دهید و در حضور او صدای خود را کوتاه و آرام نمایید (38).

جرات داشتن بر والدین خود

امام عسگری علیه السلام فرمود:جرأت داشتن و گستاخی فرزند بر پدر خود-در خردسالی و کوچکی-منجر به ناسپاسی و عقوق-در بزرگسالی-می گردد (39).

جفا نمودن به والدین

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به این مضمون فرمود: اگر افراد امت من مرتکب این اعمال شوند بلا بر آنها نازل می گردد. اگر فرزندان مورد عاق مادران خود قرار گیرند و به پدران خود جفا روا دارند. در این هنگام باید منتظر بادهای سرخ و فرو رفتن در زمین و مسخ شدن باشند (40).
پیامبر اکرم صلی لله علیه و اله در حدیثی پیرامون مفاسد آخر الزمان و علامات آن به این مضمون فرمود:
... و از علائم آن زمان این است که فرزندان والدین خود را مورد جفا قرار می دهند. این گونه افراد-در ملکوت آسمان-پست و پلید شناخته می شوند (41).

ادامه دارد...

پی‌نوشت‌ها:

1-المعنی:لا تؤذیهما بقلیل و لا کثیر (مجمع البیان ج 6 ص 631).
2-عن جابر عن ابی جعفر علیه السلام فی قول الله تعالی:
اِمَّا یَبلُغَنَّ عِندَکَ الکِبَرَ اَحَدُهُماَ اَو کِلَاهُما فَلَا تَقُل لَهُماَ اُفٍّ وَ لَا تَنهَرهُمَا.
قال علیه السلام:هو ادنی الاذی.
حرّم الله فما فوقه (تفسیر العیّاشی-علیه الرحمه-ج 3 ص 42).
3-قال الامام الصادق علیه السلام:ادنی العقوق اُفّ.
و لو علم الله عزّو جلّ انّ شیئاً اهون منه لنهی عنه (تفسیر العیّاشی-علیه الرحمه -ج 3 ص 42).
4-قال رسول الله صلی الله علیه و اله:من آذی والدیه فقد آذانی.
و من آذانی فقد آذی الله.
و من آذی الله فهو ملعون (مستدرک الوسائل ج 15 ص 193).
5-قال رسول الله صلی الله علیه و آله:انّ اربعه من الذنوب یعاقب بها فی الدنیا-قبل الاخره-:
ترک الصلاه.
و أذی الوالدین.
و الیمین الکاذبه.
و الغیبه (مستدرک الوسائل ج 16 ص 40).
6-قال رسول الله صلی الله علیه و آله:من ادرک والدیه و لم یغفر له .فابعده الله...(الکافی ج 4 ص 67 و تهذیب الاحکام ج 4 ص 257).
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:من ادرک والدیه فلم یغفر له فابعده الله...(من لا یحضره الفقیه ج 2 ص 59 و ثواب الاعمال ص 90 و 92 و فضائل الاشهر الثلاثه ص 74 و الامالی للشیخ الصدوق-علیه الرحمه-ص 114 المجلس 14 و روضه الواعظین ج 2 ص 158).
قال رسول الله صلی الله علیه و اله:من ادرک والدیه-او احدهما-فلم یغفر له فابعده الله...(فضائل الاشهر الثلاثه ص 49).
7-قیل لرسول الله صلی الله علیه و آله:و ما عقوق الوالدین؟
قال صلی الله علیه و اله:یامران.فلا یعطیهما.و یسالانه فیحرمهما.
و اذا راهما.لم یعظّ مهما بحقّ ما یلزمه لهما (مستدرک الوسائل ج 15 ص 193).
8-قال الامام الرضا علیه السلام:علیک بطاعه الاب.و برّه و التواضع و الخضوع و الاعظام.و الاکرام له.و خفض الصوت بحضرته (الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام ص 344).
(راجع:بحارالانوار ج 71 ص 76).
9-قال رسول الله صلی الله علیه و اله:اطیعوا آبائکم فیما امروکم.
و لا تطیعوهم فی معاصی الله (المحاسن ج 1 ص 386).
10-قال امیرالمؤمنین علیه السلام:...حقّ الوالد علی الولد ان یطیعه فی کلّ شیء -الّا فی معصیه الله سبحانه-(شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ج 19 ص 365).
پی نوشت:
11-عن جابر عن ابی جعفر علیه السلام فی قول الله تعالی:
اِمَّا یَبلُغَنَّ عِندَکَ الکِبَرَ اَحَدهُماَ اَو کِلَاهُما فَلَا تَقُل لَهُمَا اُفٍّ وَ لَا تَنهَرهُما.
قال علیه السلام:هو ادنی الادنی.
حرّمه الله فما فوقه (مستدرک الوسائل ج 15 ص 191).
12-عن ابی عبدالله علیه السلام قال:ادنی العقوق اُفّ.
و لو علم الله ایسر منه لنهی عنه.(الکافی ج 2 ص 349).
قال الامام الصادق علیه لسلام:ادنی العقوق اُفّ.
و لو علم الله شیئاً ایسر منه.و اهون منه.لنهی عنه (مجمع البیان ج 6 ص 631).
قال علیه السلام:لو علم انّ شیئاً اقلّ من اُفّ .لقاله (تفسیر القمیّ -علیه الرحمه-ج 2 ص 18).
قال الامام الصادق عیه السلام:لو علم الله لفظهً او جز -فی ترک العقوق-من اُفّ لاتی به (مجمع البیان ج 6 ص 631).
قال الامام الصادق علهی السلام:لو علم الله شیئاً ادنی من اُفّ لنهی عنه.
و هو من ادنی العقوق (الکافی ج 2 ص 349).
قال الامام الصادق علیه السلام:ادنی العقوق اُفّ.
و لو علم الله عزّ و جلّ شیئاً اهون منه.لنهی عنه (الکافی ج 2 ص 348 و مشکاه الانوار ج 1 ص 32).
قال الامام الصادق علیه السلام:ادنی العقوق اُفّ.
و لو علم الله عزّ و جلّ شیئا هو اهون منه لنهی عنه (عیون الاخبار ج2ص48ص160).
قال الامام الصادق علیه السلام:ادنی العقوق اف.
ولو علم الله عزوجل شیئا هوأهون منه.لنهی عنه(ارشاد القلوب ج1ص339).
اصل العقّ:الشقّ.
یقال:عقّ الولد اباه عقوقاً اذا عصاه و ترک الاحسان الیه فهو عاقٌّ (نقلاً عن هامش الکافی).
اُفّ-بالضمّ و التشدید-:کلمه تضجّر و تکرّه (بحارالانوار ج 34 ص 76).
13-و هی کلمه تبرّم.یقصد بها اظهار التسخّط و معناه:بعداً لکما.
14-من القبر.و احیا و ابعث.
15-ای:مضت الاُمم.و ماتوا-قبلی-فما اخرجوا و لا اعیدوا.
و قیل معناه:خلت القرون علی هذا المذهب:ینکرون البعث.
16-یعنی:والدیه.
17-ای:یستصرخان الله و یطلبان منه الغوث.لیتلطّف له بما یؤمن عنده.
18-یقولان له:ویلک آمن.
19-بالقیامه.و بما یقوله محمّد صلی الله علیه و آله.
20-بالبعث و النشور و الثواب و العقاب.
21-هو فی جوابهما.
22-ای:حقّت علیهم کلمه العذاب.
23-ای:مع امم.
24-علی مثل حالهم و اعتقادهم.
25-لانفسهم اذا اهلکوها بالمعاصی (مجمع البیان ج 9 ص 132).
26-(قال الامام الصادق علیه السلام لرجل حول مفاسد آخر الزمان و علامات ذلک):
...و رایت العقوق قد ظهر و استخف بالوالدین و کان من اسوء الناس حالاً-عند الولد-و یفرح بان یفتری علیهما...
و رایت ابن الرجل یفتری علی ابیه و یدعو علی والدیه.
و یفرح بموتهما...
...فکن علی حذر و اطلب الی الله النجاه...
و اعلم انّ الناس فی سخط الله عزّ و جلّ ...(الکافی ج 8 ص 40-41).
27-ای:امر ربّک مراً باتّاً و قیل:الزم و اوجب ربّک اوصی (مجمع البیان ج 6 ص 630).
28-یعنی به:الکبر فی السنّ و المعنی :ان عاشا عندک ایها الانسان المخاطب-حتّی یکبرا.
او عاش احدهما حتّی یکبر.
یرید:ان بلغا-فی السنّ-مبلغاً یصیران منزله الطفل الّذی یحتاج الی متعهّد.
و خصّ حال الکبر-و ان کان من الواجب طاعه الوالدین عی کلّ حال-لان الحاجه اکثر-فی تلک الحال-الی التعهّد والخدمه.
قال مجاهد:معناه:ان بلغا عندک من الکبر-حتّی یبولان و یحدثان -فلا تتقذّرهما.
و امط عنهما کما کانا یمیطان عنک فی حال الصغر (مجمع البیان ج 6 ص 631).
وذکر حال الکبر.لانهما احوج-فی تلک الحال-الی البر.لضعفهما.
و کونهما کلَّاً علی الولد (مجمع البیان ج 6 ص 632).
(و جاء فی الحدیث):ان بالا.فلا تقل لهما:اُفّ (بحارالانوار ج 71 ص 67).
29-هی کلمه تدلّ علی الضجر.
و قیل:هی کلمه کراهه.
و قیل معناه:النتن (مجمع البیان ج 6 ص 631).
اُفّ:اسم ال تضجر و اتکرّه و نحو ذلک (مجمع البیان ج 6 ص 629).
افّ:کلمه استقذار و مهانه و فیها لغات (شرح نهج البلاغه لابن ابی الحدید ج 2 ص 190).
30-ای:لا تزجرهما باغلاظ و صیاح (مجمع البیان ج 6 ص 631)
31-(قال الامام الصادق علیه السلام فی شان الوالدین)...ان اضجراک فلا تقل لهما اُفّ (الکافی ج 2 ص 158 و تفسیر العیّاشی -علیه الرحمه -ج 3 ص 42).
32-قال الامام الصادق علیه السلام:لو علم الله شیئا ادنی من اُفّ لهما.لنهی عنه.
و هو من العقوق.
و هو ادنی العقوق.(الزهد ص 94 الفصل 5).
33-قال امیرالمؤمنین علیه السلام:من استنکف من ابویه فقد خالف الرشد (غرر الحکم).
34-(قال امیرالمؤمنین علیه السلام):...انّ شیخاً کبیراً جاء بابنه الی رسول الله صلی الله علیه و آله.
و الشیخ یبکی و یقول:-یا رسول الله -ابنی-هذا-غذّوته صغیراً و صنته طفلاً عزیزاً.
و اعنته بمالی کثیراً.
حتّی اذا اشتدّ ازره.و قوی ظهره و کثر ماله و فنیت قوّتی و ذهب مالی علیه.
و صرت-من الضعف-الی ما تری قعد بی.
فلا یواسینی بالقوت الممسک لرمقی.
فقال رسول الله صلی الله علیه و آله للشابّ:ما ذا تقول؟!
قال:-یا رسول الله-لا فضل معی عن قوتی و قوت عیالی.
فقال رسول الله صلی الله علیه و اله للوالد:ما ذا تقول؟!
قال:-یا رسول الله-انّ له انا بیر حنطه و شعیر و تمر و زبیب.
و بدر*الدراهم و الدنانیر و هو غنیّ.
فقال رسولالله صلی الله علیه و اله للابن:ما تقول؟
قال الابن:-یا رسول الله-ما لی شیء مما قال.
قال رسول الله صلی الله علیه و اله:اتّق الله-یا فتی-و احسن الی والدک المحسن الیک یحسن الله الیک
قال:لا شیء لی.
*جمع بدره و البدره من المال:کمّیّه عظیمه منه.
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:فنحن نعطیه-عنک-فی هذا الشهر.
فاعطه-انت-فیما بعده.
و قال صلی الله علیه و اله الاسامه:اعط الشیخ مائه درهم-نفقه شهر-لنفسه و عیاله.
ففعل.
فلمّا کان راس الشهر جاء الشیخ و الغلام.
فقال الغلام:لا شیء لی.
فقال رسول الله صلی الله علیه و اله:لک مال کثیر.
و لکنّک تمسی -الیوم-و انت فقیر.و قیر افقر من ابیک-هذا-لاشی لک.
فانصرف الشابّ.
فاذا جیران انا بیره قد اجتمعوا علیه یقولون:حوّل هذه الانابیر عنّا.
فجاء الی انا بیره فاذاً الحنطه والشعیر و التمر و الزبیب قد نتن جمیعه.
و فسد و هلک.
و اخذوه بتحویل ذلک عن جوارهم.
فاکتری اجراء -باموال کثیره-فحوّلوها واخرجوها-بعیداً-عن المدینه.
ثمّ ذهب لیخرج الیهم الکراء من اکیاسه الّتی فیها دراهمه و دنانیره.
فاذاً هی قد طمست و مسخت حجاره.
و اخذه الحمّالون بالاُجره.
فباع ما کان له من کسوه و فرش و دار و اعطاها فی الکراء و خرج من ذلک -کلّه-صفرا.
ثمّ بقی فقیراً و قیراً.لا یهتدی الی قوت یومه.
فسم لذلک-جسده و ضنی.
فقال رسول الله صلی الله علیه و آله:-یا ایها العاقّون للاباء و الامّهات-اعتبروا.
و اعلموا:انه کما طمس فی الدنیا-علی امواله-.
فکذلک جعل بدل ما کان اعدّ له-فی الجنّه -من الدرجات.معدّاً له-فی النّار-من الدرکات (التفسیر المنسوب الی الامام العسکری علیه السلام ص 421-422)
35-عن عبدالله بن مسکان قال:سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول:انّ ابی-کرّم الله وجهه-نظر الی رجل و معه ابنه-و الابن متّک علی ذراع الاب-.
قال:فما کّلمه علیّ بن الحسین علیه السلام مقتاً له حتّی فارق الدنیا (مشکاه الانوار ج 1 ص 369).
عن عبدالله بن سلیمان عن ابی جعفر علیه السلام قال:انّ ابی علیه السلام نظر الی رجل و معه ابنه یمشی -و الابن متّک علی ذراع الاب-.
قال:فما کلّمه ابی علیه السلام مقتاً له.حتّی فارق الدنیا (الکافی ج 2 ص 349).
عن سلمیان بن خالد قال:قال ابوجعفر علیه السلام انّ ابی علیه السلام نظر الی رجل یمشی مع ابنه.
-و الابن متّک علی ذراع ابیه-.
قال:فما کلّمه علیّ بن الحسین علیهما السلام مقتاً له.حتّی فارق الدنیا (الاصول الستّه عشر ص 317 تحقیق و نشر مؤسسّه دار الحدیث).
(راجع:تنبیه الخواطر ج 2 ص 208).
36-(من جمله ما جاء فی حدیث حول مفاسد آخر الزمان و علاماته).
قال رسول الله صلی الله علیه و اله:-معاشر الناس-الا اُخبرکم باشراط الساعه؟
قالوا:بلی-یا رسول الله-.
قال صلی الله علیه و اله:من اشراط الساعه...
و یحقّر الرجل والدیه.و یسبّهما.
...فاولئک یدعون-فی ملکوت السماوات و الارض -:الارجاس و الانجاس...
...فعندها ترفع البرکه (مستدرک الوسائل ج 11 ص 372-373).
37-قیل رسول الله صلی الله علیه و اله:و ما عقوق الوالدین؟
قال صلی الله علیه و اله:یامران فلا یعطیهما و یسالانه فیحرمهما.
و اذا رأهما لم یعظّ مهما بحقّ ما یلزمه لهما (مستدرک الوسائل ج 15 ص 193).
38-قال الامام الرضا علیه السلام :علیک بطاعه الاب و برّه و التواضع و الخضوع و الاعظام و الاکرام له.
و خفض الصوت بحضرته (الفقه المنسوب الی الامام الرضا علیه السلام ص 344).
(راجع:بحارالانوار ج 71 ص 76).
39-قال الامام العسگری علیه السلام:جراه الولد علی والده-فی صغره -یدعو الی العقوق فی کبره (تحف العقول ص 489).
40-قال رسول الله صلی الله علیه و اله:اذا عملت اُمّتی خمس عشره خصله حلّ بها البلاء.
قیل:-یا رسول الله-و ما هی؟
قال صلی الله علیه و اله:...و اطاع الرجل زوجته.و عقّ امّه و برّ صدیقه و جفا اباه...
فلیرتقب*-عند ذلک-الریح الحمراء او الخسف او المسخ (الخصال ص 500).
*و فی الخصال ص 501 هکذا:فلیرتقبوا-عند ذلک-ریحاً حمراء.او خسفاً او مسخاً.
(راجع:مشکاه الانوار ج 1 ص 199-200 و ارشاد القلوب ج 1 ص 150 و تحف العقول ص 53 و روضه الواعظین ج 2 ص 497 و الامالی للشیخ الطوسی-علیه الرحمه-ص 516 المجلس 18).
41-قال رسول الله صلی الله علیه و آله:الا اخبرکم باشراط الساعه؟
فقلنا:بلی-یا رسول الله-.
فقال صلی الله علیه و آله:من اشراط الساعه...و یجفو الرجل والدیه.و یبرّ صدیقه...
...اولئک یدعون-فی ملکوت السماوات*-:الارجاس و الانجاس...(مشارق انوار الیقین ص 115-116 و تفسیرالقمی -علیه الرحمه-ج 2 ص 310 الی 313).
*فی مشارق انوار الیقین:السماء.

منبع مقاله: ناجی موسوی جزایری، سید هاشم، (1340)، فرزندان رحمت شده و فرزندان نفرین شده، قم: ناجی جزایری، چاپ سوم، (1388).



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط