زبان آموزی در حیوانات

تلاش های زیادی به کار رفته است تا استفاده از زبان انسانی را به حیوانات نیز آموزش بدهند. قانع کننده ترین تلاش ها، در مورد شمپانزه ها انجام شده است. در این تلاش ها شمپانزه ها یاد گرفتند که صورت هایی از زبان...
سه‌شنبه، 1 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زبان آموزی در حیوانات
زبان آموزی در حیوانات

 

نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی



 

تلاش های زیادی به کار رفته است تا استفاده از زبان انسانی را به حیوانات نیز آموزش بدهند. قانع کننده ترین تلاش ها، در مورد شمپانزه ها انجام شده است. در این تلاش ها شمپانزه ها یاد گرفتند که صورت هایی از زبان علامتی انسان را بیاموزند یا برخی قالب های انتزاعی را نظیر «کلمات» به کار ببرند. (دستگاه های کلامی انسان نمای بزرگ برای تولید صداهای ویژه زبان انسان، مناسب نیست.)
برای مثال، واشو (1) شمپانزه ای است که از دوران نوزادی زبان علامتی را یاد گرفته بود، تا سن چهار سالگی در حدود صد و سی علامت را آموخت. این علایم شامل کلماتی نیز می شد که برای اشیاء و اعمال آشنا به کار می رفت. واشو، خود به خود این علایم را تولید می کرد و در برخی مواقع آن ها را به صورت ترکیبی به کار می برد. شمپانزه دیگری به نام «سارا» آموزش دید که شکل های پلاستیکی دارای جداره ی فلزی را که قابل چسبیدن به یک تابلو مغناطیسی بودند، به کار گیرد. سارا همچنین در حدود صد و سی کلمه را آموخت و می توانست به طور مرتب از این کلمات در جواب پرسش های که به صورت متوالی از این نشانه ها مطرح می شد، استفاده کند. روشن است که سارا به ارتباط بین این علایم و مدلول آن ها پی برده بود. برای مثال، او با ارائه عبارت «قهوه ای، رنگ، شکلات»، سمبل و نشانه ی رنگ قهوه ای را یاد گرفت، بدون این که شکلاتی به او ارائه شود.
تفسیر این تحقیقات و مطالعات مشابه دیگر، همواره بحث انگیز بوده است؛ زیرا خزانه واژگان شمپانزه ها در مقایسه با خزانه ی واژگان کودکان، بسیار اندک است. مضافاً بر این که این ابهام وجود دارد که آیا شمپانزه ها فهمی از ترکیب کلمات دارند یا نه. با وجود این، تردیدی نیست که با آموزش کافی، انسان نماها می توانند دست کم به کارگیری صد علامت با مفاهیم متنوع را بیاموزند. به وضوح می توان گفت که این یادگیری، نوع پیچیده ای از یادگیری است که به راحتی نمی توان به وسیله ی اصول عمومی یادگیری مانند یادگیری وسیله ای یا یادگیری تداعی، آن را تبیین کرد.
بنابراین موقعیت های زیادی وجود دارد که حیوانات - به ویژه نخستی ها (پستانداران انسان نما) - توانایی های یادگیری را از خود نشان می دهند که بر اساس یادگیری کوشش و خطا نمی توان آن ها تبیین کرد. مقدار بروز این توانایی ها؛ به گونه ی حیوان، ماهیت موقعیت یادگیری و تجربه های قبلی حیوان بستگی دارد.

پی نوشت ها :

1. Washoe.

منبع مقاله :
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط