پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی
پرسش:
آیا نظریه ی اسلام در باب سیاست و حکومت یک نظریه ی ابتکاری و به اصطلاح تأسیسی است یا یک نظریه ی امضایی و تأییدی؟پاسخ:
در توضیح سؤال باید گفت: نظریه ی تأسیسی یا ابتکاری در اسلام نظریه ای است که ابتکار خود اسلام است و از طرف خداوند نازل شده است و مثل سایر احکام تعبدی «نازل من عندالله» است. در مقابل نظریه ی تأسیسی، نظریه ی امضایی است؛ یعنی در بسیاری از مسائل، عقلا سیره و رفتاری دارند که آن رفتار به امضاء اسلام رسیده است، اصطلاحاً به پذیرش رفتار عقلا از سوی اسلام «امضای روش عقلا» گفته می شود. مثلاً مردم قبل از اسلام معاملاتی را انجام می دادند که از ناحیه ی اسلام چگونگی و روش معامله مشخص نشده بود، بلکه روشهای معمول که عقلا برای خود انجام می دهند، مرسوم بود. با پیدایش اسلام روش جدیدی برای معامله بیان نشده بلکه اسلام معمول معاملاتی را که در بین مردم رایج بود امضا کرد مگر موارد خاصی که با اسلام منافات داشت مثل معامله ربوی.اما سؤال این است که آیا مسئله حکومت و سیاست هم از این قبیل است؛ یعنی یک نظریه ی امضایی است؟ یا اسلام مستقلاً نظریه ای را مطرح کرده و هیچ نظر دیگری را امضا نکرده است؟ اسلام در باب سیاست و حکومت و مجموعه اصول و شیوه های کاربردی سیاسی و اجتماعی، نقش ابتکاری و تأسیسی دارد نه اینکه صرفاً به امضا و قبول نظرات و آراء عقلا دست زده است. بنابراین، چون اسلام در این باب نظریه ی مستقل و تأسیسی دارد، حکومت اسلامی باید براساس این نظریه تشکیل شود نه به شکل حکومت های موجود دیگر.
البته تأسیسی بودن نظریّه ی اسلام راجع به سیاست و حکومت بدان معنا نیست که این دین سترگ تنها یک شکل خاصی از حکومت را برای تمام زمان ها و جوامع پیشنهاد کرده است، بلکه مقصود آن است که اسلام مجموعه ای از اصول، معیارها و شاخصه ها را تعیین کرده است که در تمام زمان ها و جوامع رعایت آنها برای حکومت الزامی است و عدم توجه به این مجموعه قوانین و ملاک ها حکومت را نامشروع و غیرقابل پذیرش خواهد کرد؛ و چنان نیست که هر شکلی از حکومت در دنیا رایج است مورد پذیرش اسلام قرار گیرد.
منبع مقاله :
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول