اسلام و ایران، دو مؤلفه ی قدرت ایران اسلامی

ما این سخن را فراوان شنیده ایم که ایرانی، ظرفیت فرهنگی و تمدنی بالایی دارد؛ که البته سخن درستی است. اما به راستی فرهنگ چیست؟ شاید بهترین و ملموس ترین پاسخ، تشبیه فرهنگ به هواست. ما به هوا نیاز داریم و بدون
چهارشنبه، 29 آبان 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسلام و ایران، دو مؤلفه ی قدرت ایران اسلامی
اسلام و ایران، دو مؤلفه ی قدرت ایران اسلامی

 

نویسنده: دکتر حسن روحانی




 

ما این سخن را فراوان شنیده ایم که ایرانی، ظرفیت فرهنگی و تمدنی بالایی دارد؛ که البته سخن درستی است. اما به راستی فرهنگ چیست؟ شاید بهترین و ملموس ترین پاسخ، تشبیه فرهنگ به هواست. ما به هوا نیاز داریم و بدون آن، ‌زندگی میسر نیست، با این حال، چیزی است که کمتر به دیده می آید.
اگر تحولات معرفت شناختی نوین را در نظر بگیریم که به زمینه های پیشاهستی شناسانه تأکید می ورزند، می توانیم (و باید) چنین بگوییم که: اساساً هیچ تفکری، بدون فرهنگ محقق نمی شود. غیر از این، تعابیر دیگری از فرهنگ وجود دارد که آنها نیز به اهمیت آن اشاره دارند. برای مثال می گویند فرهنگ، سکوی پرش ملت ها به سمت ایده آل ها و آرمان هاست. برخی نیز «مجموعه ای کلی از اجزای معنوی نمادی و فکری و مشخصه های عاطفی» را می بینند که «نه تنها دربردارنده ی هنر و ادبیات است، بلکه شیوه های زندگی، حقوق اساسی نوع بشر، نظام های ارزشی، سنت ها و باورها را نیز شامل می شود»؛ و برخی دیگر فرهنگ را «عامل به فعلیت رساندن کلیه خلاقیت های بالقوه ی اجتماع یا جامعه» می خوانند.
در همه ی اعصار، فرهنگ نقشی تعیین کننده در شکل گیری منش، ‌شخصیت، رفتار و پیشرفت و توسعه یک کشور داشته است. اگر به راستی چنین است و تمامی فرهنگ ها آمیزه ای از مبادلات و دادوستدها هستند، آیا می توان در قبال نفوذهای فرهنگی بیگانگان بی تفاوت بود و اجازه داد که آنان تهدیدات امنیتی خود را در ذیل دادوستد فرهنگی به انجام برسانند؟ به این پرسش در ضمن ارائه چند نکته می پردازم.
نکته نخست، پیرامون گشودگی یا بستگی فرهنگی است. یکی از عواملی که به نظر می رسد در پیشرفت نقش داشته باشد، گشودگی فرهنگی هوشمندانه به همراه تمایل و قابلیت جذب و گوارش آنها در قالب فرهنگ خودی است. جامعه ای که حالت دفاعی به خود می گیرد و به سنت های عقیم تکیه دارد و همیشه از دادوستد با فرهنگ های دیگر نگران است و قائلان چنین تغییراتی را تحت فشار قرار می دهد، موقعیتش نسبت به جامعه ای که از لحاظ فرهنگی به خود اطمینان دارد و گشودگی از خود نشان می دهد، بسیار متفاوت خواهد بود. به شهادت تاریخ، ایرانیان همواره روحیه ای گشوده نسبت به نوآوری های فرهنگی (ولو از سرزمین های دیگر) داشته اند.
می گویند شاهزاده بیزانس برای معرفی چنگال در ونیز کوشش فراوان کرد، اما شکشت خورد. اهل کلیسا آن را بسیار خطرناک خواندند و کار تا آنجا پیش رفت که خواستار نزول خشم خداوند بر شاهزاده شدند! عنصر فرهنگ در آنجا این چنین بود که تا اواخر سده هجدهم، کسی در اروپا نمی توانست از چنگال استفاده کند و تا اواخر سال 1897 میلادی، در نیروهای دریایی بریتانیا، ‌استفاده از چنگال ممنوع شده بود و استفاده از آن را رفتاری غیراصولی و مخلّ انضباط تلقی می کردند! این در حالی است که تمدن ایران اسلامی، دستاوردهای علمی خود را که ریشه هایش بخشی به تمدن هند و آریایی بازمی گشت، صبورانه از همه سوی عالم اخذ می کرد، آن را گسترده می ساخت و از این سو تقدیم اروپا می نمود. فرهنگ ما، فرهنگ اخذ، گواردن، بسط و تقدیم بوده است.
دوره ی رنسانس، مدیون آثار فلسفی و تکنولوژی مسلمانان است. تعلیمات ابن رشد، فیلسوف مسلمان سده دوازدهم میلادی، الهام بخش فلاسفه مسیحی سده سیزدهم برای گذار از دوران تاریک قرون وسطی گردید. مطالعات جدید نشان می دهد آثار مسلمانان در نزدیک ساختن گالیله به فیزیک پساارسطویی، نقش تعیین کننده داشته است.
نکته دوم، موضوع قدرت فرهنگی است. قدرت فرهنگی در واقع، زیربنای همه ی قدرت ها، حتی قدرت اقتصادی است. ما در زمینه ی قدرت فرهنگی متکی به دو منبع عظیم خدادادی هستیم. منبع اول، اسلام و فرهنگ درخشان غنی و گسترده آن و منبع دوم، ‌فرهنگ ملی ایران با غنای بسیار که ریشه در تجربه و ذوق و عرفان و دانش هزاران ساله ی مردم این سرزمین دارد. در قرون اخیر این دو فرهنگ آن چنان به هم آمیخته شده که جدا نمودن آنها نه امکان پذیر است و نه مفید خواهد بود. در واقع هنر ما باید این باشد که در کنار این دو منبع عظیم، از دستاوردهای علمی و فرهنگی دنیای امروز استفاده کنیم و با پیوستن این سه رودخانه بزرگ و مواج، دریایی عظیم پدید آوریم، خود از آن بهره جوییم و دیگران را نیز از آن بهره مند سازیم. ما نه از تجربه و فرهنگ ایرانی، نه از فرهنگ ژرف اسلام و نه از تجربه و دستاوردهای دنیای جدید مستغنی نیستیم. ما باید به ملیت و ایرانی بودن خود افتخار کنیم. این، نه خجالتی دارد و نه منافاتی با موازین اسلام. اینکه به دانش و تجربه دنیای غرب هم نیاز داریم، نه خجالتی دارد و نه تضادی با ارزش ها و اهداف ما دارد. به مسلمان بودن و تقید به احکام اسلام هم افتخار می کنیم و بر اجرای احکام دینی خود نیز اصرار می ورزیم.
نکته ی سوم، حوزه های تمدنی ایرانی و اسلامی ماست. از منظر تمدنی و فرهنگی، سه حوزه ی بزرگ در اختیار ماست. اول، حوزه ی تمدن ایرانی که از قفقاز و دریای سیاه گرفته تا آسیای مرکزی، شبه قاره هند و بخشی از چین جزو این حوزه ی تمدنی است. زبان فارسی در کانون این حوزه قرار دارد و ظرفیت فراوانی برای فعالیت و همگرایی فرهنگی در آن وجود دارد. دوم، حوزه ی تمدن اسلامی است که از اقیانوس اطلس و مغرب عربی گرفته تا اندونزی و اقیانوس آرام ادامه دارد و شامل جمعیتی حدود یک میلیارد و پانصد میلیون نفر می شود؛ و بالاخره حوزه ی تعامل با جهان امروز که سراسر دنیای مدرن و صنعتی و کشورهای کمتر توسعه یافته را شامل می شود. ما باید از این ظرفیت های عظیم استفاده کنیم و جهانی شدن را به یک فرصت برای خود تبدیل نماییم.
هر یک از این حوزه ها، اقتضائات خودش را دارد و نیازهای خود را می طلبد. برای مثال در حوزه ی تمدن و فرهنگ فارسی، ما باید به گسترش زبان پارسی همت گماریم و مرزهای استعمار ساخته را فروریخته و به جای آن تعامل و تردد همکارانه را جایگزین سازیم. در حوزه ی تمدن اسلامی، ما باید در اندیشه ی بازخیزش تمدن اسلامی باشیم و چون گذشته، نقش اول را در بنای آن عهده دار گردیم. در حوزه ی تمدنی مدرن نیز باید با جهان تعامل کنیم و فناوری های نوین را اخذ نموده و بسط دهیم.
ما باید صنایع خودمان را توسعه دهیم تا از وابستگی خود به کشورهای پیشرفته بکاهیم. باید دست به انقلاب صنعتی بزنیم؛ همان انقلابی که قبلاً یک بار آن را از دست داده ایم. ظرفیت ساخت و تولید ما، سرانجام باید به پای کشورهای پیشرفته برسد.
علاوه بر این، ما در مجموعه ی کشورهای اسلامی باید اطمینان حاصل کنیم که جهانی شدن باعث به حاشیه راندن کشورهای اسلامی نمی شود؛ چنان که در مقطع انقلاب صنعتی اتفاق افتاد. اگر ما یک بار دیگر فرصت همراهی و همگامی با این پیشرفت ها را از دست بدهیم، محکوم به این خواهیم شد که برای همیشه مغلوب و تحت انقیاد و سلطه ی دیگران باشیم.
برخی شاید گمان برند که می توانیم از جامعه ی جهانی جدا شویم، اما چنین گمانی خطاست. حتی اگر بتوانیم مرزهایمان را ببندیم، نخواهیم توانست از نفوذ ارتباطات ماهواره ای بر جامعه مان جلوگیری کنیم. ما به عنوان مسلمان منطقی باید بکوشیم تا جهانی شدن و ضرورت آن را به خوبی درک کنیم. اگر دغدغه ی استقلال، ارزش ها و دین را داریم، نباید این فرصت را تباه سازیم. اینکه جهانی شدن به سود یا زیان ما باشد، به خود ما بستگی دارد. یک بار دیگر این آموزه قرآنی را به یاد آوریم که «إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» (1). خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد، مگر اینکه خود، سرنوشتشان را تغییر دهند.
نکته ی چهارم، مسئله عقلانیت و آشتی ارزش هاست. «حفظ حاکمیت ملی» مستلزم توسعه فرهنگی و بسط عقلانیت است. خردورزی و نهادینه شدن ارزش ها و آموزه های دینی و هنجارهای ملی موجب بازتولید فرهنگی است و بازتولید فرهنگی در کنار مؤلفه های نظامی، اقتصادی و تکنولوژیکی، حاکمیت ملی ما را در جهان پرتحول، تضمین می کند. ما باید به «استراتژی تربیت فرهنگی» که به تربیت فرد ایرانی از دوران کودکی نظر دارد، اهمیت بدهیم. همچنین تحول در «نظام آموزش و پرورش» از دیگر اهداف این استراتژی است. نسل کنونی ایرانی، در مقابل آفت تزلزل شخصیت و آسیب پذیری های اجتماعی فاقد مکانیسم دفاعی است. نظام آموزشی به جای گام برداشتن در جهت تثبیت آن دسته از الگوهایی که ناکارآمدی خود را به اثبات رسانده اند، می باید با آینده نگری و سعه ی صدر، زمینه را برای خلق شرایطی که لازمه ی پیشرفت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است، فراهم آورد. در این استراتژی، نظام خانواده و نظام آموزش و پرورش موظف به آموزش شیوه های «درست اندیشیدن»، «درست معاشرت کردن»، ‌«چگونه موافقت کردن»، «چگونه مخالفت کردن»، «به یکدیگر عشق ورزیدن در خانواده»، «شیوه های حفظ شخصیت و کرامت انسانی»، «ظلم ستیزی»، «عزت نفس و سربلندی»، «هضم نشدن در برابر موج ها و طوفان ها» و امثال اینها می باشند.

پی نوشت ها :

1. قرآن مجید، ‌سوره رعد، آیه 11.

منبع مقاله :
روحانی، حسن؛ (1388)، اندیشه های سیاسی اسلام (جلد سوم: مسائل فرهنگی و اجتماعی)، تهران، کمیل، چاپ سوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم دایان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم دایان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم احتشام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم احتشام و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوتراب و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوتراب و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان گراش کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان گراش کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
نامه رهبر انقلاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا
play_arrow
نامه رهبر انقلاب به دانشجویان حامی مردم فلسطین در دانشگاه‌های آمریکا
شهرستان فراهان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان فراهان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه نگاه‌ها به رفح
play_arrow
همه نگاه‌ها به رفح
حرفهای مادران شهدا برای شهید جمهور
play_arrow
حرفهای مادران شهدا برای شهید جمهور
در چند نقطه کشور رای‌گیری انجام خواهد شد؟
play_arrow
در چند نقطه کشور رای‌گیری انجام خواهد شد؟
همبستگی متفاوت فوتبالیست‌های شیلی با مردم غزه
play_arrow
همبستگی متفاوت فوتبالیست‌های شیلی با مردم غزه
واکنش کاربران فضای مجازی به جنایت صهیونیست‌ها در رفح
play_arrow
واکنش کاربران فضای مجازی به جنایت صهیونیست‌ها در رفح
شرایط و ضوابط ثبت‌نام داوطلبان در انتخابات ریاست جمهوری
play_arrow
شرایط و ضوابط ثبت‌نام داوطلبان در انتخابات ریاست جمهوری
حمایت دانشجوی انگلیسی از فلسطین در پخش زنده
play_arrow
حمایت دانشجوی انگلیسی از فلسطین در پخش زنده
این گل المپیاکوس را قهرمان لیگ کنفرانس اروپا کرد
play_arrow
این گل المپیاکوس را قهرمان لیگ کنفرانس اروپا کرد
نماینده پارلمان فرانسه: مردم در رفح زنده زنده می‌سوزند
play_arrow
نماینده پارلمان فرانسه: مردم در رفح زنده زنده می‌سوزند