رخفروز
رخفروز/
•پدید اورندگان : | سكینه سبیلی , |
•ناشر : | نسل فردا |
•سال نشر : | 1386 |
• نوع کتاب : | تالیف |
• رده سنی : | 0 |
• تیراژ : | 1100 |
• نوع جلد : | شومیز |
• شابک : | 964-2536-04-8 |
• تاریخ نشر : | 1386/3/16 |
• محل نشر : | تهران |
• زبان : | فارسی |
• زبان اصلی : | |
• تعداد صفحات : | 112 |
• قیمت : | 15000 |
• نوبت چاپ : | 1 |
• قطع : | رقعی |
• شماره جلد : | 0 |
• چکیده : | ,"مجموعهی حاضر مشتمل بر پانزده داستان كوتاه تحت این عناوین است. بیپناه، بامداد، سیاه، باران طلا، آخرین پگاه، هزار گل، رخ فروز، وداع با عشق، باشلق، كفایت، لالهی سوخته و سامان. برای نمونه "رخ افروز" كه از زبان اول شخص بازگو شده حكایت پیرزنی 84 ساله است كه از پدر و مادری متولد شد كه عاشق یكدیگر بودند. و در سنین كودكی قالیبافی را آموخت و وقتی 15 ساله بود ازدواج كرد و یكسال بعد پسری به دنیا آورد، اما شوهرش با او ناسازگاری را شروع كرد، آنها بعد از مدتی از یكدیگر جدا شدند و شوهرش، پسرشان را كه "سهراب" نام داشت از او گرفت. بعد از آن رخفروز از راه قالیبافی امرارمعاش میكرد. او چندین بار دیگر ازدواج كرد و بچهدار شد اما هیچیك از ازدواجهای او موفق نبود. او بچههایش را با مشكلات بسیار و كار شبانهروزی بزرگ كرد و برای بهبود وضع زندگیاش به خرمشهر رفت. در آنجا خانهای با كمك پسرانش كه حالا كار میكردند خرید اما با جنگ ایران و عراق دوباره خانهاش را از دست داد و مجبور شد به همراه فرزندانش به آباده برود. پسرهایش همگی ازدواج كردند و رخافروز تنها ماند. اكنون نزد بیوهزنی كه برای پرستاری و نگهداری از او از پسرانش پول میگیرد زندگی میكند و در سن 84 سالگی در حالی كه 5 فرزند و 20 نوه و نتیجه دارد احساس تنهایی و بیكسی میكند و تنها آرزویش مرگ است." |
ارسال نظر شما