نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري
مترجم: منوچهر صبوري
پل ارليش زيست شناس مشهور درباره ي نخستين ديدارش از هند مي نويسد:
من مفهوم انفجار جمعيت را مدتهاست که از لحاظ فکري درک کرده ام. اما چند سال پيش در يک شب داغ خفه کننده در دهلي توانستم آن را عملاً حس کنم. من و همسرم و دخترم با يک تاکسي عهدبوق به هتلمان برمي گشتيم. صندليها با جست و خيز ککها بالا و پايين مي رفتند. تنها دنده اي که کار مي کرد دنه ي سه بود. همان طور که خزنده وار از توي شهر عبور مي کرديم، وارد يک محله ي شلوغ فقرنشين شديم. درجه حرارت بيشتر از 100 درجه فارنهايت بود، هوا غباري غليظ از گرد و خاک و دود بود. خيابانها پر از آدم بود. آدمهايي که مشغول خوردن يا شستشو بودند؛ آدمهايي که خوابيده بودند. آدمهايي که به ديدار يکديگر آمده بودند، جر و بحث مي کردند، و فرياد مي زدند. آدمهايي که دستهايشان را از پنجره ي تاکسي به داخل مي آوردند و گدايي مي کردند. آدمهايي که مشغول دفع مدفوع و ادرار بودند. آدمهايي که به اتوبوسها چسبيده و آويزان بودند. آدمهايي که حيوانات را مي چراندند. آدمها، آدمها، آدمها، آدمها. همان طور که به کندي از ميان جمعيت حرکت مي کرديم و صداي گوشخراش بوق به هوا مي رفت، گرد و خاک، سر و صدا، گرما و آتشهايي که براي پختن غذا روشن کرده بودند سيمايي جهنمي به صحنه مي داد. آيا هرگز به هتل خواهيم رسيد؟ هر سه نفر ما حقيقتاً وحشت کرده بوديم. به نظر مي آمد هر اتفاقي ممکن است- اما طبعاً هيچ اتفاقي نيفتاد. آنها که هند را مي شناسند به واکنش ما خواهند خنديد. ما فقط توريستهاي نازپرورده اي بوديم که به مناظر و سر و صداهاي هند عادت نداشتيم. شايد از آن شب به بعد بود که من معني واقعي پرجمعيت بودن را فهميدم. ( Ehrlich, 1971, p.1 )
به استثناي گسترش سلاحهاي اتمي و خطراتي که متوجه سيستمهاي اکولوژيک جهاني است ( اگرچه اينها مشکلاتي هستند که براي نابودي بشريت کافي است! ) رشد جمعيت مبرم ترين و فوري ترين مسأله اي است که بشريت در حال حاضر با آن روبه روست. کشورهاي ثروتمند بيش از نياز خودشان مواد غذايي دارند و در اکثر آنها ميزان رشد جمعيت اندک يا رو به کاهش است. در بسياري از نقاط ديگر جهان رشد جمعيت کاملاً گيج کننده و فشار بر منابع موجود بي اندازه است.
آن دسته از ما که در کشورهاي صنعتي زندگي مي کنيم ممکن است احساس کنيم که افزايش جمعيت جهان سوم مسأله ي " ما " نيست، و اين جوامع را بايد رها کرد تا با جمعيت فزاينده ي خودشان هر طور که مي توانند برخورد کنند. اما چنين ديدگاهي، صرف نظر از غيراخلاقي بودن بي توجهي به سرنوشت سه چهارم انسانهاي جهان، نمي تواند موجه باشد. اگر رشد جمعيت جهان با نرخ کنوني ادامه يابد خطر فاجعه جهاني را به همراه دارد. فشار بر منابع جهان ممکن است به ستيزه هاي تلخي منجر شود که مي تواند به جنگهاي بزرگ بينجامد. در اين مرحله، سه مسأله ي بزرگي که بشريت مي بايد در طول چند دهه آينده به آن بپردازد- امکان جنگ هسته اي، خطرات اکولوژيکي و رشد جمعيت- با يکديگر در هم مي آميزند.
چرا جمعيت جهان اين چنين حيرت انگيز افزايش يافته است؟ پيامدهاي اساسي اين افزايش جمعيت چيست؟
امروز بيش از پنج ميليارد ( پنج هزار ميليون ) نفر در جهان زندگي مي کنند. برآورد شده است که " کودک " شماره ي " پنج ميليارد " در 11 ژوئيه 1987 به دنيا آمد، هرچند بديهي است که هيچ کس نمي تواند بداند کي و کجا اين واقعه اتفاق افتاد. ارليش در دهه ي 1960 محاسبه کرد که اگر نرخ رشد جمعيت آن دوره ادامه پيدا کند، 900 سال ديگر ( که به طور کلي دوره اي طولاني در تاريخ جهان نيست ). 60,000,000,000,000,000 نفر بر روي زمين حضور خواهند داشت. تقريباً در هر مترمربع سطح کره ي زمين اعم از دريا و خشکي، يکصد نفر حضور خواهند داشت. يک فيزيکدان به نام فرملين محاسبه کرده است که براي مسکن دادن به چنين جمعيتي نياز به ساختماني 2000 طبقه است که سراسر سطح کره ي زمين را بپوشاند. حتي در چنين ساختمان شگفت انگيزي تنها دو تا سه متر فضا براي هر نفر موجود خواهد بود. ( Fremlin, 1964 )
بديهي است چنين تصويري چيزي بيش از تخيلي کابوس مانند نيست که به منظور نشان دادن عمق فاجعه ي پيامدهاي ادامه ي رشد جمعيت طرح گرديده است. مسئله واقعي اين است که در سي يا چهل سال آينده چه اتفاقي خواهد افتاد، زيرا چنانچه روندهاي کنوني طي اين دوره معکوس نگردند جمعيت جهان به ميزان رشد غيرقابل تحملي خواهد رسيد. شايد تا اندازه اي از آن روي که حکومتها و مؤسسات ديگر بيست سال پيش به هشدارهاي ارليش و ديگران توجه کرده و برنامه هاي کنترل جمعيت را معمول کردند، دلايلي براي اين فرض وجود دارد که رشد جمعيت جهان رو به کاهش مي رود. برآوردهايي که در دهه ي 1960 درباره ي جمعيت احتمالي جهان در سال 2000 به عمل آمد اخيراً کاهش داده شده است. بانک جهاني، جمعيت احتمالي جهان را در آن سال 6/5 ميليارد نفر برآورد مي کند، در مقايسه با برخي برآوردهاي پيشين که بيش از 8 ميليارد تخمين زده شده بود. با وجود اين، با در نظر گرفتن اين که يک قرن پيش تنها 1/5 ميليارد نفر در جهان زندگي مي کردند، اين ميزان هنوز نمايانگر ابعاد رشد حيرت انگيزي است. به علاوه، عوامل اساسي رشد جمعيت به هيچ وجه کاملاً قابل پيش بيني نيستند و همه ي برآوردها بايد با احتياط تبيين شود.
منبع مقاله :
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391