برخورد علمی با شبهه افکنی پیرامون حکومت دینی

در برابر شبهات موجود پیرامون حکومت دینی از چه شیوه هایی برای گفتمان علمی می توان بهره گرفت؟
سه‌شنبه، 19 آذر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
برخورد علمی با شبهه افکنی پیرامون حکومت دینی
 برخورد علمی با شبهه افکنی پیرامون حکومت دینی

 






 

پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی

پرسش:

در برابر شبهات موجود پیرامون حکومت دینی از چه شیوه هایی برای گفتمان علمی می توان بهره گرفت؟

پاسخ:

پیش از پرداختن به پاسخ اصلی، مقدمتاً باید گفت: مدارا اقتدار و وحدت مردم مسلمان کشور ما اعتقاد به حکومت دینی است: این که باید دین حاکم باشد و سر رشته ی حکومت هم در دست دین شناسان و دین مداران باشد که در رأس آنان ولیّ فقیه قرار دارد. در واقع همین اعتقاد و رفتار عملی متناسب با آن و پیروی از ولایت فقیه بوده است که عامل اصلی حمایت مردم از حکومت اسلامی و تحمّل سختی ها، گرفتاری ها، تورم ها، کمبودها، بمباران ها و موشک باران ها و همه ی سختی های دیگر بوده است.
دشمن نیز با شناسایی این عامل و عقیده، به هدف تضعیف آن پیشقدم گردیده و به طرّاحی انواع طرح ها و نقشه ها روی آورده است: نقشه و طرح دشمن در این راستا سه محور اصلی دارد: تفکیک دین از سیاست، تفکیک حکومت دینی از ولایت فقیه و تشکیک در صحّت عملکرد و شکل ولایت فقیه. بالطبع ما با سه طایفه و گروه روبرو خواهیم بود: یکی کسانی که معتقد به جدا بودن دین از سیاست اند و البته خود دو دسته اند: یکی کسانی که اساساً اسلام را قبول ندارند و دسته ی دوم کسانی که مسلمانند یا لااقل از زبان یک مسلمان سخن می گویند. طبیعی است که در مواجهه با چنین کسانی باید شیوه ی خاصّی را برگزید. طایفه ی دوم کسانی هستند که یک گام به جلو آمده اند و حکومت دینی را پذیرفته اند و معتقد به جدا بودن دین از سیاست نیستند، بلکه تنها در تعیین مجری حکومت دینی بحث دارند. مسلماً با این طیف نیز باید به گونه ای خاص بحث کرد. و بالاخره طایفه ی سوم کسانی اند که هم حکومت دینی را پذیرفته اند و هم اینکه باید مجری آن ولیّ فقیه باشد اما در شکل و عملکرد ولایت فقیه در ایران بحث دارند. روشن است که با ایشان نیز باید با شیوه ای دیگر بحث کرد.
بنابراین، ما برای بررسی و بحث درباره سه دیدگاه مذکور احتیاج به چند نوع بحث داریم که متدهای مختلفی را می طلبد: در مورد کسانی که اساساً اعتقاد به اسلام ندارند ولی مدعی اند اسلام سیاست ندارد باید از ادلّه عقلی در بحث استفاده کرد و محور و ملاک گفتگو را برهان های عقلی قرار داد. زیرا اصولاً در هر بحث علمی باید از ابزاری که دو طرف گفتگو در آن اشتراک دارند و هر دو آن را پذیرفته اند بهره گرفت. بنابراین در اینجا جا ندارد که از آیه ی قرآن و فرموده ی پیامبر و امامان معصوم (علیهم السلام) استفاده کنیم. زیرا طرف گفتمان قرآن و روایات را قبول ندارد. برای این دسته از افراد ابتدا با براهین عقلی اصل اسلام را، یعنی اعتقاد به وجود خدا و نبوت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلم)، باید اثبات کرد، سپس قدم به قدم جلو آمد و پس از اثبات اموری چند از طریق عقلی، مانند حجت بودن قرآن و روایات، نشان داد که اسلام آمیخته با سیاست است نه جدای از آن.
اما در برخورد با کسانی که اصل اسلام و اعتبار منابع دینی، یعنی قرآن و سنّت، را پذیرفته اند و یا آن که علاوه بر این وجود حکومت دینی را نیز قبول دارند، باید با استفاده از متد نقلی و تاریخی، و نه صرفاً متد عقلانی، به بحث و گفتگو نشست. و بالاخره با طایفه ی سوم، یعنی کسانی که در شکل و عملکرد نظام ولایت فقیه حرف دارند، باید با استناد به اسناد و مدارک تاریخی به گفتگو پرداخت و نمی توان از بحث نقلی و تعبّدی استفاده کرد.
کوتاه سخن آن که، چون بحث ما ابعاد گوناگونی دارد، تنها از یک متد نمی توانیم استفاده کنیم: در بعضی از ابعادش باید از متد عقلانی استفاده کنیم و در برخی از ابعادش باید از متد نقلی و تعبدی و ادلّه شرعی استفاده کنیم و در برخی از ابعادش باید از متد تاریخی و بررسی های عینی مدد بگیریم.
منبع مقاله :
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.