Az

اعتیاد همسر

منوهمسرم دوساله که ازدواج کردیم,قبلا اعتیادداشته وبه من نگفته بودتاشش ماه پیش که متوجه شدم دوباره رفته سمت این کارخیلی تلاش کردم تاتونستم کاری کنم که این کاروانجام نده ولی سیگارخیلی میگشه,کاراش خیلی عجیبه نمیدونم چکارکنم عصابم خیلی بهم ریخته شده که نمی تونم درست تصمیم بگیرشماراهنمای کنیدممنونم خیلی ازش تست گرفتم منفی بودولی کاراش خیلی عجیبه,شایدم من مریض شدم خیلی بهش شک دارم ناگفته نماندخیلی هم مشکلات مالی داریم شایدایناباعث این رفتاراشده,اصلا بهش اعتمادندارم
چهارشنبه، 17 خرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

Az

اعتیاد همسر

Az ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

منوهمسرم دوساله که ازدواج کردیم,قبلا اعتیادداشته وبه من نگفته بودتاشش ماه پیش که متوجه شدم دوباره رفته سمت این کارخیلی تلاش کردم تاتونستم کاری کنم که این کاروانجام نده ولی سیگارخیلی میگشه,کاراش خیلی عجیبه نمیدونم چکارکنم عصابم خیلی بهم ریخته شده که نمی تونم درست تصمیم بگیرشماراهنمای کنیدممنونم خیلی

ازش تست گرفتم منفی بودولی کاراش خیلی عجیبه,شایدم من مریض شدم خیلی بهش شک دارم ناگفته نماندخیلی هم مشکلات مالی داریم شایدایناباعث این رفتاراشده,اصلا بهش اعتمادندارم


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ،اولین دلیل گرایش برخی افراد به مصرف موادمخدر به تیپ شخصیتی و روانی فرد مربوط است. کسانی که اعتماد به نفس پایین و ویژگی های خلقی افسرده دارند و برای درمان به مصرف موادمخدر پناه می برند، رفتارهای تکانشی دارند و ناسازگار هستند، گرایش به مصرف مواد در آنها بیش از دیگران دیده می شود. دومین علت، عوامل محیطی است. وقتی فرد در محیطی باشد که مواد به آسانی در اختیار او قرار می گیرد و با دوستانی در ارتباط باشد که مصرف کننده مواد هستند، طبعا او نیز به سمت اعتیاد کشیده خواهد شد. عامل سوم، عوامل خانوادگی است. تنش در روابط میان زوجین و فضای روانی ناسالم در خانواده همراه با تحقیر و سرزنش، برآورده نشدن نیازهای عاطفی ـ احساسی فرد، ناکام ماندن در زندگی مشترک و به نوعی دست نیافتن به هدف هایی که پس از ازدواج به آنها می اندیشید، از جمله عوامل خانوادگی است. عامل چهارم پیام های پزشکی است که از دیگران یا اعضای خانواده اش دریافت می کند. برای مثال می گویند مواد بزن دردت خوب می شود. بخصوص این که این پیام از سوی کسی باشد که به فرد معتاد بگوید من درد عضلانی داشتم و مواد زدم و خوب شدم. این حرف، انگیزه او را برای مصرف مواد دوچندان می کند.زندگی با همسر معتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خاص خودش را دارد. با این حال و با طرح چند پرسش می توان به این نتیجه رسید که آیا می توان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را می زند؟ خانواده اش برایش مهم هستند؟ یا خانواده چندان برایشان مهم نیست و تلاش چندانی برای ترک مواد نمی‎کند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف می کند؟ تزریقی است؟برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد. اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانواده مدار داشت و زن اش برایش مهم بود، ویژگی خلقی آرام تری داشت، دست بزن نداشت، میزان موادی ‎ که مصرف می کند کم است، نوع مواد مخدر مصرفی اش از جنس شیشه، کراک و هروئین نیست و حاضر است به کمپ برود و مواد را ترک کند، می توان امیدوار بود به یک زندگی سالم و به آغوش گرم خانواده بازگردد، اما اگر فرد معتاد مدت زمان زیادی است که موادمخدر مصرف می کند، از موادمخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده می کند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، به کرات تصمیم گرفته به کمپ برود و ترک کند، اما موفق به ترک نشده یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود.با نشانه های گفته شده روی این فرد نمی توان به عنوان شریک زندگی حساب کرد و بهتر است از او جدا شد، زیرا ادامه زندگی با تنش همراه خواهد بود. البته این مورد را فراموش نکنيم که بدبيني هاي مداوم و چک کردن هاي مکرر هم مانع صميميت و دوست داشتن مي شود و هم باعث آزردگي و خسته شدن طرف مقابل! خيلي از مواقع همسران افراد بدبين به آن ها خيانت مي کنند، به اين دليل که آدمي توان تحمل محدودي دارد و اگر با وجود تلاش براي ايجاد اعتماد، نتواند محبت لازم را از همسر دريافت کند، يا به اين زندگي خسته کننده خاتمه مي دهد يا ممکن است همان اتفاقي بيفتد که افراد بدبين از آن مي ترسند، يعني علاقه مند شدن همسر به کسي ديگر وترجيح دادن ديگري به او. اعتیاد، یک گناه و خطای بزرگ و نابخشودنی است که هم به خود فرد و هم به جامعه و خانواده اش، آسیب می رساند. با این حال، حساب اعتیاد از حساب کسی که در دام اعتیاد گرفتار شده، کاملا جداست؛ یعنی با اینکه موضوع اعتیاد، امری قابل بخشش و گذشت نیست، اما فردی که گرفتار آن شده، کاملا بخشودنی است و در این مورد باید، حساب گناه و گناهکار را از هم جدا کرد. خطاکار و گناهکار، کاملا قابل بخشش هستند و باید این مساله را در نوع کلام و رفتار خود، رعایت کرد. خانواده ها، نباید با کلام هیجانی و عاطفی شدید، فرد گرفتار را تخریب کنند.مثلا بیان عبارت هایی مانند «تو اصلا آدم نیستی»، «تو درست شدنی نیستی» و.... در هر مرحله ای از ترک، باعث زیر سوال رفتن شخصیت و هویت فرد می شود و کار ترک او را دچار اختلال می کند. به عبارت ساده تر، استفاده از لحن و کلام نادرست و نابجا، فرد را به کسب موفقیت در ترک مواد، بدبین می کند. با این حساب، خانواده ها باید ابتدا خودشان شخصیت قوی و محکمی داشته باشند تا بتوانند به هدف نهایی شان برسند. آنها باید بدانند درمان اعتیاد، درمانی طولانی است و تنها به دارودرمانی محدود نمی شود، بلکه حمایت همه جانبه عاطفی و روانی خانواده فرد را هم می طلبد.خواهر عزیزم حتما بررسی کنید که نیازهای جنسی همسرتان را به نحو احسنت برآورده می کنید چرا که بسیاری از افراد به دلیل میل جنسی زیاد و عدم ارضا خود ، رو به مواد مخدر می آورند . میتوانید برای بررسی بیشتر به صورت حضوری به اتفاق همسرتان به مشاوره بروید تا راهکارهایی را متناسب با شخصیت و شرایط شما برای بهبود اوضاع شما توصیه کنند . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.