تأملی درباره‌ سبک زندگی در اقتصاد مقاومتی

مردم در انجام بسیاری از سیاست‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نقش عمده و در برخی از سیاست‌ها، اصلی‌ترین نقش را در اجرا و شکست آن برعهده دارند. به عبارت دیگر، همان‌طور که مقام معظم رهبری نیز در سخنانشان اشاره کردند،
شنبه، 9 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأملی درباره‌ سبک زندگی در اقتصاد مقاومتی
تأملی درباره‌ سبک زندگی در اقتصاد مقاومتی

 

نویسنده: مرتضی غضنفرنژاد




 


آیا ادبیات اقتصاد مقاومتی در میان خانوارهای ایرانی محقق خواهد شد؟
مردم در انجام بسیاری از سیاست‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نقش عمده و در برخی از سیاست‌ها، اصلی‌ترین نقش را در اجرا و شکست آن برعهده دارند. به عبارت دیگر، همان‌طور که مقام معظم رهبری نیز در سخنانشان اشاره کردند، همواره یک طرف اجرای سیاست‌های دولتی، در ابعاد مختلف، بُعد مردمی اجتماع و اقتصاد است. سیاست اقتصاد مقاومتی و تحقق جایگاه مردم در اقتصاد نیز از این قاعده مستثنا نیست و مطابق با تأکید مقام معظم رهبری در سخنرانی شعار امسال، مردم نیز نقش و وظیفه‌‌ای اساسی در این امر دارند. ایشان در سخنرانی دیگری نیز بیان کرده بودند:
«عمده، مردم‌اند. شما باید کالاى ایرانى بخواهید. این افتخار نیست. این تفاخر غلطى است که ما مارک‌هاى خارجى را در پوشاکمان، در وسایل منزلمان، در مبلمانمان، در امور روزمره‌مان، در خوراکى‌هایمان ترجیح بدهیم به مارک‌هاى داخلى؛ در حالى که تولید داخلى در خیلى از موارد بسیار بهتر است. تولید داخلى مهم است. ببینید کارگر ایرانى چه تولید کرده است، سرمایه‌دار ایرانى چه سرمایه‌گذارى کرده است. در زمینه‌ى مصرف، عمده‌ى کار دست مردم است که این بخشى از اصلاح الگوى مصرف است که من دو سال قبل اینجا به ملت ایران عرض کردم و بخشى از جهاد اقتصادى است که سال گذشته عرض کردم. تولید ملى مهم است. این را باید هدف قرار بدهند.»[1]
لذا بدون هدایت مردم در جهت رسیدن به اهداف سیاست تحقق عزم ملی و اقتصاد مقاومتی، راهکارهای سیاستی و حمایتی دولت محکوم به شکست خواهد بود و به جز هزینه‌های بسیار برای دولت، ثمره‌ای نخواهد داشت. متأسفانه در کشور ما، بسیاری از سیاست‌ها بدون توجه به چنین مسائلی انجام می‌شود. به‌عنوان مثال، سیاست هدفمندی یارانه‌ها، که به‌دنبال تصحیح الگوی مصرف مردم بود، بدون ایجاد آمادگی فرهنگی برای مردم انجام شد؛ یعنی برای اجرای بهتر چنین سیاستی، نیاز بود که در ابتدا فرهنگ‌سازی‌های لازم در مدت مشخصی انجام شود و بعد از این‌گونه آماده‌سازی‌ها، هدفمندی اجرا گردد. در چنین حالتی، مردم بسیار راحت‌تر هدفمندی یارانه‌ها را قبول می‌کردند و فشارهای دولت نیز کمتر می‌شد. از این رو، باید برای انجام بهتر سیاست تحقق نقش مردم در اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید ملی نیز چنین رویه‌ای در دولت پیگیری شود و در کنار سیاست‌های حمایت از صنایع، فرهنگ‌سازی لازم برای مردم نیز انجام بشود.
نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری نشان‌ از نقش بالای مردم در حمایت از تولید ملی و گسترش میزان این تولیدات دارد. مردم مصرف‌کننده‌ی این محصولات هستند و نیمی از بار حمایت از تولید ملی بر دوش مصرف‌کنندگان است که عموم مردم را تشکیل می‌دهد.
ایشان بر نکته‌ی دیگری نیز تأکید داشته‌اند که تا حدی در جهت آسیب‌شناسی رفتار مردم است و به ما تذکر می‌دهد که برای گسترش مصرف کالاهای داخلی، باید به چنین مواردی نیز توجه کرد. ایشان بیان کردند که نباید مصرف مارک‌های خارجی در امور روزمره، یک تفاخر باشد. این مسئله نشان از این دارد که متأسفانه فرهنگ ما با مصرف کالاهای خارجی گره خورده است و اجازه‌ی مصرف کالاهای داخلی را نمی‌دهد. به عبارت بهتر، فرهنگی که بر الگوی مصرف مردم حاکم است، با مصرف کالاهای خارجی همخوانی بیشتری دارد تا مصرف کالاهای داخلی. به همین جهت، به نظر می‌رسد عامل اصلی این تغییر فرهنگی و تغییر الگوی مصرف، حاکم بودن الگوها و سبک زندگی غربی در جامعه‌ی امروزی کشورمان است. به عبارت دیگر، سبک زندگی کنونی مردم ایران، ثمره‌ای جز مصرف کالاهای خارجی ندارد و بدون تغییر در چنین رویکردهایی، نباید انتظار رشد مصرف کالاهای داخلی را داشته باشیم.
همچنین در طرف دیگر، تقویت سبک زندگی اسلامی بر حمایت از کارگر ایرانی نیز تأثیر دارد. اسلام انسان را دعوت به کار کردن می‌کند و توصیه می‌کند که کار را خوب و کامل انجام دهد. رسول اعظم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «رحم الله امرأ عمل عملا فأحکمه» (رحمت خدا بر آن انسانى که کارى را بکند و محکم بکند.)[2]
اما برداشت ناصحیح ما از اسلام،‌ ما را به کم‌کاری و تنبلی دعوت می‌کند. حال آن که این صفات از دیدگاه اسلام مذمت شده‌اند. امام موسی کاظم (علیه السلام) می‌فرمایند: «إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ»[3] کارگری که با تعهد و وجدان کاری که ناشی از سبک زندگی اسلامی است در حال خدمت به مردم است، با کارگری که متأثر از عادات غلط فرهنگی، به دنبال سهل‌انگاری و دزدیدن از کار است، تفاوت دارد.
لذا در ادامه، به تأثیر این سبک زندگی بر مصرف کالاهای داخلی و حمایت از کار ایرانی خواهیم پرداخت.

1. اثر سبک زندگی در مصرف کالاهای خارجی

مروری بر عادات روزمره‌ی مردم نشان می‌دهد که متأسفانه مردم در بسیاری از الگوهای حاکم در زندگی‌شان، از الگوهای غربی پیروی می‌کنند. به‌عنوان مثال، کالایی همانند یخچال یا ماشین لباس‌شویی و ظرف‌شویی زاییده‌ی سبک زندگی و اهداف مصرفی غربی است. نظام فکری غرب برای ایجاد آسایش و آرامش و سهولت در زندگی و برای آنکه مردم وقت خود را صرف کارهایی نظیر لباس شستن یا ظرف شستن نکنند و بتوانند هم وقت بیشتری در اختیار داشته باشند و هم آنکه انرژی کمتری صرف کنند و زندگی راحت‌تر باشد، چنین دستگاه‌هایی را تولید کرده است. به عبارت دیگر، سبک زندگی غربی همواره به دنبال کاهش زمان مصرفی مردم برای رسیدن به اهداف در کنار ایجاد سهولت در انجام امور است. به همین دلیل، ماشین را اختراع کرد تا مردم در زمان کمتر و با سهولت بیشتر، به مقصد خود برسند.
اما اکنون با وجود تهیه‌ی بسیاری از مواد غذایی از مغازه‌ها یا غذابیرون‌برها و فست‌فودها، در کنار وجود جاروبرقی، ماشین لباس‌شویی و... برای انجام امور خانه، باز بسیاری از زنان از کمبود وقت و توان در جهت انجام کارها گله دارند. بحث آسیب‌شناسی فرهنگ غربی و اثرات آن در زندگی روزمره‌ی ما نیست، اما قصد بیان این نکته را داریم که سبک زندگی غربی، که بر اساس ایجاد راحتی و کاهش زمان انجام امور در زندگی ما رخنه کرده است، بسیاری از مسائل ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد.
بنابراین در این سبک زندگی، که بسیاری از الگوهایش را از اقتصاد غربی وام گرفته، طبیعی است که مصرف کالاهای خارجی متناسب با این فرهنگ نیز اصل باشد و همچنین تکلم به انگلیسی نیز یک افتخار محسوب شود؛ زیرا نحوه‌ی زندگی حاکم در میان مردم، سبک زندگی غربی است که برخی از اصول اسلامی بر آن حاکم است. به همین دلیل، مصرف‌کننده‌ی داخلی، مصرف کالاهای داخلی برایش توجیه ندارد و تمایل به خرید کالاهایی دارد که با فرهنگی که به او ارائه می‌شود همخوانی بیشتری داشته باشد.
اگر ما تنها تکنولوژی را از تمدن غربی وام بگیریم و سایر اقتضائات آن به کشور وارد نشود، با توجه به توضیحات بیان‌شده، تنها ثمره‌ی آن تنبلی و راحت‌طلبی خواهد بود که در جامعه‌ی امروزه مشاهده می‌کنیم.

2. سبک زندگی اسلامی و تغییر ساختار تولیدات ملی

این مسائل در کنار این مهم نیز باید مورد توجه قرار گیرد که بسیاری از تولیدات داخلی ما متأثر از سبک زندگی غربی است که در رویکرد بلندمدت باید اصلاح شود. مثلاً تولید وسایلی نظیر جاروبرقی، نوشابه، غذاهای آماده و... نشئت‌گرفته از آن سبک زندگی است که تشریح شد و خود این مسائل به این سبک زندگی دامن می‌زند. لذا باید برای تغییر سبک زندگی و تغییر نحوه‌ی تولید ملی نیز فکر اساسی‌تری صورت گیرد.
به بیان دیگر، بسیاری از تولیدات ملی، خود مروج سبک زندگی غربی و راحت‌طلبی هستند که تکنولوژی برای ما به ارمغان آورده است. لذا در یک حرکت بلندمدت‌تر، باید با تغییر نظام تولیدی، به سمت تولید کالاهایی برویم که از تکنولوژی اسلامی نشئت می‌گیرند و می‌توانند ساختار اقتصادی را نیز تغییر دهند.

3. فرهنگ‌سازی برای مردم

همان‌طور که مقام معظم رهبری نیز تأکید فرمودند، یکی از مسائل دیگری که در باب سبک زندگی مؤثر است فرهنگ‌سازی و تبلیغات در جهت مصرف کالاهای داخلی است. مردم باید از طریق رسانه‌های مختلف، از سبک زندگی متأثر از تکنولوژی و راحت‌طلبی، به سبکی از زندگی که تلاش و کوشش در آن تجلی دارد و بیشتر مطابق با فرهنگ اسلامی است روی بیاورند و این نیازمند تبلیغات و فرهنگ‌سازی مناسب در رسانه‌هاست.
متأسفانه در رسانه‌های مختلف، عزمی جدی برای فرهنگ‌سازی تولید ملی دیده نمی‌شود. سایت‌ها و خبرگزاری‌ها بیشتر به مسائل حاشیه‌ای نظیر مباحث سیاسی، اخبار دلار و سکه و مسائل حاشیه‌ای تمرکز دارند و رسانه‌ی ملی نیز با وجود آنکه برنامه‌های مختلفی در باب حمایت از تولید ملی تهیه می‌کند، اما در فرهنگ‌سازی آن برای مردم، بسیار ضعیف عمل می‌شود و حتی برخی از فیلم‌ها و سریال‌ها که به نشان دادن زندگی افراد ثروتمند می‌پردازند، با نشان دادن مصرف کالاهای لوکس و تجملی و بعضاً غیرایرانی، مردم را تشویق به مصرف چنین کالاهایی می‌کنند. در چنین شرایطی که در برنامه‌ها و فیلم‌ها و سریال‌های رسانه‌ی ملی مصرف کالاهای داخلی یک ارزش به شمار نمی‌آید، نمی‌توان انتظار چندانی در تأثیرپذیری مردم و مصرف کالاهای داخلی داشت. تعطیل شدن بسیاری از برنامه‌های آموزشی و اقتصادی به خاطر کسری بودجه‌ی دولت در سال جاری نیز بر رها کردن فضای فرهنگ‌سازی دامن زده است.
البته باید توجه داشت که عامل اصلی اثرگذاری تبلیغات در کشور، رعایت صداقت در تبیین مواضع برای مردم است. اگر مردم ببیند که در تبلیغات یک کالا ایرانی معرفی می‌شود، اما در حقیقت تولید داخل نیست و چنین سخن‌هایی در حد شعار است، نه تنها دیگر رغبتی به خرید کالای ایرانی نخواهند داشت، بلکه به علت اینکه اعتماد خود را به دولت از دست می‌دهد، سایر سیاست‌ها نیز محکوم به شکست خواهد بود.

4. فرهنگ رزق‌محور و گسترش مصرف تولیدات داخلی

یکی از مسائلی که می‌تواند در حمایت از تولید ملی مؤثر باشد و در سبک زندگی اسلامی نیز جایگاه اساسی داشته باشد مسئله‌ی رزق است. مطابق با سبک زندگی اسلامی و بیان آیات و روایات، رزق انسان البته در صورتی که تلاش کافی و لازم را انجام داده باشد، تضمین شده است و نباید نگران تأمین رزق خود باشد. در این شرایط، مسلمانی که در کار تولید و ساخت‌وساز است، روزی خود را از خداوند طلب می‌کند و برای کسب درآمد در حق مردم اجحاف نمی‌کند و بر همین اساس، کالاهای باکیفیت تولید می‌کند و حقوق کارگران را به‌درستی می‌دهد و در بازار نیز تقلب نمی‌کند. اگر چنین برداشتی در میان تولیدکنندگان ما نهادینه شود و سبک زندگی در میان این قشر، اسلامی باشد، بازار کالا هم از نظر کیفیت و هم کمیّت بسیار متحول خواهد شد و مردم نیز منتفع می‌گردند.
این امر سبب می‌شود مردمی که مصرف‌کننده‌ی کالاهای داخلی هستند نیز به دلیل دیدن صداقت و کیفیت تولیدکننده، تمایل بیشتری به مصرف این کالاها نشان دهند و از کالاهای خارجی کمتر مصرف‌ کنند و این مسئله نیز موجب گسترش مصرف تولیدات داخل و قدرت یافتن تولیدکننده‌ی داخلی می‌شود.

5. رشد اقتصادی و سبک زندگی

با توجه به مطالب بیان‌شده، می‌توان نتیجه گرفت که هر نوع رشد اقتصادی برای نظام اسلامی مطلوب نیست. به بیان دیگر، اگر رشد اقتصادی به رشد سبک زندگی اسلامی و ایرانی کمک کند و صنایعی را رشد دهد که باعث کاهش وابستگی کشور می‌شوند، می‌تواند برای نظام اسلامی مثمر ثمر باشد. اما رشد بی‌رویه‌ی بخش خدمات در مواردی نظیر پاساژهای فروش لباس و مواد خوراکی و بسیاری از اقلام مصرفی، در کنار رشد رستوران‌ها و مجتمع‌های رفاهی و رشد بانک‌ها که ثمره‌ی رشد بی‌رویه‌ی نقدینگی در کشور است و بسیاری از موارد مشابه دیگر، برای جامعه‌ی اسلامی مطلوب نیست و نیاز است تا همان‌طور که رهبری نیز بیان کردند، نخبگان و مسئولین برای ایجاد چنین تغییری تلاش کنند.
به بیان دیگر، تغییر سبک زندگی و تغییر الگوی مصرف، دو بال تغییر ساختار مردمی اقتصاد هستند و بر یکدیگر متأثر هستند که تغییر در هر یک، به بهبود دیگری کمک خواهد کرد. تغییر ساختار مردمی اقتصاد یعنی تغییر الگوی مصرف و تغییر سبک زندگی از طریق نهادینه کردن مصرف کالاهای داخل در طرف تقاضا و بهبود کیفیت کالای داخل در طرف عرضه محقق خواهد شد. لذا دولت و نهادهای مسئول باید از طریق فرهنگ‌سازی سبک زندگی اسلامی و الگوی مصرف اسلامی، در جهت نهادینه کردن مصرف کالاهای داخلی و بهبود کیفیت کالاهای داخلی گام بردارند تا هم شرایط برای اقتصاد مقاومتی و تحقق عزم ملی مهیا شود و هم اینکه راه‌های عملیاتی‌سازی تمدن اسلامی گسترده شود.

پی‌نوشت‌ها:

[1]. دیدار با مردم در صحن حرم رضوی، 1391.
[2]. بحارالانوار، ج 79، ص 49.
[3]. کافی، ج 5، ص 85.

منبع مقاله : برهان



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط