الگوهاي سازمان نظامي

واژه انضباط در اصل به معناي يک فرايند يادگيري بود. اين واژه هنوز هم گاهي به اين مفهوم به کار برده مي شود، مانند هنگامي که از جامعه شناسي يا موضوعات ديگر دانشگاهي به عنوان "رشته هاي علمي" سخن مي گوييم. اما در
شنبه، 25 مرداد 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
الگوهاي سازمان نظامي
 الگوهاي سازمان نظامي

 

نويسنده: آنتوني گيدنز
مترجم: منوچهر صبوري



 

واژه انضباط(1) در اصل به معناي يک فرايند يادگيري بود. اين واژه هنوز هم گاهي به اين مفهوم به کار برده مي شود، مانند هنگامي که از جامعه شناسي يا موضوعات ديگر دانشگاهي به عنوان "رشته هاي علمي" سخن مي گوييم. اما در طي قرن هفدهم اين واژه به آموزش نظامي و رفتار کنترل شده اي که اين آموزش به وجود مي آورد اطلاق گرديد. شکلهاي استاندارد شده ي سازمان نظامي پيش از همه در ارتش هلند پديد آمد و سپس به سرعت به سراسر اروپا گسترش يافت. موريس(2)، شاهزاده ي اورانژ (1625-1567)، نخستين آکادمي نظامي را در اروپا تأسيس کرد؛ آموزه هاي او بعدها در سراسر قاره اروپا به صورت روش استاندارد درآمد. معناي جديد يونيفورم و نيز انضباط را مي توان در آموزشهاي او جستجو کرد.
واژه يونيفورم در آغاز تنها يک صفت بود، اما به تدريج که پوشيدن لباسهاي يکنواخت در ارتشها معمول گرديد. به صورت اسم درآمد. قبلاً سربازان اغلب کم و بيش هرگونه که مايل بودند لباس مي پوشيدند. در طي قرن هفدهم، پوشيدن يونيفورم در ميان همه مراتب کاملاً معمول گرديد. موريس همچنين قدم روي منظم، و پا برداشتن افراد را معمول کرد. او خطوط فرماندهي را که از ژنرالها تا سربازان عادي امتداد مي يافت داير کرد، و ارتشها مدلي براي توسعه ي بوروکراسي در خدمات اداري و سازمانهاي ديگر به وجود آوردند. (de Feld, 1977) از اين دوره به بعد، ارتشهاي ثابت بزرگ، که در آن افراد مي توانستند يک دوره ي خدمت حرفه اي را طي کنند، به صورت ويژگي عمده ي جوامع امروزي در آمدند.
تا اوايل قرن نوزدهم، افسران معمولاً يا از طبقه ي اشراف يا مزدور بودند. براي دسته ي اول يعني اشراف جنگ هنوز نوعي سرگرمي بود، در حالي که براي دسته ي دوم فعاليتي بود که به خاطر سود و منفعت مادي دنبال مي شد؛ افسران مزدور گوش به فرمان هر فرمانده اي بودند که به آنها پول مي داد. اصلاحات نظامي دولت پروس در اوايل قرن نوزدهم نخستين گامها را در جهت حرفه اي کردن کادر افسري برداشت. سياست گزينش آشکار، امتحانات کتبي و معيارهاي منظم ترفيع برقرار گرديد، اگرچه در آغاز تقريباً به شيوه اي پراکنده اجرا مي شد. تا سال 1900 همه ي کشورهاي عمده ي اروپايي، و همچنين ايالات متحده و روسيه، مدارس آموزش نظامي را با استفاده از شيوه هاي گزينش و ترفيع بوروکراتيک داير کرده بودند. سربازان عادي شامل افرادي بودند که به منظور خدمت براي دوره هاي زماني معين در کادر ثابت استخدام مي شدند. در دوران جنگ يا هنگامي که خطر جنگ وجود داشت، مشمولان خدمت وظيفه نيز به آنها افزوده مي شدند؛ حکومتها با افزايش دامنه ي جنگ شروع به سربازگيري از ميان مشمولان خدمت نظام وظيفه در سطح وسيع مي کردند. اين شيوه نخست در فرانسه معمول گرديد؛ در سال 1813 ناپلئون توانست يک ارتش يک ميليون و سيصد هزار نفري را احضار کند. (Finer, 1975)
نظام وظيفه عمومي، شامل يک دوره ي خدمت وظيفه که تمام مردان جوان در کشور انجام مي دهند، تحول مهمي بود. اين امر براي همه شناخته شده بود که در جنگهايي که به خاطر هدفهاي ملي صورت مي گيرد هر کسي مي بايد مشارکت داشته باشد. نياز به سربازگيري در اوايل قرن بيستم يکي از عواملي بود که به دادن حق رأي همگاني به مردان کمک کرد. جز در ايالات متحده، در اکثر کشورهاي غربي اين حق تنها در قرن حاضر برقرار گرديد.
ارتشهاي امروزي سازمانهايي بوروکراتيک هستند که در سطح افسري از صاحب منصبان تمام وقت تشکيل شده اند. اصطلاحات افسر و صاحب منصب خاستگاه مشترکي دارند، و به مقام يا موقعيتي اطلاق مي گردند که افراد در يک سلسله مراتب اداري اشغال مي کنند. در ارتش برخي عناصر بوروکراتيک معمولاً اهميت خاصي دارند. براي مثال، تقسيمات درجه اغلب در سراسر کليه ي شاخه هاي سازمان نظامي، صرف نظر از اين که تا چه اندازه سازمان بزرگ بوده يا پرسنل آن پراکنده باشند يکسان است. از جنبه هاي ديگر نيروهاي مسلح، در مقايسه با اکثر سازمانهاي امروزي کاملاً متمايزند. ورود به ارتش، در جايي که خدمت سربازي يا وظيفه ملي وجود دارد، داوطلبانه نيست. هر کس که قبل از پايان دوره ي خدمت، درصدد ترک خدمت برآيد، خواه مشمولان خدمت وظيفه يا سربازاني که بر اساس قراردادهاي طولاني تر خدمت مي کنند، محاکمه نظامي و زنداني خواهد شد. ارتش يک سازمان بازداشتگاهي است که اکثر اعضا ساعات بيداري و خواب خود را در آن مي گذرانند. حتي آن عده از افراد نظامي که در سربازخانه ها زندگي نمي کنند، معمولاً در مسکني که براي ايشان در نظر گرفته شده، از نظر فيزيکي جدا از جمعيت غيرنظامي ساکن مي شوند.

پي نوشت ها :

1. discipline
2. Maurice

منبع مقاله :
گيدنز، آنتوني، (1376)، جامعه شناسي، ترجمه ي منوچهر صبوري، تهران: نشر ني، چاپ بيست و هفتم: 1391



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط