نويسنده: آيت الله سيد محمد تقي مدرسي
مترجم: محمد تقدمي صابري
مترجم: محمد تقدمي صابري
نگاهي به درونمايه و محورهاي سوره ي روم
نام سوره از واقعيت تاريخي مهمي الهام گرفته شده که به روزگار پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم)، ميان پارسيان و رومياني که در ظاهر بر آيين عيسي (عليه السلام) بودند، رخ نمود.
آيات اين سوره، گرد محورهايي چند مي گردد، برجسته ترين اين محورها عبارتند از:
الف: نماياندن چيرگي پروردگار بر آسمانها و زمين و اينکه سرنوشتي ظاهري و پاياني پنهاني وجود دارد. قرآن با يادکرد پيروزي پارسيان بر روميان در نزديکترين سرزمين، از اين حقيقت مثالي عرضه مي دارد که چگونه اين پيروزي در راستاي سرنوشتهاي درخور، رقم خورد. قرآن ما را از پيروزي ها و تقديرات الهي آگاه مي کند که کس را ياراي ايستادگي در برابر آن نيست و اين وعده ي خداوند است که خلاف آن نخواهد کرد، ليک بيشتر مردم مگر ظاهري از زندگي دنيا را نمي دانند. (آيات 1-7)
بزرگترين چيزي که بيشتر مردم از زندگي دنيوي نمي دانند اين است که خداوند آن را به حق و تا هنگامي معين آفريده، از اين رو ستمگران، هنگام مخالفت با حق، زير و زبر شدند و به رغم نيرومندي فراوان و آباداني بسيار، مرگ آنان فرا رسيد. (آيات 8-11)
ب: محور اوّل با محور دوم در پيوند است، بر اساس دومين محور سوره ي روم، آدمي در برابر کردار خويش مسؤول است، بدون اينکه شريکان دروغين خداوند بتوانند او را از کيفر کردار زشتش برهانند.
قرآن در (آيات 12-16) و (آيات 28-45) در پيرامون اين محور به درازا سخن مي گويد و روشن مي سازد گنهکاران، روزي که رستاخيز برپا شود نوميد مي گردند و مردمان به روز رستاخيز پراکنده مي شوند، سپس نيکوکاران پاداش مي گيرند و کافران به عذاب افکنده مي شوند.
قرآن با تکيه بر وجدان آدمي، بر يگانگي پروردگار و ضرورت خالص گرداندن ايمان براي او و پاک داشتنش از آلودگيهاي شرک استدلال مي کند و مؤمنان را از شرک در سياست برحذر مي دارد، اين گونه از شرک، با توسل به غير خدا و پيروي از رهبراني حاصل مي شود که خداوند کسي را به پيروي از آنان فرمان نداده است. قرآن همچنين انسانها را از شرک در اقتصاد، که در پي به انحصار درآوردن ثروتها و عدم انفاق آن در راه خدا روي مي دهد، باز مي دارد. ربا نيز از ديگر جلوه هاي شرک در اقتصاد است که نزد خدا فزوني نمي گيرد. (آيات 29-39)
بر اساس نگرش قرآن، سبب فسادي که در دريا و خشکي نمودار شده، دستاورد مردمان است. حکمت چنين گفتاري آن است که مردم نتيجه ي کردار خويش را دريابند، بسا که از گمراهي خود بازگردند. (آيات 40-41)
اين سخن، گواه گويايي بر مسؤوليت است، امّا گواه ديگري نيز در دست است که در سرنوشت مشرکان پيشين جلوه گر است، هماناني که پروردگار فرمان داده با گردش در زمين، پايان کارشان را درنگريم. (آيه 42)
ج: براي اينکه آدمي بيشتر و بيشتر مسؤوليت خود را در خاطر داشته باشد، ناگزير بايد به روز رستاخيز، که در آن براي دريافت جزاي اعمال برانگيخته مي شود، ايمان داشته باشد. اين موضوع، سومين و مهم ترين محور سوره ي روم است. ليک آدمي چگونه به رستاخيز ايمان آورد در حالي که هواي نفس و شيطان درون، کردار زشت او را زيبا جلوه مي دهند؟ و آرزوهاي او را دور و دراز مي دارند؟ و او را در شبهه ها مي افکنند؟
در پاسخ به اين پرسشها بايد گفت: شناخت خداوند راه ايستادگي در برابر شياطين درون و برون است، آيا خداوند توانِ آن ندارد که آدمي را پس از مرگ به زندگي بازگرداند؟ آري او بر اين کار تواناست؛ آيا او دانا نيست و بر اساس دانايي، نيکوکاران را پاداشي نيک و کافران را به دوزخ، جزا نمي دهد؟ آري چنين است؛ بنابراين رستاخيز بي گمان فراخواهد رسيد.
براي اينکه شناخت انسان مؤمن از آفريدگار خود فزوني گيرد و در پي آن به رستاخيز، ايمان بيشتري پيدا کند و آن را راست انگارد و بيشتر دريابد، پروردگار يادآور مي شود که نشانه هاي او در کران ها پراکنده است و جان آدمي آنها را در بامداد، عصر هنگام، شامگاه و در نيمروز حس مي کند، در پي اين نشانه ها، نمايان مي گردد که نيايش و سپاس تنها شايسته خداوند است.
خداوند ما را به شگفتي و شکوه زندگي رهنمون مي شود که چگونه زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مي آورد. پروردگار فرمان مي دهد تا درباره جان خويش انديشه کنيم که چگونه او ما را از خاک آفريده و همسراني براي ما قرار داده تا بدانها آرام گيريم. خداوند ما را فرمان مي دهد تا نشانه هاي او در آسمانها و زمين و در گوناگوني زبانهاي مردم را فراگيريم و اينکه چگونه شب هنگام مي خوابيم و او ما را به هنگام روز براي به دست آوردن روزي از خواب برمي خيزاند. همچنين پروردگار نعمت ابر را يادآور مي شود که بدان، زمين را پس از مرگ زنده مي گرداند، اين پديده نظر ما را به سوي بزرگي آسمانها و زمين جلب مي کند و پديده هاي يادشده در مجموع، استدلالي است بر اينکه خداوند شکست ناپذيري داناست. (آيات 17-27)
پروردگار بار ديگر در بخشهاي ديگري از سوره (آيات 48-50) نعمت بادها را يادآور مي شود که برکت ابرها را مژده مي دهند و کشتيها را به حرکت وا مي دارند و سپاس را بايسته مي گردانند. خداوند به زيباترين گونه، بارش باران را وصف مي کند و ما را فرمان مي دهد تا نشانه هاي رحمت او را در نگريم که چگونه زمين را پس از مرگ زنده مي سازد، او سپس هشدار مي دهد که بر انجام دادن هرکاري تواناست.
خداوند، نشانه هاي خويش را که در جان ما جاي داده، يادآور مي شود که چگونه ناتوان و توانمند و آنگاه ناتوان و پير مي شويم و بار ديگر يادآور مي شود که دانا و تواناست. (آيات 51-54)
در آيات پاياني سوره (آيات 55-60) خداوند برخي صحنه هاي روز رستاخيز را براي ما به تصوير مي کشد تا بيماري آرزوهاي دور و دراز را که انسان بدان مبتلاست، درمان کند و او را هشدار دهد که در آن روز، پوزشي پذيرفته نمي شود و از او درخواست نخواهد شد که به سوي حق بازگردد.
افزون بر اين محورها، در گوشه و کنار سوره، سخنان پراکنده اي در پيرامون شروط شناخت و معرفت و اهميت آن به چشم مي خورد و اين که در قرآن از هرگونه مثلي موجود است.
همچنين سوره، زمان و موضع مؤمنان در برابر آن و ضرورت صبر تا فرا رسيدن وعده ي الهي را براي ما يادآور مي شود.
منبع مقاله :
مدرسي، سيد محمدتقي؛ (1386)، سوره هاي قرآن: درونمايه ها و محورها، ترجمه: محمد تقدمي صابري، مشهد: مؤسسه چاپ آستان قدس رضوي، چاپ اول.
/ج