Plaisir(principe de)

اصل لذت در آثار فروید

لذت (به آلمانی Lust) بیشتر زاده ی «اصل تحول» نفسانی است تا نوعی فعالیت روانی. می توان آن را به طور دقیق تری حاکی از «اصل لذت/ درد» دانست، یعنی فرایندی که موجب اجتناب از افزایش تحریکات نفسانی می شود، چه در نظر
يکشنبه، 17 فروردين 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اصل لذت در آثار فروید
اصل لذت در آثار فروید

 

نویسنده: پل لوران اسون
مترجم: دکتر کرامت موللی




 

 Plaisir(principe de)
* لذت (به آلمانی Lust) بیشتر زاده ی «اصل تحول» نفسانی است تا نوعی فعالیت روانی. می توان آن را به طور دقیق تری حاکی از «اصل لذت/ درد» دانست، یعنی فرایندی که موجب اجتناب از افزایش تحریکات نفسانی می شود، چه در نظر فروید افزایش تحریکات نتیجه ای جز درد و الَم ندارد و لذت چیزی جز کاهش تحریکات (درد) نیست.
مطابق اصلِ لذت(1) فعالیت های نفسانی چیزی جز کوشش در پرهیز از درد نیستند، چرا که درد از افزایش میزان محرکات حاصل می آید (اصل تعادل انرژی و هماهنگی آن با کل ارگانیسم).
** مفهوم اصل لذت ما را به تجدیدنظر در باب رابطه ی من نفسانی* با واقعیت خارجی وامی دارد، زیرا برای فروید فرض بر این است که من نفسانی واجد وجودی ابتدایی است که مطابق آن در پی لذتی فارغ از هرگونه دخالت خارجی است. باید توجه داشت که در نظریه ی فروید با نوعی تردید مواجه می شویم، بدین معنی که در وهله ی اول من نفسانی در پی لذت است، ولی بلافاصله با واقعیت خارجی مواجه می شود در حالی که در وهله ی بعدی فروید به نوعی رابطه میان من نفسانی و واقعیت خارجی قائل می شود که مطابق آن لذت و واقعیت با هم خلط و اشتباه می شوند. فروید در تحول فکری خود بعدها به امری قاطع قائل می شود و به مقوله ای ورای اصل لذت(1920) اعتقاد پیدا می کند که البته به عزل نظر از اهمیت اصل لذت منجر نمی شود، بلکه میان گرایش ارگانیسم به حفظ تحریکات در حداقل فعالیت آن ها و عملکرد اصل لذت که متناقضاً در اختیار رانش مرگ قرار می گیرد، تمایز قائل می شود. بدین جهت است که قبول اصل فنا(2)، یعنی کاهش تمامی تحریکات نفسانی به حداقل میزان آن ها، خالی از دشواری نیست، زیرا میل جنسی ایجاب می کند که فرایند افزایش تحریکات برای ارضای بعدی آن ها امری قابل تحمل برای ارگانیسم باشد.
*** نظریه ی فروید عزل نظر از مفهوم رسمی لذت است، بدین معنا که اصل لذت به عنوان کارکردی ناآگاه ربطی به جست و جوی بی قید و شرط آن(3) ندارد. بلکه برعکس اصلی در جهت برقراری اقتصاد روانی، یعنی گرایش به صرفه جویی در مورد تحریکات نفسانی است. پیچیدگی این امر را در نظریه ی فروید راجع به آن چه ماوراء اصل لذت است، به خوبی مشاهده می کنیم. در این جا لازم است بدانیم که «هیچ سیستم فلسفی» قادر به توضیح مسئله ی لذت نیست. لذا هرگونه کوششی در تقلیل روان کاوی به سیستمی که متکی بر جست و جوی بی قید و شرط لذت باشد، ‌از قبل محکوم به شکست است.

پی‌نوشت‌ها:

پی نوشت ها:
1.Lustprinzip(به آلمانی)
2.Le principe de Nirvâna
3.Hédonisme

مراجع:
-زیگموند فروید، مطالعاتی در باب دو اصل تحول نفسانی (1911).
-زیگموند فروید، رانش ها و سرنوشت رانش ها (1915).
-زیگموند فروید، ورای اصل لذت (1920).


منبع مقاله:
اسون، پل-لوران؛ (1386)، واژگان فروید، ترجمه: کرامت موللی، تهران: نشر نی، چاپ سوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط