ترجمه و تألیف: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
ترجمه و ناتوانی جسمی چیست؟ انواع مختلف ناتوانی ها کدام هستند؟ چگونه بر زندگی ما تأثیر می گذارند؟ در مقاله ی زیر به این سؤالات پاسخ می دهیم.
در اکثر موارد، این افراد معلول هستند که قوی ترین میل به موفقیت را در برابر تمام مشکلات از خود نشان می دهند و در هر روز از زندگی خود برای به چالش کشیدن سرنوشت شهامت اخلاقی بی بدیلی را به نمایش می گذارند. چنین افرادی باید الهام بخش همه ی مردم باشند چرا که علی رغم تمام مشکلات می ایستند و با زندگی رو به رو می شوند و میدان را خالی نمی کنند! بیایید، درباره ی انواع مختلف ناتوانی های جسمی و شیوه های تأثیر گذاری آنها بر بدن انسان اطلاعاتی را به دست آوریم.
انواع ناتوانی های جسمی
به طور کلی، ناتوانی های جسمی به دو دسته تقسیم می شوند – ناتوانی های اسکلتی و ناتوانی های عصبی - عضلانی. ناتوانی ها و اختلالات سیستم اسکلتی بر استخوان های ما تأثیر می گذارند و آنها را تضعیف می کنند و باعث تحلیل تدریجی آنها می شوند. بیشتر اوقات، ناتوانی های اسکلتی ممکن است به علت نقایص مادر زادی یا رشد باشند که در صد بالایی از معلولیت ها را در کودکان شامل می شوند. اختلالات اسکلتی مانند شکستگی، آرتروز، حالت نا درست بدن و تغییر شکل ساختار اسکلتی در حوزه ی ناتوانی های اسکلتی قرار می گیرند.ناتوانی های عصبی – عضلانی آن دسته از ناتوانی ها هستند که بر سیستم عصبی و عضلانی تأثیر می گذارند، و باعث اختلال در هماهنگی دست و پا، ضعف عضلانی، از دست دادن کنترل بر ماهیچه ها و محدودیت فعالیت و غیره می شوند. از دست دادن عمل کرد و کنترل عضلانی می تواند منجر به اسپاسم و تیک های غیر ارادی عضلات گردد. یک نمونه ی رایج از این اختلالات صرع و حملات صرع می باشد. ناتوانی های اسکلتی از جمله تغییر شکل ها و نقایص مادر زادی و رشد جلوی انجام فعالیت های روزانه ی فرد را به صورت مستقل می گیرند . بیایید برای آگاهی از دامنه ی این اصطلاح بر فهرست جامع ناتوانی های جسمی نگاهی داشته باشیم.
فهرست ناتوانی های جسمی
ناتوانی ها می توانند در هر یک از پنج گروه زیر قرار گیرند – بینایی، شنوایی، حرکتی، بیماری های مزمن، ضربه یا آسیب به سر. حال بر تمام ناتوانی های تحت پوشش هر یک از این مجموعه ها نگاهی می اندازیم.ناتوانی های مربوط به بینایی
• نا بینایی• آب مروارید
• کور رنگی
• تاری دید
• شب کوری
ناتوانی های مربوط به شنوایی
• نا شنوایی یا کاهش شنوایی (کامل یا جزئی)• وز وز گوش
• بیماری منییر (به انگلیسی: Meniere syndrome) شایع ترین علت سر گیجه ی واقعی می باشد که در فرم کلاسیک خود با حملات سر گیجه ی تکرار شونده، وز وز گوش و کاهش شنوایی حسی - عصبی و احساس پُری و افزایش فشار در گوش تظاهر می یابد. این بیماری، بیماری گوش داخلی است که در آن افزایش فشار مایع آندو لنف را داریم. بیشترین شیوع در ۴۰ تا ۶۰ سالگی است. حملات سر گیجه حداقل بیست دقیقه طول می کشند و اغلب با تهوع و استفراغ توأم است. بیمار، نیستاگموسِ عرضی یا عرضی- چرخشی دارد.
ناتوانی های حرکتی
• استئو آرتریت• آرتریت روماتوئید
• دیستروفی عضلانی
• اِم اِس
• فلج (کامل یا جزئی)
• فلج مغزی
• سکته ی مغزی
• بیماری پارکینسون
چالش های زندگی با معلولیت
افرادی که در گروه های فوق الذکر قرار دارند اغلب با برخی یا تمام مشکلات و موضوعات زیر رو به رو هستند:• هماهنگی: یک سیستم عصبی – عضلانی ضعیف یا بیمار به سختی می تواند بر تمام اعمال بدن به نحو مطلوب کنترل و هماهنگی داشته باشد. و این به از دست دادن تعادل، عدم توانایی از شرکت در کارهایی که به وسیله ی دست و چشم انجام می گیرند و از دست دادن مهارت های حرکتی مناسب منجر می شود.
• فلج: این اتفاق زمانی می افتد که عضلات خاص به صورت کامل یا جزئی توانایی عمل کرد خود را از دست می دهند. فلج در مورد اختلالات عصبی و بیماری های تحلیل برنده ی عصبی شایع است.
• محدودیت فعالیت: با توجه به فقدان هماهنگی و عمل کردهای عضلانی مناسب، دامنه ی فعالیت های یک فرد معلول جسمی به طور چشم گیری کاهش می یابد.
• زندگی اجتماعی محدود یا تحت کنترل: به علت مسائل فوق، زندگی اجتماعی و تعاملات بین فردی یک شخص معلول محدود می گردد. چنین فردی برای تضمین امنیت خویش نیاز به کنترل منظم و دقیق دارد. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به صرع ممکن است بتواند تمام کارهای خود را به تنهایی و بدون کمک دیگران انجام دهد ولی در صورت حمله ی صرع، چنین فردی درمانده می شود و برای جلو گیری از هر گونه تلفاتی باید بلا فاصله مورد مراقبت قرار گیرد.
این مقاله نگاهی گذرا بر معلولیت از نظر ماهیت فیزیکی و دسته بندی آنها داشت. وقتی به این قبیل افراد دارای مشکلات جسمی نگاه می کنیم و اراده ی آنها را برای زندگی مانند هر فرد عادی می بینم، در برابر شجاعتی که آنها برای رو به رو شدن با زندگی علی رغم تمام مشکلات آن نشان می دهند احساس حقارت می کنیم. ای کاش همه ی ما می توانستیم همان نگرش را نسبت به زندگی و رنج های آن داشته باشیم!