مقدمه:
بررسی عدد چهل یا اربعین از ابعاد مختلف، اربعین در آفرینش انسان، اربعین و سید الشهداء (علیه السلام)، سیره تبلیغ انبیاء و ارتباط آن با اربعین، و این سوال که چرا در میان انبیاء و امامان، هیچ کدام از ایشان حتی پیامبر اکرم (ص) مراسم اربعین ندارد.
اما امام حسین (علیه السلام) این چنین مراسمی دارد و هم زیارت مخصوصه؟ آیا اربعین پیامی دارد که از آن بی خبریم؟! همه مباحثی هستند که در این پزوهش به آن می پردازیم.
اربعین در آفرینش خدا
اما امام حسین (علیه السلام) این چنین مراسمی دارد و هم زیارت مخصوصه؟ آیا اربعین پیامی دارد که از آن بی خبریم؟! همه مباحثی هستند که در این پزوهش به آن می پردازیم.
اربعین در آفرینش خدا
همه ساله بیستم صفر، سفره دل حسینی ها گشوده و در حسینیه ها باز می شود و مشک های پر از اشک سقا به دنبال جان های تشنه تازه از اسارت برگشته می گردد تا سیراب شان کند.
این روز بزرگ معروف به اربعین است. اربعین یا چهلم، در تاریخ شیعه فقط یک بار اتفاق افتاد و آن بازگشت اسراء از شام بود که مصادف شد با حضور صحابی بزرگ، جابربن عبدالله انصاری بر مزار سالار شهیدان.
احتمالاً این تقارن در اربعین واقعه عاشورا واقع شد و از آن پس جابر، اولین زائر امام حسین (علیه السلام) نام گرفت و زیارت اربعین هم به او تعلیم داده شد.
این واژه بهانه ای شد تا گشتی به تاریخ بزنیم و سرّ این عدد را کشف کنیم. عددی که در خیلی جاها به چشم می خورد. از خلقت تا قیامت این عدد همراه آدمی است. حتی عرف امروز مراسم چهلم را جزء فرهنگ پذیرفته است.
خداخواهی و خداجویی از راه محبت
حضرت امام سجاد(علیه السلام) در روایتی می فرماید: «همه موجود را خدا در طریق محبت خود برانگیخته است» و حتی خدا درقرآن به پیامبر(ص) دستور میدهد «ای پیامبر(ص) همه را به دین دعوت کن و به همه بگو، زمانی دین و خلقت هویت پیدا میکند که همه در مسیر محبت به من خدا قرار گیرند».
این ویژگی در فطرت همه انسان ها نهفته است. انسان ها حتی کسانی که در پیدا کردن مصداق حقیقی خداوند به اشتباه و انحراف رفته اند همیشه در جستجوی خدا و پرستش او هستند.
حضرت امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه در نخستین دعا بیانی دارد که به فطرت خداجوی انسان اشاره می کند:
"به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بی این که از روی مثال و نمونه ای باشد.سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید، و در راه محبت و دوستی به خود برانگیخت."(1)
امام(ع) در دعاهای بیست، بیست و یک، بیست و هشت، پنجاه و دعاهای بسیار دیگر،(2) بیاناتی دارند که اشاره به خداخواهی و خداجویی انسان به هنگام اضطرار و تنگناها دارد. ایشان در یکی از این دعاها به خداوند عرضه می دارد:
" بار خدایا مرا چنان قرارده که هنگام اضطرار به (کمک و یاری) تو (بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندی از تو بخواهم.
و هنگام درویشی (یا ذلت و خواری) به درگاه تو زاری کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یاری خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنی برای درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زاری کردن پیش غیر خود آزمایش مفرما."(3)
هدف امام(ع) از طرح مفهوم خداخواهی، که از مبانی تربیتی در اسلام به حساب می آید، توجه دادن انسان ها به فطرت خداجویشان است.
این گرایش، از طریق توجه دادن انسان به خدا، در اصلاح رفتارهای وی تأثیرگذار است. انسان خداجو به خاطر فطرت خداخواهی اش همیشه خدا را در نظر دارد و در اثر همین توجه، آلوده به گناه و معصیت خدا نمی شود و رفتارهایش با نیت خالص و در جهت تقرب به خدا انجام می پذیرد.
نتیجه اینکه تنها یک راه رسیدن به این خداجویی از مسیر چشمه ی جوشان و زمزم کربلا نمی گذرد، بلکه صد راه برای رسیدن از مسیر عاشورا و قیام امام عاشورا و اربعین سید الشهدا مهیا شده است و همه مسیرهای لایتنهی هستند برای همه ی افراد بشر تا از آن بهرمند شوند.
خلقت آفرینش حضرت آدم مسأله محبت بود.
خدا، مخلوقی را می خواست که خالق را عاشقانه اطاعت، پیروی و ستایش کند.براساس سخنان اهل بیت(علیهم السلام)، اساس آفرینش عشق بوده است و مهمترین خلاء جهان خلقت عشق نبود، بلکه حب به حضرت حق بود.
به همین دلیل خدای متعال حضرت آدم را خلق کرد تا حب به خالق خود بورزد تا از این طریق محبوب شود، همچنانکه حضرت رسول اکرم(ص) این گونه بود، آنچنان خدا را ستایش میکرد و عبادت می کرد تا اینکه محبوب خدای عزوّجل شد.
جذبه عشق الهی آنچنان زیاد بود که حضرت رسول اکرم(ص) ساعتها در نیمه شب به تهجد خدا مشغول بودند و این عبادت آن قدر زیاد و عاشقانه بود که آیه نازل شد درسوره طاها میفرماید، «ای رسول(ص) ما تو را مبعوث نکردهایم که برای عبادت و هدایت این همه خودت را به زحمت افکنی».
عاشقان خدا کسانی هستند که هر چه خدا بیشتر آنها را به سختی میاندازد، بیشتر عاشق حضرت حق میشوند، عشق و محبوب شدن به راحتی به دست نمیآید، سختی با عشق هویت پیدا میکند، افرادی تا در گرفتاری قرار میگیرند، دست ازعبادت و ستایش بر میدارند.
گریه آدم برهابیل
حضرت آدم علیه السلام، چهل شب بر مرگ هابیل گریه کرد.«عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام قَال..... فَبَکَى آدَمُ عَلَى هَابِیلَ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»
امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت آدم چهل شب بر هابیل گریه کرد. (4)
عنصر عشق به ابیعبدالله(علیه السلام)
اگراین عشق الهی باشد اثر آن دو چندان خواهد بود. عشق علم جدالی، مقالی و گفتوگو نیست، تنها راه رسیدن به محبوب، تحمل سختی، رنج کشیدن و صبر است. رهبران الهی جلوه گاه عشق الهی هستند، افزود: به همین دلیل محبت به اهل بیت(ص) دارای اجر عظیمی است.
عنصر عشق به ابیعبدالله(ع) ابزار اصلی جوانان درمساجد و حتی تحمل سختی برای حضور در اربعین است، در صحرای کربلا، عشق الهی به نمایشگاه گذاشته شده و آنهایی که در اربعین حضور مییابند، تجلی گاه عشق الهی میشوند که ازناحیه حضرت ابیعبدالله(علیه السلام) بر قلبها بروز کرده است.
عذاب چهل روزه
چهل روز باریدن باران، عذاب کفار در زمان حضرت نوح علیه السلام بود.
«عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام: إِلَى أَنْ قَالَ فَبَقِیَ الْمَاءُ یَنْصَبُّ مِنَ السَّمَاءِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً- وَ مِنَ الْأَرْضِ الْعُیُونُ- حَتَّى ارْتَفَعَتِ السَّفِینَةُ فَمَسَحَتِ السَّمَاءَ قَالَ فَرَفَعَ نُوحٌ یَدَهُ- ثُمَّ قَالَ یَا رهمان أتقن وَ تَفْسِیرُهَا رَبِّ أَحْسِنْ- فَأَمَرَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَبْلَعَ مَاءَهَا»
على ابن ابراهیم در حدیثى طولانى از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت در وقایع عذاب قوم نوح می فرماید: آب تا 40 روز از آسمان بارید و از زمین هم چشمهها جوشیدند تا کشتى بلند شد و آسمان را مسح کرد و نوح دست برداشت و گفت: «اى رهمان اتقن» یعنى پروردگارا نیکى کن و خدا به زمین فرمود تا آب را فرو کشد. (5)
سرگردانی چهل ساله
قوم حضرت موسى علیه السلام، چهل سال در بیابان سرگردان بودند.
قرآن کریم می فرماید: «قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ»
خداوند(به موسى) فرمود: «این سرزمین(مقدس)، تا چهل سال بر آن ها ممنوع است(و به آن نخواهند رسید)؛ پیوسته در زمین(در این بیابان)، سرگردان خواهند بود؛ و در باره(سرنوشت) این جمعیّت گنهکار، غمگین مباش!. (مائده 26)
شرط خدا برای خلقت فاطمه(سلام الله علیها)
پیامبر صلى الله علیه و آله به دستور الهی چهل روز از خدیجه کناره گرفت تا غذاى آسمانى نازل شده و مقدّمۀ تولّد حضرت زهرا علیها السلام مهیّا گردید.
مرحوم مجلسی در کتاب شریف بحار می نویسد روایت شده:
«فَلَمَّا کَانَ فِی کَمَالِ الْأَرْبَعِینَ هَبَطَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ هُوَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَتَأَهَّبَ لِتَحِیَّتِهِ وَ تُحْفَتِهِ قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه وآله وسلّم یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا تُحْفَةُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَا تَحِیَّتُهُ قَالَ لَا عِلْمَ لِی قَالَ فَبَیْنَا النَّبِیُّ صلّی الله علیه وآله وسلّم کَذَلِکَ إِذْ هَبَطَ مِیکَائِیلُ وَ مَعَهُ طَبَقٌ مُغَطًّى بِمِنْدِیلِ سُنْدُسٍ أَوْ قَالَ إِسْتَبْرَقٍ فَوَضَعَهُ بَیْنَ یَدَیِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله وسلّم وَ أَقْبَلَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام وَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ یَأْمُرُکَ رَبُّکَ أَنْ تَجْعَلَ اللَّیْلَةَ إِفْطَارَکَ عَلَى هَذَا الطَّعَامِ»
اى محمّد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام مىرساند و امر مىکند که چهل روز از خدیجه دورى نمایى.... پس از اتمام چهل روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و فرمود:
اى محمّد! خداوند بر تو درود مىفرستد و تو را امر مىکند تا از تحفه و هدیه او بهرهمند گردى. پیامبر فرمود: تحفه پروردگار عالمیان چیست؟ و مژده او کدام است؟ جبرئیل گفت: نمىدانم.
در این حال میکائیل فرود آمد و همراه او طبقى بود که با پارچهاى پشمى پوشیده شده بود و آن را در مقابل پیامبر گذارد؛ جبرئیل نزدیک آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد که امروز را با این طعام افطار کنى. (6)
چهل سال تربیت
رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلّم در چهل سالگى به رسالت مبعوث شدند.
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً عَبْداً فَأَدَّبَهُ حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً أَوْحَى إِلَیْهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِ الْأَشْیَاءَ فَقَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»
ابو اسامه از حضرت باقر علیه السّلام نقل کرد که آن حضرت فرمود: خداوند محمّد مصطفى صلى اللَّه علیه و آله و سلم را بنده آفرید او را تا چهل سال تربیت نمود سپس به او وحى کرد و در اختیارش اشیاء را قرارداد پس فرمود:
«ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آن چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آن چه نهى کرده خوددارى نمایید. (7)
و قرار شد که سیر تکاملی هم چهل روزه باشد. یعنی از هر مرحله ای به مرحله دیگر و از شکلی به شکل دیگر چهل روز طول بکشد تا آماده زندگی چندین ساله در کره خاکی باشد.
بشر از وقتی پا به عرصه وجود گذاشت، به او یاد دادند هر چیزی را تا دید، لب نزند و به هر چیزی نگاه نکند. چون انسان هر غذایی را می خورد تا چهل روز آثارش باقی است.
و اگر خدای ناکرده لبی از می، نجس کند تا چهل روز در تاریکی است و حتی نمازش هم نمی تواند نجاتش دهد. نمازی که نورانیتش تردید نیست برای شرابخوار، فقط ظلمت است.
با سپری شدن دوره کوتاه مدت آدم (ع) در بهشت، پا به دنیا گذاشت و هنوز چند صباحی از هبوطش نگذشته بود که قابیل بر هابیل قد برافراشت و در جنگی نابرابر و خصمانه، کاری کرد که نباید اتفاق می افتاد.
هابیل کشته شد، پدر در غم پسر چهل شبانه روز گریست و این اولین عزاداری و اولین اربعین بود که تاریخ ثبت کرد. پاداش این اشک و صبر فرزندی به نام «هبه ا...» بود که نصیب آدم (ع) شد.
سیره تبلیغ انبیاء و ارتباط ان با اربعین
حضرت نوح (ع) با آن همه عظمت هر قدر تلاشش مضاعف می شد، کم تر نتیجه می گرفت. آن گاه در پی بی ثمر ماندن تبلیغ خود، خداوند تا چهل سال مردها را عقیم کرد و زنان را نازا و کم کم آژیر خطر نواخته شد و تنها عده کمی از مردم در کشتی نشسته و نجات پیدا کردند.
نااهلان قوم نوح با پسرش که در جهالت خود غرق بودند و کوچکترین شان چهل ساله بود، در آب غرق شدند. دریایی از آب که به ظاهر آب بود، اما قهر خدا بود و باز هم تکرار، آن قدر تکرار می شد که تا این انسان خاک نشین، عرش نشان شود.
حضرت یونس هم امتحانش را پس داد و چهل روز در شکم ماهی زندانی شد. در آن جا بود که ذکر یونسیه را به او تعیم دادند. از آن پس انسان یاد گرفت اگر چهل روز ذکر یونسیه را بخواند، از ظلمت به نور می رسد.
همان طور که یونس آن ذکر را گفت و نجات یافت؛ نبی دیگری اربعین دیگری را به یادگار گذاشته است. حضرت داوود (ع) به نقل از امام علی (ع) مورد خطاب و ندای خدا قرار گرفت:
« ای داود! تو بنده خوبی بودی اگر از بیت المال برداشت نمی کردی و از دست رنج خود می خوردی.» این سخن بر حضرت داود سنگین آمد و تا چهل روز گریست تا خداوند آهن را در اختیارش قرار داد.
موسی کلیم ا... هم یک اربعین را تجربه کرد. او ابتدا سی روز روزه گرفت و در پایان مناجاتش خطاب رسید که ده روز دیگر باید صبر کنی و آن را به چهل روز برسانی. موسی (ع) برای گرفتن رسالت رفته بود، اما قومش با هارون سر ناسازگاری نهاده و گوساله پرست شدند.
با عبور از گذر پر مخاطره انسان این بیم می رود که نکند روزی من هم دچار ظلمت شوم، که خاتم پیامبران، آخرین نسخه را چنین داده اند:
«هر کس چهل روز خویش را برای خدا خالص کند، سرچشمه حکمت و عرفان از وجودش، به جوش آید و بر زبانش جاری شود.»
از این پس چله نشینی ها رونق گرفت و جویبار حکیمان بر آب جاری شد و دو راهنما برای انسان گذاشتند. در بیرون و درون انسان دو چراغ هدایت تعبیه شد، عقل از درون و امام (ع) از بیرون، ناظر انسان شد.
این راهنمای بیرونی همچنان با انسان هست تا گام به گام او را به جنّت رهنمون کند. راهنمای بیرونی هر آن چه زیبنده این راه است را در سبد بشر به یادگار نهاده که نام آن حدیث است.
بایدها، نبایدها، شایسته ها و غیر آن، همه و همه در این سبد وجود دارد. پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس از سخنان ما چهل سخن حفظ کند (و به کار گیرد) شفاعتش می کنم.»
دلیل اختصاص اربعین به سید الشهداء (علیه السلام)
چرا فقط برای امام حسین(ع) روز اربعین یعنی چهلم تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم(ص) مراسم روز اربعین نداریم؟
برای توضیح جواب این سؤال به این مطالب توجه کنید:
۱. فداکاری های امام حسین(ع) دین را زنده کرد و هیچ امامی به اندازه امام حسین(ع)،در زنده نگه داشتن دین اسلام نقشی نداشته است و این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت، چون زنده نگه داشتن دین اسلام است تا دین اسلام زنده بماند. گرامیداشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.
۲. مصیبتی که حضرت امام حسین(ع) دید، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است و مصیبت امام حسین(ع) از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و بیش از پیامبر اسلام(ص) عزاداری می کنیم و مراسم متعددی بر پا می کنیم.
۳. در ماه محرم سال ۶۱ حسین بن علی(ع)، اولاد، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده روز اربعین شهادت امام حسین و یاران به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز روز سختی برای خاندان پیامبر شد.
۴. دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین(ع) قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین(ع) تلاش کردند تا حادثه کربلا به کلی فراموش شود و حتی گاهی کسانی را که برای زیارت امام حسین(ع) می آمدند می گرفتند، شکنجه می کردند و می کشتند و در زمان متوکل عباسی همه قبرهای کربلا را شخم زدند، مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین(ع) منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها از هر مناسبتی استفاده می کردند. یکی از این مناسبت ها حادثه روز اربعین است.
۵. یکی از نشانه های مؤمن زیارت امام حسین در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت شده است که علامت مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن. (مفاتیح الجنان، ص ۵۴۵، در اعمال ماه صفر، روز بیستم صفر). و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند.
مردمی که به خواب غفلت فرو رفته و از تبدیل شدن امامت به سلطنت غافل بودند. پس حکمت اربعین امام (ع) مثل همه اربعین های عاطفی و تکوینی و تشریعی، آن است که واقعه دلخراش عاشورا را که فقط ساعاتی کوتاه، آن هم در یک روز اتفاق که ممکن بود اصلا کسی متوجه آن نشود، توسط کاروان اسرا، به گوش همگان رساند.
سنت خداوند آن است که یک جریان به صورت طبیعی و طبق ضابطه پیش برود و هیچ گاه از این امر عدول نکرده است. باید به زمان فرصت داد.
این شعار خداوند است؛ که باید برای رسیدن به هدف از عنصر زمان استفاده کرد تا در این فرصت، اثر یک پدیده بر جای بماند.
اگر شنیده اید عجله کار شیطان است، کاملا صحیح است. زیرا در عجله، کارها به درستی و دقت انجام نمی شود و نظام هستی نیز مجموعه ای از علل است و تا اینها یکدیگر را درک و هضم نکنند، به نتیجه نرسیده، طرح، عقیم و یا ابتر خواهد ماند.
دین پیامبر (ص) نیز از این قاعده مستثنی نیست و در جریان امامت و تلاش امام حسین (ع) و چهل روز زحمت اسیران کربلا است که می توان به ثمر رسیدن آن را تماشا کرد. دو واقعه مهم در اربعین اتفاق افتاد.
یکی مسجد کوفه که امام سجاد (ع) در آن جا چون اسیری حضور داشت و یکی هم مجلس یزید. در این دو واقعه هم امام سجاد(ع) و هم عقیله بنی هاشم به تفصیل، جریان انحرافی بعد از پیامبر(ص) را تجزیه و تحلیل کردند و اگر نبود حرکت به طرف شام و بازگشت که یک اربعین طول کشید، رشادت های امام (ع) و یارانش به ثمر نمی رسید.
بازگشت پیروزمندانه کاروان در اربعین امام (ع) به دشت کربلا نشان از تکمیل هدفی است که در لوح محفوظ یک اربعین به انتظارش بودند. پس صبر باید کرد. پیام اربعین، یعنی پیام صبر و مقاومت.
نتیجه:
از مطالب فوق به نکات زیر می رسیم:
1-حکمت و فلسفه عدد چهل در آفرینش الهی دارای رمز و رموزی بوده است که کسی به عمق آن پی نبرده است.
2-پیام اربعین نامحدود است و به زمان خاصی اختصاص ندارد زیرا ظرفیت اربعین برای مبلغین آن بسیار گسترده می باشد.
3- ادله اختصاص اربعین به سید الشهداء دلیل آشکاری هست برای اقامه و عزا و بصیرت افزایی در دستگاه سید الشهداء(علیه السلام) در ادامه سنت رسول خدا(ص).
پی نوشت:
1. دعای ۱ / بند ۳ و ۴(صحیفه سجادیه)
2. دعای ۱۳، ۲۲، ۲۹(صحیفه سجادیه)
3. دعای ۲۰ / بند(صحیفه سجادیه)
4.کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص: 214
5.بحار، ج72، ص: 134
6.بحار، ج16، ص: 78
7.بحار الأنوار، ج25، ص: 331
منابع:
دفتر مطالعات حوزه علمیه قم
سایت www.aftab.com
نشریه دیدار آشنا شماره 135
https://www.balagh.ir/content/12017این روز بزرگ معروف به اربعین است. اربعین یا چهلم، در تاریخ شیعه فقط یک بار اتفاق افتاد و آن بازگشت اسراء از شام بود که مصادف شد با حضور صحابی بزرگ، جابربن عبدالله انصاری بر مزار سالار شهیدان.
احتمالاً این تقارن در اربعین واقعه عاشورا واقع شد و از آن پس جابر، اولین زائر امام حسین (علیه السلام) نام گرفت و زیارت اربعین هم به او تعلیم داده شد.
این واژه بهانه ای شد تا گشتی به تاریخ بزنیم و سرّ این عدد را کشف کنیم. عددی که در خیلی جاها به چشم می خورد. از خلقت تا قیامت این عدد همراه آدمی است. حتی عرف امروز مراسم چهلم را جزء فرهنگ پذیرفته است.
خداخواهی و خداجویی از راه محبت
حضرت امام سجاد(علیه السلام) در روایتی می فرماید: «همه موجود را خدا در طریق محبت خود برانگیخته است» و حتی خدا درقرآن به پیامبر(ص) دستور میدهد «ای پیامبر(ص) همه را به دین دعوت کن و به همه بگو، زمانی دین و خلقت هویت پیدا میکند که همه در مسیر محبت به من خدا قرار گیرند».
این ویژگی در فطرت همه انسان ها نهفته است. انسان ها حتی کسانی که در پیدا کردن مصداق حقیقی خداوند به اشتباه و انحراف رفته اند همیشه در جستجوی خدا و پرستش او هستند.
حضرت امام سجاد(علیه السلام) در صحیفه سجادیه در نخستین دعا بیانی دارد که به فطرت خداجوی انسان اشاره می کند:
"به قدرت و توانایی خود آفریدگان را آفرید، و آنان را به اراده و خواست خویش به وجود آورد بی این که از روی مثال و نمونه ای باشد.سپس آنان را در راه اراده و خواست خویشتن روان گردانید، و در راه محبت و دوستی به خود برانگیخت."(1)
امام(ع) در دعاهای بیست، بیست و یک، بیست و هشت، پنجاه و دعاهای بسیار دیگر،(2) بیاناتی دارند که اشاره به خداخواهی و خداجویی انسان به هنگام اضطرار و تنگناها دارد. ایشان در یکی از این دعاها به خداوند عرضه می دارد:
" بار خدایا مرا چنان قرارده که هنگام اضطرار به (کمک و یاری) تو (بر دشمن) حمله آورم، و هنگام نیازمندی از تو بخواهم.
و هنگام درویشی (یا ذلت و خواری) به درگاه تو زاری کنم، و مرا چون بیچاره شوم به یاری خواستن از غیر خود و چون فقیر گردم به فروتنی برای درخواست از غیر خویش و چون بترسم به زاری کردن پیش غیر خود آزمایش مفرما."(3)
هدف امام(ع) از طرح مفهوم خداخواهی، که از مبانی تربیتی در اسلام به حساب می آید، توجه دادن انسان ها به فطرت خداجویشان است.
این گرایش، از طریق توجه دادن انسان به خدا، در اصلاح رفتارهای وی تأثیرگذار است. انسان خداجو به خاطر فطرت خداخواهی اش همیشه خدا را در نظر دارد و در اثر همین توجه، آلوده به گناه و معصیت خدا نمی شود و رفتارهایش با نیت خالص و در جهت تقرب به خدا انجام می پذیرد.
نتیجه اینکه تنها یک راه رسیدن به این خداجویی از مسیر چشمه ی جوشان و زمزم کربلا نمی گذرد، بلکه صد راه برای رسیدن از مسیر عاشورا و قیام امام عاشورا و اربعین سید الشهدا مهیا شده است و همه مسیرهای لایتنهی هستند برای همه ی افراد بشر تا از آن بهرمند شوند.
خلقت آفرینش حضرت آدم مسأله محبت بود.
خدا، مخلوقی را می خواست که خالق را عاشقانه اطاعت، پیروی و ستایش کند.براساس سخنان اهل بیت(علیهم السلام)، اساس آفرینش عشق بوده است و مهمترین خلاء جهان خلقت عشق نبود، بلکه حب به حضرت حق بود.
به همین دلیل خدای متعال حضرت آدم را خلق کرد تا حب به خالق خود بورزد تا از این طریق محبوب شود، همچنانکه حضرت رسول اکرم(ص) این گونه بود، آنچنان خدا را ستایش میکرد و عبادت می کرد تا اینکه محبوب خدای عزوّجل شد.
جذبه عشق الهی آنچنان زیاد بود که حضرت رسول اکرم(ص) ساعتها در نیمه شب به تهجد خدا مشغول بودند و این عبادت آن قدر زیاد و عاشقانه بود که آیه نازل شد درسوره طاها میفرماید، «ای رسول(ص) ما تو را مبعوث نکردهایم که برای عبادت و هدایت این همه خودت را به زحمت افکنی».
عاشقان خدا کسانی هستند که هر چه خدا بیشتر آنها را به سختی میاندازد، بیشتر عاشق حضرت حق میشوند، عشق و محبوب شدن به راحتی به دست نمیآید، سختی با عشق هویت پیدا میکند، افرادی تا در گرفتاری قرار میگیرند، دست ازعبادت و ستایش بر میدارند.
گریه آدم برهابیل
حضرت آدم علیه السلام، چهل شب بر مرگ هابیل گریه کرد.«عَنْ أَبِی حَمْزَةَ الثُّمَالِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ علیه السلام قَال..... فَبَکَى آدَمُ عَلَى هَابِیلَ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً»
امام باقر علیه السلام فرمود: حضرت آدم چهل شب بر هابیل گریه کرد. (4)
عنصر عشق به ابیعبدالله(علیه السلام)
اگراین عشق الهی باشد اثر آن دو چندان خواهد بود. عشق علم جدالی، مقالی و گفتوگو نیست، تنها راه رسیدن به محبوب، تحمل سختی، رنج کشیدن و صبر است. رهبران الهی جلوه گاه عشق الهی هستند، افزود: به همین دلیل محبت به اهل بیت(ص) دارای اجر عظیمی است.
عنصر عشق به ابیعبدالله(ع) ابزار اصلی جوانان درمساجد و حتی تحمل سختی برای حضور در اربعین است، در صحرای کربلا، عشق الهی به نمایشگاه گذاشته شده و آنهایی که در اربعین حضور مییابند، تجلی گاه عشق الهی میشوند که ازناحیه حضرت ابیعبدالله(علیه السلام) بر قلبها بروز کرده است.
عذاب چهل روزه
چهل روز باریدن باران، عذاب کفار در زمان حضرت نوح علیه السلام بود.
«عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام: إِلَى أَنْ قَالَ فَبَقِیَ الْمَاءُ یَنْصَبُّ مِنَ السَّمَاءِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً- وَ مِنَ الْأَرْضِ الْعُیُونُ- حَتَّى ارْتَفَعَتِ السَّفِینَةُ فَمَسَحَتِ السَّمَاءَ قَالَ فَرَفَعَ نُوحٌ یَدَهُ- ثُمَّ قَالَ یَا رهمان أتقن وَ تَفْسِیرُهَا رَبِّ أَحْسِنْ- فَأَمَرَ اللَّهُ الْأَرْضَ أَنْ تَبْلَعَ مَاءَهَا»
على ابن ابراهیم در حدیثى طولانى از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت در وقایع عذاب قوم نوح می فرماید: آب تا 40 روز از آسمان بارید و از زمین هم چشمهها جوشیدند تا کشتى بلند شد و آسمان را مسح کرد و نوح دست برداشت و گفت: «اى رهمان اتقن» یعنى پروردگارا نیکى کن و خدا به زمین فرمود تا آب را فرو کشد. (5)
سرگردانی چهل ساله
قوم حضرت موسى علیه السلام، چهل سال در بیابان سرگردان بودند.
قرآن کریم می فرماید: «قالَ فَإِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَةً یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ»
خداوند(به موسى) فرمود: «این سرزمین(مقدس)، تا چهل سال بر آن ها ممنوع است(و به آن نخواهند رسید)؛ پیوسته در زمین(در این بیابان)، سرگردان خواهند بود؛ و در باره(سرنوشت) این جمعیّت گنهکار، غمگین مباش!. (مائده 26)
شرط خدا برای خلقت فاطمه(سلام الله علیها)
پیامبر صلى الله علیه و آله به دستور الهی چهل روز از خدیجه کناره گرفت تا غذاى آسمانى نازل شده و مقدّمۀ تولّد حضرت زهرا علیها السلام مهیّا گردید.
مرحوم مجلسی در کتاب شریف بحار می نویسد روایت شده:
«فَلَمَّا کَانَ فِی کَمَالِ الْأَرْبَعِینَ هَبَطَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ الْعَلِیُّ الْأَعْلَى یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ هُوَ یَأْمُرُکَ أَنْ تَتَأَهَّبَ لِتَحِیَّتِهِ وَ تُحْفَتِهِ قَالَ النَّبِیُّ صلّی الله علیه وآله وسلّم یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَا تُحْفَةُ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ مَا تَحِیَّتُهُ قَالَ لَا عِلْمَ لِی قَالَ فَبَیْنَا النَّبِیُّ صلّی الله علیه وآله وسلّم کَذَلِکَ إِذْ هَبَطَ مِیکَائِیلُ وَ مَعَهُ طَبَقٌ مُغَطًّى بِمِنْدِیلِ سُنْدُسٍ أَوْ قَالَ إِسْتَبْرَقٍ فَوَضَعَهُ بَیْنَ یَدَیِ النَّبِیِّ صلّی الله علیه وآله وسلّم وَ أَقْبَلَ جَبْرَئِیلُ علیه السلام وَ قَالَ یَا مُحَمَّدُ یَأْمُرُکَ رَبُّکَ أَنْ تَجْعَلَ اللَّیْلَةَ إِفْطَارَکَ عَلَى هَذَا الطَّعَامِ»
اى محمّد! خداوند بلند مرتبه تو را سلام مىرساند و امر مىکند که چهل روز از خدیجه دورى نمایى.... پس از اتمام چهل روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و فرمود:
اى محمّد! خداوند بر تو درود مىفرستد و تو را امر مىکند تا از تحفه و هدیه او بهرهمند گردى. پیامبر فرمود: تحفه پروردگار عالمیان چیست؟ و مژده او کدام است؟ جبرئیل گفت: نمىدانم.
در این حال میکائیل فرود آمد و همراه او طبقى بود که با پارچهاى پشمى پوشیده شده بود و آن را در مقابل پیامبر گذارد؛ جبرئیل نزدیک آمده و گفت: اى محمّد! خداوند فرمان مىدهد که امروز را با این طعام افطار کنى. (6)
چهل سال تربیت
رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلّم در چهل سالگى به رسالت مبعوث شدند.
«عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ إِنَّ اللَّهَ خَلَقَ مُحَمَّداً عَبْداً فَأَدَّبَهُ حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً أَوْحَى إِلَیْهِ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِ الْأَشْیَاءَ فَقَالَ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا»
ابو اسامه از حضرت باقر علیه السّلام نقل کرد که آن حضرت فرمود: خداوند محمّد مصطفى صلى اللَّه علیه و آله و سلم را بنده آفرید او را تا چهل سال تربیت نمود سپس به او وحى کرد و در اختیارش اشیاء را قرارداد پس فرمود:
«ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» آن چه را رسول خدا براى شما آورده بگیرید(و اجرا کنید)، و از آن چه نهى کرده خوددارى نمایید. (7)
اربعین در آفرینش انسان
خالق بزرگ جهان به خلق جهانش مشغول بود و گل وجود آدمی چون خمیری به ید قدرت الهی در انتظار ... و سرانجام انسان پس از چهل روز، صلاحیت حضور در جمع مخلوقان را دریافت کرد. از آن پس به مادران مأموریت داده شد که فرزندان آدم را در رحم خود نگهداری و پس از تکمیل، تحویل عالم خاکی بدهد.و قرار شد که سیر تکاملی هم چهل روزه باشد. یعنی از هر مرحله ای به مرحله دیگر و از شکلی به شکل دیگر چهل روز طول بکشد تا آماده زندگی چندین ساله در کره خاکی باشد.
بشر از وقتی پا به عرصه وجود گذاشت، به او یاد دادند هر چیزی را تا دید، لب نزند و به هر چیزی نگاه نکند. چون انسان هر غذایی را می خورد تا چهل روز آثارش باقی است.
انسان و اربعین در آفرینش الهی
انسان گاه چنان خویش را در نور می بیند که انگار از نور پدید آمده است و تا چهل روز در نور است و گاه خود را در تاریکی مطلق می بیند و تا چهل روز در سیاهی. بعدها می فهمد که آن نورانیت و شادابی چهل روزه معلول تناول طعام حلال و پاک بوده است .و اگر خدای ناکرده لبی از می، نجس کند تا چهل روز در تاریکی است و حتی نمازش هم نمی تواند نجاتش دهد. نمازی که نورانیتش تردید نیست برای شرابخوار، فقط ظلمت است.
با سپری شدن دوره کوتاه مدت آدم (ع) در بهشت، پا به دنیا گذاشت و هنوز چند صباحی از هبوطش نگذشته بود که قابیل بر هابیل قد برافراشت و در جنگی نابرابر و خصمانه، کاری کرد که نباید اتفاق می افتاد.
هابیل کشته شد، پدر در غم پسر چهل شبانه روز گریست و این اولین عزاداری و اولین اربعین بود که تاریخ ثبت کرد. پاداش این اشک و صبر فرزندی به نام «هبه ا...» بود که نصیب آدم (ع) شد.
سیره تبلیغ انبیاء و ارتباط ان با اربعین
حضرت نوح (ع) با آن همه عظمت هر قدر تلاشش مضاعف می شد، کم تر نتیجه می گرفت. آن گاه در پی بی ثمر ماندن تبلیغ خود، خداوند تا چهل سال مردها را عقیم کرد و زنان را نازا و کم کم آژیر خطر نواخته شد و تنها عده کمی از مردم در کشتی نشسته و نجات پیدا کردند.
نااهلان قوم نوح با پسرش که در جهالت خود غرق بودند و کوچکترین شان چهل ساله بود، در آب غرق شدند. دریایی از آب که به ظاهر آب بود، اما قهر خدا بود و باز هم تکرار، آن قدر تکرار می شد که تا این انسان خاک نشین، عرش نشان شود.
حضرت یونس هم امتحانش را پس داد و چهل روز در شکم ماهی زندانی شد. در آن جا بود که ذکر یونسیه را به او تعیم دادند. از آن پس انسان یاد گرفت اگر چهل روز ذکر یونسیه را بخواند، از ظلمت به نور می رسد.
همان طور که یونس آن ذکر را گفت و نجات یافت؛ نبی دیگری اربعین دیگری را به یادگار گذاشته است. حضرت داوود (ع) به نقل از امام علی (ع) مورد خطاب و ندای خدا قرار گرفت:
« ای داود! تو بنده خوبی بودی اگر از بیت المال برداشت نمی کردی و از دست رنج خود می خوردی.» این سخن بر حضرت داود سنگین آمد و تا چهل روز گریست تا خداوند آهن را در اختیارش قرار داد.
موسی کلیم ا... هم یک اربعین را تجربه کرد. او ابتدا سی روز روزه گرفت و در پایان مناجاتش خطاب رسید که ده روز دیگر باید صبر کنی و آن را به چهل روز برسانی. موسی (ع) برای گرفتن رسالت رفته بود، اما قومش با هارون سر ناسازگاری نهاده و گوساله پرست شدند.
با عبور از گذر پر مخاطره انسان این بیم می رود که نکند روزی من هم دچار ظلمت شوم، که خاتم پیامبران، آخرین نسخه را چنین داده اند:
«هر کس چهل روز خویش را برای خدا خالص کند، سرچشمه حکمت و عرفان از وجودش، به جوش آید و بر زبانش جاری شود.»
از این پس چله نشینی ها رونق گرفت و جویبار حکیمان بر آب جاری شد و دو راهنما برای انسان گذاشتند. در بیرون و درون انسان دو چراغ هدایت تعبیه شد، عقل از درون و امام (ع) از بیرون، ناظر انسان شد.
این راهنمای بیرونی همچنان با انسان هست تا گام به گام او را به جنّت رهنمون کند. راهنمای بیرونی هر آن چه زیبنده این راه است را در سبد بشر به یادگار نهاده که نام آن حدیث است.
بایدها، نبایدها، شایسته ها و غیر آن، همه و همه در این سبد وجود دارد. پیامبر (ص) فرمودند: «هر کس از سخنان ما چهل سخن حفظ کند (و به کار گیرد) شفاعتش می کنم.»
دلیل اختصاص اربعین به سید الشهداء (علیه السلام)
چرا فقط برای امام حسین(ع) روز اربعین یعنی چهلم تعیین شده و برای امامان دیگر و حتی پیامبر اکرم(ص) مراسم روز اربعین نداریم؟
برای توضیح جواب این سؤال به این مطالب توجه کنید:
۱. فداکاری های امام حسین(ع) دین را زنده کرد و هیچ امامی به اندازه امام حسین(ع)،در زنده نگه داشتن دین اسلام نقشی نداشته است و این فداکاری ها را باید زنده نگه داشت، چون زنده نگه داشتن دین اسلام است تا دین اسلام زنده بماند. گرامیداشت روز عاشورا و اربعین، در حقیقت زنده نگه داشتن دین اسلام و مبارزه با دشمنان دین است.
۲. مصیبتی که حضرت امام حسین(ع) دید، برای هیچ امام و پیامبری پیش نیامده است و مصیبت امام حسین(ع) از همه مصیبت ها بزرگ تر و سخت تر بود. اگر عامل دیگری هم در کار نبود، همین عامل کافی است که نشان بدهد چرا برای امام حسین(ع) بیش از امامان دیگر و بیش از پیامبر اسلام(ص) عزاداری می کنیم و مراسم متعددی بر پا می کنیم.
۳. در ماه محرم سال ۶۱ حسین بن علی(ع)، اولاد، خویشان و یاران آن حضرت را کشتند و اسیران کربلا را به کوفه و شام بردند و همین اسیران داغدیده روز اربعین شهادت امام حسین و یاران به کربلا رسیدند و همه مصائب روز عاشورا در آن روز تجدید شد و آن روز روز سختی برای خاندان پیامبر شد.
۴. دشمنان اسلام با به شهادت رساندن امام حسین(ع) قصد نابود کردن دین اسلام را داشتند. دشمنان امام حسین(ع) تلاش کردند تا حادثه کربلا به کلی فراموش شود و حتی گاهی کسانی را که برای زیارت امام حسین(ع) می آمدند می گرفتند، شکنجه می کردند و می کشتند و در زمان متوکل عباسی همه قبرهای کربلا را شخم زدند، مزرعه کردند و مردم را از آمدن برای زیارت قبر امام حسین(ع) منع کردند. شیعیان هم برای مقابله با اینها از هر مناسبتی استفاده می کردند. یکی از این مناسبت ها حادثه روز اربعین است.
۵. یکی از نشانه های مؤمن زیارت امام حسین در روز اربعین است. از حضرت امام حسن عسکری(ع) روایت شده است که علامت مؤمن پنج چیز است: پنجاه و یک رکعت نماز فریضه و نافله در شبانه روز، زیارت اربعین، انگشتر به دست راست کردن، پیشانی بر خاک نهادن در سجده و بسم الله را بلند گفتن. (مفاتیح الجنان، ص ۵۴۵، در اعمال ماه صفر، روز بیستم صفر). و یکی از وظایف شیعیان را اهتمام به زیارت اربعین بر شمرده اند.
پیام اربعین امام حسین (علیه السلام)
اربعین امام حسین (ع) گرچه به نام ایشان است، اما در حقیقت به اسرا و دسترنج ایشان تعلق دارد. اربعین روز تجلیل از کاروان اسراست که کتاب تاریخ عاشورا را برای مردم، شهر به شهر خواندند و گروه گروه مردم را بیدار کردند.مردمی که به خواب غفلت فرو رفته و از تبدیل شدن امامت به سلطنت غافل بودند. پس حکمت اربعین امام (ع) مثل همه اربعین های عاطفی و تکوینی و تشریعی، آن است که واقعه دلخراش عاشورا را که فقط ساعاتی کوتاه، آن هم در یک روز اتفاق که ممکن بود اصلا کسی متوجه آن نشود، توسط کاروان اسرا، به گوش همگان رساند.
سنت خداوند آن است که یک جریان به صورت طبیعی و طبق ضابطه پیش برود و هیچ گاه از این امر عدول نکرده است. باید به زمان فرصت داد.
این شعار خداوند است؛ که باید برای رسیدن به هدف از عنصر زمان استفاده کرد تا در این فرصت، اثر یک پدیده بر جای بماند.
اگر شنیده اید عجله کار شیطان است، کاملا صحیح است. زیرا در عجله، کارها به درستی و دقت انجام نمی شود و نظام هستی نیز مجموعه ای از علل است و تا اینها یکدیگر را درک و هضم نکنند، به نتیجه نرسیده، طرح، عقیم و یا ابتر خواهد ماند.
دین پیامبر (ص) نیز از این قاعده مستثنی نیست و در جریان امامت و تلاش امام حسین (ع) و چهل روز زحمت اسیران کربلا است که می توان به ثمر رسیدن آن را تماشا کرد. دو واقعه مهم در اربعین اتفاق افتاد.
یکی مسجد کوفه که امام سجاد (ع) در آن جا چون اسیری حضور داشت و یکی هم مجلس یزید. در این دو واقعه هم امام سجاد(ع) و هم عقیله بنی هاشم به تفصیل، جریان انحرافی بعد از پیامبر(ص) را تجزیه و تحلیل کردند و اگر نبود حرکت به طرف شام و بازگشت که یک اربعین طول کشید، رشادت های امام (ع) و یارانش به ثمر نمی رسید.
بازگشت پیروزمندانه کاروان در اربعین امام (ع) به دشت کربلا نشان از تکمیل هدفی است که در لوح محفوظ یک اربعین به انتظارش بودند. پس صبر باید کرد. پیام اربعین، یعنی پیام صبر و مقاومت.
نتیجه:
از مطالب فوق به نکات زیر می رسیم:
1-حکمت و فلسفه عدد چهل در آفرینش الهی دارای رمز و رموزی بوده است که کسی به عمق آن پی نبرده است.
2-پیام اربعین نامحدود است و به زمان خاصی اختصاص ندارد زیرا ظرفیت اربعین برای مبلغین آن بسیار گسترده می باشد.
3- ادله اختصاص اربعین به سید الشهداء دلیل آشکاری هست برای اقامه و عزا و بصیرت افزایی در دستگاه سید الشهداء(علیه السلام) در ادامه سنت رسول خدا(ص).
پی نوشت:
1. دعای ۱ / بند ۳ و ۴(صحیفه سجادیه)
2. دعای ۱۳، ۲۲، ۲۹(صحیفه سجادیه)
3. دعای ۲۰ / بند(صحیفه سجادیه)
4.کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص: 214
5.بحار، ج72، ص: 134
6.بحار، ج16، ص: 78
7.بحار الأنوار، ج25، ص: 331
منابع:
دفتر مطالعات حوزه علمیه قم
سایت www.aftab.com
نشریه دیدار آشنا شماره 135
https://www.balagh.ir/content/16494
*این مقاله در تاریخ 1401/7/4 برور رسانی شده است