پرسش :
چندى قبل (به دنبال دعوت ستاد جذب نیرو براى اعزام به کردستان از کلّیه داوطلبین) در یک سمینار یک روزه شرکت کرده و تا حدودى به موقعیت حسّاس و نیاز مبرم استان کردستان به نیروهاى فرهنگى (که تا حدودى بتوانند انقلاب فرهنگى را به مردم غمدیده و ماتم زده و اسیر دست گروههاى دمکرات، کومله، فدایى و منافقین انتقال دهند) پى بردم، و در پایان کار موافقت خود را جهت همکارى اعلام داشتم، به این امید که حتما موافقت شوهرم را مىتوانم جلب کنم؛ و حتّى در امتحانى که مدّتى بعد، از داوطلبین کردند شرکت کردم، و لیکن بعد از آن نه رئیس اداره آموزش و پرورش ناحیه حاضر شد با من مصاحبه کند (به بهانه این که فعلا در اصفهان به شما نیاز بیشترى هست) و نه همسرم با رفتن من موافقت نمود، و من ماندم بر سر دوراهى که چکنم؟ تکلیف من چیست؟
پاسخ :
اگر شوهر شما موافقت نکند و مسئول امور آموزش و پرورش دستورى در این باره صادر نکرده باشد شما تکلیفى در رفتن به کردستان ندارید، بلکه با مخالفت شوهر جایز نیست.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، ج3، ص155
اگر شوهر شما موافقت نکند و مسئول امور آموزش و پرورش دستورى در این باره صادر نکرده باشد شما تکلیفى در رفتن به کردستان ندارید، بلکه با مخالفت شوهر جایز نیست.
منبع: استفتائات امام خمینی(ره)، ج3، ص155