ناشناس

بد رفتاری زن

سلام من ۱۵ سال است که با همسری تحصیل کرده زندگی می کنم.تقریبا هیچ مشکل خاصی در رفتار او وجود ندارد جز این که نسبت به مادر من بسیار حساس است طوریکه حتی با کوچکترین کاری که من برای مادرم انجام بدهم، مرا به باد ناسزا می گیرد و روزها و هفته ها قهر می کند و کلا هیچ رابطه زناشویی نداریم تا اینکه من به خاطر جرم نکرده، از او عذر خواهی کنم تا آن موضوع تمام شود .و چند روز بعد دوباره داستانی دیگر چه کنم؟؟
دوشنبه، 15 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بد رفتاری زن

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، ۴۵ ساله )

سلام
من ۱۵ سال است که با همسری تحصیل کرده زندگی می کنم.تقریبا هیچ مشکل خاصی در رفتار او وجود ندارد جز این که نسبت به مادر من بسیار حساس است طوریکه حتی با کوچکترین کاری که من برای مادرم انجام بدهم، مرا به باد ناسزا می گیرد و روزها و هفته ها قهر می کند و کلا هیچ رابطه زناشویی نداریم تا اینکه من به خاطر جرم نکرده، از او عذر خواهی کنم تا آن موضوع تمام شود .و چند روز بعد دوباره داستانی دیگر
چه کنم؟؟


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما برادر گرامی برادر عزیز،اختلافات زوجین بر خانواده دیگری یکی از مسائل شایع و نسبتا طبیعی در زندگی زناشویی است و کم یا زیاد بین همه خانواده ها وجود دارد؛ اما مهم تر از وجود اختلاف، نوع مدیریت و برخورد با این تعارضات است. اگر همسر ما به خانواده مان بدبین است و نسبت به آن ها سوءظن دارد قدم اول این است که کمی نسبت به بدبینی و سخت گیری او احساس مسئولیت کنیم و از خود بپرسیم آیا گفتار یا رفتاری از جانب خانواده من سر زده که باعث بدگمانی او شده است؟تعدادی از زوجین در محیط منزل نیز دست از وابستگی شان به خانواده بر نمی دارند و حتی در زمان حضور همسر در منزل هم مشغول مکالمات تلفنی طولانی مدت هستند. یقینا موضوع صحبت نمی تواند چیزی جز بازگوکردن مسائل روزمره باشد و همین امر باعث می شود پای دیگران به حریم خصوصی زندگی باز شود و همسر فرد فکر کند در تصمیم گیری های زندگی مشترکش ردپایی از افکار خانواده همسرش وجود دارد. طبیعی است که تکرار چنین اتفاقاتی در طول زمان به شکل گیری بدبینی در یکی از زوجین نسبت به خانواده طرف مقابل منجر شود.ممکن است خودشیفتگی و زخم زبان های مادر شما ، حضور عضوی در خانواده شما که ویژگی های اخلاقی مناسبی ندارد و یکی از زوجین نگران است مبادا همسرش از آن فرد تاثیر منفی بپذیرد، دخالت خانواده ها در مسائل اقتصادی زوجین و تربیت فرزندان آن ها و … همه وهمه موجب می شود تا همسر شما نه تنها شخصا از خانواده تان فاصله بگیرد بلکه مانع از ارتباط شما با خانواده تان نیز بشود.البته همیشه این طور نیست که همسرتان صرفا به دلیل رفتارهای نادرست شما یا خانواده تان با آن ها قطع رابطه کند، در واقع گاهی اوقات مشکل از خود اوست. حتی ممکن است خانواده شما خیلی به او محبت کند ولی چون او به طور کلی فرد منزوی و گوشه گیری است باز هم از داشتن روابط اجتناب ورزد.برای پی بردن به این موضوع باید بررسی کنید که آیا همسرتان برای ارتباط داشتن با دیگران از جمله خانواده و دوستان خود نیز بی انگیزه است یا فقط برای رفت و آمد با خانواده شما مشکل دارد. اگر این مشکل در دیگر ارتباط ها هم دیده می شود، لزوم بهره گیری از مشاوره حضوری لازم است. گاهی اوقات نیز برآورده نشدن برخی توقعات (هرچند غیرمنطقی) باعث ایجاد دلخوری و قطع رابطه می شود. در کل بهتر است از همسر خود بخواهید تا دلایل این قطع رابطه را بازگو کند.والدین هر کس، اساس و ریشه ی جسمانی او هستند. کسی که به والدین خود بی احترامی می کند در واقع خود را بی ارزش، و بنیان خود را سُست کرده است. شاید روی همین اساس باشد که در روایات می فرمایند: بی احترامی به والدین، عمر را کوتاه، و روزی مادّی و معنوی را کم می کند. اگر کسی از روی خشم به والدین خود نگاه کند، خداوند او را از حوزه ی رحمت خود دور کرده و نمازش را نمی پذیرد.» از سوی دیگر، کسی که حرمت «رَحِم» خود را نگاه دارد، و والدین خود را «محترم» بشمارد، در واقع به «رحمت» بیکران الهی وصل شده و بهره های مادّی و معنوی فراوانی هم در این راه خواهد برد. شما باید با همسر خود که فردی تحصیل کرده و فهیم میباشد صحبت کنید و روایات و آیات در جهت محبت به پدر و مادر را به ایشان متذکر شوید و به ایشان نیز اجازه دهید با والدینش مانند شما رفت و آمد داشته باشند ولی هر چیزی که از تعادل خارج شود ظلم اتفاق می افتد .همان جور کخ حق والدین باید رعایت شود حق همسر نیز باید رعایت شود . البته در مورد همسر شما ،خود او، بيش از همه در معرض پيامدهاي منفي قهر است. وقتي قهر رخ مي دهد، نشان مي دهد که فشار زيادي روي فرد است زيرا مي خواهد خودش را حفظ کند، او در حال تجربه تهديد است و با قهر، انرژي رواني زيادي را از دست مي دهد.قهر موجب ايجاد فاصله عاطفي و شناختي بين دو طرف مي شود، قهر کردن هاي زياد و طولاني مدت به مرور زمان موجب دلسردي مي شود. حتي فضايي که براي عشق ورزيدن به هم وجود دارد، مي تواند به فضاي هم زيستي محض تبديل شود و زوجين به جاي مراوده هاي عاطفي و رواني که به آن نياز دارند تنها به وظايف خود عمل مي کنند تا رابطه باقي بماند. راهکار پايدارتر اين است که زوجين آگاه باشند که قهر، رفتاري ناکارآمد است و اگر زماني در کودکي فايده اي برايشان داشته، ديگر در شرايط فعلي فايده اي براي آن ها ندارد، بلکه بايد به دنبال يافتن راه حل باشند.زوجين در نظر داشته باشند رفتار ناکارآمدتر براي مدت زمان محدود آن ها را به اهدافشان مي رساند. چون سرانجام طرف مقابل در برابر اين رفتار مي ايستد و ديگر باج نمي دهد.زوجين مهارت هاي ارتباط موثر را ياد بگيرند و حتي در سخت ترين شرايط هم به هم فرصت بدهند و بدانند وقتي احساس ناکامي دارند، دچار خشم و هيجان و خستگي مي شوند و نمي توانند استدلال منطقي داشته باشند پس بايد به هم فرصت بدهند و صحبت کنند. آن ها بايد با موضوع و مشکل خود روبه رو شوند و راه حل پيدا کنند. گاهي افراد موضوع اصلي را ناديده مي گيرند و پشت سر مي اندازند ولي اين موضوع يک روز ظهور مي کند و خود را نشان مي دهد، پس زوجين قهر را با بي توجهي به مسئله و مشکل اصلي تمام نکنند و با هم صحبت کنند اگر بار اول دعوايشان شد، بار دوم صحبت کنند، اگر باز هم دعوا کردند بار سوم صحبت کنند ، با صحبت نرم و محبت آمیز، زن رام مرد خواهد شد .با هدیه خریدن و توجه کردن به همسر باعث میشود مواقعی هم که کمکی به مادرتان میکنید بیشتر مورد پذیرش همسر شما باشد .لازم است که شما به عنوان مرد مدیریت خوبی داشته باشید. ولی در زمینه اصلاح رابطه همسرتان با مادرتان توصیه های جدی دارم:معاشرتها را خیلی زیاد کنترل کنید.مثلا اگر می بینید ارتباط زیاد ایجاد کننده تنش و مشکل میان طرفین می شود این رابطه را خیلی کم کنید مثلا شما خودتان بر حسب وظیفه و مسئولیتی که یک فرزند دارد مکررا با خانواده تان رابطه داشته باشید ولی ضرورتی ندارد که همسرتان در همه این سرکشی ها با شما همراه شود. کم کردن این روابط شاید از تنشها بکاهد.حساسیتهای همسرتان را بشناسید.و به طریقی خانواده خودتان را مطلع کنید تا قدری در رفتار خودشان اصلاحاتی ایجاد کنند و از شدت مشکلات کاسته شود.حساسیتهای خانواده خودتان را هم بشناسید .و به اطلاع همسرتان برسانید تا در تعامل شان با خانواده شما بیشتر رعایت کنند.خودتان هم برخی از مشکلات رفتاری و …. را در غیاب همسرتان به خانواده تان تذکر دهید.مثلا وقتی دایما از همسرتان بدگویی می کنند منطقی واکنش داده و دلیل بیاورید و البته ناپختگی و کم تجربگی همسرتان را هم مطرح کنید و از آنها بخواهید که به خاطر حفظ آرامش خودتان هم که شده بیشتر ملاحظه کنند و مراعات نمایند.همیشه در غیاب خانواده حق را به همسرتان دهید .تا ایشان تصور نکند که شما وی را تنها رها کرده اید. ضمنا در مواقع مقتضی هر در برابر همسرتان و هم خانواده با رعایت احترام واکنش جدی نشان دهید. مثلا وقتی می بینید واکنشهای منفی را شروع کردند خیلی جدی ولی محترمانه واکنش دهید مثلا بگویید: این طرز واکنش برای افرادی بالغ واقعا بعید است. تصور می کنم بهتر است این قایله را تمام کنید و سپس به اتفاق همسرتان موقعیت را ترک کنید ولی اصلا قهر نکنید بلکه در دفعات آتی ارتباط معمولی با طرفین داشته باشیدخدا وند متعال مقام بسیار بلندی برای پدر و مادر نسبت به فرزندان قرار داده است. اگر این اختلاف ریشه و علت خاصی ندارد که باید سعی کرد با نهایت درایت و با حفظ بی طرفی از گسترش آن جلوگیری کرد. واگر این اختلاف دارای ریشه و علتی است در این صورت می توان با پیدا کردن آن راهی برای حل این اختلاف پیدا کرد. در واقع با از بین بردن اختلاف سابق این مشکل خود به خود از بین می رود. با آرزوی سلامتی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.