نویسنده: دکتر سیّد ابوالقاسم حسینی
از دیدگاه اسلام، چنان چه انسان ها به طور فردی و اجتماعی موازین الهی را در زندگی خود رعایت کنند، شخصیت و زندگی آن ها براساس این موازین رنگ آمیزی می شود و عملاً در راه رشد قدم گذاشته اند. میزان سلامت فکر و رشد انسان ها بستگی کامل به میزان تلاش آن ها در فراگیری، پذیرش و کاربرد دستورات الهی دارد. هر انگیزه و اعتقاد دیگر به جز انگیزه ها و اعتقادات الهی، باید «فرهنگ غیر توحیدی و یا به عبارت بهتر، «فرهنگ ضد توحیدی» خوانده شود. تمام فرهنگ های غیر توحیدی، عملاً انسان ها را به سمت سقوط و اختلال روانی حرکت می دهند. با این برداشت، بین سبک و روش زندگی و رشد، یک ارتباط حیاتی وجود دارد. و در جواب این سؤال که آیا روش زندگی استاندارد وجود دارد یا خیر؟ باید گفت که طبق ضوابط قرآن مجید، انسان در انتخاب روش زندگی خود آزاد است و دین الهی او را به پذیرش ضوابط خود مجبور نمی کند، ولی اگر خواهان دست یابی به «رشد» حقیقی و سعادت ابدی است، فراگیری، پذیرش و کاربرد آموزش های دین الهی الزامی است. بنابراین می توان آموزش های دین الهی را به عنوان «روش زندگی استاندارد» مطرح کرد که انسان ها باید به طور اختیاری آن را انتخاب کنند. با توجه به حیاتی بودن این موضوع، لازم است همه ی ما وقت و انرژی بیش تری در این راه صرف کنیم.
عدم جوابگویی معیارهای فرهنگ مادی، برای دست یابی به آرامش و زندگی بهتر، حتی در کشورهای به اصطلاح پیشرفته، لزوم تغییرات بنیادی در این نظام ها را توسط جامعه شناسان و روان شناسان مطرح می کند. در این مورد، اریک فروم گسترش ماشینی شدن را عامل از خود بیگانگی می داند و اعتقاد دارد، «سیستم ماشینی» موجب از بین رفتن خلوت زندگی انسان شده است. به رغم تثبیت ظاهری این وضع، اشتیاق انسان به یک زندگی لذت بخش و پرمعنا که به نیازهای چندین هزار ساله ی او پاسخ گوید، غیر قابل انکار است. فروم با تأکید فراوان بیان می کند که چنین تمایلی، این روزها به شدت احساس می شود، زیرا بخش مرفه جامعه که تمام لذت های مادی را چشیده اند، دریافته اند که بهشت مصرف، شادمانی موعود را نیاورده است (البته فقرا فرصت دریافت این احساس را نداشته اند، جز آن که دیده اند چگونه کسانی که همه چیز دارند، از شادمانی بی بهره اند). او چنین ادامه می دهد: «آرمان ها و مفاهیم، میزان زیادی از جذابیت خود را گم کرده اند و کلیشه های قدیمی «راست» و «چپ» یا «کاپیتالیزم» و «کمونیزم» معانی خود را از دست داده اند. مردم در جست و جوی راه تازه ای هستند؛ به فلسفه ی تازه ای نیازمندند که به اولویت های زندگی، اعم از روحی و مادی توجه داشته باشد».
اریک فروم اعتقاد دارد هم اکنون نهضت جدیدی در حال سربلند کردن است که خواهان تغییرات عمیق اقتصادی، اجتماعی و تغییر در راه و رسم زندگی مادی و روحی به طور هم زمان است.
به نظر می رسد این نهضت جدید، همان نهضت فرهنگ الهی است که طی قرون متمادی زمینه ی پیاده شدن کامل آن در جوامع بشری فراهم شده است، و به خواست خدا، پس از دوره ی انتظار بسیار دردناک و طولانی، اینک به عنوان تنها راه رشد و درمان مشکلات فردی و اجتماعی جوامع بشری در مقیاس وسیعی وارد عمل شده است و بر تمام جهان، حاکمیت خواهد یافت. در قرآن مجید آمده است که هدف آن «دست یابی به رشد» است. علامه طباطبایی منظور از «دست یابی به رشد» را «دست یابی به واقع گرایی در همه ی جنبه های مربوط به جهان» ذکر می کند. در نتیجه می توان گفت تمام ادیان الهی از جمله اسلام در شکل تغییر نیافته ی خود، انسان را به واقع گرایی دعوت می کنند. شاید بتوان گفت، علت روی آوردن روزافزون انسان ها به ادیان الهی در عصر کنونی و تمام ادوار تاریخ، همین واقع گرایی است که به طور صریحی انسان را در مورد خدا، خود، دیگران و آینده ی بشر هدایت می کند، و البته واقع گرایی خود یک استاندارد است.
منبع مقاله: حسینی، سیّد ابوالقاسم؛ (1387) سبک و روش زندگی استاندارد و نقش آن در تأمین سلامت بدنی، روانی، اجتماعی و معنوی انسان، تهران: نشر قطره
/م