صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد

صوفی ریاکار، دام تزویر و ریا را گسترد و با فلک که خود نیرنگباز قهاری است، شروع به مکاری و حیله گری کرد. صوفی از فلک هم حقّه بازتر است.
سه‌شنبه، 27 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد
صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد

 

به کوشش: رضا باقریان موحد




 
صوفی نهاد دام و سر حقّه، باز کرد *** بنیاد مکر با فلک حقّه باز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه *** زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان *** دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
این مطرب از کجاست که ساز عراق ساخت *** و آهنگ بازگشت به راه حجاز کرد
ای دل بیا که ما به پناه خدا رویم *** زانچه آستین کوته و دست دراز کرد
صنعت مکن که هر که محبت نه راست باخت *** عشقش به روی دل در معنی فراز کرد
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید *** شرمنده رهروی که عمل بر مجاز کرد
ای کبک خوش خرام کجا می روی بایست *** غرّه مشو که گربه ی زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل *** ما را خدا از زهد ریا بی نیاز کرد

تفسیر عرفانی
1. صوفی ریاکار، دام تزویر و ریا را گسترد و با فلک که خود نیرنگباز قهاری است، شروع به مکاری و حیله گری کرد. صوفی از فلک هم حقّه بازتر است.
2. گردش روزگار، صوفی ریاکار را رسوا خواهد کرد؛ زیرا با عارفان و اهل راز به مکاری و حیله گری پرداخته است.
3. ای ساقی! بیا و به مجلس عاشقان رونق و اعتبار بده؛ زیرا معشوق زیباروی صوفیان ریاکار، بار دیگر خود را نمایان کرد و ناز و عشوه آغاز نمود.
4. این مطرب و نوازنده اهل کجاست که در ابتدا مقام عراق را نواخت و هنگام بازگشت در مقام حجاز فرود آمد؟ محراب مجلس صوفیان هم مانند آنها ریاکار و دو رو است که در ابتدا قصد نواختن عراق را داشته، ولی در بین راه با حیله گری آهنگ حجاز را نواخته است. جلوه گری های صوفیان ریاکار، از معنویت به دور است.
5. ای دل! بهتر است از تعدّی صوفیان بی صفای صاحب نفوذ -که اهل دل و اهل خدا نیستند -به خدا پناه ببریم.
6. در راه عشق، تظاهر و ریاکاری و حیله گری مکن؛ زیرا هر کس که صادقانه و درست محبت نکرد، غیرت عشق، در معنی را به روی دل او بست. در حقیقت به روی صوفی، همیشه بسته است.
7. در آخرت که پرده از همه ی نهانی ها فرو می افتد و همه ی اسرار آشکار می گردد، سالک بی حقیقتی که در بند مجاز مانده باشد (همان صوفی حقه باز)شرمنده و زیانکار خواهد بود.
8. ای سالک و مرید ساده دل که مانند کبک خوش خرام، آسوده دل و با ناز می خرامی! قدری درنگ کن و بایست که صوفیان ریاکار زاهد نما در کمین تواند و هر لحظه تو را می فریبند؛ پس فریب گربه ی زاهد را که نماز می گزارد، مخور.
9. ای حافظ! رندان را به سبب اینکه به زهد و عبادت توجهی ندارند، سرزنش مکن؛ زیرا خدا ما را از آغاز خلقت از زهد ریایی بی نیاز کرده است.

منبع مقاله: باقریان موحد، رضا؛ (1390)، شرح عرفانی دیوان حافظ بر اساس نسخه دکتر قاسم غنی و محمد قزوینی، قم: کومه، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط