ناشناس

خود خوری

سلام و خسته نباشید من حدودا چند ماه میشه که خودخوری میکنم منظور از خود خوری اینکه وقتی یک کاری میکنم میگم کاش نمیکردم شرو میکنم به این که چرا گفتم و ناراحت میشم و فکرمو مشغول میکنه قبلا تا این حد بود اما الان شدید تر شده بعضی وقتا میبینم دستمو مشت کردمو محکم فشار دادم حتی اضطراب شدیدی میگیرم قبلا هم فوبیای زخم داشتم وقتی زخمی میبینم همه جام شرو به خاریدن میکنه تپش قلب میگیرم چند روز پیش تو خواب دیدم رو بدنم قارچ پوستی زده خیلی حالم بد شد کل روز همه جام میخارید هی پاک میکردم نمیدونم این چه حسیه بعد اون خواب شدید تر شده چند وقت پیش هم بود ولی اثلا اینجوری نبود ممنون میشم کمکم کنین
جمعه، 5 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

خود خوری

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

سلام و خسته نباشید
من حدودا چند ماه میشه که خودخوری میکنم منظور از خود خوری اینکه وقتی یک کاری میکنم میگم کاش نمیکردم شرو میکنم به این که چرا گفتم و ناراحت میشم و فکرمو مشغول میکنه قبلا تا این حد بود اما الان شدید تر شده بعضی وقتا میبینم دستمو مشت کردمو محکم فشار دادم حتی اضطراب شدیدی میگیرم
قبلا هم فوبیای زخم داشتم وقتی زخمی میبینم همه جام شرو به خاریدن میکنه تپش قلب میگیرم چند روز پیش تو خواب دیدم رو بدنم قارچ پوستی زده خیلی حالم بد شد کل روز همه جام میخارید هی پاک میکردم نمیدونم این چه حسیه بعد اون خواب شدید تر شده چند وقت پیش هم بود ولی اثلا اینجوری نبود ممنون میشم کمکم کنین


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، مشکل اصلی شما افکارتان هست که بر روی جسم شما و خواب شما تاثیر گذاشته ، خودخوری یک نوع حالت روحی، روانی و رفتاری است که فرد با افکار و کشمکش‌های ذهنی منفی مدام در حال اظهار تاسف برای خود است و در واقع متحمل رنجی آشکار و پنهان می‌شوند.تصاویر ذهنی و افکار منفی موجود در روان ناخودآگاه افراد خودخور آنها را کنترل و مدیریت می‌کنند.این‌گونه افراد نسبت به محرک‌های محیطی و پیرامونی خود دچار حساسیت‌های افراطی بوده و همیشه از افسردگی و اضطراب رنج می‌برند.این افراد همواره در حال رنجش، سرزنش و مجازات خود هستند و تصور می‌کنند اطرافیانشان دایما در مورد آنها قضاوت کرده و آنها را مورد ارزشیابی قرار می‌دهند.هنگامی که فرد دچار خودسرزنشی می‌شود با کشمکش‌های روانی و ذهنی فراوانی درگیر است و گاهی برانگیخته و هیجانی شده و برخی اوقات در خود فرو رفته و منزوی می شو.فرد خودخور نسبت به توانایی‌ها و داشته‌های خود دید منفی دارد و بیشتر در پی برجسته کردن کمبودهای خود است.این صفت ممکن است ناشی از ضعف اعتماد به نفس، ضعف عزت نفس، حسادت، شناخته نشدن ظرفیت‌های فردی و متبلور نکردن ظرفیت‌های وجودی فرد باشد.یکی دیگر از مشکلات افراد خودخور، منعطف نبودن تفکر و اندیشه‌های آنهاست، باید نسبت به خودپذیری نامشروط خود و دیگرپذیری نامشروط تلاش کنید و بپذیرند که انسان جایزالخطاست، زیرا خودخورها با این تفکر که نباید مرتکب هیچ اشتباهی شوند دچار خودسرزنشی شده و مشکلاتی را برای خود فراهم می‌سازند.همچنین این افراد باید بپذیرند که طبق نظریه «روانشناسی تفاوت» افراد دارای رفتار و افکار متفاوتی هستند و دیگران را با تفاوت‌هایشان پذیرا باشند.باید بیش از آنکه به کمبودهای خود توجه داشته باشند داشته‌ها و توانمندی‌های خود را برای موفقیت و داشتن زندگی بهتر برجسته کنند.روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم هایی که در استرس و ناامیدی بسرمی‌برند، به اضطراب و افسردگیشان منجر خواهد شد.گاهی الگوهای منفی فکری باعث نابودی لحظات زیبای زندگیمان می شود.ما ممکن است در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم که باعث نگرانی و تنش ما در زمان حال باشد و این موضوع می تواند در آینده به نتایج منفی منجر شود. ما احتمالاً بیش از اندازه به تجزیه و تحلیل تجارب معمولی و تعاملاتمان می پردازیم و این در حالی است که بسیاری از مشغولیات ذهنی ما، حتی وجود خارجی هم ندارند. بسیاری از مواقع به محض این که اتفاق بدی رخ می دهد، ما آن را با اتفاقات بد گذشته پیوند می دهیم و شروع به احساس ناراحتی و غم می کنیم و شاید همین حالا در مورد بسیاری از مشکلات که احتمال می دهیم به نتایج منفی برسد، به خود سخت بگیریم و مضطرب باشیم.نخستین گام برای حل مشکل، قبول آن است. اگر احساس می کنید که نمی توانید ذهن خود را نسبت به افکار بیش از اندازه کنترل کنید و این موضوع در کاهش شادی، تصمیم گیری، انجام کارها و یا تشکیل روابط عاطفی شما تاثیر گذار است پس بپذیرید که مشکل دارید. هنگامی که پذیرفتید بیش از حد فکر می کنید، خود را ببخشید زیرا مغز انسان تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد. اولین و ساده ترین کاری که انسان در این مواقع می تواند انجام دهد، کنترل تنفس است. تنفس به شما آرامش می بخشد و شما را به زمان حال و طبیعت پیرامونتان مرتبط می سازد. این موضوع بسیار ساده به نظر می رسد ولی هنگامی که ذهن ما شروع به تفکر منفی می کند، ما به نوعی جنون کشیده می شویم که کنترل آن نیز مشکل است ولی باید بدانیم که در این هنگام ما به آرامش ذهنی و بدنی نیازمندیم.اگر واقعا احساس نیاز به بیان مسائل خود دارید، می توانید آنها را بنویسید و به وسیلۀ ذهن آگاه خود آنها را تجزیه و تحلیل و در نتیجه روشن نمایید. در بیشتر مواقع، هنگامی که آنها را می خوانید، متوجه می شوید که بیشتر نگرانی ها و افکار منفی شما بی مورد است. این نوع ژورنالیک آزاد می تواند بسیار سودمند باشد. شما اکنون می دانید که بدن و ذهن خود را به وسیلۀ کنترل تنفس و کمتر صحبت کردن و نوشتن افکار ، چگونه آرام نگاه دارید ولی گاهی انرژی درونی بدن شما باید به گونه ای تخلیه شود که در این موارد یک پیاده روی سریع، دوچرخه سواری طولانی و یا سریع، بازی با حیوانات خانگی و کودکان، انجام یوگا، بازی های ورزشی، شنا و یا دویدن می تواند مفید باشد. فعالیت هایی که جاذب هر دو حالات ذهنی و بدنی باشد، بهتر است زیرا شما نیاز به بیرون رفتن از الگوهای وسواسی فکری دارید تا وضعیت حضور در زمان حال در شما به جریان افتد.علاوه بر فعالیت های فیزیکی، تمریناتی که باعث تحریک مغز شود نیز برای هدایت و تغییر مناسب الگوهای فکری موثر است. بازی های گوناگون فکری، یادگیری زبان یا موسیقی و یا هر گونه هنری که بتواند سرگرم کننده باشد، شما را از تفکرات بیش از حدتان منحرف می سازد.یکی از بزرگ ترین و بهترین راه های مبارزه با تفکر بیش از حد، توانایی زندگی کردن در زمان حال است. احساس گناه در شکست های گذشته و نگرانی در مورد موضوعات آینده می تواند انرژی و اوقات شما را تحلیل برد ولی به وسیلۀ توجه به اکنون، شما به عشقی که شایستگی آن را برای خود دارید خواهید رسید. لائو تزو می گوید: "اگر شما افسرده هستید در گذشته زندگی می کنید. اگر شما مضطرب هستید، درآینده زندگی می کنید ولی اگر آرامش دارید، در زمان حال بسر می برید." حال پرسش این است که چگونه می توانیم در زمان حال حاضر زندگی کنیم؟ با توجه به استراتژی هایی که در بالاتر برای داشتن یک ذهن آرام ذکر شد، شما می توانید با تمرکز حواس یا شکلی از مدیتیشن که بدون قضاوت و تفکرست، مشاهده گر زمان حالتان باشید. اگر در این حالت افکار مزاحم و نگران کننده به ذهن شما هجوم آورد، آن را نادیده بگیرید و اجازه دهید که با احترام تمام و بدون هیچ گونه تقلایی از ذهنتان عبور کند. انرژی افکارتان را آزاد سازید و فضای درونی آرام برای خود ایجاد کنید. هنگامی که ما نگران هستیم، اساساً به کنترل جریان زندگی امید داریم زیرا به نتایج یک وضعیت اهمیت می دهیم و می خواهیم همه چیز بر وفق مرادمان باشد و در نتیجه از وقوع اشتباهات و تغییر نتایج وحشت داریم. در واقع ما بر وقایع زندگیمان کنترل زیادی نداریم.اگر از یک نقطه نظر آگاهانه به این موضوع نگاه کنیم؛ نگرانی های ما به نتایجی که مایلیم دست یابیم، اثری ندارد. حال می توانیم نگران باشیم و تحلیل رویم یا این که هر آنچه هست را بپذیریم و بگذاریم که بگذرد. کائنات از ما قدیمی تر و خردمندتر است، پس بجای وسواس های نگران کننده، کنترل را تا حدودی فراموش کرده و با عشق و اعتماد و تسلیم به جهان، بگذاریم که آرامش بیشتری داشته شود.تسلیم شدن به معنای واگذاری و عدم تلاش نیست بلکه این حالت بدان معناست که شما به جای ایستادگی و مبارزه در مقابل جریان کنونی زندگی با آن هماهنگ می شوید و به آن می پیوندید.تسلیم، شکلی از آزادی و آرامش است زیرا شما مایلید که به جریان زندگی اعتماد کنید و می دانید همه چیز در زمان، مکان و شرایط مناسب اتفاق خواهد افتاد و شما در جایی قرار دارید که باید باشید.حتی اگر مفهوم نگرانی "خوب" یا "بد" بودن نتایج باشد، این نشانه ای از دوگانگی و در نتیجه تنها یک توهم است. از نظر کائنات و جهان هستی؛ هیچ چیز خوب یا بدی وجود ندارد. هر دو این ها، پشت و روی یک سکه هستند.همان طور که در بالاتر ذکر شد ما هیچ گونه کنترلی بر آشکار شدن و چگونگی وقایع زندگی خود نداریم، حداقل بخشی از ذهن خودآگاه ما تنها توانایی دیکته کردن برخی وقایع را دارد و این افکار ماست که با شکل دادن انرژی برای ما ایجاد واقعیت می کند. بنا به قانون جذب؛ ما هر بیشتر در مورد چیزی نگران باشیم، همان نتایج نگران کننده را به سوی خودمان جذب می کنیم.ما باید نسبت به افکار خود آگاهی بیشتری داشته باشیم زیرا که افکار ما دارای قدرت بیش از اندازه ای است مثلا اگر نگران از دست دادن شغلتان باشید، با این نگرانی؛ احتمال اخراج خود را بیشتر می کنید.اگر نگران مبتلا شدن به بیمارهای مهلک باشید، به وسیلۀ انرژی ای که به آن سو ارسال می کنید، ندانسته بدن خود را در وضعیت ابتلا به آن بیماری ها آماده می سازید.انرژی افکار و احساسات شما، خالق زندگی شماست و به همین دلیل برخی می گویند: "نگرانی، سوءاستفاده از انرژی تفکر خلاق است."آیا می خواهید یک زندگی شاد، آرام و همراه با توجه و تمرکز به اکنون برای خود ایجاد کنید؟ اگر جوابتان مثبت است، شما تمامی ابزار مناسب برای ساخت واقعیت ذهنی و حضور در افکارتان را دارید. اگر به تفکر بیش از حد ادامه دهید، آنگاه با استفاده از همین ابزار، شما می توانید یک زندگی سرشار از نگرانی و اضطراب برای خود بوجود آورید. انتخاب با شماست.یک برنامه ریزی روزانه برای خود ترتیب دهید که فرصت فکر کردن های بیهوده را از شما بگیرد و در آن برنامه ریزی ، 8ساعت خواب شبانه و ورزش و تغذیه سالم و رفت و آمد با اقوام و دوستان و عبادت را حتما بگنجانید و روزانه مطالعه کتاب داشته باشید که ذهن شما ساختار پیدا کند . با آرزوی سلامتی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.