بررسی اوضاع سیاسی ـ اقتصادی کیش (قرون چهارم تا هشتم هجری)

جزیره کیش به عنوان یکی از مهمترین جزایر خلیج فارس دارای تاریخ چند هزار ساله می باشدکه در طول دوران حکومت های مختلف چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام از لحاظ سیاسی و اقتصادی اهمیت فوق العاده ای برخوردار...
سه‌شنبه، 10 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بررسی اوضاع سیاسی ـ اقتصادی کیش (قرون چهارم تا هشتم هجری)
بررسی اوضاع سیاسی ـ اقتصادی کیش (قرون چهارم تا هشتم هجری)

 

نویسندگان:
علی جعفری(1)
امیر صالحی(2)
منبع:راسخون




 

چکیده

جزیره کیش به عنوان یکی از مهمترین جزایر خلیج فارس دارای تاریخ چند هزار ساله می باشدکه در طول دوران حکومت های مختلف چه پیش از اسلام و چه بعد از اسلام از لحاظ سیاسی و اقتصادی اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است، زیرا در منطقه ای استراتژیک قرارگرفته است.
در دوران پس از اسلام کیش اعتبار و رونق خویش را همچنان حفظ کرده و پس از روی کار آمدن حکومت آل بویه، کیش درسیطره ایرانیان قرار گرفت و دوران عظمت وشکوفایی خود را از قرن چهارم هجری، پس از وقوع زلزله در سیراف آغاز نمود. از شواهد و قراین چنین پیداست که از عصر آل بویه به بعد جزیره کیش تاچندین قرن در اوج شکوفایی، رونق و مرکز بازرگانی خلیج فارس بوده است. به ویژه در دوره سلاجقه و ایلخانی،کیش به بزرگترین مرکز تجاری خلیج فارس تبدیل گردید. جزیره کیش به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص خود قابلیت حمل وجابجایی کالاهای گوناگون به سایر نقاط جهان و نیزتوسعه اقتصادی ایران را داشته است، وهمواره مورد توجه حکام و دولت های محلی قرار می گرفته است. در دوران طلایی کیش مورخینی نظیر قزوینی، فضل الله بن عبدالله شیرازی، ابن بطوطه و حمدالله مستوفی از کیش دیدن کرده اند و همگی از عظمت، آبادانی و زیبایی کیش سخن گفته اند.
هدف از پژوهش حاضر آن است تا به بررسی تاریخ سیاسی ـ اقتصادی کیش از قرن چهارم تا قرن هشتم هجری پرداخته شود. ضمنا روش تحقیق در این پژوهش تحلیل داده های تاریخی با استفاده از منابع کتابخانه ای می باشد.
کلیدواژگان: کیش، خلیج فارس، اسلام، سلجوقیان، ایلخانیان

مقدمه

خلیج فارس از زمان های بسیار دور به جهت دارا بودن شرایط و موقعیت جغرافیایی ویژه و قرار گرفتن بر مسیر های آبی و زمینی به لحاظ سیاسی، نظامی، اقتصادی اهمیت شایان توجه ای برای ایران داشته و در همه دوره های تاریخی گذشته این سرزمین عامل حیاتی و منبع ثروت بوده و بیشتر به خاطر این ویژه گی ها اهمیت درخور توجه یافته است. قدیمی ترین جوامع بشری در کناره های آن سکنی گزیده و یا به فکر تسلط بر آن بوده اند. نفوذ ایرانیان در خلیج فارس و جزایر آن در دوران باستان کاملاً مشهود و روشن است. پس از فروپاشی ساسانیان، گرچه منطقه خلیج فارس مدت زمانی در قلمرو حکومت خلفا قرار گرفت؛ لیکن عملاً نفوذ ایرانیان بر خلیج فارس ادامه داشته و بازرگانان و دریانوردان ایرانی کنترل بنادر و جزایر خلیج فارس را دردست داشتند. پس از استقرار دولت آل بویه و تسلط معزالدوله در بغداد، توجه ایرانیان به جزایر مهم خلیج فارس بیش از بیش افزایش یافت و در نتیجه آمد و شد دریانوردان و بازرگانان اطراف و اکناف به داخل خلیج فارس به تدریج مراکز بازرگانی مهمی در آنجا ایجاد گردید. یکی از مهمترین جزایر خلیج فارس که از دوره آل بویه (4 ه.ق)به بعد مورد توجه حکام و بازرگانان قرار گرفته جزیره قیس (کیش) می باشد. این پژوهش در ادامه به بررسی وضعیت سیاسی و اقتصادی کیش از قرن چهارم تا قرن هشتم می پردازد.

موقعیت کیش قبل از قرن چهارم هجری

در میان جزایر خلیج فارس، جزیره کیش همواره به دلیل موقعیت ویژه و استراتژیکی که دارا می باشد ازمهمترین جزایر به شمار می آید.جزیره کیش با وسعت 475 /90 کیلو متر مربع مساحت در 20 کیلومتری کرانه جنوبی ایران و در حدود 300 کیلومتری غرب بندرعباس بین 26 درجه و 33 دقیقه و 15 ثانیه عرض شمالی و 54 درجه و 1 دقیقه و 30 ثانیه طول شرقی نسبت به نصف النهار شرقی قرار دارد (جعفری، 1363: 12). طول این جزیره 15 کیلومتر در محور شرقی و غربی و پهنای آن 7 کیلومتر در محور شمالی و جنوبی و تقریباً بیضی شکل می باشد. از شمال به سرزمین پیوسته ایران، از شرق به تنگه هرمز، از جنوب به کشور امارات متحده عربی و از غرب به کشور های بحرین و عربستان منتهی می شود (افشار سیستانی، 1370: 43). از تاریخ کیش در دوران پیش از اسلام اطلاعات چندان دقیقی در دست نیست. تنهاکسی که اطلاعات مستدل و دقیقی از جزیره کیش در دوران باستان به دست می دهند نیارخوس (نئارک) دریا سالار یونانی می باشد که در بین سال های 5 – 324 ق. م در زمان اسکندر مقدونی از جزیره کیش دیدن کرده است وی در وصف این جزیره می نویسد «مردم خارجی در آنجا رفت و آمد داشتند و در آن بوستان و نخلستان های فراوانی وجود دارد که بر اساس نوشته های نیارخوس می توان به رونق تجارت و بازرگانی در این جزیره پی برد (مستوفی، 54:1335 /الف). در دوران باستان کیش جزء مناطق تحت نفوذ ایران بوده که در دوره هخامنشی این جزیره از مراکز عمده صید مروارید به شمار می رفت و آن را به نام بندر تجاری مروارید بین بین النهرین و هندوستان می دانستند و بازرگانان بزرگ دنیا به این جزیره رفت وآمد داشتند (افشار سیستانی، 1370: 145)
پس از انقراض سلسله ساسانی اعراب به تدریج بر جزایر خلیج فارس از جمله جزیره کیش مسلط شده و رسماً در زمان خلافت عمر در سال 23 هـ. ق جزیره کیش و سایر شهرها و ولایت های کرانه شمالی خلیج فارس به تصرف اعراب درآمد. سپس در دوره امویان، عباسیان وحکومت های نیمه مستقل ایرانی نظیرصفاریان، آل بویه، خوارزمشاهیان، جزیره کیش به عنوان یکی ازمناطق مهم بازرگانی، تجاری و اقتصادی مهم به شمار می آمد. در قرون اولیه اسلامی این جزیره از مراکز مهم دریایی و بین المللی بسیار آباد و پر جمعیت بوده و شمار زیادی از بازرگانان ایرانی وعرب در آن می زیستند و برای خود سرای و دارالتجاره برپا کرده بودند کالاهایی که از چین و هندوستان می آمد به کیش انتقال می یافت و در انبارهای آنجا به امانت سپرده می شد تا با کشتی های کوچکتر و زورق ها به دیگر کرانه های خلیج فارس حمل می شد. همچنین کالاهایی که از ممالک و مناطق پراکنده کشور برای ارسال به خارج می رسید در جزیره کیش انباشته می شد تا برای کشتی های اقیانوس نورد بار شود و به مناطق دوردست ارسال گردد. (معتضد، 1369: 3-172). ابن خرداذبه عنوان یکی از برجسته ترین جغرافی دانان مسلمان قرن سوم هجری، درباره اوضاع اقتصادی جزیره کیش چنین می نویسد «در اين جزيره نخلستان ها و اراضي مزروع و گله هاي مواشي يافت مي شود و مغاص مرواريدي هم در آنجا هست زيرا مردم آن به مرواريد خليج توجه دارند و اهميت مي گذارند» (ابن خرداذبه،1368: 80). از نوشته های ابن خرداذبه براحتی می توان دریافت که کیش در قرن سوم هجری آباد، حاصلخیز، مسکونی، صیدگاه مروارید و از رونق تجاری خاصی برخورداربوده است.

کیش دردوره آل بویه و سلاجقه

پس از آن که آل بویه به قدرت رسیدند توجه خاصی به حوزه خلیج فارس و جزایر آن مبذول داشتند و از آن پس جزیره کیش توسط حکام ایرانی اداره می شد. در دوره آل بویه سیراف واسطه عمده بازرگانی بین ایران و نواحی مختلف آسیای جنوب شرقی، شهرهای اطراف خلیج فارس، دریای سرخ و آفریقای شرقی بود. به گفته مقدسی در سده سوم و چهارم هـ.ق سیراف رقیب اقتصادی بصره و گذرگاه چین و انبار فارس و خراسان بود (مقدسی،1361: 426). به هرحال سیراف همچنان راه ترقی و پیشرفت خود را تا اواخر عصر آل بویه ادامه داد. پس از آن که در سال 367 هـ. ق زلزله شدیدی در سیراف رخ داد از اهمیت تجاری این بندر کاملاً کاسته شد (همان جا). در نتیجه مهاجرت اشراف و تجار سیرافی به کیش وهمچنین عوامل سیاسی و اقتصادی مساعد، موقع ویژه جغرافیایی، عوامل استثنایی طبیعی از جمله هوای مساعد و فراوانی آب، وفور مراتع و نخلستان ها، محیط مساعدی برای ترفی و پیشرفت کیش را فراهم گردانیده بودند.
پس از آنکه آل بویه توسط سلاجقه کرمان از بین رفتند سلاجقه ترک نژاد همانند حکومت های قبلی به خلیج فارس علی الخصوص جزیره کیش که در این زمان از جایگاه خاصی برخوردار بود توجه خاصی کردند. در این دوره ملک قاورد و پسرش تورانشاه سلجوقی تلاش فراوانی نمودند تا کیش به عنوان بندرگاه و مرکز بازرگانی خلیج فارس شناخته شود (افشار سیستانی، 1370: 163). در دوره سلاجقه کرمان امرای بنی قیصر بر جزیره کیش حکمرانی می کردند، ملوک بنی قیصر نخست در بندر سیراف به کارهای بازرگانی می پرداختند که پس از رونق افتادن بندر سیراف به جزیره کیش مهاجرت نموده و آنجا را به بندر تجارتی مهم خلیج فارس تبدیل نمودند (اقبال، 1328: 32). به هر حال سال ها کیش تحت نفوذ خاندان بنی قیصر بود به تدریج قدرت ایشان افزایش یافت و همواره در صدد بودند که قسمتی از سواحل شمال خلیج فارس را ضمیمه قلمرو خود کنند سرانجام در سال 543 هـ.ق اتابک سنقوربن مودود، نواحی ساحلی خلیج فارس را به آنان واگذار کردند (بختیاری،1357: 52). امرای بنی قیصر با تابعیت و پرداختن خراج به حکومت سلاجقه کرمان و اتابکان فارس فرمانداران جزایر خلیج فارس و قسمت دریا محسوب می شدند. بدین ترتیب امرای کیش با حاکمیت بر مناطق غربی خلیج فارس و جزایر و بنادر آن به اوج ثروت و قدرت اقتصادی رسیدند (اقبال،132:1328). در زمان، فرمانروایی امرای بنی قیصر، جزیره کیش از مراکز عمده در تجارت دریایی ایران در دوره سلاجقه و ایلخانی بود. دراین دوره وجود آب آشامیدنی، موقعیت مناسب جغرافیایی برای بارگیری و باراندازی کالا، امکان کشت نامحدود چون کاشت نخلیات، مرکبات، غلات و صیفی، صید مروارید و تجارت پر سود آن (ابن بطوطه،1370: 7-306/1). تجمع گسترده دریانوردان و بازرگانان، پهلو گرفتن کشتی های بسیار از سرزمین های دوردست عرب، اقیانوس هند، چین، آسیای شرقی و افریقای شرقی، (ستوده،1346: 95/2). رونق ماهیگیری و صادرات آبزیان به مناطق مختلف، توسعه شهرسازی و معماری با ساختمانی چند طبقه، بازارهای بزرگ با دکان های بسیار (لسترنج،1364: 277). مجموعه این عوامل سبب شد تا جزیره کیش در زمان ملوک بنی قیصر به مهمترین مرکز اقتصادی و بازرگانی در خلیج فارس مبدل گردد.
پس از چندی امرای بنی قیصر تحت تابعیت اتابکان فارس درآمدند و خراج جزایر خلیج فارس را به شیراز می فرستادند. روابط میان اتابکان فارس و و ملوک بنی قیصر تا چندین سال دوستانه بود تا اینکه با شروع حکومت ملک سلطان بن قوام الدین بن ملک تاج الدین بن ملکشاه بن ملک ملک جمشید از امرای بنی قیصر این حکومت محلی رو به ضعف نهاد و وی برخلاف اسلافش علیه اتابکان فارس سرکشی نمود و خراج مربوطه را نمی پرداخت سرانجام در سال 626 هـ.ق به فرمان اتابک ابوبکر سلغری پس از لشکرکشی سیف الدین ابو نصر هرمزی، دوران حکومت ملک سلطان و بنی قیصر پایان پذیرفت (بختیاری،1357: 52). چنانکه حسینی فسائی در این مورد می نویسد «روز جمادي دويم سال 626 هـ . وارد جزيره شده، دست تطاول گشوده، ياي مردم را فشرده، اهلش را کشته و اموالش را به غارت بردند و ملک السلطان را به قتل آوردند و آفتاب بني قيصر مختفي و شعله اقبالشان منتفي» (حسینی فسائی،1382: 261/1). در سال 628 هـ.ق پس از دو سال به سبب آنکه سیف الدین عهد و پیمانش را با اتابک ابوبکر سلغری شکست، اتابک فارس با کمک صلاح الدین محمود لر، به کیش لشکرکشی و با کشتن سیف الدین جزیره کیش به تصرف اتابک ابوبکر در آمد. از آن پس به عنوان دولتخانه به طور مستقیم زیر نظر اتابکان فارس اداره می شد (آیتی،1372: 105)
کیش درسده ششم هجری مهمترین شهری بو دکه با افریقای شرقی روابط تجاری داشته به علاوه این جزیره، از مراکز صدور کالا و ارتباط بین ایران و چین و عربستان و دیگر مناطق بود. کیش در عصر اتابکان فارس با گسترش شیراز در زمان این حکومت محلی، عطر و پرورش ابریشم در فارس برای بازرگانان کیش درآمد فراوانی داشت. عاج و طلا و ساج آفریقایی پوست و عنبر از سواحل سومالی در بازارهای کیش با مروارید، قماش، خرما، ماهی خشک خلیج فارس معامله می شد. (بختیاری، 1357: 7-56). فضل الله شیرازی می گویند «بازرگانان از هند، سند، چين، ترکستان، مصر، شام، قيروان، به کيش وارد مي شوند و کالاهاي خود را در اين جزيره عرضه مي کندم» (فضل الله شیرازی، 1338: 100). مصلح الدین سعدی شیرازی که خود در زمان اتابکان فارس می زیست در سال 605 هـ.ق در بازگشت از سفر حج به جای راه خشکی راه دریار را برگزید و در مسیر خود چندی در جزیره کیش اقامت گزید. وی در باب سوم گلستان حکایت هایی در مورد این جزیره می آورد که از طریق آنها می توان به عظمت،رونق و شکوفایی جزیره کیش در قرن هفتم پی برد (سعدی شیرازی، 1319: 2-141)

وضعیت سیاسی- اقتصادی کیش در دوره ایلخانیان

در هنگام حملات ویرانگرانه مغولان در قرن هفتم هجری، به سبب سیاست دور اندیشانه اتابکان فارس و حکومت های محلی و بومی در سرحدات خلیج فارس، به زیر ساخت های عمده اقتصادی و تجاری مناطق مهم خلیج فارس نظیر جزیره کیش آسیبی وارد نشد. اتابکان با پرداخت مالیات و عوارض و همچنین با اتخاذ سیاست تسلیم و سازش، به حیات خود ادامه داده و جلو تهاجم مغولان به کناره ها و بنادر و جزایر جنوبی ایران را گرفتند. مغولان به سبب نداشتن فقدان توانمندی دریایی و ناسازگاری با شرایط گرم و مرطوب سواحل جنوب ایران، از سکونت دایم در این مناطق ناتوان بوده و به استفاده از امیران محلی برای اداره آن نواحی نیازمند شدند. در حقیت ایلخانان هرگز نتوانستند به صورت مستقیم بر سواحل، جزایر و بنادر خلیج فارس و دریای عمان استیلا یابند (اشپولر،1376: 153).
اتابکان فارس با دادن مالیات به سلاطین ایلخانی نزدیک به یک قرن و نیم بر ولایت فارس و خلیج فارس فرمان راندند و به عنوان یکی از عوامل اثر گذار در تکاپوهای اقتصادی منطقه، جایگاهی ویژه داشتند. کیش در زمان ایلخانان و اتابکان فارس به یکی از پر رونق ترین مناطق تجاری خلیج فارس تبدیل شده و بیشتر تجار و بازگانان مهم از سراسر جهان از طریق راههای مختلف از این جزیره می گذشتند. همزمان با حکومت ایلخانی یک نوع جابجایی عمده در میزان اهمیت مراکز اقتصادی در میان بنادر و جزایر سواحل خلیج فارس روی داد بدین ترتیب عده ای از مراکز عمده تجاری چون قشم، سیراف، خارک، جنابه و عده ه ای دیگر جای خود را به تدریج به جزیره هرمز و کیش دادند (مستوفی، 1336: 137-130). علت این جابجایی را می توان به خاطر بلاهای طبیعی چون زلزله و انحراف مسیر های بازرگانی و کاهش جمعیت در نتیجه مهاجرت های دسته جمعی و اجباری دانست.
در این دوره بازرگانان خطه فارس، به جای رفتن به مناطق دیگر به جزیره کیش می رفتند، و معاملات تجاری خود را از طریق این جزیره انجام می دادند (مستوفی 1336: 164،144/ب). جزیره کیش دارای ابنیه و دروازه های بزرگ بوده و در این زمان هیچ جایی به صفا و قشنگی آن نیست و کشتی های عرب و ایران به قصد تجارت و معامله به این جزیره می آیند. زکریای قزوینی این جزیره را لنگر گاه کشتی هایی که میان ایران و هند در سفربودند دانسته و این جزیره را محل فعالیت تجار عربستان و ایران و مجمع کالاهای قیمتی ذکر می کند (زکریای قزوینی،1366: 53).
وصاف از واردات و صادرات کالاها و اجناس در کیش سخن می گوید و می نویسد «طوایف چین و ماچین و سوائع به صنایع هند و سند به سفاین بزرگ که آن را جنگ گویند به کیش وارد شده است. وصاف همچنین از صادرات اسب از کیش به بنادر دیگر خلیج فارس همچون قطیف و لحسا و بحرین و هرمز به هند و معبر سخن گفته است (فضل الله شیرازی،1338: 301). منابع دوره ایلخانی به حضور بازرگانان چینی در کیش و هرمز و یا دیگر جزایر خلیج فارس اشاره نکرده اند، فقط در بعضی از منابع به صورت گذرا به آن اشاره شده است. وصاف از حضور بازرگانان ملل مختلف به جزیره کیش مطالبی را ذکر می کند و در این مورد می نویسد «جزيره قيس (کيش) امروز يکي از جزاير بزرگ فارس است و بازرگانان هند و سند و چين و ترکستان و مصر و شام و قيروان به آنجا وارد مي شوند و کالاهاي خود را عرضه مي دارند» (آیتی،1372: 172-170). البته در این زمان میان تجار چینی و ایرانی مناسبات مستقیمی وجود ندارد و مبادلات این دو سرزمین به طور غیر مستقیم در مجمع الجزایر (مالابار) یا بنادر شرقی و جنوبی هند انجام گرفته است.
تبریز و سلطانیه، پایتخت ایلخانان، در این دوران مبدأ و مقصد بسیاری از کاروان های تجاری از دورترین جاهای جهان بوده و از مسیر های مختلف با خلیج فارس و دریای عمان ارتباط داشتند. هر ساله بویژه در تابستان کاروان هایی بزرگ با پیمودن بیش از دویست و پنجاه و چهار فرسنگ راه در طول هفتاد روز از کیش و هرمز به این مناطق می رسیدند (آلفونس،1381: 106). در این زمان کالاهای گوناگونی چون پارچه های گرانبها، ادویه مالزی، مروارید و یاقوت سیلان و مالابار، الماس و زمرد هند و شال کشمیر، مروارید خلیج فارس و دریای عمان، اطلس و پارچه های زربفت شوشتر، موصل، یزد و کرمان، گلاب و عطریات شیراز و اصفهان و انواع کالاهای کمیاب و مشتری پسند هندوستان وچین را عرضه می کردند (کلاویخو،1366: 168).
ایلخانان از نیمه دوم سده سیزدهم میلادی به بازرگانان اروپایی، بویژه تجار ایتالیایی اجازه دادند از قلمرو ایلخانان گذرکرده و برای داد و ستد به هند و چین بروند. آنان از راه آسیای صغیر، ترابوزان، تبریز، کاشان، یزد و کرمان، به جزیره هرمز و کیش رسیده و از آنجا به هند،ماوراء هند و چین رهسپار می شدند (گروسه و دینکر، 1375: 113). ارتباط سرزمین های دور دست آفریقای شرقی، زنگبار و حبشه با خلیج فارس که ریشه در روزگاران کهن و پیشین داشت، در عصر ایلخانی نیز استمرار یافت (ابن اثیر، 1353: 65/22). بازرگانان ایرانی جزایر هرمز و کیش در شرق آفریقا تا سواحل موزاییک با تأسیس گروهای انسانی (کلنی) پایدار، ضمن آسان کردن داد و ستد میان آسیا و آفریقا مظهر بازرگانی ثروت و اقتدار اقتصادی بودند (محیط طباطبایی،1367: 169). چوب ساج (سندل) که در ساخت سقف خانه ها و بدنه کشتی از آن به فراوانی استفاده می شد، نمادی مشخص از حضور بازرگانان آفریقایی در سراسر نواحی جنوبی ایران بود.
در قرن ششم و هفتم هجری راه های مختلفی به جزیره کیش منتهی می شد نظیر شاهراه خراسان بزرگ که حلقه اتصال راه ابریشم و جاده پوست به نواحی ساحلی جنوبی ایران بود. این جاده طولانی و کهن ابتدا به بند تیز و سواحل دریای عمان متصل شده و سپس سرحدات دریای ایران در هرمز، قشم وکیش را در خلیج فارس در برگرفته و سرانجام با گذر از ولایات فارس به خوزستان و بنادر آن می رسید. بدین ترتیب خراسان، عراق و بغداد، سواحل و جزایر ایران، آسیای میانه و ماورای آن و چین و اروپا به یکدیگر متصل می شدند (باسورث، 1378: 149). همچنین راه های متعددی سواحل جنوب ایران را به ایالت فارس و شیراز متصل می ساخت بیشتر این راه ها از شیراز منشعب می گشت. شرقی ترین راه از شیراز آغاز و به سروستان، فسا و دارابگرد، خرگ و طارم رفته و در آنجا در جهت جنوب به شهر سور در همسایگی هرمز می رسید. راه دیگری به سوی جنوب و سیراف می رفت و یا در نتیجه این راه به سمت جنوب شرقی به جزیره کیش منتهی می شد (لسترنج، 1364: 319-317).
در دوره ایلخانی یکی از خاندانی که در سال 692 تا 725 هـ.. ق بر فارس و جزایر و بنادر خلیج فارس و دریای عما ن حاکمیت تجاری بی رقیب داشت خاندان طیبی بودند (وثوقی 1380:184). شیخ جمال الدین ابراهیم طیبی ملقب به ملک الاسلام در سال 698 هـ.. ق به مدت 4 سال در ازای مبلغ 700 هزار دینار به غازان خان بر مناطق خلیج فارس از جمله کیش حکمرانی نمود (آیتی،1372: 244). ملک الاسلام، جزیره کیش را مرکز فعالیت های خود قرار داد و تجارت محدوده گسترده ای از خلیج فارس تا سواحل چین و هند و مالابار را در اختیار گرفت (زرکوب شیرازی،بی تا:100-99). داد و ستد و صادرات مروارید و اسب های اصیل گرانبها،بخشی از این تکاپو بود. قسمتی از این مال الاجاره خاندان طیبی به دولت ایلخانی، از راه پرداخت مستقیم مروارید خلیج فارس صورت می گرفت (لمبتون،1372:4-363). هر ساله یک هزار و چهارصد رأس اسب به قیمت هر رأس دویست و بیست دینار زر سرخ به هندوستان و ماورای آن صادر می گردید (فضل الله شیرازی، 1338: 302). ملک شیخ عزالدین عبدالعزیز و ملک شمس الدین طیبی از دیگر تجار بزرگ خادان طیبی در عصر مغول بودند که در بازرگانی خلیج فارس نقش آفرینی کردند (فصیح خوافی،1339: 64). پس از چهار قرن که جزیره کیش به عنوان مرکز اصلی فعالیتهای تجاری بود. سرانجام در حدود سال 728 هـ. ق قطب الدین تهمتن (748- 718 هـ.) مشهورترین ملک هرموز، کیش را تصرف و از این پس جزیره کیش به کلی ضمیمه هرمز گردید (اقبال، 1328: 42).

کیش از دیدگاه مورخان،جغرافی دانان وسیاحان

در دورا نی که کیش طی قرون 6،8،7 هـجری عظمت و شکوفایی خود را سپری می کرد مورخان، سیاحان و جغرافی دانان برجسته و مشهوری از آن دیدن کرده اند که در ذیل به نظریات و گزارش های آن ها در مورد وضعیت سیاسی و اقتصادی جزیره کیش پرداخته شده است.

1- در نیمه دوم قرن ششم هجری یکی از بازرگانان و سیاحان خارجی به نام بنیامین تودلا در هنگامی که قصد مسافرت به هند و سیلان را داشته از جزیره کیش بازدید نموده و در شرح مشاهدات خود از اوضاع و احوال تجاری و جغرافیایی آن سخن گفته است. «اين جزيره بازار تجاري مهمي به شمار مي رود تجار هند و ساير جزاير و امتعه و اجناس خود را براي فروش به آنجا مي آوردند و سوداگران بين النهرين و يمن و ايران، انواع پارچه هاي ابريشمي و ارغواني و کتان و پنبه و شاهدانه و ماش و گندم و جو و ذرت و برنج به آنجا صادر مي کنند. درجزيره مذکور تقريباً پانصد نفر سکونت دارند»(ویلسون،1364: 114-112). برداشتی که می شود از گفته های این جهانگرد مزبور داشت این است که تقریبآً سیصد سال از وقوع زلزله و از رونق افتادن سیراف، جزیره کیش از رونق و بازرگانی چشمگیری برخوردار بوده است. با توجه به جمعیت کم جزیره کیش در قرن ششم هجری و هجوم آن همه تاجر و بازرگان به بازار کیش، ورود و خروج آن حجم سنگین از غلات و پارچه و دیگر کالاها بی تردید صرفاً برای احتیاج مردم جزیره نبوده است بلکه نشان دهنده این است که کیش مرکز تجاری بزرگی بوده است
2- یاقوت حموی صاحب دایره المعارف عظیم معجم البلدان که در نیمه اول قرن هفتم از جزیره کیش دیدن نموده تصاویر بسیار ارزشمندی از آن ترسیم نموده است. از نظر حموی، قیس (کیش) نام دو جایگاه است. جزیره قیس نام پسر عمیره و این همان است که آن را کیش می نامند. جزیره ای است در وسط دریا میان عمان و فارس و جایی خوش نظر و زیبا پر از بوستان ها و نخلستان ها است. که دشت فارس از آنجا دیده می شود و ملک عمان و فارس و آن نواحی در آنجاست و همه آن ناحیه ها را که لنگر گاه هند است بارها دیده ام. (حموی، 1347: 156). از مشاهدات یاقوت چنین بر می آید که در قرن هفتم جزیره کیش نه تنها لنگر گاه کشتی های تجاری بوده بلکه مرکز سیاسی و اداری ولایت عمان و تختگاه پادشاه بوده و به لحاظ موقعیت ویژه مکانی، اهمیت مواصلاتی ارتباطی و ژئو پولیتیکی، مرکز سیاسی، اداری به شمار رفته و تحت حاکمیت فارس بوده است.
3- همزمان با یاقوت حموی، جغرافیدان و مورخ بزرگ دیگری به نام جمال الدین ابوالفتح یعقوب دمشقی مشهور به ابن مجاور (1226-1224) به تفصیل از جزیره کیش سخن گفته است. ابن مجاور در کتاب المستبصر که در حدود سال 626 هـ. نوشته شده است می نویسد. «قيس (کيش) شهريست بزرگ و حصاري دو آن کشيده شده؛ بازرگانان انواع پارچه هاي ابريشمي و کتاني و حبوبات به اين جزيره وارد مي کند و در مقابل مرواريد خريداري مي نمايند. در اين جزيره نخلستان و خرماي فراوان وجود دارد خانه ها داراي چند طبقه است» (نوری زاده بوشهری،1325:111-112). تصرف جزیره کیش، شکوفایی اقتصادی و تسهیل امور تجاری پس از انتقال مرکز حکومت به جزیره جرون و به کارگیری قابلیت های مثبت آن در زمینه کشاورزی و توسعه شهری، و کشتی سازی گسترده سبب گردید تا جزیره هرمز با کنار گذاشتن دیگر رقیبان به مرکزی برای داد و ستد کا لا و تقاطعی برای بازرگانی تبدیل شود که از دورترین روی می آوردند (همان:100).
4- حمد الله مستوفی در کتاب نزهه القلوب در سال 741 هـ. ق نگاشته در آن دوبار از جزیره قیس (کیش) یاد می کند از مطالب کتابش می توان به نکاتی در مورد جزیره قیس اشاره نمود یکی اینکه جزیره کیش در قرن هشتم آباد و پرجمعیت بوده نکته دیگر اینکه حاکمیت ایران در تمام جزایر خلیج فارس می باشد که به صراحت مورد تأیید و تاکید مستوفی است همچنین حمدالله مستوفی در مورد جزیره قیس (کیش) می نویسد جزیره ایی که از حد سند تا عمان در بحر فارس است از حساب ملک فارس شمرده اند و بزرگترین آن به کثرت مردم و تحت جزایر بحرین و قیس است. حکام قیس در ایام سلف اکثر ولایات ایران به تخصیص تمام ملک فارس را از توابع قیس شمرده اند و قیس را دولتخانه خوانده اند. حقوق ایرانی آنجا هم اکنون بر دفاتر چهارصد و نود و یک هزار و سیصد دینار (491300) و جزایری که ذکر می رود (قیس، بحرین، ابرون، ابرکامان، خارک) همه از توابع دولتخانه قیس هستند (مستوفی، 1336: 64). حسینی فسائی، میرزا حسن، (1382)، فارسنامه ناصری، ج 1، به اهتمام منصور رستگار، تهران، امیرکبیر.
5- ابن بطوطه یکی از مشهورترین سیاحان قرن هشتم در سفر به جزایر و بنادر خلیج فارس از نزدیک ازجزیره کیش دیدن کرده اما اینکه به چه دلیلی این جزیره را با سیراف یکی گرفته هنوز مشخص نشده است. ابن بطوطه می نویسد «از خنج بال به جزيره قيس رفتيم که سيراف نيز ناميده مي شود. اين جزيره در ساحل بحر هند که متصل به درياي يمن و فارس مي باشد، قرار گرفته و جزء کشور فارس شمرده مي شود. کيش شهري است بزرگ و نيکو و خانه هاي آن باغ هاي عالي دارد که انواع گل ها و درختان سرسبز در آن به عمل مي آورند. آب خوردني کيش از چشمه هايي است که از کوهساران بلند برون خيزد. مردم اين جزيره از اشراف فارس هستند. طايفه اي از اعراب بني سفاف هم در آنجا سکونت دارند که غواصان مرواريد از آنان مي باشند» (ابن بطوطه، 1370: 339 /1). از شرحی که ابن بطوطه درباره کیش آورده می توان پی برد که وی همان کیش را دیده است زیرا به علت تبعات وقوع زلزله ای که در قرن چهارم در سیراف اتفاق افتاد هنوز این بندر رونق و آبادانی گذشته خود را در این زمان هنوز باز نیافته بود.

نتیجه گیری

خلیج فارس به دلیل دارا بودن موقعیت خاص سوق الجیشی و دارا بودن تنگه و جزایر متعدد و همچنین به جهت اهمیت اقتصادی و بازرگانی در طول تاریخ همواره از سوی حکومت ها و نیرو های موجود در منطقه مورد توجه قرار گرفته است. یکی از مهمترین جزایر خلیج فارس که غالباً در طول تاریخ دوران اسلامی مورد توجه بوده جزیره کیش می باشد. این جزیره در دوره باستان تحت حاکمیت سلسله های ایرانی بوده و در دوره اسلامی نیز تا دوران روی کار آمدن حکومت آل بویه که توانستند بر جزایر خلیج فارس مسلط شوند در دست امرایی بود که از مرکز خلافت منشور حاکمیت خود را دریافت می کردند. این جزیره در اواخر قرن چهارم با وقوع زلزله در بندر سیراف و جابجایی و انتقال ساکنان و تجارت آن به جزیره کیش، این جزیره وارد دوره جدیدی از رونق اقتصادی و تجاری شد. افزون بر آن استمرار حاکمیت حکومت های بومی در آنجا باعث ثبات سیاسی و امنیت شد و به تبع آن رونق اقتصادی را در پی داشت. در قرن پنجم با آغاز حاکمیت امرای محلی بنی قیصر در جزیره کیش، به جهت توجه ویژه آنها به مسأله عمران و تجارت جزیره، این محل به مرکز معاملات بازرگانی و تجاری بازرگانانی تبدیل شد که از اقصاء نقاط مانند چین و عربستان و آفریقا و هند به آنجا می آمدند. روحیه آزاد منشانه و مماشات طلبانه اتابکان فارس که در دوره حمله مغول توانستند با پرداخت مالیات و عوارض سرزمین های تحت حاکمیت شان بویژه جزایر خلیج فارس را از حمله مغول در امان دارند. به هر حال در دوره ایلخانی، جزیره کیش به جهت امنیتی که در سایه حاکمیت امرای محلی بنی قیصر و اتابکان فارس ایجاد شده بود همچنان فعالیت بازرگانی و تجاری گوناگونی در آن جریان داشت و حتی می توان گفت که در این دوره به اوج خود رسید. مورخان، جغرافی دانان و سیاحان بزرگی نظیر ابن بطوطه، یاقوت حموی، حمدالله مستوفی، بنیامین تودلا و غیره... همگی بر وجود رونق و آبادانی و فعالیت تجاری در جزیره کیش در دوران اسلامی بویژه درطی قرون 5 تا 8 اشاره نموده اند.

پي‌نوشت‌ها:

1- دکتری تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان
2- کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان

کتابنامه
1) آیتی، عبد الحمید، (1372)، تحریر تاریخ وصاف،تهران، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
2) ابن اثیر، عزالدین بن علی، (1353)، الکامل فی التاریخ، ترجمه ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات شرکت سهامی چاپ و انتشارات کتب ایران علمی.
3) ابن بطوطه، محمد بن عبدالله، (1370)، سفرنامه ابن بطوطه، 2 مجلد، ترجمه محمد علی موحد، تهران، انتشارات آگاه.
4) ابن خرداذبه، عبیدالله بن عبدالله، (1368)، المسالک و الممالک، تهران، دفتر مطالعات سیاسی.
5) اشپولر، برتولد، (1376)، تاریخ مغول، ترجمه محمود میرآفتاب، انتشارات علمی و فرهنگی،
6) افشار سیستانی، ایرج، (1370)، جزیره کیش و دریای پارس، تهران ابن سینا.
7) اقبال، عباس، (1328)، مطالعاتی در باب بحرین و جزایر و سواحل خلسج فارس، تهران، چاپخانه مجلس.
8) آلفونس، گابریل، (1381)، مارکوپولو در ایران، ترجمه پرویز رجبی،تهران،انتشارات اساطیر.
9) باسورث، ادموند، (1378)، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه، تهران، انتشارات امیر کبیر
10) بختیاری، حسین، (1357)، «پيشينه تاريخي جزيره کيش»، مجله بررسی های تاریخی، سال سیزدهم، شماره چهارم.
11) جعفری، عباس، (1363)، شناسنامه جغرافیایی طبیعی ایران، تهران، گیتا شناسی.
12) حسینی فسائی، میرزا حسن، (1382)، فارسنامه ناصری، ج 1، به اهتمام منصور رستگار، تهران، امیرکبیر.
13) حموی، یاقوت، (1347)، برگزیده مشترک یاقوت حموی، ترجمه محمد پروین، گنابادی، تهران، ابن سینا
14) زرکوب شیرازی، معین الدین، (بی تا)، شیراز نامه، به اهتمام اسماعیل واعظ جوادی، تهران، بنیاد فرهنگی ایران،
15) زکریاقزوینی، محمد بن محمود، (1366)، آثار البلاد و اخبار العباد، ترجمه عبدالرحمن شرفکندی، تهران، موسسه علمی جوان
16) ستوده، حسینعلی، (1346)،تاریخ آل مظفر، ج 2، تهران، دانشگاه تهران.
17) سعدی، شیخ مصلح الدین، (1319)، «ديباچه گلستان» و کلیات شیخ سعدی، نسخه تصحیح شده محمد علی فروغی، سازمان انتشارات جاویدان علمی،
18) فصیحی خوافی، احمد بن جلال الدین محمد، (1339)، مجمل فصیحی، به اهتمام محمود فرخ، مشهد، کتابفروشی باستان
19) فضل الله شیرازی، شهاب الدین عبد الله، (1338)، تاریخ وصاف الحظره، تهران، ابن سینا، تهران.
20) کلاویخو، روی گونزالس، (1366)، سفرنامه کلاویخو، مسعود رجب نیا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
21) گروسه، رنه، دینکر، ژرژ، (1375)، چهره آسیا، غلامعلی شعار، تهران، نشر ......
22) لسترنج، گای، (1364)، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
23) لمبتون، آن، (1372)، تداوم و تحول در تاریخ میانه، ترجمه یعقوب آژنذ، تهران، نشر نی.
24) محیط طباطبایی، محمد، (1367)، تطورحکومت در ایران بعد از اسلام، تهران، بعثت.
25)مستوفی، احمد، (1335)، «سفر دريايي نئارخ در سواحل عمان و خليج فارس»، مجله دانشکده ادبیات تهران، سال سوم، شماره چهارم /الف
26) مستوفی قزوینی، حمد الله، (1336)، تاریخ گزیده، به اهتمام عبد الحسین نوایی، انتشارات امیر کبیر/ ب
27) مستوفی قزوینی، حمدالله، (1336)، نزهه القلوب، تصحیح وتحشیه محمد دبیرسیاقی، تهران، طهوری
28) معتضد، خسرو، (1369)، زندگی و رنج های سعدی، تهران، شرکت توسعه کتابخانه های ایران.
29) مقدسی، ابوعبدالله محمد، (1361) احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم، تهران، شرکت مولفان ومترجمان ایران
30) نوری زاده بوشهری، اسماعیل، (1325) نظری به ایران و خلیج فارس، تهران، چاپخانه روزنامه امید.
31) ویلسون، آرنولد، (1364)، خلیج فارس، ترجمه محمد سعیدی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
32) وثوقی، محمد باقر، (1380)، تاریخ مهاجرت اقوام در خلیج فارس، ملوک هرمز، شیراز، دانشنامه فارس.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط