سلام مردی هستم 37ساله دارای دو بچه ماه پیش گوشی همسرم را در عابر بانک جا میمونه بر می‌دارند و همسرم در صدد شکایت بر میاد روز اولی که میخواد بره شکایت کنه یه از خدا بی خبر سوارش می‌کنه و باهاش رابطه بر قرار می‌کنه نه روز بود همسرم به اسم دادگاه به دروغ ساعت هشت صبح میزد بیرون جفت خطاشم خاموش میکرد و سه بعد از ظهر به خونه میامد تا امروز که تلفن موبایلش زنگ خورد و به گفته خودش جناب سروان از دادگاه زنگ زده پیگیر کار من بشه من شک کردم و پیگیری کردم دیدم این ده روز با اسم دو تا زن شماره هارو رو گوشیش سیو کرده با یه مرد غریبه ارتباط تلفنی داشته و به گفته خودش فقط رابطه این بوده که منو می‌برده و میاورده ولی به نظر من غیر از این بود چون همسر من وقتی به گفته خودش از دادگاه که میومد جوری رفتار میکرد که انگار با کسی رابطه داشته در ضمن این شخص با دو خط با همسر من ارتباط برقرار کرده که پیامکها رو با خط دیگه ای می‌داده و تلفن ها رو با خط اصلیش می‌زده که من شماره هاش رو دارم و تعدادی از پیامهایی که همسرم به این شخص می‌داده رو وقتی که گوشی رو از همسرم گرفتم فرصت پاک کردنشو نداشته و مشهوده ولی پیامایی که. طرف بهش می‌داده رو پاک می‌کرده لطفاً کمکم کنید می‌خوام ازش شکایت کنم همه جوره اذیتم کرده بود بخاطر بچه هام تحمل کردم این یکی رو دیگه نمیتونم در ضمن در منزل همسر من عصبی و روانی و پرخاشگر بوده حسودی فراوانی به کل فامیل و همه می‌کرده حرفهای رکیک در خانه میزد در تربیت بچه ها هیچ تلاشی نکرده زنی پول پرست بوده و خود خواه به هیچ عنوان از اشتباهاتش برنگشته و حاشا کار بوده شدیداً عیب های همسر خود را نزد همه و همه صد چندان کرده و عمومی کرده و همسر خود را نزد همه کوچیک کرده و در آخر هم خیانت کرده جالبه همه چی گواهه ایشون سر باز میزه و طلبکارم هست ما اگه بودیم برادراش و خونوادشونم به سلابه میکشیدنمون ولی الان مادرش پشتش وایساده و طرفداریشو می‌کنه و تازه توهین و ناسزا جلو دختر خطاکارش به ما میده و برادراشم اصلا دخالت نکردن اصلا انگار که برادر نداره الان هم به کارش داره ادامه میده در ضمن همیشه همه چیرو خواسته به نفع خودش تموم کنه ده سال اختلاف سنی داشتیم من ازش بزرگتر بودم الان من به خاطر کارش از منزلم بیرون اومدم و به منزل پدرم آمدم و در صدد شکایت ازش برامدم چون من مرد خیانتکار نبودم اصلاو پایبند به زندگی بودم و مطمعن بوده خیانت نمیکنم و بلد نیستم منو هالو فرض کرده و بهم خیانت کرده از چیش بنالم بحث اقتصادی رو بگم آنقدر قسط بالا میورد که جا واسه هیچی باقی نمی‌گذاشت کارت منو با دعوا و مصیبت از من گرفته بود نمی‌دادم جنگ بود که مثلا مدیریت دستش باشه دهم برجم پول نداشتیم دروغ رو دروغ می‌گفت اخلاق صفر بود همش دعوا و سروصدا و عصبی بود و فحشای رکیکش و صداش همش از در خونه بیرون می‌رفت و آبرو واسه ما نداشته بود تربیت بچه ها صفر من سر کار میرفتم اینم با من می‌رفت بیرون بچه ها رو ول میکرد معلوم نبود کجا می‌رفت دیگه آخریا دیگه از بس اذیت کرده بود ولش کرده بودم گوشیش گم شد گفتم زن نمی‌خواد بری دنبالش میخرم گفت نه حقمه الا بلا رفت دادگاه ده روز البته دروغ می‌گفت اونجا رابطه برقرار کرده بود از چی این بگم حجابش افتضاح میگی تاکسی سوار شو رفته شخصی سوار شده محبت میکردیم بی اهمیتی می‌دیدیم فقط از ما پول میخواست و آزاد باشه محبت زیر صفر آخرشم گند زد به زندگی من و بچه هام جالبه خودشو اصلا نه تنها مقصر نمیدونه حاشا هم می‌کنه انکار ما این کارو کردیم منت می‌زاره که همه چی تمومه بین ما خدا عذابشو زیاد کنه کمکم کنید از شیطان بدتره این زن فردا صبح دارم میرم شکایتشو اجرایی کنم به من میگه قرار ما دادگاه هیچ کاری نمیتونی بکنی همه چی بین ما تمومه آخه من بهشون خیانت کردم یارو زیر پاش نشسته اینجور که زن همسایه که باهاش دوست بوده گفته چک سفید براش کشیده که دو تا بودم نگر میدارم و وعده های الکی هنوزم ارتباط داره باهاش یارو بهش پیام میدی تحدیدم می‌کنه پول و موقعیتشو به رخ میکشه زنا زاده جناب افشاری ممنون میشم راهنماییم کنید دلم به حال دو تا بچم داره آتیش میگیره بچه هارو کشیده سمت خودش راستش بچه هارو وابسته کرده پیش من نمونن راهنمایی جامع کنید متشکرم خدا زن دروغگو و پول پرست و بی وجدان و عصبی و روانی و خودخواه و بی مسعولیت و بی اعتنا و یاغی نصیب گرگ بیابون نکنه انشالله آنقدر به من دروغ گفته بود که منو گوسفند. و خودشو گرگ فرض کرده بود خدا عذابشو زیاد کنه