فمینیسم و حجاب (4)

شهید مطهری به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان اسلامی، دراثر گرانقدر مسئله حجاب، در بحث پیرامون ریشه اجتماعی پیدایش حجاب، نظریات وارد شده در این عرصه را نقل و بررسی کرده است. «به عقیده ما ریشه اجتماعی پدید
سه‌شنبه، 29 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فمینیسم و حجاب (4)
تبیین واقعیت اجتماعی حجاب از منظرگاه فمنیستی (مدرن و پست مدرن)و آرای اندیشمندان اسلامی(4)

 

نویسندگان:دکتر حبیب احمدی/ علی روحانی / محسن زهری
استاد دانشگاه شیراز / کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز / کارشناسی ارشد جامعه شناسی دانشگاه شیراز



 

دیدگاه اسلامی

شهید مطهری به عنوان یکی از بزرگ ترین اندیشمندان اسلامی، دراثر گرانقدر مسئله حجاب، در بحث پیرامون ریشه اجتماعی پیدایش حجاب، نظریات وارد شده در این عرصه را نقل و بررسی کرده است. «به عقیده ما ریشه اجتماعی پدید آمدن حریم و حایل میان زن و مرد را درمیل به ریاضت، یا میل مرد به استثمار زن، یا حسادت مرد، یا عدم امنیت اجتماعی، یا عادت زنانگی نباید جست و جو کرد و لااقل باید کمتر از اینها جست و جو کرد. ریشه این پدیده را در یک تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جست و جو کرد.»(مطهری، کتاب آنلاین مسئله حجاب در سایت تبیان)
شهید مطهری با دیدی بسیار روشن، به تفاوت های ذاتی و جسمی و روانی بین زن و مرد اشاره می کند. از نوشته های ایشان این گونه اثبات می شود که بسیاری از قوانینی که در اسلام وجود دارد براساس تفاوت های ذاتی و روانی بین زن و مرد پایه گذاری شده است. در واقع اسلام با اتصال به منبع لایزال وحی، دقیق ترین احکام را در رابطه با روابط زنان و مردان و
به خصوص در رابطه با حجاب زنان ارائه کرده است، ولی فقها و عالمان دینی باید آنها را از متون اصلی استخراج کنند. درباره حجاب، شهید مطهری معتقد است :
دقیق ترین آنها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیراست که خود زن با یک نوع الهام برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن باهوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمی تواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده زور بازوی مرد نمی آید و از طرف دیگر، نقاطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب، و زن را مظهر معشوقیت و مظلومیت قرار داده است.(همان)
شهید مطهری برای نشان دادن این حقیقت، حتی شواهدی ازدیگر مورخان، روان شناسان و عالمان اجتماعی در اثبات این مسئله که حجاب دلیلی روانی و فطری دارد و اسلام به همین خاطر بر روی آن تأکید دارد، نقل می کند.«به قول ویل دورانت، آداب جفت جویی عبارت است از حمله برای تصرف در مردان، و عقب نشینی برای دلیری و فریبندگی در زنان... مرد طبعاً جنگی و حیوان شکاری است، عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد همچون جایزه ای است که باید آن را برباید.» (همان)
ایشان درجایی دیگر این گونه مطرح می کند:
... یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک ـ که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلم سازی خود درباره زنان تجارب فراوان دارد ـ ‌نقل می کند. او می گوید :
«من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پر هیجان و پرآنتریک باشد؛ بدین معنی که ماهیت خود را کمتر نشان می دهد و برای کشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور
زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته برهمین شیوه رفتار کنند؛ یعنی کمتر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد.»
همان مجله در شماره دیگری از همین شخص چنین نقل می کند:
زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندی کار به کار می بردند خود به خود جذاب می نمودند و همین مسئله جاذبه نیرومندی بدان ها می داد، اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه جنسی او هم کاسته می شود.(همان)
شهید مطهری دراکثر آثار خود شبهاتی را که در رابطه با حجاب به اسلام وارد شده است (نظیر کار بی منطق، سلب حق آزادی، رکود فعالیت و افزایش التهاب ها) نقل می کند و سپس به تمامی آنها پاسخ می گوید.(همان)
علامه طباطبائی نیز به عنوان یکی از بزرگ ترین مفسران قرآن کریم، تفاوت هایی ذاتی را بین زن و مرد می پذیرد و معتقد است اسلام کامل ترین برنامه را برای زنان طراحی کرده است :
اسلام درحق زن نظریه ای ابداع کرده که از روزی که جنس بشر پا به عرصه دنیا گذاشت تا آن روز چنین طرز تفکری در مورد زن نداشت. اسلام دراین نظریه خودی، با تمام مردم جهان درافتاد، و زن را آن طور که هست و برآن اساسی که آفریده شده، به جهان معرفی کرد؛ اساسی که به دست بشر منهدم شده و آثارش نیز محو گشته بود.(طباطبائی، [بی تا]، ص 99)
علامه در باب تفاوت های جسمی بین زن و مرد معتقد است :
زن در عین دارا بودن مشترکات، از جهانی با مرد اختلاف دارد. چون ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر: مغز، قلب، شریان ها، اعصاب، قامت و وزن، طبق آنچه که در کالبدشناسی توضیح داده شده است، از متوسط مردان درهمان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیف تر و نرم تراز مرد باشد و در مقابل، جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد. و احساساتی لطیف نظیر : دوستی، رقت قلب، زیبا گرایی و آرایش جویی در زن بیشتر، و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود. بنابراین، زندگی زن «احساس گرا» و زندگی مرد «اندیشه گرا» است.» (همان، ص 89)
از جانب دیگر، علامه معتقد است : اسلام زن را در مباحث مالی و اقتصادی آزاد گذاشته است. شهید مطهری نیز در نظام حقوق زن در اسلام بیان می کند:
از جانب دیگر، علامه معتقد است : اسلام زن را در مباحث مالی و اقتصادی آزاد گذاشته است. شهید مطهری نیز درنظام حقوق زن در اسلام بیان می کند:
اسلام به شکل بی سابقه ای جانب زن را در مسائل مالی واقتصادی رعایت کرده؛ از طرفی به زن استقلال و آزادی کامل اقتصادی داده و دست مرد از مال و کار او کوتاه کرده و حق قیمومیت در معاملات زن را از مرد گرفته و از طرف دیگر، با برداشتن مسئولیت تأمین بودجه خانوادگی از دوش زن، او را ازهرنوع اجبار والزامی برای دویدن به دنبال پول معاف کرده است.(مطهری، 1369، ص 208)
همان گونه که آشکار است. اسلام هیچ گونه محدودیتی برای زنان به دلیل زن بودنشان قایل نشده است. تفاوت های موجود درحقوق بین زنان و مردان نیز براساس تبعیض، بلکه براساس تفاوت های ذاتی بین زنان و مردان پایه گذاری شده است؛ تفاوت هایی که اسلام نیز به بهترین نحوآن را بیان کرده است. برای مثال، در کشورهای غربی تا چندی پیش زنان حق
ارث بردن را نداشتند و حتی امروزه با تمام ادعاهای فمنیستی، وقتی زنان ازدواج می کنند نام فامیلی شان به نام فامیلی شوهرانشان تغییرمی کند؛ رسمی که مربوط به دوره قرون وسطا می باشد و معتقد است زنان به صورت کامل اموال و دارایی مرد محسوب می شوند. این سنت زن را به عنوان یک انسان که می تواند به کمال برسد نمی پذیرفت و تنها به او به عنوان یک کالا می نگریست. امروزه هم بسیاری از فمنیست ها وقتی ازدواج می کنند نام فامیلی شان به نام فامیلی شوهرشان تغییر می کند. اما در اسلام ما شاهد این گونه تبعیض ها نیستیم؛ و زن و آزادی زن مورد احترام قرار می گیرد و نیز به عنوان یک انسان می تواند به کمال برسد.
حضرت امام خمینی نیزمانند دیگر اندیشمندان اسلامی به مقتضای شناخت همه جانبه و عمیقی که ازآموزه های دینی دارند، رسالت خود و انقلاب اسلامی را دست یابی زنان به مقام والای انسانی می دانند، به گونه ای که بتوانند در سرنوشت خود دخالت کنند. «ما می خواهیم زن به مقام والای انسانیت برسد. زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.» (امام خمینی، 1386، ص 153) حضرت امام با توجه به آموزه های قرآن کریم که سرنوشت جامعه را بر عهده خود جامعه می نهد، دخالت زنان در سرنوشت خود را نه تنها یک اصل بدیهی می داند، بلکه یک تکلیف شرعی و به عنوان عمل به وظیفه دین به حساب می آورد:
اسلام زن را مثل مرد در همه شئون، همان طوری که مرد در همه شئون دخالت دارد، دخالت می دهد. (همان) این بانوان را کی بسیج کرده که در همه شئون کشور دخالت می کنند و دخالت بجایی هم می کنند؟ اینها را کی، اینها را خدا دعوت کرده است. اینها لبیک برای خدا دارند می گویند.(امام خمینی، 1386، ص 253)
حضرت امام همچنین در باب ضرورت مشارکت بانوان در جامعه اسلامی نظرات بسیار روشن و صریحی دارند:
زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زن ها در جمهوری اسلام رأی باید بدهند. همان طوری که مردان حق رأی دارند، زن ها حق رأی دارند. همان طوری که مردها باید در امور سیاسی دخالت کنند و جامعه خودشان را حفظ کنند، زن ها هم باید دخالت کنند و جامعه را حفظ کنند. زن ها هم باید در فعالیت های اجتماعی و سیاسی همدوش مردها باشند.(امام خمینی، 1386، ص 254 و 264)
این سخن بدان معناست که زنان باید در اجتماع ظاهر شده و در عرصه تصمیم گیری در اجتماع فعالیت کنند و همین جمله مشخص کننده این حقیقت است که اسلام علاوه بر اینکه هیچ محدودیت و تبعیضی بین زنان و مردان قایل نیست، بلکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری حضرت امام موجب امن شدن فضای جامعه و چند برابرشدن مشارکت در میان زنان ایرانی شد. بعد ازانقلاب اسلامی ایران فضای جامعه امن شد و با برچیده شدن نظام شاهنشاهی که محدودیت های غیر قابل تصوری برای زنان محجبه به اجرا گذاشته بود، زنان توانستند در تمام عرصه های جامعه فعالیت کنند و درصدد زنان شاغل در تمام عرصه ها به سرعت رشد کرد و بسیاری از زنان که به خاطر تبعیض رژیم شاهنشاهی از رفتن به دانشگاه محروم بودند، توانستند به دانشگاه بروند و به درجات عالی مدیریت و آموزش عالی برسند. (جلایی پور، 1385، ص 18-19) در واقع، بعد از انقلاب اسلامی، ما شاهد روند مثبتی در نقش و مشارکت زنان در عرصه های اجتماعی بودیم. برای مثال، امن شدن فضای اجتماعی ی، ورود زنان با حجاب به عرصه های سیاسی، رشد فزاینده آموزش در بین زنان با حجاب، رشد فزاینده زنان در عرصه فعالیت اقتصادی و کسب استقلال اقتصادی، جذب و استخدام در
امور بهداشتی و درمانی (همان، ص 19) و... باعث شدند شبهاتی که اندیشمندان غربی درباره حجاب ایجاد کرده بودند زیر سؤال رود. حتی نرخ نیروی شاغل در بین زنان از هفت درصد قبل ازانقلاب به 15 درصد در بعد از انقلاب افزایش پیدا کرد (مرکز اطلاعات و آمار زنان، 1382، ص 191) این امر نشان دهنده قابلیت و کارا بودن حجاب در ایران اسلامی نسبت به ایران قبل از انقلاب است.
در واقع، زنان درانقلاب اسلامی خود آگاهانه حجاب را برای خود برگزیدند. برای مثال، خانم پی یر بلانشه نقل قول بسیار مهمی را در مورد یک زن بدون حجاب در تهران در آستانه انقلاب ارائه می دهد: «...پس از ساعت منع عبور و مرور، با یک خانم چهل ساله که کاملاً غربی شده و درلندن زندگی کرده بود و در شمال تهران خانه داشت، بیرون رفتم. یک شب در ایام قبل از محرم بود و او به محل اقامت ما در یک محله پایین شهر آمده بود. از همه طرف صدای تیراندازی می آمد. ما او را به کوچه پس کوچه ها بردیم تا نظامی ها و مردم و فریادهای روی پشت بام ها را ببیند. این نخستین بار بود که پای پیاده به این محله می آمد و نخستین بار بود که با مردم فقیر کوچه و خیابان که فریاد می زدند الله اکبر، صحبت می کرد. او از اینکه دچار بر سرنداشت کاملاً پریشان و سراسیمه بود، نه به این دلیل که اسید روی صورتش بپاشند، بلکه می خواست مثل زنان دیگر باشد...» (فوکو، 1380، ص 64)
این نوشته به خوبی نشان از فطری بودن حجاب می کند. فردی که سالیان سال بدون حجاب زندگی کرده بود، با دیدن زنان محجبه دیگر آن را برای خود طلب می کرد.
در واقع، نمونه انقلاب اسلامی ایران به خوبی نشان دهنده این امراست که با انقلاب اسلامی و با برقرار شدن احکام الهی، زنان، با حجاب توانستند در تمام عرصه ها فعال شوند و
لیبرال دموکراسی غربی را که مدعی بود حجاب باعث محدودیت زنان مسلمان می شود و آنها را ناتوانمند می سازد زیرسؤال ببرند. حقانیت اسلام و احکام اسلامی تا جایی ادامه پیدا کرده است که نسبت زنان محجبه در اروپا نسبت به 50 سال پیش، بیش از 300 درصد افزایش یابد. امروزه درهرخیابان لندن می توان زنان محجبه را دید، به گونه ای که اخیراً یک افسر پلیس زن، به نام رکسانا بیگم، با حجاب کامل درکار خود حاضر می شود.(به نقل از : سایت تبیان)

آثار و تبعات رعایت حجاب

با توجه به مباحث مطرح شده و نشان دادن اینکه اندیشمندان اسلامی و درصدر آن اسلام، احکام و جهان بینی متکامل تری برای زنان و حجاب ارائه داده است، اینک به آثار و تبعات رعایت حجاب با توجه به نظریات مطرح شده در بخش های پیشین می پردازیم.

آثار فردی

آثار فردی رعایت حجاب را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
1. احترام به شخصیت زن به واسطه رعایت قانون (در جوامع اسلامی)؛
2. احترام به شخصیت زن به واسطه عدم تعرض مردان هوسران به حریم ایشان؛
3. مصونیت ارتباطات زن با مردان غریبه به واسطه بالا بردن شانس ارتباط با مردان سالم تر؛
4. افزایش تقاضای اجتماعی برای ازدواج با زنان مجرد (به استناد تحقیقات انجام شده)؛
5. حفظ اعتقادات مذهبی فرد؛
6. حفظ شخصیت زن از ناراحتی های روانی و رقابت با زنان دیگر از حیث مدگرایی و مانند آن. (کاشانی، 1386، ص 10)

آثار اجتماعی

در خصوص آثار اجتماعی رعایت حجاب، می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
1. صرفه جویی اقتصادی ناشی از عدم مد گرایی در پوشش و آرایش؛
2. سلامت نسل جدید جامعه؛
3. پیش گیری از فساد اخلاقی؛
4. مبارزه با مظاهر بی دینی؛
5. حفظ کیان خانواده. (همان، ص 11)

آثار روانی ـ‌اجتماعی

برخی از آثار روانی ـ اجتماعی رعایت حجاب عبارتند از :
1. بهداشت روانی اجتماع و کاهش هیجان ها و التهاب جنسی که سبب کاهش عطش سیری ناپذیری شهوت است؛
2. تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل زوجین: با رواج بی حجابی و جلوه گری زن، جوانان مجرد، ازدواج را نوعی محدودیت و پایان آزادی های جنسی خود تلقی می کند و افراد متأهل هر روز در مقایسه ای خطرناک میان آنچه دارند و ندارند، قرار می گیرند.این مقایسه ها، هوس را دامن زده و ریشه زندگی را می سوزاند.
3. استواری اجتماعی و استیفای نیروی کار و فعالیت : دختر و پسری که در محیط کار و دانشگاه تحریک شهوانی شوند، از تمرکز و کارآیی آنها کاسته می شود و حکومت شهوت بر اجتماع سبب هدر رفتن نیروی فکری و کاری است.
4. بالا رفتن ارزش واقعیت زن وجبران ضعف جسمانی او : حیا، عفاف و حجاب زن می تواند در نقش عاطفی او و تأثیر گذاری بر مردم مؤثر باشد. لباس زن سبب تقویت تخیل و عشق در مرد است و حریم نگه داشتن، یکی از وسایل مرموز برای حفظ مقام وموقعیت زن در برابر مرد به شمار می رود.

نتیجه

یکی از بزرگ ترین تغییراتی که دنیای کنونی با آن مواجه است گرایش به اسلام و به خصوص گرایش به حجاب (در معنای خاص) و گرایش به حجب و حیا (در معنای عام) در سرتاسر جهان می باشد. این مقاله نیز برای تبیین واقعیت اجتماعی حجاب، ابتدا به بررسی نظریات فمنیستی اولیه (موج اول و دوم) و فمنیست های پست مدرن (سیاه، مسلمان، و جهان سومی ) پرداخت و سپس اندیشه های متفکران مسلمان واندیشمندان اسلامی را مورد بازبینی قرار داد. آنگاه به مقایسه سه دسته نظریات مزبور همت گماشت. نتایج این تحقیق نشان دهنده آن بود که نظریات فمنیستی اولیه بدون هیچ گونه نگاه عمیق، فقط به زدودن دین و حجاب در سطح جامعه می اندیشیدند، به گونه ای که فمنیست های بعدی شدیدترین انتقادها را به آنان روا داشته و تمام مفروضات آنها را رد کردند. فمنیست های اولیه معتقد بودند که با حذف دین و نمادهای دینی (مانند حجاب زنان ) می توانند به رستگاری برسند، در حالی که شواهد خلاف این امر را نشان دادند، به گونه ای که کشف حجاب در ایران نتایج
بسیاراسفباری برای زنان به ارمغان آورد. فمنیست های بعدی با انتقادهای جدی به اسلاف خود تاختند و برآثار و کارکردهای مثبت حجاب تأکید کردند. اما در عین حال، هنوز بسیاری ازآنها معتقدند که هرگونه پوشش برای زن، به عنوان کنترل و تنظیم بدن زنان محسوب می شود و دراین معنا، همچنان به دین و نمادهای دینی می تازند، هر چند که به حقایق زیادی در رابطه با حجاب اعتراف کرده اند. فمنیست های پست مدرن سعی دارند مسئله حجاب را با توجه با ادبیات پست مدرن (مانند سبک زندگی، تمایز، شمایل گونگی و...) مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و از بررسی آن به عنوان یک امر دینی امتناع می ورزند. از سوی دیگر، با بررسی اندیشه متفکران و اندیشمندان اسلامی، شاهد آن بودیم که این اندیشمندان با پایه قرار دادن احکام الهی، برخلاف تبلیغات رسانه های غربی معتقدند که اسلام محدودیتی برای زنان قایل نشده است، مگر مواردی که مربوط به فیزیولوژی آنها می باشد. اندیشمندان اسلامی معتقدند که حجاب علاوه براینکه محدودیتی برای زنان به شمار نمی رود، بلکه آنان از طریق حجاب می توانند در پرده عفاف و حجابشان بدون هرگونه آزار و اذیتی در سرنوشت خود و جامعه شان سهیم باشند. این مسئله از چنان اهمیتی برخوردار است که حضرت امام حتی مشارکت زنان با حجاب در اجتماع را یک تکلیف شرعی می دانستند. از جانب دیگر، اندیشه های اسلامی بر خلاف اندیشه های غربی، زن را مانند کالا که باید در اختیار مردان قرار گیرد نمی بیند ودر مقابل استفاده ابزاری و کالا شدن زنان با جدیت مبارزه می کند و به دنبال کمال زنان می باشد.
درپایان نیزاین مقاله سعی داشت با توجه به نظریات اندیشمندان اسلامی ـ‌ که به نظر نگارندگان بیشترین تبیین کنندگی را در مورد حجاب دارند و نسبت به نظریات دیگر بیشتر به توانمند سازی زنان کمک می کنند و مهم تر از همه، بومی بوده و برطبق احکام الهی هستند ـ نتایج رعایت حجاب را برای زنان مسلمان ذکر نماید.
منابع تحقیق:
1. آبوت، پاملا و والاس، کلر؛ جامعه شناسی زنان؛ ترجمه منیژه نجم عراقی؛ تهران : نشر نی، 1380.
2. بستان، حسین؛ نابرابری و ستم جنسی از دیدگاه اسلام و فمنیسم؛ قم: مؤسسه پژوهشی حوزه و دانشگاه، 1382.
3. جلایی پور، حمیدرضا؛ «روندهای مثبت و منفی»؛ ویژه نامه تحلیل خبر روزنامه اعتماد، پنج شنبه 12 بهمن، 1385.
4. حسین زاده شانه چی، حسین؛ «اروپا، تعاملات فرهنگی و نهضت ترجمه اسلامی»؛ مجله تاریخ اسلام دانشگاه باقرالعلوم، شماره 8، 1380.
5. خمینی، روح الله؛ صحیفه نور؛ مجموعه رهنمودهای امام خمینی؛ تهران : سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1386.
6. دورانت، ویلیام جونز؛ تاریخ تمدن؛ ترجمه احمد آرام، تهران : سازمان انتشارات آموزش و پرورش انقلاب اسلامی، 1368.
7. روحانی، علی، زهری، محسن وهاشمی، سمیه؛ « برهم کنش تمدن اسلام و مدرنیته» ارائه شده در همایش : نقش دین در تاریخ تحولات علم، بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، دانشگاه آزاد بجنورد، 138.
8. زهری، محسن، روحانی، علی و ناجی، زهرا؛ تمدن اسلامی و تکنولوژی ارتباطی چالش ها، فرصت ها و تهدیدها، ارائه شده در همایش : نقش دین درتاریخ تحولات علم، بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، دانشگاه آزاد بجنورد، 1388.
9. شیبانی، نظام الدین؛ تاریخ تمدن؛ تهران : دانشگاه تهران، 1377.
10. ضرغامی، آناهیتا؛ «حجاب زن ایرانی در بستر تاریخ»؛ فصلنامه بانوان شیعه، شماره 15، بهار 1387.
11. فوکو، میشل؛ ایران روح یک جهان بی روح؛ ترجمه نیکو سرخوش؛ چ دوم؛ تهران : نشر نی، 1380.
12. فهرستی، زهرا؛ «نقد آراء فاطمه مرنیسی در خصوص حجاب» پژوهش زنان؛ دوره 3، شماره 3، پاییز 1384.
13. کاشانی، مجید؛ «بررسی تاریخی و جامعه شناختی حجاب درادیان الهی»؛ فصلنامه بانوان شیعه؛ سال چهارم، شماره 11، بهار 1386.
14. مرکز اطلاعات و آمار زنان، 1382.
15. مرنیسی، فاطمه؛ زنان پرده نشین و نخبگان جوشن پوش؛ ترجمه ملیحه مغازه ای؛ تهران : نشر نی، 1380.
16. مشیرزاده، حمیرا؛ مقدمه ای بر مطالعات زنان؛ تهران : دفتر برنامه ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی، 1383.
17. مطهری، مرتضی؛ مسئله حجاب؛ تاب آنلاین در سایت تبیان به آدرس : www.tebyan.com
18. ــــــــــــــــــ‌؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ چ چهاردهم، تهران : صدرا، 1369.
19. موحد، مجید؛ الهیات فمنیستی و دنیوی شدن، درجنسیت و جامعه شناسی دین؛ شیراز : آوند اندیشه، 1386.
20.ـــــــــــــــــ؛ زنان و حجاب، پاسخ های شخصی به فرایند جهانی، در جنسیت و جامعه شناسی دین؛ شیراز : آوند اندیشه، 1386.
21. واتسون؛ «زنان و حجاب»؛ ترجمه مرتضی بحرانی؛ فصلنامه کتاب زنان؛ سال پنجم، شماره 20، 1382.
22. هاپوود، درک؛ «رشد و گسترش مدرنیته در اسلام و خاورمیانه»؛ در: اسلام و مدرنیته : پاسخ تنی چند از روشن فکران مسلمان؛ نوشته جان کوپر، رونالد نتلر، محمد محمود؛ ترجمه سودابه کریمی، تهران : دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1380.
23. یعقوبی، عبدالرسول؛ «تعامل تمدن اسلام و غرب»؛ مجله معرفت؛ شماره 45، 1380.
24 : سایت :
http:www.tebyan-zanjan.ir /life/subpapers.aspx?id=94&category=wo&tx
25. Turner, Jonathan. H,the emergence of sociological theory, U.S.A:wads worth thomson learning,2002.
26. Woodhead, Linda, Feminism and the sociology of religion :form gender- blindness to endeared difference, in the Blackwell companion to sociology of religion , (Ed) Richard k Fenn, Backwell publishing ,2003.
27. Morgan, Sue, Feminist Approaches,,in Approaches to study of religion, (Ed) peter Connolly, London and New York; Cassel,1999.
28. Hoodfar, Homa, "The Veil in Their Minds and On Our Heads: Veiling Practices and Muslim Women." in the Politics of Culture in the Shadow of Capital , edited by L.Lowe and D. Lloyd.Durham, N.c.: Duke University Press,1997.

منبع مقاله :
نشریه بانوان شیعه، شماره 20



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط