القاب آتنا

«الهه ی عقل» مانند تمام خدایان و الهگان المپ القاب و کنیه های گوناگون داشته که تمام آنها دارای معنی و مفهوم رمزی و استعاری بوده اند. این القاب نشان دهنده ی سجایا و منش های «آتنا» بشمار می رفته است.
يکشنبه، 3 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
القاب آتنا
 القاب آتنا

نویسنده: دکتر سعید فاطمی



 
لقب اصلی «آتنا» که مردم «آتن» به الهه ی محبوب خود نسبت می دهند «نیکه Nike» است و به همین سبب او را «آتنانیکه» یعنی «آتنای پیروز» می نامند.
«الهه ی عقل» مانند تمام خدایان و الهگان المپ القاب و کنیه های گوناگون داشته که تمام آنها دارای معنی و مفهوم رمزی و استعاری بوده اند. این القاب نشان دهنده ی سجایا و منش های «آتنا» بشمار می رفته است.
لقب دیگر «آتنا»، «پرونوئیا Pronoia» یعنی «مآل اندیش و پیش بین La prevoyance» است اما این کنیه مسلماً بعد از سایر القاب به او داده شده زیرا «آتنا» زمانی خود را «آگلوروس Aglauros» می نامید و علت آن بدرستی معلوم نیست، تنها می توان این موضوع را چنین تفسیر نمود که:
در دوران تاریکی و غم انگیزی «آتنا» به سیمای دختر «سکروپس شاه» نمودار می شود و زمانی که او را «کره Core» می نامند چهره ی دردناک «پرسفن» دختر «دمتر» را در جهان ارواح مجسم می سازد.
«آتنا» همچنین به قیافه ی «پاندروسوس Pandrosos» دختر دیگر «سکروپس Cecrops» خودنمائی می کند و در این وقت داستان مشاجره ی او با «پوزئیدون» بر سر تصرف «آتیک» و غرس نهال زیتون و قضاوت «سکروپس» را بخاطر می آورد. در قله «آکروپل» آتن در معبد «پاندروسوس (1) درخت زیتونی وجود داشته که مقدّس و مورد نیایش مردم آتن بوده و معروفست که این همان نهال اهدائی «آتنا» به مردم آتن بوده است.
«سلنه Selene» (2) تجسم ماه در هیچ یک از سنّت های وابسته به «آتنا» نقشی ایفا نمی کند و تحت هیچ عنوانی نام او جزو القاب «آتنا» بشمار نمی آید در حالی که از نظر سنّت‌ های اساطیری به او وابستگی دارد.
«ارسطو Aristote» برخلاف نظر محقّقان میتولوژی معتقد است که زیر نام «آتنا» قدرت معنوی «ماه» پنهان بوده است ولی اندیشه و عقیده ی او با نظرات علمای عهد کهن به هیچ وجه هم آهنگی ندارد. (3)
«آرنوبیوس» از نویسندگان و مورّخان قرن دوم میلادی است که مطالعات عمیق فلسفی داشته ولی نظر «ارسطو» را در این زمینه کاملاً مردود تلقی کرده است.
قدرت «آتنا» در زمینه های گوناگون و هشیار و دوراندیشی او برای مورّخان اساطیری این توّهم را بوجود آورده است که چنین الهه ای باید در زمینه «روشنائی» و «ماه» نیز صاحب نفوذ باشد و همچنانکه با تاریکی معنوی، یعنی جهل و نابخردی مبارزه می کند با تاریکی شب نیز از راه نفوذ در حیطه ی ماه، انسان را روشنی بخش باشد.
لقب دیگر «آتنا» «گورگوپیس Gorgopis» (4) یعنی «دارنده ی سیمای گورگن Gorgone بوده است.
در گذشته توضیح دادیم که «گورگن ها» سه تن بودند (استنو Stheno- اوریاله Euryale- مدوز Meduse) و هر سه دختران دو خدای دریائی یعنی «فورسیس Phorcys» و «ستو Ceto» بودند.
از میان آنان فقط «مدوز»‌ جزء فناپذیران بود ولی دو تن دیگر عمر جاودانی داشتند. بطور معمول عنوان «گورگن» به «مدوز» داده می شود و او را گورگن اصلی بشمار می آورند.
«مدوز» بدست «پرسه Persee» و به اشاره «آتنا» بقتل رسید و سر او را روی سپر «الهه عقل» قرار داده اند تا هر کسی بدان نگاه کند به سنگ تبدیل شود.
در اساطیر کهن تا دوره ی هلنیسم افسانه ی «مدوز» تحولات مختلف گرفت و گاهی «گورگن» یکی از خدایان اصلی و اوّلیه بشمار رفت که مربوط به دوران ماقبل المپی ها بود امّا بعداً این عقیده پیدا شد که او تغییر شکل داده و «گورگو Gorgo» در ابتدا دختر جوان و زیبائی بوده که داعیه ی برتری و اولویّت بر «آتنا»‌ را داشته و بخصوص به گیسوان خود می بالیده است و به همین سبب «آتنا» برای تنبیه او موهایش را به مار تبدیل کرده است.
بنا بروایت دیگر چون «پوزئیدون» در یکی از معابد مقدّس «آتنا» با «مدوز» هم بستر شده بود به کفاره این گناه به قهر آتنا دچار گشت.
«دیو دور دو سیسیل» معتقد است که «گورگون ها» ملتی سرکش نظیر «آمازون» ها بوده اند که در حوالی کشور «آتلانت ها Atlantes» زندگی می کردند.
بعضی از اسطوره پردازان نوشته اند که «آتنا» فقط تصویر «مدوز» را بر سینه ی خود نقش نموده و بدینسان برتری خود و انتقامی که از او بمناسبت عدم احترام به معبدش گرفته بود نمایان می کرد.
لقب دیگر «آتنا» ‌«هلوتیس Hellotis» یعنی «زن گشاده صورت»‌است که در این لقب با «اروپ Europe» (5) مشترک است و در حقیقت رابطه ی معنوی این لقب را با «سلنه Selene» که تجسّم ماه است بخوبی می رساند.
صفت شاعرانه ای که به «آتنا» داده شده «گلوکوپیس Glaukopis» یعنی «صاحب چشمهای جغدی» است ولی ممکن است ریشه ی کلمه با «گلوک Glauque»‌که «سبز مایل به آبی است» رابطه داشته باشد.
یکی دیگر از القاب «آتنا»، «تریتوژنیا Tritogeneia» است که در گذشته گفتیم به مناسبت تولد او در کنار دریاچه ی «تریتونیس Tritonis» واقع در لیبی این کلمه نیز به اسم آتنا افزوده شده است.
علاوه بر این تفسیر مورّخان اساطیری معتقدند که کلمه ی «تریتوژنیا» به علت تولد او در کنار رودخانه یا دریاچه «تریتونیس» نبوده بلکه چون خود کلمه ی «تریتون Triton» در عهد گذشته وابسته به «آب» بوده، این لقب نیز رابطه ی «آتنا» را با آب نشان می دهد. (6)
دیگر از القاب «آتنا»، «آئی تیا Aithyia که نام مرغی دریائی است بوده و این مرغ قیافه ای شبیه زاغ داشته و بسیار بلند پرواز و سریع بشمار می رفته است.
«هزیکیوس Hesychius» (7) نوشته است که «آتنا» بشکل این مرغ دریائی درآمد و «سکروپس»، شاه افسانه ای را که پائین بدنش شبیه مار بود از آتن به «مگارا Megara» برد. (8)
یکی دیگر از القاب «آتنا» «هفائیستیا Hephaistia» است که علامت بستگی او به «هفائیستوس» است.
همچنین «آتنا» ملقب به «آرئیا Areia» است که بستگی الهه عقل و «آرس Ares» خدای جنگ را در پاره ای جهات ثابت می کند.
«آتنا ارگانه Athena Ergane» نیز یکی دیگر از لقب هائی است که او را الهه ی کارگری شناسانده است.
«آلالکومنه Alalkomene» نیز لقب دیگر آتنا است و معنی آن «زنی که می تواند از خود دفاع کند» می باشد.
«آتنا» در میان حرفه های گوناگون هنر آهنگری و بخصوص ذوب فلزات و ریخته گری برنز را دوست می داشته و حمایت می کرده است.
کارهای خانه داری مانند ریسندگی، بافندگی، پشم ریسی نیز مورد علاقه ی الهه ی عقل بوده است.
«هیژییا Hygieia» (9) نیز لقب دیگر آتنا است و در سنّت های کهن میتولوژی الهه ی عقل برای کمک به مداوای بیماران همیشه پیشقدم بوده است.
در میان تمام خدایان و الهگان المپ تنها «آتنا» است که اکثراً بعنوان حامی شهرها شناخته شده و لقب «پولیاس Polias» یا «پولیکوس Poliochos» به او داده شده است.
شجاعان و قهرمانان بخصوص بهنگام جنگ مورد حمایت «الهه ی عقل» قرار می گرفتند ولی بعضی از آنان نه تنها از این اولویّت برخوردار می شدند بلکه مورد محبت و علاقه قبلی «آتنا» نیز بودند.
«پرسه Persee» (10) بهنگام کشتن «مدوز» از پشتیبانی «آتنا» برخودار بود وگرنه مانند سایرین تبدیل بسنگ شده بود.
«دیومد Diomede» (11) و «تیده Tydee» (12) این پسر و پدر وحشی و جنگاورد در تمام حوادث از حمایت «آتنا» بهره مند بودند.
«اولیس Ulysse» عاقل و فرزانه نیز همیشه از ارشاد و هدایت آتنا سود برد و تمام جنبه های رمزی و عرفانی و تعابیر مستعاری که از این قهرمان دوره ی باستانی می شود با «الهه ی عقل» رابطه ی مستقیم دارد چنانکه فی المثل رواقیون او را نمونه یک فرد متفکر و اندیشمند می دانستند و «همر» سرگذشت او را بطور کامل در «اودیسه» نقل کرده و رابطه ی معنوی اولیس و آتنا روشن ساخته است.
«آتنا» راهبه هائی نیز داشته که نامهایشان خلاصه ای از سجایا و القاب الهه ی عقل بشمار می رفته است.
«تریتائیا Tritaia» که از لقب «تریتوژنیای» آتنا گرفته شده یا «اوژه Auge» بمعنی «تابان» یا «آئیترا Aitra» بمعنی «روشن» نام راهبه های خاص آتنا بوده که در معابد او سنّت ها و مراسم نیایش الهه ی عقل را معمول می داشته اند و از سوی دیگر بعضی از دارندگان این نام ها که در حقیقت نوعی افتخار و تبرک برای داشتن نامهائی که وابستگی با «آتنا» داشت برای خود قائل بودند خانواده هائی بوجود آوردند که اکثراً در میتولوژی جای مناسبی در وابستگی به الهه ی عقل برای خود احراز نمودند؛ منجمله «تریتائیا» که ظاهراً دختر تریتون بود مورد علاقه «آرس Ares» قرار گرفت و از او صاحب پسری بنام «ملانیپوس Melanippos» (13) شده است که نامش بمعنی «دارنده ی اسب سیلمی سیاهرنگ» است.
از «اوژه» نیز هراکلس بهنگامیکه مهمان پدرش «آلئوس Aleos» پادشاه شهر «تژه» بود و او را بزور تصاحب کرد و این عمل بنا بروایتی در محراب «آتنا» انجام گرفت صاحب پسری شد بنام «تلف Telephe» که بی نهایت به خودش (هرکول) شبیه بود بدانسان که تشخیص آن دو از یکدیگر کار آسانی نبود، از «آئیترا» نیز «تزه Thesee» که معروفترین قهرمان آتیک و مانند هراکلس مشهور است و سرزمین «پلوپونز»‌ صحنه هنرنمائی های او بوده، بوجود آمد.
«پلوتارک» مورّخ مشهور، شرح حال «تزه» را برشته ی تحریر درآورده است. (14)
تمام این افسانه ها و داستانها وابسته به قهرمانان میتولوژی است که هر یک نقشی در تاریخ اساطیر بر عهده دارند.
بعضی از مورّخان اساطیری (15) نوشته اند که ساکنان جزیره «رد Rhodes» (یونانیها امروزه این جزیره را رُدُسْ می نامند) حکایت می کنند که درست به همان هنگامیکه «آتنا» از سر پدرش زئوس مسلحانه فریادکنان بیرون جست بارانی از طلای ناب به روی جزیره ی آنان بارید.

پی نوشت ها :

1-در گذشته از دختران سکروپس صحبت کردیم که سه تن بودند. پاندرسوس بهنگام گشودن سبدی که فرزند «آتنا» یعنی «اریکتونیوس» در آن بود از وحشت دیدن مارهای محافظ نوزاد خود را از آکروپل پرت نمود. در تاریخ اساطیر بعضی از محققان «پاندروسوس» را نخستین زنی می شناسند که تابیدن نخ را معمول نمود. او در آکروپل معبدی خاص داشت و مورد ستایش عده ای بود و دارای سنت ها و اسرار و طریقت بخصوصی بشمار می رفت.
2- «سلنه» را بعضی دختر «هیپریون Hyperion» می دانند در حالیکه در سنت های اساطیری «سلنه» و «هلیوس» برادر و خواهرند: در هر حال با وجود وابستگی «سلنه» به «پالاس» و این که «پالاس» لقب اصلی «آتنا» است مع الوصف چنانکه اشارت رفت «سلنه» جزو القاب الهه ی عقل بشمار نمی رود.
3- آرنوبیوس Arnobius در اثر خود بنام «آدورسوس ناسیون Adversus nationes «مشاجرات ملل» فصل سوم سطر 31 مفصلاً در این زمینه توضیح داده است.
4- «گورگوپیس» بنابروایت مبهمی نام همسر «آتاماس Athamas» و زن پدر «فریکزوس Phrixos» و «هله Helle است که معمولاً در داستان اینو Ino از آنان صحبت می شود.
آتاماس از شاهان معروف بئوسی بوده که بر سرزمین «کورونه Corone» یا «تب» حکومت می کرده است. سرگذشت او موضوع تراژدی های متعدد عهد کهن شده و گاهی حوادث متضاد را در زندگی او نقل کرده اند. «اوری پید» در کتابی بنام «فریکزوس Phrixos» شرح اولین وصلت او را داده و در تراژدی دیگر خود بنام «اینو Ino» از سومین وصلت آتاماس با دختر «هیپسه Hypsee» و داستان غم انگیزش صحبت کرده است. سوفو کل تراژدی نویس قرن پنجم پیش از میلاد نیز تراژدی معروفی بنام «پاداش آتاماس» درباره ی مصائب او نوشته است.
5- در میتولوژی از چند اروپ صحبت می شود که مشهورترین آنها «اروپ» دختر «آژنور Agenor» و «تلفاسا Telephassa» است. مشهور است که زئوس خود را بشکل گاوی درآورد و چون «اروپ» بر او سوار شد راه دریا در پیش گرفت و با او درآمیخت و سه پسر (مینوس- سارپدون- رادامانت) از این آمیزش بدنیا آمدند.
6- «تریتون» در معنی واقعی کلمه یکی از خدایان دریائی شبیه «نره Neree» یا «گلوکوس» یا «فورسیس» می باشد که معمولاً ویرا پسر پوزئیدون و آمفیتریت می دانند.
در بعضی روایات «تریتون» را خدای دریاچه «تریتونیس» محل تولد آتنا بشمار آورده اند و نوشته اند که او دختری داشت بنام «پالاس» که اتفاقاً بدست آتنا کشته شد.
معروف است که تریتون در کنار دریاچه ی خود بکار غارتگیری گله ها می پرداخت تا روزی که بر حسب تصادف سبوئی از شراب پیدا کرد و آنقدر خورد که مست و بیهوش شد و مردم که از ظلم او بجان آمده بودند ویرا را کشتند. نام تریتون نه تنها بر خدای واحدی اطلاق می شد بلکه در مورد موجوداتی که در التزام دیونیزوس بودند نیز بکار می رفت. بالای تنه این موجودات شبیه یک فرد انسانی و پائین تنه آنان شبیه ماهی بوده است.
7- هزیکیوس فیلسوف و فرهنگ نویس اهل میله Milet.
8- «مگارا» یا «مگار» شهری است در یونان که در دماغه ی «کرنت Corinthe» قرار گرفته و در عهد کهن مشاجرات شدیدی با آتن داشته که مشهور تواریخ است.
9- هیژی Hygie تجسم صحت و سلامتی است و اغلب او را دختر «آسکلپیوس Asclepios» خدای پزشکی و از نوادگان آپولون می دانستند. این الهه پدرش را یاری می کرد و نه تنها برای مداوای آدمیان همکاری می نمود بلکه به معالجه حیوانات نیز می پرداخت. مار علامت خاص او نیز بشمار می رفته است.
10- پرسه از قهرمانان آرگوس و از اجداد هرکول است. پدر پرسه، زئوس و مادرش دانائه Danae بوده اند، در کشتن «مدوز» خدایان المپ و «آتنا» به او یاری نمودند و وسائل لازم را در اختیار او گذاشتند. کلاه هادس که هر کس بر سر می گذاشت از انظار مخفی می شد به او داده شد و آتنا راهنمائی او را در این امر مهم به عهده گرفت یعنی سپری از مفرغ صیقلی که مانند آئینه می درخشید بر روی مدوز انداخت و پرسه توانست او را بکشد.
11- در میتولوژی از دو دیومد صحبت می شود که یکی پادشاه تراس و پسر آرس بوده و دیگری که در جنگ تروآ شرکت نموده پسر «تیده» و «دئی پیل Deipyle» بوده است. دیومد یکی از همراهان اولیس بوده که در مشکلات با او همکاری صمیمانه داشته است. همر در ایلیاد او را جنگاوری دلیر و سخنگوئی توانا شناخته است. بنای بسیاری از شهرهای ایتالیای جنوبی را به دیومد نسبت می دهند.
12- در گذشته راجع به «تیده» صحبت شده است.
13- در میتولوژی از شش ملانیپوس صحبت شده که در اینجا مقصود همان قهرمان آکائی است که پسر آرس بوده است.
14- درباره پدر «تزه» روایات مختلفی نقل کرده اند منجمله بعضی او را «اژه Egee» که یکی از پادشاهان آلن بوده می دانند و برخی ویرا فرزند «پوزئیدون» می شمارند، مشهور است که «آئیترا»‌ مادر «تزه» بر اثر خوابی که دیده بود بدستور آتنا به جزیره ای رفت تا قربانی تقدیم کند و در آنجا پوزئیدون بزور او را تصاحب کرد و «اژه» حاصل آن عشق ورزی است.
15- «پیندار» Pindare» در اثر خود بنام «غزلهای المپیک Odes Olympiques» فصل هفتم بیت 34.

منبع: فاطمی، سعید، (1387)، مبانی فلسفی اساطیر یونان و روم، تهران، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ دوم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.