deontology

تكليف گرايي

عنواني است كه بر گونه اي از نظريه ي اخلاقي اطلاق مي شود و وظيفه را در كانون ارزش هاي اخلاقي قرار مي دهد. تكليف گرايي به طور خاص با كانت و با اين نظر پيوند خورده است كه مجموعه اي از دستورات اخلاقي مي توان
جمعه، 24 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تكليف گرايي
تكليف گرايي

 

نويسنده: جان پايك
مترجمان:
دكتر سيدمحمدعلي تقوي
دكتر محمدجواد رنجكش




 

deontology
عنواني است كه بر گونه اي از نظريه ي اخلاقي اطلاق مي شود و وظيفه را در كانون ارزش هاي اخلاقي قرار مي دهد. تكليف گرايي به طور خاص با كانت و با اين نظر پيوند خورده است كه مجموعه اي از دستورات اخلاقي مي توان ارائه كرد كه حقيقت عيني دارند و عموماً با تحليل هاي عقلاني و مفهومي، و نه كاوش تجربي، قابل اثبات اند. تكليف گرايي با دو نظريه ي اخلاقي ديگر، نتيجه گرايي و اخلاق فضيلت گرايانه كه هر دو نقشي براي شواهد تجربي قائل اند، در تعارض است. نظريات تكليف گرايانه بر وظيفه ي ما مبني بر رفتار با ديگران به عنوان موجوداتي عاقل تأكيد مي ورزند.
اخلاق تكليف گرايانه، با فرض آن كه ما موجوداتي خودمختار و عاقل هستيم، حول اين پرسش متمركز است كه چگونه بايد با يكديگر رفتار كنيم. يك پاسخ كوتاه مي تواند اين باشد كه ما بايد با ديگران دقيقاً به مثابه موجوداتي خودمختار و عاقل رفتار كنيم و چنانچه از آنها صرفاً به عنوان ابزاري براي رسيدن به هدفي استفاده كنيم كه مورد پذيرش ايشان نيست با آنها چنين رفتاري نداشته ايم. اين مفهوم اساسي كه به شكل امر مطلق بيان مي شود مبناي رويكرد تكليف گرايانه در مورد سياست است. چنين محدوديت هايي در مورد چگونگي رفتار بايسته ي ما با يكديگر با نظريه هاي حقوق بشر ( هر چند كه ممكن است مباني غيرتكليف گرايانه داشته باشند ) و ديدگاه ليبرالي حكومتِ محدود و مبتني بر رضايت سازگار است. اگر من از اقدام شما رضايت داشته باشم ( و اين رضايت را در وضعيت خودمختاري ابراز نمايم ) شما حق داريد آن اقدام را انجام دهيد. اما اگر رضايت نداشته باشم، شما با من برخوردي ابزاري داريد. علاوه بر اين، اخلاق كانتي به جاي اجبار بر اقناع عقلاني به عنوان يك ارزش مهم و اساسي تأكيد مي ورزد. اين مورد هم نشان مي دهد كه اين نظر با بسياري از مفروضات دموكراسي سازگاري دارد.
منتقدين تكليف گرايي خاطر نشان مي سازند كه امكان بنيان نهادن جامعه ي ليبرال دموكراتيك بر شالوده هايي كاملاً متفاوت وجود دارد ( هر چند اين كه آيا اين شالوده ها به حد لازم محكم اند يا نه محل ترديد است ). آنها همچنين به خشك و بي رحمانه بودن تجويزات برخي تكليف گرايان مانند خود كانت اشاره دارند. انتزاع گرايي مكتب تكليف گرايي در برابر رهيافت زميني و واقع گرايانه ي مكتب نفع گرايي و نيز نظريه ي فضيلت ( كه شهودات ما را در مورد وظايف خاص مان نسبت به انسان هاي خاص، مثلاً والدين يا فرزندان، تبيين مي كند ) قرار دارد.
منبع مقاله:
پايك، جان، (1391)، فرهنگ اصطلاحات فلسفه ي سياسي، مترجمان: سيد محمدعلي تقوي- محمدجواد رنجكش، تهران: نشر مركز، چاپ اول.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.