در تاریخ و فرهنگ عثمانیان، ترجمه ی آثار اسلامی و غربی به ترکی پیشینه ای طولانی دارد. در دوران نخستین فتوحات عثمانیان و استقرار سلطنت آنان (سده های هشتم و نهم)، جز تعدادی اثر ترجمه شده که حاکمان امیر نشین های آناطولی به برخی حکم رانان عثمانی اهدا کردند، ظاهراً هیچ گونه ترجمه ای صورت نگرفته است. احتمالاً نخستین نمونه کتابی است به نام فتوت نامه که از فارسی به ترکی ترجمه و به بایزید اول (حکـ:791-805) تقدیم شد.(1) در زمان مراد دوم (824-855) نیز آثاری به نام وی ترجمه شد که از آن جمله است:الشفاء فی احادیث المصطفی، خسرو و شیرین، فرخ نامه، مرصاد العباد، هدایه و وقایه.(2)
در دوره ی محمد فاتح (855-886)، در نیمه ی دوم قرن نهم، ترجمه های بسیاری به ترکی یا عربی صورت گرفت که شامل اللغه، جغرافیای بطلمیوس و انجیل از آن جمله است.(3) در دوره ی درخشان سلیمان قانونی (926-974) نیز آثار بسیاری مانند وامق و عذرا،(4) مناقب بهمن شاه بن فیروزشاه(5) و برهان قاطع از فارسی و قاموس المحیط فیروز آبادی از عربی به ترکی ترجمه شد.(6)
از اواخر قرن دهم، نخستین دوره ی فترت فرهنگی عثمانیان آغاز شد که تا جلوس احمد سوم (حکـ:1115-1143) در اوایل قرن دوازدهم ادامه یافت.(7) در این مدت 140 ساله، ترجمه اندک بود، از ترجمه های این دوره است:ترجمه و شرح بوستان و گلستان سعدی و دیوان حافظ کار سودی بُسنوی (متوفی 1005)، ترجمه و شرح مثنوی مولوی با عنوان مجموعه ی اللطائف و مطمورة المعارف کار اسماعیل انقروی (متوفی 1041)(8) ترجمه ی مرآت الملوک غزالی (9) و وفیات الاعیان ابن خلّکان؛(10) با این حال، باید از دو شخصیت مهم علمی قرن یازدهم یاد کرد:کاتب چَلَبی معروف به حاجی خلیفه(11) که برای تألیف جهان نما و دیگر آثارش، الزاماً برخی منابع اروپایی، از قبیل اطلس کوچک مرکاتور(12)، را در نیمه ی دوم قرن یازدهم ترجمه کرد(13) و حسین افندی معروف به حسین هزارفن (متوفی 1103)(14) که مانند حاجی خلیفه برای تألیفاتش برخی آثار لاتینی را به کمک دو تن از مترجمان دیوان همایون ترجمه کرد.(15)
در دوره ی غرب گرایی یا «دوره ی لاله» (1130-1143)(16) به همت داماد ابراهیم پاشای نوشهری (نَوشَهِرلی)، کار ترجمه ی آثار برجسته ی اسلامی از عربی و فارسی به ترکی در اداره ای به نام «هیئت ترجمه»(17) سازماندهی شد و برای نخستین بار در تاریخ عثمانی، ترجمه رسماً تحت حمایت دولت قرار گرفت.(18) این هیئت، که پس از ده سال ترجمه ی موفق آثار اسلامی، با مرگ ابراهیم پاشا منحل شد،(19) در فهرست ترتیب تاریخی انجمن های علمی حرفه ای و فرهنگی عثمانی، نخستین انجمن رسمی منسوب شده است.(20) در هیئت ترجمه نوع آثاری که برای ترجمه انتخاب می شدند، توانایی مترجمان و نحوه ی پرداخت حق الزحمه ایشان، صحت و ارزش علمی مورد نظر، و مدت زمان لازم برای ترجمه ی آن ها بررسی می شد. تعداد دقیق و نام همه ی ترجمه های این هیئت معلوم نیست، اما از آن چه باقی مانده پیداست که بیشتر به ترجمه ی کتاب های تاریخی و علوم مرتبط با آن می پرداختند.(21) از جمله آثاری که در آن دروه ترجمه شد، اینهاست :عقد الجمان بدرالدین محمود عینی و جامع الدّول منجّم باشی از عربی، حبیب السیر خواندمیر و عالم آرای عباسی اسکندربیگ منشی از فارسی. کتاب فیزیک ارسطو را نیز که قبلاً به عربی ترجمه شده بود، یانیه لی اسعد افندی (متوفی 1149) به ترکی ترجمه کرد.(22) در ترجمه ی عقدالجمان سی تن، در ترجمه ی حبیب السیر هشت تن و در ترجمه ی جامع الدول پنج تن شرکت داشتند.(23) جز در موارد نادری که نام مترجمان قسمت های مختلف آثار در اول یا آخر آنها قید شده، اغلب معلوم نیست که اعضای این هیئت را رجالی تشکیل می دادند که از مقام خود عزل شده بودند؛ برای ترجمه ی آثار عربی از قضات و مدرسان و برای ترجمه ی آثار فارسی از ادبا و خواجگان (رئیس دفتر دبیران دربار) یا از مشایخ استفاده می شد.(24)
تلاش یانیه لی اسعد افندی را برای ترجمه ی آثار یونانی به عربی در دوره ی لاله، می توان کوششی برای احیای نهضت ترجمه دانست، او برای اصلاح ناهمخوانی برخی ترجمه های عربی عهد عباسی با اصل یونانی آنها و پیراستن اشتباهات فارابی و ابن سینا از ترجمه ی آثار ارسطو، منطق و طبیعیات و الاهیات ارسطو را به یاری چند دانشمند یونانی که در خدمت دولت عثمانی بودند، بار دیگر ترجمه کرد.(25) بعضی دیگر از مترجمان برجسته ی زمان احمد سوم عبارت اند از:طبیبی به نام عمر شفایی که در 1116 کتابی را از پاراسلسوس(26) (پزشک و شیمیدان سویسی) ترجمه کرد؛ طبیبی مسلمان و یونانی الاصل به نام نوح بن عبدالمنّان که هم زمان با شفایی، کتابی در زمینه ی پزشکی ترجمه کرد؛(27) باسماجی ابراهیم افندی معروف به ابراهیم متفرقه که نخستین چاپخانه ی عثمانی، و حتی آسیا، به نام دارالطباعة العامره را در 1141 در منزل خود دایر کرد و برخی آثار ترجمه شده در آن جا به چاپ رسید.(28)
پس از دوره ی لاله، فعالیت فرهنگی عثمانیان دوباره با رکود مواجه شد و کار ترجمه نیز مانند گذشته به صورت پراکنده ادامه یافت. از معدود کسانی که تا پیش از آغاز دوران اصلاحات محمود دوم (حکـ:1223-1255) در نیمه ی اول قرن سیزدهم به کار ترجمه پرداختند، شانی زاده (متوفی 1242) بود که کتاب های فلسفی، پزشکی و فنی را به ترکی در آورد(29) و خواجه اسحاق افندی (متوفی 1250) به ترجمه ی متون ریاضی و فیزیک پرداخت. این دو بیشتر واژه های علمی متداول در عثمانی سده ی سیزدهم را وضع کردند که تا آغاز جمهوریت (اوایل سده ی چهاردهم/بیستم) در ترکیه به کار می رفت.(30)
در نخستین دهه های سده ی سیزدهم، دو مرکز اصلی اصلاحات به سبک غربی، یکی در عثمانی و دیگری در مصر، وجود داشت که در هر دو، انتشار ترجمه ی کتاب های غربی در اولویت بود.(31) از جمله مترجمان این دوره، علی سعاوی افندی بود که بر خلاف شماری از علمای دینی زمان خود، طرفدار نظریه ی ترجمه پذیر بودن قرآن به زبان ترکی بود.(34)
پی نوشت ها :
1. اوژون چارشیلی، ج1، ص 605.
2. همان، ج1، ص 579-598، 608-610.
3. همان، ج 2، ص 157، 668.
4. همان، ج2، ص 630؛ پانویس 2.
5. همان، ج2، ص 671.
6. همان ؛ ج 2، ص 632؛ رئیس نیا، ج3، ص 119، برای اطلاع بیشتر در باره ی ترجمه های این دوران [از مراد دوم تا سلیمان قانونی] ر.ک. اوزون جارشیلی، ج1، ص 507-607، ج2، ص 156، 158، 644، 672-673 ، 711، 716، ج3، ص 398.
7. برای اطلاع بیشتر، ر.ک. رئیس نیا، ج3، ص 13-17.
8. طاهر بیگ، ج1، ص 323؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل «انقروی».
9. هامر-پورگشتال، ج3، ص 1857.
10. همان، ج3، ص 2333؛ برای اطلاع بیشتر ر.ک. همان ، ج3، ص 1856-1858.
11. ر.ک. دانشنامه ی جهان اسلام، ذیل «حاجی خلیفه».
12. G. Mercator
13. لوئیس، ص 184-208؛ ر.ک. طاهر بیگ، ج3، ص 129.
14. برای اطلاع بیشتر ر.ک. دانشنامه ی جهان اسلام، ذیل «حسین هزارفن » ؛ هم چنین د. اسلام، چاپ دوم، ذیل «حسین هزارفن».
15. رئیس نیا، ج3، ص 29؛ برای اطلاع بیشتر ر.ک. د. ا. د. ترک، ذیل «حسین افندی، هزارفن».
16. برای اطلاع بیشتر در باره ی این دوره ر.ک. رئیس نیا، ج3، ص 33-34.
17. Tercume heyeti
18. ر .ک :ایپشبرلی، ص 33-37.
19. احسان اوغلو، ص 6-7.
20. همان، ص 25.
21.ایپشبرلی، ص 34
22. همان جا، ر.ک. طاهر بیگ، ج1، ص 235؛ ر.ک. ادامه ی همین فصل.
23. ایبشرلی، ص 36-37.
24. همان، ص 37.
25. تورکر(Turker)، ص 151.
26. Paracelsus
27. لوئیس، ص 312.
28. رئیس نیا، ج3، ص 34-36؛ شاو ، ج 1، ص 407-410؛ ر.ک. دانشنامه ی جهان اسلام، «چاپ و چاپخانه».
29. ووسینیچ(Vucinich)، ص 120؛ لوئیس ، ص 323، 498.
30. لوئیس، ص 322، برای اطلاع بیشتر ر.ک. کاحیا، ص 498-499؛ آق تپه، ص 123، 146.
31. لوئیس، ص 403.
32. ر.ک. دانشنامه ی جهان اسلام، ذیل «ترک های جوان».
33. ر.ک. رئیس نیا، ج3، ص 149-193.
34. همان، ج3، ص 150.
هاشمی، سیّد احمد و [دیگران]؛ (1389)، نهضت ترجمه در فرهنگ اسلامی، تهران:نشر کتاب مرجع، چاپ اول