رابطه والدین خویشتن ساز با کودکان خود

پدر یا مادر خویشتن ساز، برخلاف والدین سلطه جو، رشد گرا یا طرفدار رشد می باشند. آن ها زندگی را صحنه ای می دانند که در آن فرد می تواند خود را بسازد. آن ها به جای آن که «بایدگرا» باشند، «هست گرا» می باشند. سعی دارند
شنبه، 3 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رابطه والدین خویشتن ساز با کودکان خود
رابطه والدین خویشتن ساز با کودکان خود

 

نویسنده: قاسم قاضی




 

پدر یا مادر خویشتن ساز، برخلاف والدین سلطه جو، رشد گرا یا طرفدار رشد می باشند. آن ها زندگی را صحنه ای می دانند که در آن فرد می تواند خود را بسازد. آن ها به جای آن که «بایدگرا» باشند، «هست گرا» می باشند. سعی دارند کودکان خود را چنان که هستند بپذیرند و د رشد و بهبود به آن ها کمک کنند. هدف اصلی آن ها این است که خویشتن سازی را در کودک پرورش دهند. این دسته از والدین زندگی را به صورت دنیای کودکی یا دنیای بزرگسالی ندیده اند، بلکه آن را به صورت دنیای یک انسان نگاه می کنند که در آن هر یک افراد حق دارند خواسته های خودشان را برآورده کنند. در زیر نحوه ی رفتار والدین خویشتن ساز را با سه کودکی در بخش پیش به آن ها اشاره شد، یعنی پرویز، منصور و محمود تشریح می کنیم:
والدین خویشتن ساز می دانند که «وجود» پرویز روباه صفت به یک اتکا، ضعف و نکته سنجی طولانی مربوط است و وظیفه ی خود می دانند که کاری کنند تا نقطه ی مقابل این خصوصیات در پرویز به وجود بیاید. به این ترتیب، والدین خویشتن ساز پرویز را تشویق می کنند که اعمال زیادی را مستقلاً انجام دهد: برای خرید به مغازه برود، رختخوابش را مرتب کند، پول خرج کند، و لباسش را خودش بپوشد. رفتار مستقل او با گرمی و کلمات تشویق آمیز پاداش داده می شود؛ مثلاً مادر می گوید: «بابا، می دانی که امروز پرویز خودش لباس پوشید؟» بنابراین، پرویز از طریق ارزش قایل شدن والدین نسبت به رفتار مستقلانه اش، مورد تقدیر قرار می گیرد و اتکا به غیر تبدیل به ارزش دادن به خود، می شود.
والدین خویشتن ساز سعی می کنند نیروهای بالقوه ی محبت و پشتیبانی منصور سرکش را به جای تنفر دیرپا و ترسی که در قلدری های او نهفته است، بالفعل کنند. آن ها پرخاشگری منصور را نسبت به دیگر بچه ها معلول بی توجهی و احساس کمبود حمایت و دلسوزی نسبت به او می دانند. مادر، پدر و معلم باید با هم همکاری کنند تا وی را به کارهای درستی که باید انجام بدهد راهنمایی کنند و از تأکید کردن بر کارهای غلط او خودداری کنند. آن ها برای چنین کودکی محیط خویشتن سازانه ای را به نمایش می گذارند که از یک خود- پشتیبانی درونی برخوردار باشد، نه این که تحت تأثیر عوامل خارجی رفتار کند.
والدین خویشتن ساز در مقابله با محمود مبارز تمام توجه خود را به گسترش خصوصیات خود- پشتیبانی، اعتماد سالم و اتکا به دیگران معطوف می کنند. والدین به محمود کمک می کنند تا بداند که رقابت از عدم اعتماد به خود و احتیاج به یک معیار خارجی ناشی می شود. که لازم است علیه آن مبارزه کند. آن ها هم چون ژنرال آیزنهاور به او می آموزند که به جای رقابت در برابر امتیازات دیگران «سعی کن در جهت امتیاز آوردن برای خودت مبارزه کنی.»

به کاربردن روش خویشتن- مرکزی برای تربیت کودک چه مزیتی دارد؟

وجود یک فلسفه ی کودک پروری به همه ی ما و کودکان ما کمک می کند، در عین حال یک روش خویشتن- مرکزی موجبات احترام به خود و والدین را فراهم می آورد.
کودک در هنگام تولد بی اندازه ناتوان است و اگر والدین- و به ویژه مادر- مراقبت کامل از او را به عهده نگیرند، خیلی زود می میرد. تربیت کودک از هنگام تولد شروع می شود و می بایست مرتباً به سویی هدایت شود که رفته رفته خود- مسئول بار آید و مسئولیت های والدین در قبال او کاهش یابد. در حدود سن یازده یا دوازده سالگی مسئولیت بین والدین و کودک به طور مساوی تقسیم می شود. در یک سنی ما باید انتظار داشته باشیم که تعادل قدرت بین والدین و فرزند معکوس شود. در حدود 18 تا 21 سالگی، یعنی در سال هایی که تحصیلات متوسطه ی فرزند به پایان می رسد، باید مسئول خودش باشد و مراقبت از خودش را به عهده بگیرد.

انتظار والدین خویشتن ساز چیست؟

والدین خویشتن ساز اعلامیه ی حقوق خود را این گونه تنظیم کرده اند:

1- با ما همکاری کنید، با «بازی کردن» در نقش ناتوان و احمق، خودتان را بچه تر از آن چه هستید نشان ندهید. به ما این احساس را منتقل کیند که می توانیم با هم رشد کنیم و ما می توانیم روی شما به عنوان افرادی حساب کنیم که عاقبت روزی از ما مستقل خواهند شد.
2- توجه داشته باشید که تحصیل جدی شما را به پول می رساند. شما ممکن است نیازمند این باشید که با گفتن «نه» استقلال خواهی خود را آشکار کنید، ولی ما هم به عنوان والدین محدودیت هایی داریم.
3- ما سعی می کنیم والدین خوبی برای شما باشیم ولی از شما این خواهش را داریم که احساس مسئولیت را در خود رشد دهید- می خواهیم که در شما توانایی واکنش نشان دادن، ایجاد شود.
4- ما سعی می کنیم بایدهای خودمان را کم کنیم، ولی به خاطر داشته باشید که وظیفه ی شما این است که خواسته های سالم را در وجود خود رشد دهید و جانشین بایدها بسازید.
5- تنها چیزی که بزرگسالان یا به طور کی آدمیان درباره ی آن توافق دارند این است که انسان ها خطاپذیر و دارای تفاوت های فردی هستند. این خطاپذیری را قبول کنید.
6- ما علاقه مندیم هنگامی که کاری به دلخواه شما انجام می دهیم، احساس قدردانی شما را ببینیم. گفتن «متشکرم» آدم را به کار وادار می کند.
7- مقررات ما را، اگرچه درک نمی کنید، بپذیرید. چون ما بزرگسال هستیم و بی شک در بسیاری از موارد می دانیم چه کاری بهترین است.
8- همیشه از ما انتظار نداشته باشید. درک سؤال بیش از دانستن جواب حایز اهمیت است.
9- به خاطر داشته باشید که ما علاقه مندی شما را نسبت به فعالیت های خود دوست داریم. بزرگسالان همیشه کارشان درست و حسابی نیست، و شما می توانید بیاموزید که چگونه پاره ای از فعالیت های ما را دوست داشته باشید.
10- اگر صد در صد هم اطمینان دارید که کار ما غلط است باز ما را دوست داشته باشید. کسی که پدر یا مادر است نمی تواند خدا باشد. اگر انتظار دارید ما کارهای خارق العاده انجام بدهیم، توجه داشته باشید که ما هم بشر هستیم.
11- ممکن است مثال های ما همیشه باعث خوش وقتی شما نشوند. از ما عیناً تقلید نکنید، خودتان آفریننده باشید.
12- به خاطر داشته باشید که در موقع پاسخ دادن، خودتان را با ما مساوی بدانید. والدین بردگان فرزندان نیستند، ما هم مانند شما خواهان انصاف هستیم.
13- ما هم شادی و سرور می خواهیم. همان طور که ما به دوستان شما احترام می گذاریم. شما هم به دوستان ما احترام بگذارید. شاید کارهای ما به نظر شما خسته کننده باشد، ولی ما حق داریم که این کارها را انجام دهیم.
14- خانه به همه ی ما تعلق دارد. اشیا به اندازه ی انسان ها اهمیت ندارند ولی سعی کنید قدر اشیایی را که دیگران برای آن ها ارزش قایل هستند، بدانید.
15- ما می خواهیم که شما خودتان به عنوان والدین کوچک تر خانواده رفتار کنید، ولی به خاطر داشته باشید که نباید با ما به عنوان والدین بازنشسته رفتار کنید. ما هنوز در خانواده دارای یک نقش حساس هستیم.
16- تصمیمات خودتان را عاقلانه اتخاذ کنید، و بدانید ما به رغم این حقیقت که می دانیم این تصمیمات همیشه عاقلانه نیستند، باز هم شما را دوست خواهیم داشت.
17- والدین هم، مرحله به مرحله رشد می کنند. تا چند سال دیگر ما زیرک تر از حالا خواهیم شد. بیایید به جای آن که انفرادی کار کنیم و از همه جدا باشیم، به هم بپیوندیم و همه با هم کار کنیم.

منبع مقاله : قاضی، قاسم؛ (1387) سلطه جویی: از سلطه جویی تا خویشتن سازی، تهران: نشر قطره



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط