Refoulement

دفع امیال (سرکوبی آن ها) در آثار فروید

این اصطلاح که کسانی چون هِربارت یا گریزینگر قبل از فروید به کار برده اند، در علم ماوراءالنفس* معنایی جدید پیدا کرده است. دفع امیال عملی است روانی که به موجب آن نماینده ی نفسانیِ رانش ها یعنی تصورات تحت فشارِ
يکشنبه، 17 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دفع امیال (سرکوبی آن ها) در آثار فروید
دفع امیال (سرکوبی آن ها) در آثار فروید

 

نویسنده: پل لوران اسون
مترجم: دکتر کرامت موللی




 

 Refoulement
* این اصطلاح که کسانی چون هِربارت یا گریزینگر (1) قبل از فروید به کار برده اند، در علم ماوراءالنفس* معنایی جدید پیدا کرده است. دفع امیال (2) عملی است روانی که به موجب آن نماینده ی نفسانیِ رانش ها یعنی تصورات تحت فشارِ سانسور درونی- که ناشی از ممنوعات است- از ضمیر آگاه فرد دور نگه داشته می شوند. در این معنی مکانیسم دفع امیال بزرگ ترین عامل تعارضات روانی- جنسی فرد را تشکیل می دهد.
فروید اهمیت آن را خاطرنشان می کند و معتقد است که «نظریه ی دفع امیال شالوده ای است که تمام بنای روان کاوی بر آن استوار است و حتی اساسی ترین بخش آن را تشکیل می دهد».
** مکانیسم دفع امیال عملی روانی است که در نظر فروید اولین واقعه را در زندگی آدمی تشکیل می دهد. لذا از این روست که از دفع به معنای جسمانی آن سخن می گوید و خصوصیت استشمامی آن را مورد تأکید قرار می دهد. بدین معنی که می گوید از هنگامی که انسان از شرایط حیوانی خود دور شده، همواره بینی خود را در مقابل اشیاء نامطبوع مسدود نگاه داشته است.
دفع امیال به معنای دقیق آن یکی از نتایج اصلی رانش هاست که سرنوشتی این چنین پیدا کرده اند. حتی می توان آن را سرنوشت اصلی و اساسی رانش خواند.
فرض بر آن است که در اصل، یعنی در بدو طفولیت، واقعه ای رخ داده و موجب اولین کارگزاری دفع امیال شده است. این نوع دفع اولیه را در عرف فروید دفع آغازین می خوانند. به موجب دفع آغازینْ رانش که فرایندی جسمانی است، برای نخستین بار با مبدل شدن به تصورات به حیطه ی نفسانیات راه می یابد. مکانیسمی که تحت عنوان دفع امیال شناخته می شود، مؤخر بر دفع آغازین است و بدون آن نمی تواند وجود داشته باشد. به عبارتی دیگر، دفع امیال به معنای رایج آن مکانیسمی است که به طور مابعدی آن چه را که از این تصورات انشعاب یافته دربرمی گیرد، منظور تصوراتی است که به موجب دفع آغازین از همان بدو کودکی از ضمیر آگاه رانده شده اند. چرا که پیوسته امیال دفع شده می توانند مجدداً به ضمیر آگاه بازگردند.
لذا حیث زمانیِ این مکانیسم مبتنی بر رجوع و بازگشت به گذشته است. فروید تأثیرات آن را در عمل تذکار، یعنی یادآوری خاطرات، که از عوارض خاص هیستری است، نشان داده است.
*** این اصطلاح ورای کاربردهای بیش از حد و بی ربط آن حاکی از انقلابی قابل توجه است. زیرا بدین معنی است که در بطن فرد آدمی تعارضی وجود دارد که در رابطه با امری ممنوع است و هرگز به فراموشی سپرده نمی شود.

پی‌نوشت‌ها:

1.Herbart et Griesinger
2.Verdrangung (به آلمانی)

مراجع:
-زیگموند فروید، مکانیسم دفع امیال (1915).

منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط