نویسنده: دکتر محمد پارسا
روان گردان ها داروها و مواد مخدری هستند که به طور مستقیم فعالیت دستگاه عصبی و هشیاری را دگرگون می سازند. مواد تغییر دهنده ی هشیاری به چهار دسته طبقه بندی شده اند: کاهش دهنده ها یا کندسازها (1)، محرکها (2)، توهم زاها (3) و داروهای روان پزشکی (4). این طبقه بندیها منحصر به فرد نیستند. برای مثال، داروهای روان پزشکی ممکن است محرک یا کندساز باشند. در این مبحث به بررسی این داروها و تأثیر آنها بر سلسله ی اعصاب می پردازیم.
تأثیر داروهای کاهش دهنده
داروهای کاهش دهنده کارکرد دستگاه عصبی را کند می کنند یا به گونه ای چشمگیر آن را از فعالیت طبیعی خود باز می دارند، آن چنان که گاهی به مرگ طرف می انجامد. داروهای کاهش دهنده نیز به دو دسته تقسیم می شوند: مسکّنها (5) و دردزداها (6). مسکنها اثری آرامبخش و خواب آور دارند که به باربیتوراتها (7) یا داروهای خواب آور معروفند، مانند فنوباربیتال (8)، نِمبوتال (9) و سکونال (10) و آرامبخشهای خفیف مانند والیوم (11) و لیبریوم (12). باربیتوراتها را به صورت قرصهای خواب آور تجویز می کنند که حالت سستی و خواب آلودگی در فرد ایجاد می کنند، نه آنکه موجب خواب طبیعی می شوند.گرچه ساختار شیمیایی قرصهای خواب آور و الکل با هم تفاوت دارند، اما تأثیرشان تقریباً یکسان است. کسی که آنها را به طور مرتب به کار می برد نسبت به آنها وابستگی روانی پیدا می کند، یعنی معتاد می شود. زنان حامله ای که دارای چنین اعتیادهایی هستند فرزندان نوزاد آنها نیز به همین اعتیاد گرفتار می شوند.
مُسکنها محرک خوابند، اما عوامل دردزا را از بین نمی برند. دردزداها داروهای مخدری، مانند مورفین و هروئین هستند که درد را دفع می کنند، محرک خوابند و رؤیاهای عجیب و غریب به وجود می آورند، اسهال و سرفه را نیز درمان می کنند. در واقع مواد مخدر به سرعت تأثیر می کنند، زیرا تنش زدا هستند، حساسیت حواس را کاهش می دهند و مانع بروز غم و اندوه و ناراحتیهای روانی می شوند. جلو تکانشهای عصبی را می گیرند، به طوری که فرد معتاد احساس گرسنگی نمی کند. قدرت اعتیاد و وابستگی او بالا می رود.
محرکها
داروهایی که زیر عنوان محرکها طبقه بندی شده اند فعالیت دستگاه اعصاب مرکزی را افزایش می دهند و به بالا رفتن میزان برانگیختگی، تیزهوشی، خلق و خو و شادی افراد یاری می دهند و با خستگی و خواب آلودگی مبارزه می کنند. اما هرچه میزان مصرف آنها بیشتر بشود، اضطراب، تحریک پذیری، لرزش و تشنج و احتمال مرگ و میر مصرف کنندگان نیز بیشتر می شود. آمفتامینها از داروهای محرک به شمار می آیند. کافئین محرکی است که به طور معمول در قهوه و نوشابه های غیر الکلی وجود دارد. کوکائین هم که یک داروی شبیه آمفتامین است نیز یک محرک رفتاری است. کوکائین حس شادمانی و رهایی از خستگی را با نیم ساعت موجب می شود. مسمومیت کوکائین همانند اختلالهای روانی است که روان پریشی یا جنون پدید می آورد و سراسیمگی و شتابزدگی از ویژگیهای مهم آن است.داروهای کاهش دهنده و محرک آنهایی هستند که در درمانهای پزشکی به کار می روند. به این جهت، تغییر هشیاری اثر جانبی داروهای کاهش دهنده و محرکی است که در درمانهای پزشکی از زیاده روی در مصرف داروها حاصل می شود.
توهم زاها
این دسته از داروها آنهایی هستند که در ادراک اختلال به وجود می آورند، کارکرد مغز را تغییر می دهند و فعالیتهای روانی و رفتاری را دگرگون می سازند. این داروها را به سبب آنکه هدف اصلی آنها تغییر هشیاری است داروهای روان گردان (13) نامیده اند. LSD (14) که ماده ای در چاودار است یکی از نیرومندترین داروهای توهم زاست و فعالیتش کاستن از سروتونین (15) موجود در مغز است که در نتیجه اشیاء و اوضاع و احوال را در محیط دگرگون جلوه می دهد. داروهای عمده ی توهم زا مانند LSD فعالیت زیادی در دستگاه عصبی سمپاتیک و در دستگاه فعال ساز شبکه ای انجام می دهند.یکی دیگر از داروهای توهم زا ماری جوانا (16) یا حشیش است که در شاهدانه یافت می شود. ماده THC (17) در آن بسیار فعال و توهم زاست. ماری جوانا بیشتر در مهمانیهای خصوصی برای نشاط و سرزندگی مصرف می شود. مصرف آن در سطح پایین موجب شنگولی، ملنگی و سرخوشی است، اما به مقدار زیاد افراد را بسیار پرتحرک، پر سر و صدا، پرخاشجو و آشفته حال می سازد. اثرات بدنی THC موجب ضربان شدید قلبی و سرخ شدن چشمها می شود، به حافظه ی کوتاه مدت، توجه و مشارکت و همکاری معتادان با مردم و جامعه صدمه می زند. پژوهشهای پزشکی نشان داده اند که مصرف بلند مدت ماری جوانا میزان هورمون جنسی مردان را کاهش می دهد و برخلاف الکل که سریع از بدن دفع می شود اثر THC روزها در بدن باقی می ماند.
یکی دیگر از داروهای توهم زا فنسیکلیدین (18) یا «گرد ملکوتی» است که به عنوان آرام کننده ی جانوران نیز به کار می رود و یک داروی بیهوشی با ویژگیهای توهم زا در انسان است. تأثیر آن در رفتار افراد متغیر و غیر قابل پیش بینی است. یک مقدار معین از آن در افراد مختلف و در یک فرد مشخص در زمانهای متفاوت می تواند تجربه های لذت و خوشی و یا رفتارهای نابهنجار و لجام گسیخته ای را به وجود آورد. کسی که دستخوش PCP است در یک سرخوشی وجد آمیز آشفته، در حال هذیان و پرخاشگری شدید در برابر دیگران می ایستد؛ بیشتر گرفتار توهمهای نامعقول، بی حسی نسبت به درد، در ناهماهنگی ماهیچه ای، بی خبر و منفک از جریانهای محیطی و اختلال در جهت یابی به سر می برد، آن چنان که نمی تواند بالا و پایین را تشخیص دهد. کسانی که PCP مصرف می کنند، همواره رفتارهای ناشایست از خود نشان می دهند، چنانکه گاهی با تن پوش بسیار زننده و نامناسب و حتی گاهی لخت در پارک یا در خیابان ظاهر می شوند. اینان خوب و بد سرشان نمی شود، به آسانی به کشتن دیگران و حتی خودکشی اقدام می کنند.
داروهای روان پزشکی
امروزه وقتی عدم توازن عصبی - شیمیایی اختلالهایی در هشیاری بهنجار به نام بیماریهای روان پزشکی پدید می آورد، داروهای مختلفی وجود دارند که در بهبود هشیاری فرد مؤثرند. برای مثال، داروهای روان پزشکی در درمان روان پریشی (19) یا اسکیزوفرنی کار سازند و می توانند حالتهای هذیانی و توهم زا و دیگر آثار روانی این بیماری را درمان کنند. داروی لیتوم (20) غالباً در درمان اختلالهای شیدایی - افسردگی (21) (دوقطبی) به کار می رود.در پایان باید توجه داشت که ادراک حالتهای هشیاری در انسان ادراک و شناخت کارکرد دستگاه عصبی اوست. اگر بخواهیم حالتهای هشیاری از راه به کار بردن داروها درمان شوند، این امر متضمن آن است که کارکرد دستگاه عصبی را تغییر دهیم و اگر دستگاه مرکزی عصبی صدمه ببیند و تغییر کند خود به خود اصلاح و درمان نخواهد شد.
پی نوشت ها :
1. depressants
2. stimulants
3. hallucinogens
4. psychiatric drugs
5. sedatives
6. analgesics
7. barbiturates
8. phenobarbital
9. nembutal
10. seconal
11. valium
12. librium
13. psychedelic drugs
14. lysergic acid diethylamide
15. serotonin
16. marijuana
17. Tetrahydrocannabinol
18. phencyclidine = PCP
19. schizophrenia
20. Lithium
21. manic - depressive (bipolar)
پارسا، محمد؛ (1382)، بنیادهای روان شناسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ دوم