خاطرات به یاد ماندنی
خاطرات به یاد ماندنی/
•پدید اورندگان : | جلیل آلداود , |
•ناشر : | دنیای اندیشه |
•سال نشر : | 1386 |
• نوع کتاب : | تالیف |
• رده سنی : | 0 |
• تیراژ : | 5000 |
• نوع جلد : | شومیز |
• شابک : | 978-964-2881-00-0 |
• تاریخ نشر : | 1386/8/12 |
• محل نشر : | تهران |
• زبان : | فارسی |
• زبان اصلی : | |
• تعداد صفحات : | 88 |
• قیمت : | 7000 |
• نوبت چاپ : | 1 |
• قطع : | وزیری |
• شماره جلد : | 0 |
• چکیده : | ,"این مجموعه حاوی چهار خاطره از معلم بازنشستهای است كه مسائل دوران تدریس و اتفاقهای خانوادگی خویش را كه كمابیش با شغلش مرتبط بوده تحت عنوانهای: یك خاطره، سفر دریا، ماموریت به خارج، و من و باجناقم به رشتهی تحریر درآورده است. در بخشی از "یك خاطره" اولین تجربههای تدریس یك معلم جوان را در رویارویی با دانشآموزان كلاسی كه همهی مدرسه و معلمان را خسته كردهاند میخوانیم: در را باز كردم و وارد كلاس شدم، ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید كه از وحشت صدا كم مانده بود سكته كنم و بلافاصله صدایی از پشت در به گوش رسید كه گفت: "برپا" شاگردان همه ایستادند، بعد از كمی سكوت با صدایی لرزان كه گویی از انتهای چاهی عمیق به گوش میرسید گفتم: "بفرمایید" مجددا همان صدای مهیب تكرار شد و گفت برجا. بلافاصله در كلاس را بستم، در كه بسته شد چشمم به مبصر كلاس افتاد كه در پشت میز دبیر ایستاده بود و آن صدای مهیب صدایی بود كه مبصر با دست روی میز دبیر كوبیده بود. وحشت سراپای وجودم را فراگرفت به تصورم او هم وقتی هیكل نحیف مرا دید به حال زار من پی برد و دلش به حال من سوخت، بعد خطاب به شاگردان گفت: "این آقا، آقای خوبیه به همه ما هم نمره خوب میدهد. هركسی هم جیك بزنه حسابش با منه". در دلم گفتم: خدا پدرت را بیامرزه نمره چه قابلی داره. "سكومت مطلق در كلاس برقرار شد و من تا حدودی آرامشم را به دست آوردم." |
ارسال نظر شما