نویسندگان: یان کریستنسن، هاگ واگنر و سباستین هالیدی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی
مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی
نکات کلیدی
ارتباط پزشک - بیمار:
ارتباط میان پزشک و بیمار، همیشه ثمربخش نیست. این ارتباط در صورتی که پزشک بکوشد اطلاعات را با زبانی غیر قابل فهم به بیمار انتقال دهد و یا زمانی که بیمار باورهای غیر واقع بینانه درباره ی سلامت دارد، به خطر می افتد.رضایت بیمار:
رضایت بیمار، به شدت تحت تأثیر سبک ارتباطی پزشک قرار دارد. سبک های غیررسمی و پیوندجویانه (1) نسبت به شیوه های رسمی و حرفه ای، (2) به رضایت بیشتر بیمار می انجامند.تبعیت: (3)
تبعیت، به میزان پیروی بیمار از توصیه های پزشکی اشاره دارد. اندازه گیری تبعیت، بیمار دشوار است؛ ولی شکی نیست که تبعیت پایین، یکی از مشکلات رایج است. تبعیت، به شدت تحت تأثیر کارآیی رابطه پزشک - بیمار و رضایت بیمار قرار دارد.ارتباط پزشک - بیمار
ارتباط مناسب میان پزشک و بیمار، یکی از مؤلفه های اساسی مراقبت های بهداشتی (4) مؤثر است. در ارتباط میان پزشک و بیمار، چند نکته اهمیت زیادی دارد: پزشک باید در گفت و گو، زبانی را به کار گیرد که برای بیمار قابل فهم باشد؛ هر آنچه را که بیمار نیاز دارد یا مایل است بداند، به او بگوید؛ و مطمئن شود که بیمار، اطلاعات ارائه شده را کاملاً درک کرده است. برای مخدوش شدن ارتباط میان پزشک و بیمار، سه دلیل عمده مطرح شده است: 1. پزشک، اطلاعات پزشکی بیمار را بیش از آن چه هست، برآورد می کند؛ 2. بیمار برداشت های اشتباهی دارد که مانع فهم درست او می شوند؛ 3. پزشک می کوشد اطلاعاتی را به بیمار منتقل کند که فهم آن برای بیمار بسیار دشوار است یا زبانی را به کار گیرد که مبهم و نامفهوم است. شواهدی در حمایت از دو مورد اول وجود دارد. برای مثال، 50 درصد از شرکت کنندگان در یک تحقیق نمی دانستند که کلیه ها، قلب یا شش ها کجا قرار دارند و یا این که اغلب افراد درباره جنبه های عادی رژیم غذایی و درمان، و نیز در مورد علل و شدت بیماری، باورها و برداشت های نادرستی دارند. وضعیتی که نوع سوم مشکلات را منعکس می کند، زمانی است که پزشکان دستورالعمل هایی درباره ی مصرف داروها می دهند. برای مثال، بعضی از بیمارانی که به آن ها گفته می شود "روزانه چهار بار" دارو مصرف کنند، فرض می گیرند که باید دارو را "هر شش ساعت یکبار" مصرف کنند؛ به همین علت ساعت زنگ دار خود را طوری تنظیم می کنند که یک دوز را در ساعات اولیه روز قرار دهند. بعضی دیگر گمان می کنند که بر اساس این دستورالعمل باید دارو را در فواصل یکسان در خلال ساعات بیداری مصرف کنند.تحقیقاتی در مورد میزان دریافت اطلاعات از بیمار، از راه مصاحبه با بیمار هنگام خروج از مطب دکتر انجام شده است. داده ها نشان می دهند که دانش بیماران درباره ی درمان مقتضی، بسیار ناقص بوده است. در یکی از بررسی ها، نیمی از بیماران نمی دانستند که باید تا چه مدت دارو مصرف کنند، و 20 درصد نمی دانستند که درمان برای چیست. یکی از دلایل عمده ی این نبود درک، ناتوانی پزشک در ارائه ی اطلاعات روشن و صریح به بیمار است. حتی زمانی که بیماران گفته های پزشک را می فهمند، بسیاری از آن ها را فراموش می کنند. احتمال فراموشی دستورالعمل ها و توصیه های پزشکی، بیش از دیگر موضوعات است؛ ولی بیماران موارد زیر را به خاطر می سپارند: 1. آنچه که در ابتدا به آنان گفته می شود؛ 2. آنچه مهم تر از موارد دیگر به نظر می رسد؛ 3. مواردی که پزشک سعی در تکرار آن ها دارد. سن و هوش بیمار، تأثیر ناچیزی بر آن چه که پس از مشاوره پزشکی فراموش می شود، دارند.
رضایت بیمار
ارتباط مناسب پزشک - بیمار، تأثیر فراوانی بر رضایت بیمار از نتایج مشاوره پزشکی، و به نوبه ی خود، بر میزان پایبندی وی به توصیه های دریافتی دارد. سبک ارتباطی یک پزشک، یکی از پیش بینی کننده های مهم رضایت بیمار است. سبک های دوستانه و غیررسمی (پیوند جویانه) نسبت به تعاملات رسمی و حرفه ای، با رضایت بالاتر بیمار ارتباط دارد. علاوه بر این، تحقیق روی مادرانی که رضایت خود را نسبت به شیوه ی برخورد پزشک با کودکانشان ارزیابی کردند، اهمیت متغیرهای رابطه ای - به ویژه نشانه های غیرکلامی، مثل تماس چشمی (5) و ژست ها (6) - را نشان داده است. هر اندازه که مادر، پزشک را مهربان و دلسوز بداند و معتقد باشد که پزشک نگرانی های او را درک می کند، رضایت بیشتری از وی خواهد داشت. در مقابل، اگر پزشک در ارائه ی اطلاعات مورد انتظار مادر کوتاهی کند، سطح رضایت پایین می آید. این اطلاعات ممکن است شامل پیشرفت احتمالی نشانه ها در خلال بهبود یا توصیه هایی برای پیشگیری از عود بیماری باشد.تبعیت
به میزان پیروی بیماران از توصیه های پزشک، تبعیت گفته می شود؛ گرچه غالباً از اصطلاح پایبندی (7) استفاده می شود، چرا که منعکس کننده ی ماهیت داوطلبانه ی رفتار است. مشکل پایبندی پایین، بسیار متداول است و این مشکل می تواند اختلال در فرآیند درمان را در پی داشته باشد. به علاوه، این مسأله می تواند هزینه های مالی فراوانی برای مراکز خدمات بهداشت ایجاد کند؛ زیرا به سبب عدم مصرف درست و به موقع داروهای تجویزی، سرمایه های بسیاری به هدر می رود.رضایت بیمار و ارتباط پزشک - بیمار، هر دو از پیش بینی کننده های اصلی پایبندی هستند. آن ها در الگوی فرضیه ی شناختی لی، (8) به یکدیگر پیوند خورده اند (نمودار 1). این طرح بر انتقال اطلاعات از پزشک به بیمار تأکید دارد و پیش بینی می کند که افزایش دانش بیمار و رضایت، به افزایش تبعیت منجر می شوند. تحقیق در مورد این الگو نشان می دهد که در این رابطه، باید باورهای سلامت بیماران، حمایت های اجتماعی ادراک شده ی آن ها و فروپاشی سبک زندگی به سبب تبعیت از توصیه های درمانی را نیز لحاظ کرد.
متأسفانه اندازه گیری اعتبار پایبندی، امری دشوار است. بیشتر تحقیقات نشان می دهند که بیماران، عدم پایبندی خود را به دقت گزارش دهند؛ که البته این موضوع عجیبی نیست؛ چرا که این امر به معنای اعتراف به یک رفتار منفی در برابر پزشک است. اندازه گیری سطح دارو در خون یا ادرار نیز، نه چندان قابل اعتماد است و نه حتی عملی است. تلاش های انجام گرفته برای ارتقای سطح پایبندی نشان می دهند بیماران از توصیه های پزشکانی پیروی می کنند که ارتباط مناسبی با آن ها برقرار کنند. به علاوه، بیماران اطلاعاتی را که به طرز مناسبی سازماندهی شده باشند، بهتر به یاد می آورند؛ همچنین تکمیل دستورالعمل های شفاهی با استفاده از ابزارهای دیداری (از جمله کتاب ها و جزوه ها) می تواند فراخوانی را تا شش برابر افزایش دهد.
نمودار 1. مدل فرضیه ی شناختی لی درباره تبعیت.
پی نوشت ها :
1. affiliative.
2. businesslike.
3. compliance.
4. healthcare.
5. eye contact.
6. posture.
7. adherence.
8. Ley's cognitive hypothesis.
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول.