بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (2)

دانیم تفسیرعبارت شریفه «عاشروهنّ بالمعروف» را که حکایت از بنیادین بودن این امر در روابط همسران دارد، از دیدگاه برخی از مفسرانِ متقدم و متأخر بررسی نماییم، تا ضمن ارزیابی و سنجش تفصیلی آن، از حدود تأثیرگذاری بینش
سه‌شنبه، 29 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (2)
بررسی اصل «معاشرت به معروف میان همسران »از منظر قرآن کریم (2)

 

نویسندگان:دکتر ناصر قربان نیا / معصومه حافظی
استادیار دانشگاه مفید / کارشناسی ارشد معارف قرآن



 

3. تفسیر «عاشروهن بالمعروف»

1-3. دیدگاه مفسران

با توجه به آنکه بخشی از فهم معروف در راستای انتظارات عرف شکل می یابد، مناسب می
دانیم تفسیرعبارت شریفه «عاشروهنّ بالمعروف» را که حکایت از بنیادین بودن این امر در روابط همسران دارد، از دیدگاه برخی از مفسرانِ متقدم و متأخر بررسی نماییم، تا ضمن ارزیابی و سنجش تفصیلی آن، از حدود تأثیرگذاری بینش و معرفت عرف در آن تفاسیر جویا شویم.
برخی از مفسران قرن دوم، دراین خصوص تنها به مصاحبت به احسان اشاره نموده اند، (مقاتل بن سلیمان، 1423 ق، ج1، ص364) برخی دیگر در قرن پنجم معروف را ایفای حقوقی که خداوند بر مردان واجب نموده ونیز طلاب دادن به احسان تعریف نموده اند.(طوسی، [بی تا]، الف، ج3، ص 150) عده ای نیزدرقرن ششم باور دیگر مفسران را چنین تصریح نموده اند: «به باور بعضی از مفسران، منظوراین است که با آنان به گونه ای پسندیده رفتار کنید، هم از نظر عواطف و احساسات و مهر و محبت، هم از جهت ادای حقوق جسمی و تأمین هزینه زندگی آنان. اما برخی براین باورند که با آنان به تندی رفتار نکنید، بلکه با مهروگشاده رویی با آنان روبه رو شوید و پاره ای نیز گفته اند: تفسیرآیه این است که به سبک خودشان با آنان رفتار کنید.» (طبرسی، 1380ش، ج2، ص 776) مفسر دیگر در قرن هفتم، مراد ازمعاشرت به معروف را چنین می داند که مرد حق مهریه و نفقه همسرش را ایفا نماید. جز درزمانی که گناهی از او سر زده باشد، چهره اش را بر او تنگ نگیرد و با تندی با او صحبت نکند و میل به غیر او را برای او آشکار نسازد. (قطبی، 1364 ش، ج5، ص 97)
برخی نیز در قرن نهم و دهم، نیکی در قول و نفقه و همبستری را مراد آیه دانسته (سیوطی و محلی، 1416ق، ص 102) و برخی در قرن یازدهم نیز به انصاف در فعل و نیکی در قول اشاره نموده اند.(فیض کاشانی، 1416ق، ج1، ص432) عده ای نیز در قرن سیزدهم افزون بر ذکرچنین
مصادیقی، وجوب استخدام خدمتکار برای همسری که ـ درخانه پدری ـ کارهای خود را انجام نمی داده است، از مصادیق معاشرت به معروف شمرده اند (آلوسی، [بی تا]، ج4، ص 243) و بعضی نیز حسن معاشرت را مانع نفی ضرر و نفی اکراه در مورد زن دانسته اند.(ابن عاشور، [بی تا]، ج4، ص 286) برخی دیگر در قرن چهاردهم مراد از معاشرت به معروف را معاشرتی دانسته اند که نزد عقل و شرع نیکو شمرده گردد، و آن نحوه رفتار را بر تمام افراد گسترش داده اند؛ ضمن آنکه سهم زنان را در خانواده بیشتر یافته و تصریح کرده اند : «و مخصوصاً با کسانی که زیردست شخص باشند و مخصوصاً با زن آزاده ای که به سبب مهریه مملوک تو شوهر شده است.» (گنابادی، 1408 ق، ج2، ص 8)
عده ای از مفسران معاصر، عبارت مذکور را در حد یک ترجمه بیان نموده و بعضاً آن را در قالب عباراتی همچون : «دستور معاشرت شایسته و رفتارانسانی مناسب با زنان» (مکارم شیرازی و همکاران، 1377 ش، ج3، ص320) «با زنان باید خوش رفتاری کرد.» (قرائتی کاشانی، 1383ش، ج2، ص 260) و «البته با زنان به نحو نیکو و پسندیده رفتار کنید و آنها را بدون سبب اذیت نکنید» (صادق نوبری، 1381 ش، ج2، ص 71) بیان نموده اند؛ اما برخی به تشخیص عرف اشاره نموده و قانونگذار را به این اصل توجه داده و گفته اند : «قانونگذار باید درمورد معاشرت با زن و حقوق او، بر عرف تکیه نماید و معاشرت سلیم را معین نماید.» (مدرسی، 1419 ق، ج2، ص 42)
عده ای نیزبا توجه به آنکه معروف را هر امری دانسته که مردم در مجتمع خود آن را می شناسند و به آن جاهل نیستند، در تفسیر عبارت مربوطه، با توجه به عنایت به عرف معاصر، آن را به آزادی زن و اینکه زن جزء مقوم جامعه است و باید در حد وسع و توانایی اش در جامعه، مشارکت و همکاری و تعاول داشته باشد، مرتبط نموده اند.(طباطبائی، 1374 ش، ج4،
ص 404-405)
برخی نیز طبق عرف زمانه، آزادی زن در خانواده را به گونه ای دیگر در تفسیر عبارت مذکور ذکر نموده و با ذکر مصادیقی همچون : علاقه مرد به همسرش ـ براساس مودت و رحمتی که خداوند میان آنها قرار داده است ـ و احترام به احساسات و عواطف و شخصیت مستقلش را اراده و تفکر، آزادی زن درخانواده را محترم شمرده اند.(فضل الله، 1419 ق، ج7، ص 163)

2-3. نقد و تحلیل اجمالی تفاسیر مذکور در رابطه با آیه مربوطه

شرح و تفسیرهای مطرح شده پیرامون عبارت شریفه «عاشروهن بالمعروف» به ترتیب ذیل، شایسته تحلیل و تبیین است :
1. از آن رو که در قرون گذشته، شرایط، فرهنگ و امکانات گوناگون روند صعودی قابل توجهی نداشته و طبیعتاً عرف آن اعصار چندان متحول نگشته است، معمولاً دربین نظریات متقدمان، تجدد نظر و پدیده ای چندان نوین در تفسیرعبارت مذکور مشاهده نمی گردد.
البته این دلیل نمی شود که بگوییم آنها به اصولی بودن معاشرت به معروف توجهی نداشته اند؛ اما با توجه به اینکه در قرون اخیر، دراثر پیشرفت و رشد بینش فرهنگی و اجتماعی انسان ها، اندیشه های عرف دچار تغییر وتحول گشته اند، به خصوص بالندگی و رشد فکری زنان، انتظارات عرف را نسبت به مسائل آنها متفاوت از قبل نموده است، طبیعتاً انتظار می رود که در تفاسیر اخیر به این مهم توجه شده باشد. ازاین رو، برخی از مفسران همچون علامه طباطبائی و علامه فضل الله، با توجه به واقعیت های زمانه در نزد عرف، درتفسیر آیه مربوط، به مسائلی همچون آزادی اجتماعی زنان و احترام به شخصیت آزاده آنان اشاره
کرده اند؛ همچنان که برخی دیگر وجود خدمتکار را (در صورت اقتضای شأن زن) مطرح نموده بودند.
2. شایان ذکراست آن دسته از نظریاتی که معاشرت به معروف را تنها به معاشرت نیکو و پسندیده تفسیرنموده و یا سخن از احسان به میان آورده اند، بیشتر مشابه ترجمه است تا تفسیر. بنابراین، در تفسیراین عبارت شریفه حتی اگرازذکر مصادیق معاشرت به معروف در آن عرف، صرف نظر شود، مناسب است حداقل از معاشرت های ناپسند و آفت های اخلاقی ای که درآن عصر موجب سست شدن نظام خانواده می گردید، سخن به میان آید تا بدین وسیله ظهور جاودانه حاکمیت این نوع اخلاق در هرزمانه ای مطرح شود.
3. برخی از مفسران دراین خصوص، عبارت شریفه را به ادای حقوق زن، همچون حق مهریه و نفقه، تفسیر نموده اند. اگر تصور آنان از معاشرت به معروف، صرف وفاداری به این حقوق باشد، مسلماً دیگر نیازی به بیان واژه «معروف» دراین قلمرو نبوده است و همان عبارت شریفه «وَ آتُوا النِّساءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَهً» (نساء:4) یا همان وجوب عدالت ورزی در روابط زوجین، اینچنین مفادی را می رساند؛ لیکن چنانچه مراد آنها این باشد که به گونه ای درادای حقوق زنان رفتار نمایید که در نزد عرف، پسندیده و رضایت بخش باشد، طبیعتاً این معنا می تواند مصادیقی از معاشرت معروفی باشد که در قرآن کریم درحق همسران به کار رفته است.
4. برخی از مفسران نیز «آسیب نرساندن به زنان بدون سبب» را از مصادیق معاشرت به معروف شمرده اند. دراین خصوص نیز می توان به گستره معنایی «معروف» اشاره نمود و گفت : معاشرت به معروف در صدد بیان رفتاری فراتر از منع اضرار بی سبب است؛ زیرا طبق باورقرآنی، این نحوه رفتار (آسیب نرساندن به دیگران بدون سبب) در رابطه با تمام
افراد جامعه ضروری است؛ همان گونه که در این زمینه آمده است : «و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آنکه مرتکب [عمل زشتی] شده باشند آزار می رسانند، قطعاً تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفته اند» (احزاب :58)؛ حال آنکه عبارت «عاشروهن بالمعروف» در رابطه با همسران است که خداوند در میان آنها مودت و رحمت را قرار داده است.(روم:21) بنابراین، با این بینش می توان گفت : رابطه محبت آمیز و محبت گونه همسران اقتضا می کند که عفو و گذشت و صلح و صفا و صمیمیت و دلسوزی، میدانی حتی به اکراه و تحت فشار قرار دادن همسران ندهد؛ همان گونه که ابن عاشور، از مفسران قرن سیزدهم، حسن معاشرت را در این خصوص جامع نفی ضرر و نفع اکراه شمرده است.(ابن عاشور، [بی تا]، ج4، ص 286) بنابراین، عبارت مذکور تنها در صدد منع از آسیب رساندن به همسر نیست، بلکه مسائل اخلاقی ای فراتر ازاین را نیز مورد نظر دارد.
منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط