ناشناس

دروغ گوي شوهر

سلام خسته نباشيد هشت سال ازدواج كردم و يك دختر هفت ساله دارم همسرم خيلي ب من دروغ ميگه تمام اين هشت سال با همه چي سأختم با اعتيادش با ندارياش ولي دروغ خيلي اذيتم ميكنه طورى كه سركار نميره از اين و اون قرض ميگيره بعد ميگه كار كردم هرطورى شده ميخوام زندگيمو درست كنم ولي ديگه هيچ راهي ب ذهنم نميرسه چيكار كنم كه درست بشه تورو خدا كمكم كنيد
دوشنبه، 2 مرداد 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حسن نجفی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

دروغ گوي شوهر

ناشناس ( تحصیلات : راهنمایی ، 28 ساله )

سلام خسته نباشيد
هشت سال ازدواج كردم و يك دختر هفت ساله دارم همسرم خيلي ب من دروغ ميگه تمام اين هشت سال با همه چي سأختم با اعتيادش با ندارياش ولي دروغ خيلي اذيتم ميكنه طورى كه سركار نميره از اين و اون قرض ميگيره بعد ميگه كار كردم هرطورى شده ميخوام زندگيمو درست كنم ولي ديگه هيچ راهي ب ذهنم نميرسه چيكار كنم كه درست بشه تورو خدا كمكم كنيد


مشاور: خانم طیبه قاسمی

با عرض سلام و احترام خدمت شما خواهر گرامی خواهر عزیزم ، حس دردناکی است وقتی از همسری دروغ بشنوید که با صداقت و درستی با او رفتار کرده‌اید و تمام زندگی‌تان را وقفش کرده‌اید. این کاملا طبیعی است.علت دروغگویی همسرتان را پیدا کنید، چه‌بسا در بعضی موارد علت دروغگویی همسر، خود شما و نحوه برخورد شماست. بسنجید ببینید که دروغ‌های همسرتان تا چه حدی به عکس‌العمل‌های شما مربوط است.در چنین شرایطی دروغ گفتن همسر، راهی برای حفظ شخصیت، ایجاد آرامش و دوستی است، چه بسا با خود می‌گوید: «اگر درباره کارهایم دروغ بگویم راحت‌ترم تا آن که بخواهم مورد توهین قرار بگیرم یا از انجام کاری که دوست دارم محروم شوم.» دروغ گفتن همیشه به این معنا نیست که فرد می‌خواهد به کس دیگری آسیب برساند اما ممکن است گاهی این نتیجه نامطلوب پیش بیاید. بعضی از افراد دروغ می‌گویند چون می‌خواهند خودشان را ثابت کنند درواقع دروغ گفتن برای آن‌ها نوعی رفتار دفاعی است، کودک طی مراحل رشد، متوجه می‌شود که دروغ می‌تواند او را از بسیاری از عصبانیت‌هاو تنبیه‌های پدرو مادر یا اطرافیان حفظ کند. گاهی اوقات با دروغ می‌توان دوستان را حفظ کرد یا حتی عزیزی را با هدیه غیرقابل پیش‌بینی غافلگیر کرد هرچند به اشتباه . مثلا؛ ممکن است خیلی از ما درباره لباس دوست‌مان به دروغ بگوییم که زیباست درحالی‌که عقیده داریم آن لباس واقعا زشت است. همچنین خیلی ازما در مصاحبه‌های شغلی نیز برای بالا بردن شانس استخدام‌مان دروغ می‌گوییم.ما به فرزندان‌مان هم دروغ می‌گوییم به آن‌ها قول می‌دهیم که اگر شام‌شان را بخورند یک بستنی جایزه می‌گیرند اما سپس کاری می‌کنید که کودک‌مان بستنی را فراموش کند چون برای به مغازه رفتن خیلی خسته هستیم.بنابراین بهترین راه‌حل برای این‌که همسرتان دروغ نگوید این است که به همسرتان احساس امنیت بدهید و شرایطی را فراهم کنید که او از راستگویی هراسی نداشته باشد.تقویت رابطه عاطفی می‌تواند این هراس را از بین ببرد و امنیت لازم را به وجود آورد. اگر همدیگر را کمی آزاد بگذارید و اجازه دهید هر‌کدام آن‌طور که دوست دارید زندگی کنید البته تا آنجایی که به کانون زندگیتان آسیب نرساند ، بی‌شک به‌مرور تبدیل به دو دوست خواهید شد که دیگر لزومی بر دروغ گفتن هم نیست.گرچه دروغ، دروغ است و همیشه امری مذموم و ناپسند محسوب می‌شود، اما خواه یا ناخواه در زندگی با آن مواجه می‌شویم و از آنجا که مفری از آن نیست مجبور به پذیرش این حقیقت هستیم که دروغ وجود دارد و ما باید راه‌حلی برای مواجهه و مقابله با آن داشته باشیم.در نخستین گام مواجهه با دروغگویی، توجه به نوع دروغ است و این‌که با توجه به مدت زمان رابطه‌تان، چه مقدار دروغ شنیده‌اید؟گاهی زوجین، دروغ‌های کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر می‌گویند که تاثیر چندانی در ادامه یا قطع رابطه ندارد، مثلا همسرتان به شما می‌گوید وقت پزشک دارد، اما به جای رفتن به مطب دکتر، به خانه یکی از دوستانش می‌رود، گرچه این رفتار شما را ناراحت و اذیت می‌کند.اما احتمالا مشکل خیلی بزرگ و جدی در زندگی‌تان ایجاد نمی‌کند. بهتر است همیشه این مساله را مدنظر داشته باشید که دروغگویی‌های همسرتان تا چه حد در زندگی و سرنوشت شما تاثیرگذار است، گاهی دروغ از اهمیت کمی برخوردار است و تاتیر چندانی در زندگی‌تان نداشته و نخواهد داشت، اینجاست که شما می‌توانید از آن چشم پوشی کنید.زن و شوهرها باید بپذیرند گاهی دروغ گفتن یک نفر و انعطاف‌پذیری طرف دیگر درباره آن دروغ، می‌تواند تنش کمتری را در زندگی ایجاد کند، یعنی بعضی دروغ‌ها را می‌شود به قول معروف زیر سبیلی رد کرد، گرچه گاهی نیز دروغ‌های همسران آن‌قدر بزرگ است که یکی از طرفین طاقت شنیدن و تحمل آن را ندارد و به یک مشکل کاملا پیچیده منجر می‌شود.بی‌شک عدم صداقت در مسائلی چون شغل و ...جزو دروغ‌های کوچک محسوب نمی‌شود. معمولا دروغ‌های بزرگ باعث می‌شود یکی از طرفین مدام در حال اثبات بی‌گناهی خود باشد یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخ‌هایی برای اطمینان از خطاهای دیگری باشد. این کش و قوس‌های بسیار، به رابطه زن و شوهر لطمه زده یا گاه آن را مختل می‌کند.دست خودتان است که مشخص کنید تا چه حد مجاز به دروغ گفتن یا دروغ شنیدن هستید. گاهی رفتار و کلام یکی از همسران به دروغگویی منجر می‌شود، این در حالی است که هیچ یک قصد چنین کاری نداشته‌اند.اما شرایط طوری رقم می‌خورد که شما یا همسرتان دروغگو شناخته شوید. مثلا همسر شما می‌گوید تا یک ساعت دیگر خانه است، اما این یک ساعت کجا و خانه رسیدن او کجا؟ در این مواقع، اگر چه همسرتان خود متوجه شده است که زمان به خانه آمدنش را خیلی هم درست نگفته، ولی متمایل است در همان زمانی که به شما گفته است به منزل آید.اما تلاش او برای عملی کردن حرفش چندان کافی نیست و در نتیجه حرف و عملش دو تا می‌شود و این تنها یک نمونه از اتفاقاتی است که در زندگی خیلی از زن و شوهرها پیش می‌آید.در این شرایط شما می‌توانید این مساله را از دو زاویه مورد توجه قرار دهید، از یک نظر می‌توانید این‌گونه فکر کنید که همسرتان توانایی چندانی در برنامه‌ریزی زمانی خود ندارد و نمی‌تواند کارهای خود را بدرستی تنظیم کند یا آن که علتی دیگر، برای تاخیر آمدنش پیدا کنید و از نظر دیگر آن که، این‌طور به موضوع نگاه کنید که همسرتان فردی دروغگو‌ست که هیچ اهمیتی برای شما قائل نیست. شما کدام‌یک از این نظرگاه‌ها را بیشتر می‌پسندید؟ به نظر شما کدام‌یک برخورد مناسب و پسندیده‌تری است؟ اگر اعتمادتان را از دست داده‌اید و احساس می‌کنید دیگر نمی‌توانید با دروغگویی همسرتان کنار بیایید، بهتر است به دنبال یک راه‌حل برای مواجهه با دروغگویی همسرتان باشید، قطعا با انتخاب راه‌حلی مناسب، نه‌تنها می‌توانید رفتار مناسبی داشته باشید، بلکه خواهید دانست که چگونه احساس‌تان را مدیریت و آنها را ابراز کنید.گفت‌وگو یکی از راه‌حل‌هاست. پیش از آن که بخواهید درباره درغگویی همسرتان با او صحبت کنید، بهتر است حسابی فکر کنید و واکنش‌ها و جواب‌های او را پیش‌بینی کنید. به عبارت دیگر، پیش‌بینی کنید؛ بعد شروع به صحبت کنید.بی‌شک اگر به پاسخ‌های احتمالی نیندیشید، هرگز نمی‌توانید بدرستی با او حرف بزنید و گفت‌وگوی مفید و ثمربخشی داشته باشید. با حدس زدن واکنش‌ها و تمام جواب‌های احتمالی همسرتان می‌توانید کاملا مجهز شوید و با دستی پر پیش بروید. با این روش شما خواهید دانست اگر همسرتان فلان جواب را داد در مقابل آن پاسخ، چه عکس‌العملی نشان دهید.البته لازم است خودتان را آماده به شنیدن هر حقیقتی کنید ممکن است چیزهایی به شما بگوید که غافلگیر شوید یا دوست نداشته باشید، آنها را بشنوید.البته ممکن است بعضی از دلایلی که همسرتان را بیان می‌کند، شما را قانع کند، به طور کاملا روشن و صریح به او بگویید که حرف‌هایش را قبول دارید، اما دوست ندارید حتی به خاطر آن دلایل هم دروغ بشنوید ولو آن که به قیمت ناراحتی بسیارتان تمام شود.بهتر است در انتهای صحبت‌تان، خط قرمزها و حدها را برای هم مشخص کنید و به همسرتان بگویید در چه مواقعی جایز به دروغ گفتن نیست و شما او را بابت آنها، نخواهید بخشید. صبر داشته باشید و برای چند بار هم شده به او فرصت جبران بدهید تا بتواند خود را اصلاح کند. وقتی زنی به شوهرش اعتماد کامل دارد و مطمئن است که شوهر به او دروغ نمی‌گوید، مسلما رفتار دیگری خواهد داشت و در مقابل مردی هم که احساس کند همسرش به او اطمینان و اعتماد دارد از هر کاری که آرامش زندگی را به هم بزند، پرهیز می‌کند. اگر می‌خواهید رفتارشانن را تغییر دهید باید بدانید، تغییر رفتار زمان‌بر و سخت است و تاثیربخشی این تغییر رفتارها نیز مدتی طول می‌کشد،بنابراین با دانستن این که زندگیتان و آینده فرزندتان با مقاومت و صبوری شما تضمین بیشتری دارد ،با آرامش بیشتری زندگی خود را پیش بگیرید وحتی اگر تمایل داشتید خودتان منبع درآمدی را ، چه به صورت کارکردن پاره وقت در محیط مناسب و یا به صورت مشاغل خانگی ، برای خودتان ایجاد کنید ،که نگرانی خود را بابت آینده تان و فرزند خود به حداقل برسانید و از کنکاش اضطراب آوری که در کار همسرتان برای شما ایجاد میشود و حتی به فاصله گرفتن و سرد شدن رابطه شما با همسرتان منجر میشود رو نیاورید .به ورزش وتفریحات سالم دو نفره و حتی با فرزندتان توجه بیشتری نسبت به قبل داشته باشید تا در این فضا آرام و الگو گرفتن فرزندتان از شما زندگی خانوادگی بهتری داشته باشید . با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی در کنار همسر و فرزند دلبندتان



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.