نویسنده: محسن مهاجر نیا
فارابی در بیان ماهیت این نوع حکومت می گوید: « مدینه های ضالّه مدینه هایی هستند که برای مردم آن، همه ی اصول و مبادیِ وجود و اصول سعادت ها قلب و دگرگون شده است و اصول و مبادیِ دیگری جایگزین آن ها شده است، اصول و مقدماتی که به سعادت ظنی رهنمون هستند. افعال و اعتقاداتی برای آن ها القا و ترسیم شده است که به وسیله ی هیچ یک نمی توان به سعادت حقیقی رسید. (1)
در کتاب « الملّة» بعد از بیان مفهوم دین و هدف رئیس اول و نبی از تقدیر و وضع آن، دو نوع ریاست را تشریح کرده است: یکی ریاست فاضله و دیگری ریاست غیر فاضله، که در مورد نوع دوم می فرماید: « اگر ریاست، جاهله باشد، هدفش از وضع و ترسیم دین و آیین برای جماعت، این است که به مدد آن ها به خیری از خیرات جاهل برسد... اما اگر ریاست ضلالت باشد، به این معنا که برای خود، گمان فضیلت و حکمت برد و کسانی که تحت ریاست او هستند نیز چنین پنداری را داشته باشند، بدون آن که او اهل فضیلت باشد، غرض رئیس از تقدیر دین این است که خود و مرؤسانش را به هدفی که تصور می کند سعادت قصوی است، برساند و حال آن که چنین سعادتی در کار نیست.»(2)
در « آراء اهل المدینة الفاضله» از این هم فراتر می رود و می گوید: « رئیس مدینه ی ضالّه، از جمله ی کسانی است که توهم می کند که به او وحی شده است، بدون آن که این امر واقعیت داشته باشد و در این پندار، به انواع خدعه ها و تزویرها متوسل می شود.»(3) و در جای دیگر، منشأ انحراف در مدینه ی ضالّه را این می داند که دین و آیین آنان بر اساس بعضی افکار و آرای فاسد قدیمی بنا شده است.(4)
از عبارت فارابی در « الملّة» می توان چنین استنباط کرد که مراد وی از « ریاست تمویه» (5) همین ریاست ضالّه است؛ زیرا ممکن است که رئیس این جامعه، خود با سعادت و فضیلت و حکمت آشنا باشد و در واقع، ملحق به اهل مدینه ی فاسقه باشد، اما در عین حال، با آگاهی، سبب گمراهیِ مردم و منشأ پیدایش « آرای ضالّه» و « حکومت ضالّه» بشود. فارابی در این باره می گوید: « کسی که مردم مدینه های ضالّه را گمراه کرده و برای نیل به اغراض و هدف های جاهلی، آنان را از سعادت منحرف کرده است، در حالی که خود سعادت را به درستی می شناسد، چنین کسی به سان مردم مدینه ی فاسقه است. چنین کسی، که خود شقی و بدبخت است، سبب هلاکت و اضمحلال و گمراهی جامعه شده است.»(6)
فارابی نظام سیاسیِ ضالّه را همانند نظام سیاسیِ جاهله، به شش نوع حکومت مستقل تقسیم می کند. (7)
در این جا به ذکر عناوین بسنده می شود:
1. حکومت ضالّه ی ضروریه.
2. حکومت ضالّه ی نذاله.
3. حکومت ضالّه ی خست.
4. حکومت ضالّه ی کرامت.
5. حکومت ضالّه ی تغلبیه.
6. حکومت ضالّه ی جماعیه.
ضمناً چون هر کدام از حکومت ها در یکی از سه سطح « مدینه ی ضالّه»، « امت ضالّه» و « معموره ی ضالّه» تحقق پذیرند، به این اعتبار، هجده نوع نظام قابل تصور است.
پینوشتها:
1- السیاسة المدینه، پیشین، ص 104.
2- الملّه، پیشین، ص 43-44.
3- آراء اهل المدینة الفاضله، پیشین، ص 133.
4- همان، ص 151.
5- الملّه، پیشین، ص 44.
6- آراء اهل المدینة الفاضله، پیشین، ص 144.
7- السیاسة المدنیه، پیشین، ص 102.
/م