يکي از زيبايي هاي دين، که جوان را به خود جذب مي کند، نگاه مثبت و ارزشمندي است که دين نسبت به جوان و جواني دارد. جواني خود زيباترين و شورآورترين مقطع زندگي است که خداي زيباي دوستدار جمال و زيبايي و اولياي گرامي اش بذل توجّه فراواني به اين مقطع و واقعيت هاي آن نموده اند بهشت که جاي پاکان و نيکان، و بوستان دل فريب همه ي زينت ها و زيبايي هاست، کانون جوانان است، چه اين که در بهشت همه جوانند و دو امام نيکو صورت و نيکو سيرت؛ يعني، امام حسن (عليه السلام)، امام حسين (عليه السلام)، سيّد و سرور جوانان بهشتند.(1)
نمونه هايي از اين که پيامبر (صلي الله عليه و آله) جوانان را به کار مي گرفته اند:
1. اوّلين مبلّغ اسلام در مدينه، «مصعب بن عُمير» هجده ساله است که از جانب رسول خدا مأمور دعوت مردم مدينه به اسلام و تبليغ دين شد و اوّلين کسي است که نماز جمعه و جماعات را در مدينه برقرار کرد.(2)
2. وقتي مکّه از دست مشرکين خارج شد و حکومت اسلامي در آنجا مستقر گرديد پيامبر (صلي الله عليه و آله)، «معاذبن جبل انصاري» را که 26 سال سنّ داشت براي پاسخگويي به مشکلات فکري، فرهنگي و علمي مردم مکّه منصوب نمود.(3)
3. پيامبر (صلي الله عليه و آله)، « اسامة بن زيد » را به عنوان فرمانده ي لشکر مسلمين انتخاب کرد. پيامبر (صلي الله عليه و آله)، اسامة بن زيد را که جواني هيجده ساله بود به حضور خود طلبيد و او را امير لشکر نمود.(4)
مقام معظّم رهبري (مدظله العالي) مي فرمايند:
«جوان مظهر تحرک و سرشار از استعداد و داراي ذخيره ي ارزشمندي است؛ يعني، نشاط جواني، قدرت جواني، استعداد جواني و حوصله اي که جوان دارد مي تواند معجزه ها بيافريند.»(5)
لذّتي عميق به وي دست مي دهد و او را به سوي انجام اعمال شايسته سوق داده، در مسير صحيح قرار مي دهد و موجب حيات طيبّه اش مي گردد. نماز، بزرگترين عبادت و مهم ترين سفارش انبياي الهي است.
نماز انسان را به ياد خدا مي اندازد. وسيله اي است براي تشکّر و سپاسگزاري از خداوند متعال و اعلام بندگي انسان در برابر خدا. نماز چنان اهمّيّتي دارد که امام حسين (عليه السلام)، در گرماگرم نبرد عاشورا و در گير و دار مبارزه ي بي امان ظهر عاشورا دست از نبرد مي کشد و رو به سوي معبود، سر بر خاک مي سايد. کلمه ي نماز در قرآن 37 بار آمده وحدود 91 بار بر آن تأکيد شده است.
در اهمّيت نماز همين بس که در روايات مختلف، قبولي ساير عبادات را در گروه نماز دانسته اند.
چگونه نماز بخوانيم و عبادت کنيم
1. آگاهانه باشد:
زيرا دو رکعت نماز انسان آگاه و دانا، از هفتاد رکعت نماز شخص نادان برتر است.(6)2. عاشقانه باشد:
آن چه موجب نشاط روح در عبادت مي شود و عابد از پرستش خود لذّت مي برد، عشق به خدا و شوق به گفت و گو با اوست. براي عاشقان، شنيدن صداي اذان، اعلام فرا رسيدن لحظه ي ديدار است.3. خالصانه باشد:
هيچ چيز همچون ريا، و خودنمايي آفت عبادت نيست و از سوي ديگر هيچ چيز چون خلوص، سبب ارزشمندي عبادت و نماز نمي شود. عبادت ناخالص باشد به درگاه الهي پذيرفته نيست و تنها پيشاني بر زمين نهادن، در صف اوّل جماعت ايستادن ملاک نيست. بايد نماز و بندگي از ريا پاک باشد و رنگ الهي داشته باشد.4. خاشعانه باشد:
خشوع حالت قلبي انسان در عبادت است و نتيجه ي توجّه کامل به مقام بندگي در آستان الهي است. خدا مي فرمايد: ( الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاَتِهِمْ خَاشِعُونَ) (7).5. مخفيانه باشد:
عبادتي بهتر و زيباتر است که مخفي تر باشد (بخصوص عبادت مستحب). اين جايي است که اسلام تأکيد به عبادت آشکار نکرده باشد؛ مانند نماز جماعت و نماز جمعه که تأکيد بر آشکار بودن آن است.نماز و نيازهاي جوان
1. نياز به خلوت
انسان در خلال فعّاليت هاي روزانه ي خود، نياز به فرصتي براي خلوت با خويشتن دارد تا خود را بيابد؛ توان جديدي کسب کند و با نشاط و شور بيش تري به زندگي بپردازد. (شرفي، 1379)2. نياز به ارتباط با جهان هستي
انسان، به ويژه جوان، علاقه مند است نسبت خويش و جهان هستي را بداند. احساس همدلي با جهان بيرون از وجود آدمي، انسان را ارضا مي کند. در غير اين صورت احساس غربت و تنهايي درونش را مي فشارد. (شرفي، 1379)3. نياز به تبيين غايت زندگي
جوان بارها و بارها به چرايي زندگي مي انديشد و اين واقعيت را نيز باور دارد که چگونه زندگي کردن از چرايي زندگي بر مي خيزد. در قرآن، خداوند آدمي را به معامله و تجارتي سود بخش فرا مي خواند که سود آن را تضمين کرده است. (شرفي ، 1379)4. نياز به بينش جديد
جوانان در پي دست يافتن به بينشي پويا و جديد نسبت به زندگي اند و براي دستيابي بدان هر تلاشي را پذيرا مي باشند. جوان با خواندن نماز و راز و نياز با خدا، احساس رضايت را همدلي با قادر متعال مي کند. (شرفي، 1379)5. نياز به خويشتن داري
بردباري و تحمّل مشکلات، از ويژگي هاي مهمّ اخلاقي است. وقتي در نماز مي گوييم: خدايا تو را مي پرستيم و از تو کمک مي خواهيم، اين امر هم جنبه ي تلقيني دارد و هم نيروي ايمان را در پرتو تلقين تقويت مي کند. (اشرفي، 1379)6. تمرکز عالي فکر
نماز موقعيتي مي آفريند که ذرات پراکنده ي فکر آدمي حول محور ياد خدا تمرکز مي يابد. زيرا در نماز، پيوسته انديشه متوجه خداست و ميزان قبولي نماز، آن مقداري است که با حضور قلب همراه باشد.7. تعميق دقّت
چنانچه فکر يا عملي که فرد را به خود مشغول مي کند از جاذبه ي مناسبي برخوردار باشد، به ميزان کافي دقت وي را به خود معطوف خواهد کرد. نمونه ي تاريخي آن تيري است که از پاي علي (عليه السلام)، در حال نماز بيرون آوردند و يا « سعيد بن جبير » مي گويد: چهل سال نماز خواندم در حالِ نماز، کسي را به سمت راست و چپم نمي شناختم. (شرفي 1379)8. تعمّق به عالم هستي
ارتباط با خدا، آدمي را از سرگرداني و احساس بي وزني در عالم رها مي سازد و احساس اتکا به خالق هستي را در وجود انسان لبريز مي کند. (شرفي، 1377)9. آرامش روح و روان
نماز اقيانوسي از آرامش در درون آدمي سرازير مي کند. اگر موحّدان نمازگزار را بنگريم که هرگز حوادث روزگار روح پرصلابت آنان را به اهتزاز در نمي آورد جاي تعجب نيست؛ زيرا پيوستن به خدا از طريق نماز، جايي براي دغدغه هاي دروني باقي نمي گذارد. (شرفي، 1379)10. تقويت روح مردم گرا
در برخي از عبارات سوره ي حمد از ضمير جمع به جاي مفرد استفاده مي شود. نظير فقط تو را مي پرستيم و از تو ياري مي طلبيم ما را به راه راست هدايت کن. اين عبارات روح جمع گرايي و مردم گرايي را در انسان نمازگزار تقويت مي کند. (شرفي، 1379)11. تبيين راه زندگي
نماز نوعي اطمينان و آرامش براي نمازگزاران دارد. نمازگزار ديگر از کم و زياد زندگي هراس به خود راه نمي دهد زيرا اگر خدا از آدمي راضي شود، درحقيقت فرد به خير کثير دست يافته است؛ زيرا قرآن مي فرمايد: (و رضوان الله اکبر) (8) يعني، جلب رضايث پروردگار از هر چيزي بزرگ تر و برتر است. (شرفي، 1379)12. سپر دفاعي
نماز، يکي از مؤثرترين و مطمئن ترين شيوه هاي مقابله با آسيب هاي اخلاقي است. نمازگزار با درک رابطه اش با خدا، از نسبت رابطه ي موجودي بي نهايت کوچک با بي نهايت بزرگ آگاه شده، در محضر چنان بزرگي گناه نمي کند. (شرفي، 1380)راه هاي جذب نوجوانان و جوانان به ارزش هاي ديني
براي وصول به اهداف کلّي تربيتي- ديني، به طور مسلّم شيوه هاي خاصّي مورد کاربرد و عمل قرار گرفته است. در اين بخش به تعدادي از آن ها اشاره مي کنيم:1. برخورد توأم با احترام و حفظ شخصيت متربّي
اسلام در ارتباط با سه اصل تکريم شخصيت، عزّت نفس و احترام متقابل تأکيد دارد هرگاه به شخصيت متربّي کمترين لطمه و خدشه اي وارد گردد، مربّي در امور تربيتي دچار شکست خواهد شد.در داستانهاي اسلامي آمده است که: وقتي مسلماني با کهولت سنّ موقع وضو گرفتن، نمي دانست چگونه وضو بگيرد، امام حسن (عليه السلام) و امام حسين (عليه السلام) بدون آن که شخصيت پيرمرد را زير سؤال ببرند از او مي خواهند به وضوي آنان نظارت و قضاوت کند که در پايان پيرمرد متوجّه اشتباه خود مي شود.
2. نقش الگويي در نماز
نوجوان و جوان، بنابر غريزه ي تقليد داراي روحيه ي همانندسازي مي باشد. به هر ميزان ميان مربّي و متربّي جذبه و جاذبه عاطفي وجود داشته باشد، متربّي از مربّي خود الگوگيري مي کند.موقع اذان، اگر والدين نماز اوّل وقت بخوانند يا به مسجد بروند، فرزندان ياد مي گيرند اگر پدر و مادر به نماز اهميّت بدهند، و با رعايت آداب و شرايط، آن را ادا کنند، فرزندان خانواده نيز نماز خوان تربيت مي شوند. بر عکس، چنانچه والدين، نسبت به انجام وظايف ديني و مراسم ديني بي اعتنا باشند، نبايد انتظار داشته باشند که فرزنداني دين دار و ملتزم به مراسم ديني پرورش دهند.
3. روش مدارا و آسان گيري
يکي از اموري که روح لطيف جوان از آن منزجر و متنفّر است سخت گيري، فشار و تحميل و خشونت است. بالعکس، از جمله اموري که جوان شديداً به آن متمايل است رفق، مدارا، حسن برخورد و معاشرت نيکو است.امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند:
«بدرستي که خدا آسان گير است و آسان گيري را دوست دارد و آثار و برکاتي که به خاطر مدارا و آسان گيري عطا مي کند بسيار فراوان تر از نتايج آثار سخت گيري است.»(9)
لذا بزرگان بسيار سفارش کرده اند که در عبادات نوجوان و جوان سخت گير نشويد.
يکي از دختران امام نقل مي کردند: همسرم از روي عادت خانوادگي صبح ها، دخترم را از خواب شيرين بيدار مي کرد. امام در جريان قرار گرفت. پيغام داد: «شيريني اسلام را در مذاق بچّه تلخ نکنيد.» او مي گفت: اين حرف آنقدر اثرگذار بود که دخترم خودش سفارش مي کرد که مرا براي نماز صبح بيدار کنيد.!(10)
4. همدلي کردن به جاي نصيحت کردن طولاني
ما معمولاً در هدايت کردن، نصيحت کردن و باب موعظه هاي کشدار و طولاني را گشودن قهرمانيم، امّا در همدلي نه؛ به همين دليل پل هاي ارتباط را مي شکنيم و توان تأثيرگذاري را به حداقل مي رسانيم. وقتي جوان احساس کند در موضع موعظه نشسته ايم و تنها از او گوش کردن انتظار داريم، چيزي به نام پذيرش و تسليم اتّفاق نمي افتد. براي توفيق در ارتباط بايد به همدلي رسيد.(11)5. سخنراني هاي طولاني و تکراري، عامل عدم انگيزه در جذب نماز
ما هندسه ي گفتن با جوانان را به خوبي نمي دانيم. درازگويي، مکررّ گويي هايث کسالت آور، سنّت سيّئه ي ماست. گويندگان و خطبا، براي ايراد سخنراني هاي پنج تا ده دقيقه اي کوتاه، مفيد، جذّاب، مناسب و متناسب بايد تمرين و ورزيدگي داشته باشند.(12)6. وجود امام جماعت جوان
جوان از جوان بهتر و زودتر مي پذيرد. با لحن جوان، هيأت جوان، برخورد جوان و مهم تر از هر چيز به دليل نزديک بودن جهان احساسي - عاطفي و روحي در جوان، تفهيم و تفاهم سريع تر اتفاق مي افتد.(13)7. تداوم نماز با زيبايي ها
هر چيزي و هر کاري اگر با زيبايي ها گره بخورد شوق و علاقه و انگيزه را زياد مي کند. زيبايي ظاهر و آراستگي نمازگزار بسيار در خانواده و جامعه تأثير دارد. به عنوان مثال: خانم در هر نمازي از حدّاقل هايي مانند چادر نماز سفيد، مقنعه، سجّاده، و عطر و شانه و روسري سفيد استفاده مي کند. به خاطر همين دخترها بيشتر گرايش به نماز و مذهب دارند. متأسّفانه آقايان در منزل، فقط با مهر شکسته و يا لباس هاي زير نامناسب، در مقابل اعضاي خانواده نماز مي خوانند. چون نماز مردها توأم با زيبايي نيست، پسرها گرايش کمتري به نماز دارند.8. حضور کارکنان، معلّمان و مسئولين مدرسه در نماز جماعت مدرسه
اگر معلّمان که الگوي دانش آموزان هستند، در صف اول نماز حضور داشته باشند، دانش آموزان با معلّمان خود همانندسازي مي کنند.9. خواندن نماز اوّل وقت
خواندن نماز اوّل وقت مصونيت رواني دارد. خواندن نماز اوّل وقت دليل بر اهميّت دادن به نماز است که متأسّفانه در خانواده ها اتّفاق نمي افتد. از قول حضرت آيت الله بهجت (رحمه الله) نقل شده است. که مي فرمودند:«مرحوم قاضي به من گفتند: «آقاي بهجت شما نماز اوّل وقت بخوان، اگر صاحب کرامت نشدي مرا لعن کن.»
اين که امام صادق (عليه السلام) فرمودند:
«به شفاعت ما نمي رسد کسي که نماز را سبک بشمارد».
يکي از موارد سبک شمردن نماز همين است که نماز، اوّل وقت و زمان اذان خوانده نشود.
10. برگزاري مراسم جشن تکليف براي نوجواناني که به تکليف رسيده اند
يکي از شيرين ترين کارهايي که والدين مي توانند با آن نوجوان را جذب مسايل ديني و ارزش هاي اخلاقي کنند، گرفتن جشن تکليف براي فرزندان است. سيّد بن طاووس از علماي شيعه در ششصد سال قبل براي سه فرزند خود جشن تکليف گرفت.فرزند نوجواني که والدين براي او جشن تکليف مي گيرند خود را در زمره ي عبادت کنندگان خدا مي بيند و اين نوعي تشويق و ترغيب و ايجاد انگيزه براي خواندن نماز و انجام فرايض ديني مي باشد.
11. آگاهي دادن در مسايل ديني و واجبات
از مهم ترين جلوه هاي دين سفارش مؤکّد و توصيه هاي مکّرر به علم آموزي و کسب معرفت و بصيرت در حوزه ي دين است.امام علي (عليه السلام)، به کميل خطاب مي کنند:
«يا کُمَيلُ ما مِن حَرَکةٍ اِلّا وَ اَنتَ مُحتاجٌ فيها اِلي مَعرِفَة».(14)
اي کميل! هيچ حرکت و تلاشي نيست مگر، اين که در آن نيازمند به معرفت و دانش هستي.
نوجوان و جوان با دو بال تهذيب و تعليم مي تواند به کمال برسد چون آگاهي در حوزه ي دين و آشنايي با معارف ديني جوان را آماده مي کند، در صورت مواجه شدن با دشمنان دين، بتواند از حريم دين دفاع کند.
امام علي (عليه السلام) مي فرمايند:
«يا مَشعَرَ الفَتيانِ حَصّنُوا دينَکُم باِلعِلمِ»(15)
اي گروه جوانان، دين و دينداري خود را با علم آموزي صيانت کنيد. (با گسترش دانش، خود را در قبال شبهه ها بيمه نماييد.)
12. روش اعتدال در عبادت نوجوان و جوان
انسان همواره در معرض خطر افراط و تفريط است. شاخص اعتدال در امور تربيت ديني، اهميّت فراوان دارد. از نگاه قرآن کريم امّت اسلامي به عنوان امّت وسط و معتدل معرفي شده است: ( وَ کَذلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً وَسَطاً ...)(16) لذا والدين در امر تربيت ديني و خصوصاً نماز، حدّ اعتدال را رعايت نمايند. مبادا با تکاليف شاق و سخت و به کار بردن روش هاي سخت گيرانه، از يک سو دچار افراط گردند و زمينه ي روي گرداني از دين را در فرزندان مهيّا سازند و يا نقطه ي مقابل آن، با بي توجّهي نسبت به انجام تکاليف ديني و نماز، زمينه ي بي تفاوتي را در فرزندان خود تقويت نمايند. نوجوان و جوان، دين گريز نيست. جوان از اعمال زور، تحميل و اجبار والدين گريزان است.13. رابطه ي عاطفي بين مربّي و متربّي
روشي که ما در آموزش تعليمات ديني اتّخاذ مي کنيم، مبتني بر حفظ و انتقال مطالب ديني است. اگر محتواي تعليمات ديني عمدتاً خشک و بي روح باشد، شور و شوق و اشتياق دروني در متربّي ايجاد نمي کند. مربّي بايد از راه برانگيختن گرايش هاي فطري، پيوند عاطفي ميان خود و متربّي ايجاد کند و با ايجاد يک رابطه ي محبّت آميز، انگيزه ي نماز را در او تقويت نمايد.پي نوشت ها :
1. پرواز در فضاي جواني، ابوالقاسم نجفيان، ص 151.
2. گفتار فلسفي جوان، ج 1، ص 12 تا 17.
3. سيره ي حلبي، ج 3، ص 120.
4. بحارالانوار، ج 6، ص 670.
5. راهبردهاي ولايت، ج 4، ص 231.
6. حجة الاسلام قرائتي، به نقل از سفينة البحار.
7. سوره ي مومنون، آيه 2.
8. سوره ي توبه، آيه 72.
9. وسايل الشّيعه، ج 11، ص 213.
10. پا به پاي آفتاب، ج 1، ص 100.
11. محمّد رضا سنگري، مجلّه ي پيوند، شماره ي 329، ص 9.
12. سنگري محمّد رضا، مجلّه ي پيوند، شماره 329، ص 10.
13. همان، ص 10.
14. تحف العقول، ص 171.
15. کافي، ج 6، ص 47.
16. سوره ي بقره، آيه 143.
رفيعي محمدي، علي محمد، (1392)، من جوانم: ويژگي هاي دوره نوجواني و جواني، قم: انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ اول