سه‌شنبه، 30 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

پرسش :

روی داد کربلا به جهت کارهایی بوده است که امام حسین انجام داده ومکافاتش این بوده است نه قیام آگاهانه؟


پاسخ :
آزمايش ها و امتحانات الهي، آثار و بركات بسياري دارد كه در ابتدا اجمالاً به آنها اشاره مي شود.
الف. پرورش روح استقامت و پايداري: بلاها و حوادث ناگوار، روح مقامت و پايداري را در انسان زنده مي كند.
ب. تنبيه و آگاهي: رفاه دائمي و غرق شدن در مواهب زندگي، مايه غرور و سبب غفلت از ارزشهاي اخلاقي است. زندگي آرام و فارغ از هر نوع فراز و نشيب و خالي از هر نوع طوفان و حوادث تكان دهنده، كاملاً خواب آور است. خداوند در سوره اعراف مي فرمايد:«براستي قوم فرعون را به خشكسالي و كمبود ميوه ها گرفتار كرديم تا شايد متذكر شوند.[1]
ج. پاكسازي گناهان: امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: سپاس خدايي را كه پاك كردن گناهان شيعيان ما را در دنيا به وسيله رنج و محنت آنها قرار داد تا بدين وسيله، طاعاتشان سالم بماند و بر طاعات، استحقاق ثواب يابند.[2]
د. ترفيع درجه: گاهي بلاها و حوادث تلخ زندگي، براي دست يافتن به مقامات و درجات برتر و عالي است. گرفتاريها و رنج و بلاي انبياء، ائمه، اولياء از اين دسته مي باشد.[3]
هـ . تكامل و پويايي: انسان، راحت طلبي و آسايش را دوست دارد، به همين دليل گاهي از هستي بخش، غافل مي شود. از اين رو، خداوند متعال او را به سختي ها و مشكلات گرفتار مي كند، تا از خواب غفلت بيدار شده و به سوي خدا روي نمايد. از طرف ديگر اين شدائد، به مثابه كوره اي است كه جسم و روح انسان را آب ديده مي كند.
و. خداگرايي: انسان در بلا و گرفتاري تمام توجه اش به سوي مبدئي است كه مشكلات او را حل مي كند. قرآن كريم مي فرمايد: «و اذا مسّ الناس ضرٌّ دعوا ربهم منيبينِ إليه ثم إذا أذاقهم منه رحمةً إذا فريق منهم بربهم يشركون»[4]. ترجمه: هنگامي كه رنج و زياني به مردم برسد، پروردگار خود را مي خوانند و توبه كنان به سوي او باز مي گردند، اما همين كه رحمتي از خودش به آنان بچشاند، به ناگاه گروهي از آنان نسبت به پروردگارشان مشرك مي شوند.[5] تا اينجا اجمالاً به آثار و بركات آزمايش هاي الهي، اشاره شد. بلا براي مؤمن، نشانه تكريم خداوند نسبت به او مي باشد. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: خداوند، بندة مؤمن خود را با بلا و گرفتاري، تغذيه مي كند، همچنان كه مادر، فرزند خود را با شير.[6] همچنين بنده اي نزد خداوند، گرامي نشد مگر آنكه بلا و گرفتاري او فزوني يافت.[7] بلا، نشانة محبت خداوند مي باشد. صادق اهل بيت ـ عليهم السلام ـ فرمود: هر گاه خداوند، مردمي يا بنده اي را دوست بدارد، بر سر او بلا مي ريزد و از غمي به در نمي آيد مگر آنكه در غمي ديگر فرو مي افتد.[8] وقتي بلا نشانة تكريم مؤمن و نشانة محبت خداوند به بنده اش باشد، چه كسي نسبت به انبياء و جانشينان ايشان، نزد خداوند محبوب تر مي باشد؟! لذا امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «إن أشدالناس بلاءاً الانبياء، ثم الذين يلونهم، ثم الامثل فالامثل».[9] ترجمه: پيامبران بيش از همه، سختي بلا را مي چشند، پس از آنها، جانشينان و پيروانشان و سپس به ترتيب، كساني كه نزد خدا، مقامي ارجمندتر دارند.
هر كه در اين بزم مقرب تر است
جام بلا بيشترش مي دهند
با اين بيان، روشن شد كه بلاها، براي اولياي الهي، درجه و مقام مي باشد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: إنه ليكون للعبد منزلةٌ عندالله فما ينالها إلّا بإحدي خصلتين، إما بذهاب ماله أو ببليةٍ في جسده».[10] ترجمه: بنده را نزد خدا، مقام و منزلتي است كه بدان نرسد مگر با يكي از اين دو: از بين رفتن مال و دارايي اش يا رسيدن بلائي به جسمش. اين بلاها براي امام حسين ـ عليه السلام ـ ، رسيدن به آن مقامات و بالا رفتن درجات ايشان، نزد خداوند مي باشد نه اينكه (نعوذ بالله) امام گناهي كرده يا از ايشان ترك اولي صادر شده باشد. چرا که هیچ دلیلی بر عصیان حضرت نداریم بلکه ادله متعددی بر عصمت ایشان داریم که در محل خود ذکر شده است.

اما در مورد حادثة كربلا:
جامعه اي كه از معيارهاي اصيل دين و ملاكهاي ارزشي فاصله بگيرد، «فساد» در پيكرة آن ريشه مي دواند و روابط انساني و ارتباطات اجتماعي و آنچه ميان حاكم و ملت، پيش مي آيد، دچار انحراف از صراط مستقيم مي شود. گسترش بي بند و باري و رواج ظلم و حاكميت پول ، حيف و ميل بيت المال مسلمين و تعرّض بي مورد نسبت به زندگي و مال و جان مسلمانان و نبودن امنيّت و عدالت ، گوشه اي از اين فساد اجتماعي است. راه فساد زدايي، نيز اقدامهاي اصلاحي براي متقاعد كردن مسؤولان به رفتار عادلانه و اجراي دقيق قانون و عمل به كتاب و سنّت است. اين نوعي حركت اصلاح گرانه است كه امام حسين ـ عليه السلام ـ نيز در نهضت خويش آن را دنبال مي كرد و بر اوضاع نابسامان اجتماع، صحه مي گذاشت و مهر سكوت بر لب نمي زد. امام حسين ـ عليه السلام ـ در سخن معروف خويش، به اين هدف اصلاحي اشاره فرموده است. خروج خويش را با انگيزة طلب اصلاح در امت پيامبر معرفي كرده است. «و إنما خرجت لطلب الاصلاح في أمة جدّي».در سخن ديگر نيز حركت خويش را براي آشكار ساختن «معالم دين» و «اظهار اصلاح» در شهرها و امنيّت يافتن مظلومان و عمل به فرايض و سنن و احكام الهي دانسته است. ترغيبي كه سيدالشهداء ـ عليه السلام ـ در يكي ديگر از خطبه هايش جهت فداكاري و جانبازي دارد، همراه با ترسيمي از اوضاع اجتماعي آن روز است كه: آيا نمي بينيد كه به حق عمل نمي شود و از باطل اجتناب نمي گردد؟ پس در چنين شرايطي بايد مؤمن (با مبارزه اش) مشتاق ديدار خدا باشد، چرا كه زندگي در چنين دوره اي مايه ننگ و عسرت است و مرگ، سعادت است. قيام اصلاحي اباعبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ، ريشه در نهضت هاي اصلاحي انبياء داشت و در اين راه جان داد تا مفاسد برچيده شود. امام خميني ـ قدس سره ـ، چنين فرمود: «سيد الشهداء ـ عليه السلام ـ وقتي مي بيند كه يك حاكم ظالمي، جائري در بين مردم دارد حكومت مي كند، تصريح مي كند كه اگر كسي ببيند كه حاكم جائري در بين مردم حكومت مي كند، ظلم به مردم مي كند، بايد مقابلش بايستد و جلوگيري كند، هر قدر كه مي تواند. با چند نفر، با چندين نفر كه در مقابل آن لشكر هيچ نبود، لكن تكليف بود، آنجا كه بايد قيام بكند و خونش را بدهد، تا اينكه اين ملت را اصلاح كند. تا اينكه اين عَلَم يزيد را بخواباند و همين طور هم كرد و تمام شد».[11]

خلاصه مطلب آنكه:
1. بلاها براي مؤمنين، آثار و بركات زيادي در پي دارد.
2. بلاها براي انبياء ، ائمه و اولياي الهي، باعث ترفيع درجه و مقام ايشان مي باشد.
3. بلاها براي سيدالشهداء ـ عليه السلام ـ ، باعث رفعت مقام و درجه ايشان نزد خداوند متعال مي باشد.
4. تنها راه براي بيدار كردن جامعه اسلامي و مبارزه با حاكم جائر و اعمال او، شهادت سيدالشهداء ـ عليه السلام ـ بوده است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درکربلا چه گذشت ،شیخ عباس قمی.
2. شكوفايي عقل در پرتو نهضت حسيني، آيت الله جوادي آملي، نشر اسراء، چاپ 2.

پی نوشتها:
[1] . اعراف، آيه 130.
[2] . همان منبع، ج 2، ص 580 – 582.
[3] . ميزان الحكمة، محمدي ري شهري، جلد 2، ص680-582، ترجمه: حميد رضا شيخي، دارالحديث، چاپ اول، 1377.
[4] . روم، آيه 133.
[5] . مشيت الهي در سبب سازي و سبب سوزي، محمود اكبري، صفحه 165 تا 169 با تلخيص، نشر گلستان ادب. ج 1 / 1383.
[6] . ميزان الحكمه، 2/575.
[7] . ميزان الحكمه، 2/575.
[8] . همان منبع، 2/581.
[9] . همان منبع، 2/568.
[10] . همان منبع، 2/582.
[11] . پيامهاي عاشورا، جواد محدثي، صفحه 190-192، با تلخيص ، چاپ الهادي، چاپ 1/1377.
منبع: اندیشه قم


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.