زندگي هر روزه در چشم انداز فرهنگي و تاريخي

شايد برخي از مکانيسمهاي کنش متقابل اجتماعي که توسط گافمن، گارفينکل و ديگران تحليل شده اند عموميت داشته باشند، اما بسياري از آنها چنين نيستند. براي مثال، فراهم آوردن "نشانه گذارها" براي دادن علامت آغاز و پايان برخوردها،
جمعه، 17 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زندگي هر روزه در چشم انداز فرهنگي و تاريخي
زندگي هر روزه در چشم انداز فرهنگي و تاريخي

 

نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري




 

شايد برخي از مکانيسمهاي کنش متقابل اجتماعي که توسط گافمن، گارفينکل و ديگران تحليل شده اند عموميت داشته باشند، اما بسياري از آنها چنين نيستند. براي مثال، فراهم آوردن "نشانه گذارها" براي دادن علامت آغاز و پايان برخوردها، بدون ترديد ويژگي کنش متقابل انساني در همه جاست. وسايل گوناگوني که براي سازماندهي برخوردها به کار مي روند نيز در همه ي اجتماعات انسانها يافت مي شوند- مانند بدن را به حالت روي گردانده از ديگران نگاه داشتن به هنگام تشکيل يک "جمع" مشغول گفتگو. با وجود اين، از بسياري لحاظ زندگي هر روزه ما در جوامع امروزي غربي با زندگي مردم در فرهنگهاي ديگر بسيار متفاوت است. براي مثال، بعضي جنبه هاي بي توجهي مدني با رفتار اعضاي جوامع بسيار کوچک اساساً بي ارتباط است که در آنها بيگانه اي وجود ندارد و محيطهايي نيز که در آن بيش از تني چند ممکن است در يک زمان با همديگر باشند، اگر وجود داشته باشد، بسيار معدود است. بسياري از موضوعات بحث بي توجهي مدني گافمن و جنبههاي ديگر کنش متقابل اجتماعي، اساساً مربوط به جامعه هايي است که در آنها تماس با بيگانه ها امري عادي است.
زندگي روزانه ي ما به طور اساسي به وسيله ي تغييرات مربوط به صنعت گرايي، شهرگرايي و ظهور و توسعه ي دولتهاي امروزي شکل گرفته است. يک مثال به نشان دادن برخي تفاوتهاي ميان کنش متقابل اجتماعي در جوامع امروزي و سنتي کمک خواهد کرد. يکي از کم توسعه يافته ترين فرهنگها از نظر تکنولوژي که در جهان باقي مانده فرهنگ کونگ(1) است (که گاه بوشمن(2) نيز خوانده شده اند) که در ناحيه ي صحراي کالاهاري بوتسوانا و ناميبيا، در آفريقاي جنوبي زندگي مي کنند (Lee, 1968; 1969) شيوه ي زندگي آنها، به علت تأثيرات خارجي در حال دگرگوني است، اما ما الگوهاي سنتي آنها را مورد بحث قرار خواهيم داد.
کونگ ها به صورت گروههاي سي يا چهل نفره در سکونتگاههاي موقتي نزديک گودالهاي آب زندگي مي کنند. غذا در محيط آنها کم است و آنها بايد مسافت زيادي را براي يافتن آن بپيمايند. اين گونه راهپيمايي به طور متوسط بيشترين زمان را در روز اشغال مي کند. زنان و کودکان اغلب در اردوگاه مي مانند، اما بسياري از اوقات تمام گروه ممکن است همه ي روز را به راهپيمايي بگذرانند. اعضاي جامعه گاهي در طول يک روز در منطقه اي به وسعت 100 مايل مربع پراکنده مي شوند، و شب براي خوردن و خوابيدن به اردوگاه برمي گردند. مردان به ويژه ممکن است در بيشتر طول روز تنها يا در گروههاي دو و سه نفره باشند. اما هر سال در فصل معيني اين جريان عادي فعاليتهاي روزانه ي آنها تغيير مي کند: يعني فصل باراني زمستان که آب فراوان است و غذا آسانتر به دست مي آيد. زندگي روزانه کونگ ها در اين مدت پيرامون شرکت در شعاير و مراسم، که تدارک و اجراي آنها بسيار وقت گير است، متمرکز مي شود.
اعضاي بيشتر گروههاي کونگ هرگز کسي را که به خوبي نمي شناسند نمي بينند. تا زماني که تماس با دنياي خارج طي سالهاي اخير معمول تر گرديد، آنها هيچ واژه اي براي "بيگانه" نداشتند. در حالي که کونگ ها به ويژه مردان، ممکن است مدتهاي طولاني روز را بدون تماس با ديگران به سر برند، در خود اجتماع فرصت چنداني يا هيچ فرصتي براي خلوت موجود نيست. خانواده ها در مسکن روباز و پوشالي زندگي مي کنند، و عملاً همه ي فعاليتهاي آنها در معرض ديد همگان است. هيچ کس کونگ ها را با توجه به مشاهدات گافمن درباره ي زندگي هر روزه مورد مطالعه قرار نداده است، اما به آساني مي توان ديد که برخي از کارهاي او کاربرد محدودي در مورد زندگي اجتماعي کونگ ها دارند. براي مثال، فرصتهاي ناچيزي براي ايجاد مناطق روي صحنه و پشت صحنه وجود دارند. "جدا کردن" اجتماعات و برخوردهاي مختلف به وسيله ي ديوارهاي اتاقها، انواع متعدد ساختمانهاي مجزا، و محلات مختلف شهرها- اين جنبه هاي زندگي هر روزه در جوامع امروزي از فعاليتهاي کونگ ها غايب است.
تامي کارلستين با استفاده از مفاهيم جغرافياي زمان جنبه هاي اجتماعي زندگي کونگ ها را تحليل کرده است. (Carlstein, 1983) به گفته ي وي، کونگ ها، مانند همه ي شکارگران و گردآوردندگان خوراک با تضاد زماني- مکاني ميان ذخيره ي مواد غذايي و تحرک اجتماعي رو در رو هستند، که بر ماهيت زندگي روزانه ي آنها تأثير مي گذارد. آنها هرچه کوشش کنند تا غذاي بيشتري براي مقابله با دوره هاي کميابي ذخيره نمايند، بيشتر در يک نقطه پايبند مي شوند. اما چنانچه فعاليتهاي خود را در سکونتگاه ثابتي متمرکز سازند، منابع غذايي آنها محدود خواهد شد، زيرا نخواهند توانست به اندازه ي کافي در صحرا پيش بروند تا در درجه ي اول غذايي را که به آن نياز دارند پيدا کنند. کونگ ها با اين مشکل به شيوه اي برخورد مي کنند که به شيوه ي زندگي آنها شکل کنوني آن را مي دهد. آنها صرفاً هرگاه که لازم باشد اردوگاه را تغيير مکان مي دهند.
زندگي هر روزه در چشم انداز فرهنگي و تاريخي
شکل 1- دامنه ي تحرک ممکن در مکان در طول يک روز
منشور الف فرهنگي را نشان مي دهد که براي تحرک فيزيکي وابسته به راهپيمايي است. منشور ب نشان دهنده ي فرهنگي است که داراي حيوانات بارکش اهلي است.
منبع:
T.Carlstein, Time Resources, Society and Ecology: On the Capacity forfor Human Interaction in Space and Time (London: Allen and Unwin. 1983), p. 75.
مي توانيم دامنه ي ممکن تحرک در مکان را در طول يک روز به شکل يک منشور نشان دهيم (ر.ک. به شکل 1). اگر به عنوان مثال کونگ ها در مناطق صحرايي شمال آفريقا زندگي مي کردند. که شتر تحرک بسيار زيادتري را امکان پذير مي سازد، منشور تا اندازه ي زيادي به طور افقي گسترش مي يافت. افزايش تحرک مکاني مي تواند نتايج مؤثري براي شيوه ي زندگي يک قوم داشته باشد. براي مثال، معمول شدن استفاده از اسب در ميان سرخپوستان آمريکا در دشتها توانايي دستيابي به گله هاي گاووحشي را به آنها داد. اين امر شيوه ي زندگي آنها را تغيير داد، و به نوبه ي خود تغييراتي را در برخي عادات و رسوم اصلي آنها پديد آورد.

پي‌نوشت‌ها:

1. Kung
2. Bushmen

منبع مقاله:
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.