منبع:راسخون
تربیت معلم برای عصر اطلاعات
نقش تکنولوژی در تعلیم و تربیت نه به طور کامل تعریف شده است، نه همهی دستاندرکاران این رشته آن را پذیرفتهاند. همانند هر نوآوری، قبول و درک روشها، و مطالب معمولاً نسبت به اکتساب خود آن دانشها یا مهارت، به زمان بیشتری نیاز دارد. هنگامی که استفاده از تکنولوژی در آموزش و پرورش، و بهخصوص در تربیت معلم آغاز شد، تاکید اصلی بر آموزش حین خدمت گذارده شد، چون اکثر استفادهکنندگان، خودشان همان دستاندرکاران بودند. اما شکست آشکار پارهای از برنامههای آموزش حین خدمت در برآوردن نیازهای آموزشی، به تأکید تازهای بر آموزش پیش از خدمت انجامیده است. آموزش حین خدمت زمان مورد نیاز را برای دستیابی به مهارت لازم به منظور رسیدن به شایستگی، به ویژه با درنظرگرفتن ماهیت تکنولوژی نرمافزار و سختافزار در زمان حال فراهم نمیآورد. برنامههای تربیت معلم، بر خلاف برنامههای آموزش حین خدمت میتواند آموزگاران آینده را در اختیار خود داشته باشد و آنچه را که برای کاربرد موفقیتآمیز تکنولوژی ضروریست به آنها بیاموزد. لکن، ادغام تکنولوژی با برنامههای درسی تربیت معلمان، در حال حاضر بیش از هر فرآیند دیگر، دانشگاههای تربیت معلم را فراگرفته است.آموزش تکنولوژی:فرآیندها در مقابل تولیدات
موفقیت تکنولوژی در امر آموزش و پرورش، بستگی به صلاحیت آموزگاران در استفاده از روشهای موجود و سازگاری آنان با پیشرفتهای آینده دارد. تنها چند مدل آموزش وجود دارند که به دستاندرکاران تعلیم و تربیت آیندهنگر در استفادهی مؤثر از تکنولوژی، یاری میدهند. در حال حاضر پیشبینی چگونگی استفادهی معلمان از تکنولوژی در آینده و تربیت آنان برای کاربرد چنین نکنولوژیای، امری بسیار مشکل است. دو هدف اساسی در تربیت معلمان، بهکارگیری تولیدات و درک فرآیندهاست.تولیدات
منظور از تولیدات تکنولوژی همان توانایی معلم در بهکارگیری مهارتهای فنی، به منظور رسیدن به نتیجهی مطلوب است. به عنوان مثال معلم کلاس باید توانایی درک چگونگی استفاده از یک میکروکامپیوتر (ریزرایانه) و یک بسته یا مجموعهی برنامهی نرمافزاریِ بهخصوص را جهت ضبط و گزارش نمرات، داشته باشد. دانش فنی به سرعت در حال دگرگونی است. آنچه معلمان در سال اول دانشگاه میآموزند، ممکن است زمانی که به سال آخر میرسند، کهنه و به احتمال زیاد منسوخ شده باشد. سیستمهای سختافزار و نرمافزار فعلی نیز برای درک یک آموزگار متوسط و بدون آمادگی قبلی، بیش از حد مشکل است. بهرغم احتمال منسوخ شدن مهارتهای فنی، آموزش تولیدات ویژه باید به عنوان یک هدف باقی بماند. زیرا مبنای علمی را برای درک فرآیند تکنولوژی در تعلیم و تربیت فراهم میآورد.انگیزهی اولیهی آموزش دربارهی تولیدات تکنولوژی، فراهم آوردن تجارب عملی برای افراد تازه کار است تا بتوانند در کاربرد روشهای جدید احساس راحتی کنند. استفاده کنندهی بیتجربه باید از یک سطح اعتماد به نفس برخوردار باشد تا بتواند از وسایل گوناگون آموزشی و مدیریت استفاده کند و از آن طریق تکنولوژیهای دیگر را به کار گیرد و قادر باشد از عهدهی پیشرفتهای تکنولوژی آینده نیز برآید.
انواع تولیداتی را که معلمان باید به آنها تسلط یابند میتوان در دو گروه جای داد. اول، یادگیری استفاده از تکنولوژی به عنوان یک وسیلهی آموزشی است.
معلم باید برای پاسخگویی به تقاضاهای مدیریت، مهارتهای لازم جهت ادارهی کلاس را دارا باشد. گزارش پیشرفت دانشآموزان، گزارش نمرات و نظایر آن، نمونههایی از خواستهای معمول مدیریت از معلمان است. مسئولیت آموزگاران باعث میشود وقت کمتری به فعالیتهای آموزشی اختصاص داده شود. احتمالاً در آینده مسئولیتهای بیشتری به عهدهی معلمان خواهد بود. بهعلاوه تکنولوژی میتواند اطلاعات وسیعی را در دسترس ایشان قرار دهد. چنین اطلاعاتی که در زمینهی مطالب موضوعی، روشها، و اطلاعات مربوط به دانشآموزان است، میتواند در آینده، مددکار معلم در امر مدیریت آموزش باشد.
گروه دوم از تولیدات تکنولوژی، مربوط به رساندن آموزش است. از تکنولوژی میتوان به عنوان وسایل تدریس استفاده کرد. و لازم است معلمان روشهای گوناگون ترکیب نرمافزار و سختافزار را در برنامهی درسی درک کنند.
درست همانند ارائهی استفاده از تکنولوژی به عنوان یک وسیلهی مدیریت، ارائهی نرم افزار آموزشی باید همراه با تجارب عملی موجود در زمینهی تمرین تدریس توسط دانشجویان انجامگیرد.
امروزه سختافزار گران است و حتی با کاهش قیمتها در آینده، سختافزار همچنان هزینهی اصلی مدارس را تشکیل خواهد داد. سازمانهای آموزشی غالبا نسبت به تغییرات تکنولوژی آموزشی واکنش نشان میدهند و از سختافزار و نرمافزار قدیمی شده استفاده میکنند. با وجود این محدودیتها معلم برای آنکه بتواند کامپیوتر را به منظور ایجاد تولیدات مطلوب در برنامهی درسی جا بیندازد، باید آگاهی لازم و پایهای را داشته باشد.
فرآیندها
دانش معلم نسبت به تکنولوژی باید از کاربرد تولید (تجارب موجود)، در جهت درک فرآیندها (بررسیهای نظری)، فراتر رود. آموزش فرآیند تکنولوژی آموزشی، باید نه تنها جوانب فنی، بلکه مهارتهای ذهنی لازم برای یک معلم را در عصر اطلاعات دربرگیرد. مهارتهای ذهنی که معلمان باید درک نمایند عبارتاند از: محدودیتها، انشعابات و آیندهی تکنولوژی. فرآیندهای تکنولوژی آموزشی به سرعت تولیدات دگرگون نمیشوند. فرآیندها با نوآوری تغییر میکنند. و در بین نرم افزارها و سختافزار مناسب، ثابت میمانند. درک وسیع فرآیندها میتواند، معلم را قادر سازد که تکنولوژی را در موقعیتهای ویژه بهکارگیرد. چگونگی کاربردهای تکنولوژی در بین مؤسسات آموزشی متفاوت است. یک برنامهی تربیت معلم نمیتواند به صورت عملی دانشجو را در تمام موفقیتهای فرضی قرار دهد که ممکن است در طول خدمت با آنها مواجه شود. ولی درک ذهنی فرآیندها معلمان را قادر میسازد که بتوانند در آینده با تغییرات احتمالی فراوانی که پیش میآید، مقابله کنند.هدفهای یک برنامه آموزش تکنولوژی قبل از استخدام معلمان
امر تربیت آموزگاران آینده باید ارتباطی قوی با تحقیق و کمک دستاندرکاران داشته باشد. با درنظر گرفتن اینکه تکنولوژی به سرعت در حال تغییر است و میزان اطلاعات بسیار زیاد، برنامههای تربیت معلم، باید بر روی نیازهای کوتاهمدت و درازمدت دانشجویان، از طرق زیر تمرکز یابد:
1. معلمان باید استفادهکنندگان خبره و منقد تکنولوژیهای آموزشی رایج باشند. از جمله محدودیتها و امکانات آیندهی آنها را بشناسند.
2. معلمان نیاز به آموزشهای وسیعی دارند تا بتوانند کاربردهای تغییرات و نوآوریهای تکنولوژی را از ابعاد مختلف تعیین کنند.
3. معلمان باید طراحان شایستهی سیستمهای آموزشی باشند تا از این طریق بتوانند به دانشآموزان یاری نمایند که متفکرانی منقد شوند.
تزریق تکنولوژی در برنامههای تربیت معلم
وارد کردن کامپیوتر در برنامههای درسی همانند هر پروژهی اصلی در یک دانشگاه تعلیم و تربیت باید از حمایت مدیریت و هیئت علمی به عنوان پشتوانه برخوردار باشد. شکی نیست که پشتیبانی هم باید مالی و کافی باشد و هم مداوم و منصفانه. برنامهریزی درازمدت نه تنها باید به منظور دستیابی به نرمافزار و سختافزار باشد، بلکه باید نگهداری و روزآمد کردن آن در مقاطع مختلف برای سرپا نگاه داشتن آن را نیز دربرگیرد. هماهنگی و ادغام موفقیتآمیز باید با پشتیبانی هیئت علمی شروع شود، چنانکه شامل دستیابی فوری به نرمافزار و سختافزار و نیز تربیت کافی در صورت لزوم باشد. اعضای هیئت علمی هیچگونه تکنولوژی نا آشنایی را در دورههای آموزشی به کار نمیبرند. هدف علمی از وظیفهی پشتیبانی آن است که هیئت علمی بتواند به صورت مدلی برای استفادهی مؤثر از تکنولوژی آموزشی درآیند. علاوه بر مسئلهی تعهد و حمایت، مسئلهی مهم دیگر مربوط به آموزش مداوم است. گرچه در برنامهی دروس دورههای تربیت معلم مطالبی دربارهی تکنولوژی گنجانده شده است، ارتباط کمی بین دروس و هماهنگی بسیار کمی در دورههای سنتی معمولی وجود دارد. سازمانهای کنونی میتوانند مدل زیر را بپذیرند. این مدل برنامهی مجزایی را برای هماهنگی آموزش تکنولوژی با دورههای تربیت معلم الزامی میسازد. چهار سطح خطی آموزش در طول برنامهی آموزشی، برای دانشجویان دورهی لیسانس جهت فهم هدفهای برنامه تکنولوژی که بحث آن رفت، زمان لازم را فراهم میسازد. هر سطح ویژگیهای خاص خود را دارد، ولی همگی دارای عناصر مشترکی هستند نظیر نیاز به تحقیق و ارزیابی و تأکید بر روی تولیدات و فرآیندهای تکنولوژی آموزشی.سطح 1. استفاده از تکنولوژی بر مبنای مهارتهای انفرادی. با در نظر گرفتن انواع گوناگون تکنولوژی موجود در مدارس و منازل هر دانشجویی با درجهی متفاوتی از آگاهی، نسبت به استفاده از تکنولوژی وارد دورهی تربیت معلم میشود. برای هر معلم آینده، دورهای مقدماتی بر مبنای مهارتها که بر روی تجارب عملی موجود تأکید داشته باشد، ضروری است. زمینهی مشترکی با تدارکاتی برای دانشجویان فراهم میشود و آنها میتوانند آن بخش از دوره را که قبلا آموختهاند، حذف کنند. در این دوره باید سطحی از صلاحیت که از قبل معین شده است برای ادامهی مراحل بعدی آموزش، با نظمی خاص در تعلیم و تربیت به دست آمده باشد.
سطح2. تخصصیابی در زمینههای محتوا. این مرحلهی برنامهی تکنولوژی که به دورههای روششناسی معروف است، بر روی روشهای هماهنگی و ادغام فنی تأکید میگذارد و به یادآوری اصولی که در دورهی قبلی آموخته شدهاند، میپردازد. سختافزار، نرمافزار و ارزیابی محیطی باید مورد آزمون قرارگیرد. لازم است در هر زمینهی خاص، استراتژیهای تدریس با استفاده از تکنولوژی و نیز بهکارگیری روشهای سنتی، معرفی شود. تدریس کاربرد تکنولوژی باید با رشتههایی که در چنین دورههایی تدوین میشوند، هماهنگی و یکپارچگی یابد.
سطح 3. آموزش پیشرفته. جنبههایی از مرحلهی نهایی دوره، تعدادی از واحدهای درسی دانشجویان دورهی لیسانس تمرکز مییابد تا مهارتهای آنان را برای ابداع سیستمهای آموزشی، که به محض شروع به کار مورد استفاده قرار خواهند داد، تکامل بخشد. آزمون سیستمها میتواند در طول دورهی تجربی دانشجو، تکمیل شود، تکالیف درسی انتخابی در ویدئوی بر هم کنش، ارزیابی نرم افزار، ارتباطات راه دور و فوق رسانه، نمونههایی در این زمینهاند که ممکن است بهزودی آموزش از طریق آنها ارائه شود.
دانشجویان امکان مییابند که به کشف بپردازند و در یک زمینهی خاص، به استادی و تبحری عمیق دست یابند و هدف نهایی این امکان بخشی آن است که و با دانشی خاص و مهارت در زمینههای گوناگون تکنولوژی در مدارس مشغول کار شوند.
سطح4. خدمت. برنامهی تربیت معلم نسبت به موفقیت دانشجویان علاقهی خاصی دارد. پشتیبانی از ایشان به صورت رسمی و غیر رسمی، پس از فارغالتحصیلی ادامه مییابد. تا آموزش خود را دنبال کنند. تجربههای غیر رسمی، ایجاد تسهیلاتی با امکانات موجود برای بازنگری و پیشنگری سخت افزار و نرم افزار را در بر میگیرد. نمونههایی از تجربههای رسمی دانشآموختگان، عبارت است از آزمایشگاهی که امکان تحقیق و یا دوره کارآموزی را فراهم میسازد. همچنین دیگر امکانات به معلمان شاغل یاری میدهد تا نتایج تحقیق را تحقق بخشند و با برگزاری کنفرانسهای مختلف، تسهیلات حرفهای را گسترش دهند. جنبههای مختلف برنامهی تربیت معلم از نظر ترکیب زمان خدمت، باید به صورت جداگانه ارزیابی شود تا پیشرفت را تضمین کند.
ویژگیهای مشترک هر سطح. هر سطح در برنامهی تربیت معلم ویژگیهای متمایز کنندهی خود را دارد، اما مراحل برنامهها دارای چهار جزء مشترک هستند:
1. تأکید بر فرآیندها و فرآوردهها. تأکید باید بر روی زمینههای ذهنی و فنی تکنولوژی آموزشی باشد. تکنولوژیهای نوینی پیوسته پدیدار میشوند. و معلمان باید بتوانند با درک تغییرات نرمافزار و سختافزار و روشها و نیز آثار آنها بر تدریس، خود را تطبیق دهند.
2. تقویت هدفهای برنامهی تکنولوژی. تمام شرح وظایف باید در سطوح مختلف برنامهی تربیت معلم دوباره مورد تأکید قرار گیرند و هدف کلی آنها پیشرفت آموزش از طریق استفاده از تکنولوژی باشد.
3. ارزیابی. ارزیابی کلی و جزئی، ویژگی خاص هر یک از چهار مرحله است. ارزشیابی کلی یا جزئی پس از تکمیل هر دوره یا دورهی کارآموزی، در تجربههای رسمی انجام می شود و ارزشیابی جزئی بعد از فارغالتحصیلی و ترجیحاً پس از استقرار در شغل، انجام میگیرد.
4. نیاز به تحقیق. در زمینههای استفاده از سختافزار، نرمافزار، محتوا، روشها، چگونگی انتقال آموزش و مدیریت آموزش، همیشه در تمامی سطوح برنامهی تربیت معلم، نیاز به تحقیق وجود دارد. برنامههای تربیت معلم میتوانند از هر گونه ابهامی در مورد تکنولوژی و تعلیم و تربیت بکاهند. فرآیند پرورش معلمان نیاز به دقت، پشتیبانی هیئت علمی و یک نظام آموزشی مناسب دارد.
تعلیم و تربیت در جامعهای در حال تغییر
فرض ما این است که ساختار آموزش و پرورش در آینده به همین شکل باقی خواهد ماند.چنانچه نظام آموزش و پرورش به طور اساسی تغییر کند، نقش تکنولوژی گستردهتر میشود. مسائل رایجی چون یادگیری از راه دور، آموزش فردی و احساس مسئولیت، میتوانند قابل توجه تکنولوژی کاربردی قرارگیرند.مدارس وظیفه دارند با فراهم آوردن نرمافزار و سختافزارکافی و پشتیبانی فنی معلمان، کار آنها را دنبال نمایند. همانگونه که بازرگانان برای هدایت شرکتهای خود از تکنولوژی استفاده میکنند، مدارس هم باید با تعیین اولویتهای جدید، تکنولوژی کافی را برای معلمان فراهم نمایند و به ادارهی سازمان بپردازند. به علاوه معلمان باید انگیزهی لازم را برای کشف و بهبود مهارتهای تکنولوژی خود از طریق فعالیتهای مربوط به پیشرفت کارکنان داشته باشند. خلاصه آنکه مدیران مدارس باید فرآوردهها و فرآیندهای تکنولوژی آموزشی را درک کنند تا بتوانند به پشتیبانی لازم از معلمان و کارکنان بپردازند. و استفادهی مطلوب از تکنولوژی در مدارس خود را تضمین نمایند.
نقشی بیش فعال مورد نیاز است
نقش آموزش عالی در تربیت معلم و تکنولوژی، با تدریس، تحقیق و خدمت ادامه مییابد. به هر حال مؤسسات آموزشی تمایل دارند نسبت به تغییرات اجتماعی، به خصوص تغییرات تکنولوژی، واکنش نشان دهند. مدارس عالی و دانشگاهها برای شناخت مسائل و روندهای تعلیم و تربیت و چگونگی استفاده از تکنولوژی به منظور پاسخگویی به نیازهای آیندهی مدارس، باید از آغاز گامی فعالانه بردارند. مسائل و روندها به طور آنی بروز نمینمایند. شناخت آنها حائز اهمیت است. زیرا برنامههای تربیت معلم با معلمان آینده سروکار دارد.نتیجه گیریها و پیشنهادها
برنامههای حین خدمت سنتی در مدارس، به علت فقدان وقت و تعهد لازم برای ادغام و همبافت گردانی مناسب تکنولوژی، مؤثر واقع نشدهاند. هدف از آموزش حین خدمت باید روزآمد کردن مهارتها باشد و برنامههای تربیت معلم باید صلاحیت آموزگاران را بهبود و کمال بخشد.صلاحیت، به مطالعهی عمیق و تمرین برای کاربرد فرآوردهها و درک فرآیندهای تکنولوژی نیاز دارد.
یکپارچگی و همبافتشدگی تکنولوژی در برنامهی تربیت معلم باید به صورت سیستمی باشد و پشتیبانی کافی هیئت علمی را فراهم کند. تزریق تکنولوژی در برنامههای درسی به درستی درک نشده است، زیرا خود اعضای هیئت علمی به علت عدم دسترسی به سخت افزار و نرم افزار و دورههای تربیتی، آگاهی کاملی نسبت به آن ندارند.
نقش اصلی برنامههای تربیت معلم باید رهبری باشد. دستاندرکاران آموزش و پرورش در مدارس ابتدایی و متوسطه، در مقابل منابع تکنولوژی که در یک محیط بیثبات اقتصادی سریعاً دچار تغییر میشد، با بی میلی تسلیم میشدند. نیاز همیشگی به یافتن پاسخهایی برای مسائل بحرانی مربوط به موقعیت تکنولوژی در تعلیم و تربیت، امکان میدهد که محققان در آینده نقش رهبری را بر عهده گیرند.
رهبری از طریق تحقیق و نیز تدریس، اجزای اصلی برنامهی دورهی لیسانس را برای آموزش معلمان آیندهنگر در امر کاربرد تکنولوژی حال و آینده تشکیل خواهد داد.
/ج