چهارشنبه، 1 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

نماز خواندن با دست بسته مودبانه تر است

پرسش :

نماز خواندن با دست بسته مودبانه تر است؛ چرا شیعیان اصرار دارند که با دست باز نماز بخوانند؟!


پاسخ :

پاسخ اجمالی:
شیعه بر این اعتقاد است که نماز عملی تعبدی است و در یک عمل تعبدی کسی حق تصرّف ندارد؛ تصرّف در چنین امری بدعت و حرام است. تنها شارع دین اصل و کیفیت عبادات را برای بندگان وضع می کند و انسانها نیز به حکم بنده بودن باید مطیع و تسلیم امر پروردگار عالم باشند. و از آنجا که پیامبر(ص) با دست باز نماز خوانده است، شیعیان نیز در راستای عمل به روش و سنت پیامبر - که بیان کننده شرع الهی است - نمازشان را با دست باز به جای می آورند. از این رو تکتف بعد از رحلت پیامبر(ص) در عمل عبادی نماز به وجود آمده است.

پاسخ تفصیلی:
شیعه بر این باور و اعتقاد است که هیچ کس حق ندارد در قانون مصوّب الهی و امور عبادی که از طریق شرع به مردم می رسد تصرّف کند. فقط شارع دین اصل و کیفیت عبادات را برای بندگان وضع می کند. انسانها نیز به حکم بنده بودن باید مطیع و تسلیم امر پروردگار عالم باشند و کسی نمی تواند به سلیقه خود چیزی به آنها اضافه و یا کم کند. بنابراین تصرّف در چنین امری بدعت و حرام است.
نماز نیز امری تعبدی است که از جانب خدای متعال واجب شده است و باید آن طور به جا آورد که خدای متعال به رسولش آموزش داد و ایشان نیز آن را برای ما تبیین کرد؛ همچنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خود فرمود: «صَلُّوا کَمَا رَأَیْتُمُونِی أُصَلِّی»(1)؛ (نماز بخوانید همانگونه که می بینید من نماز می خوانم).

طبق آنچه در کتب روایی آمده است پیامبر با دست باز نماز خوانده است. محمد بن عمر و ابن عطا روایت کرده اند: «سَمِعْتُ أَبَا حُمَیْدٍ السَّاعِدِیَّ فِی عَشْرَةٍ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فِیهِمْ أَبُو قَتَادَةَ فَقَالَ أَبُو حُمَیْدٍ أَنَا أَعْلَمُکُمْ بِصَلَاةِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالُوا لِمَ فَوَاللَّهِ مَا کُنْتَ بِأَکْثَرِنَا لَهُ تَبَعَةً وَلَا أَقْدَمَنَا لَهُ صُحْبَةً قَالَ بَلَى قَالُوا فَاعْرِضْ قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ کَبَّرَ ثُمَّ رَفَعَ یَدَیْهِ حَتَّى یُحَاذِیَ بِهِمَا مَنْکِبَیْهِ وَیَقِرَّ کُلُّ عُضْوٍ مِنْهُ فِی مَوْضِعِهِ ثُمَّ یَقْرَأُ ثُمَّ یُکَبِّرُ وَیَرْفَعُ یَدَیْهِ حَتَّى یُحَاذِیَ بِهِمَا مَنْکِبَیْهِ ثُمَّ یَرْکَعُ وَیَضَعُ رَاحَتَیْهِ عَلَى رُکْبَتَیْهِ مُعْتَمِدًا لَا یَصُبُّ رَأْسَهُ وَلَا یُقْنِعُ مُعْتَدِلًا ثُمَّ یَقُولُ سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ وَیَرْفَعُ یَدَیْهِ حَتَّى یُحَاذِیَ بِهِمَا مَنْکِبَیْهِ حَتَّى یَقِرَّ کُلُّ عَظْمٍ إِلَى مَوْضِعِهِ ثُمَّ یَهْوِی إِلَى الْأَرْضِ وَیُجَافِی بَیْنَ یَدَیْهِ عَنْ جَنْبَیْهِ ثُمَّ یَرْفَعُ رَأْسَهُ وَیَثْنِی رِجْلَهُ الْیُسْرَى فَیَقْعُدُ عَلَیْهَا وَیَفْتَخُ أَصَابِعَ رِجْلَیْهِ إِذَا سَجَدَ ثُمَّ یَسْجُدُ ثُمَّ یُکَبِّرُ وَیَجْلِسُ عَلَى رِجْلِهِ الْیُسْرَى حَتَّى یَرْجِعَ کُلُّ عَظْمٍ مِنْهُ إِلَى مَوْضِعِهِ ثُمَّ یَقُومُ فَیَصْنَعُ فِی الرَّکْعَةِ الْأُخْرَى مِثْلَ ذَلِکَ... قَالُوا صَدَقْتَ هَکَذَا کَانَ یُصَلِّی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.» (2)؛ (محمد بن عمر و ابن عطا روایت کرده اند ابو حمید ساعدی از ده نفر از اصحاب رسول خدا شنید که یکی از این ده نفر ابوقتاده است پس ابو حمید می گوید من داناترین شما به نماز رسول خدا هستم به او گفتند: نماز را عرضه کن پس گفت: رسول خدا زمانی که به نماز می ایستاد دو دوست خود را بالا می برد تا موازی دو گوشش قرار می گرفت سپس تکبیر می گفت تا اینکه هر عضو بدنش در جای خود قرار می گرفت سپس حمد و سوره را قرائت می کرد سپس تکبیر می گفت سپس دو دستش را تا گوشش بال می آورد سپس به رکوع می رفت و دو کف دست خود را بر زانو می گذاشت سپس آرام می گرفت نه سرش را بالا می آورد و نه زیاد پایین می انداخت و می گفت خدا سخن کسی که او را مدح کند شنید سپس دو دستش را بالا بر تا کنار گوشش قرار گرفت سپس گفت: الله اکبر و سپس خود را به زمین انداخت و دو کف دست خود را کنار خود گذاشت سپس سر بلند کرد و بر پای چپ نشست و انگشتان دو پایش را موقع سجده باز کرد و سجده کرد و سپس الله اکبر گفت و بلند شد و بر پای چپ نشست تا همه اندامش آرام گرفت سپس در سجده بعد همین کار را کرد .... همه گفتند : راست گفتی رسول خدا اینچنین نماز می خواند).

در این روایت هیچ اشاره ای به دست بستن پیامبر در هنگام نماز نشده است؛ هر چند در برخی روایاتی که در کتب اهل سنت آمده، گفته شده که پیامبر در برخی از نمازهایش دستش را بسته است. اما این روایات به خاطر ضعف سند و یا ضعف دلالت مخدوش است.
به عنوان مثال: مسلم از وائل بن حجر روایت‏ کرده: «پیامبر را دیده که هنگام آغاز نماز، دست‏ها را براى تکبیر بالا مى ‏برده است و پس از آن که خود را با لباسش ‏مى‏ پوشاند، دست راست را روى دست چپ قرار مى‏ داد و چون مى ‏خواست به رکوع برود، دستانش را از زیر لباس در مى ‏آورد، سپس بالا مى ‏برد و بعد از تکبیر به رکوع مى ‏رفت‏ و…».(3)
اما باید توجه داشت که استدلال به این حدیث، استدلال به فعل پیامبر(صلی الله علیه و آله) است و به ‏فعل پیامبر در صورتى می توان استدلال کرد که وجه آن‏ معلوم باشد، در حالى که وجه این عمل در حدیث معلوم نیست. زیرا ظاهر حدیث این است که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کناره ‏هاى ‏جامه ‏اش را جمع مى ‏کرده و با آن سینه خود را مى ‏پوشانده و دست راست را روى دست چپ مى ‏گذاشته است. اما اینکه این‏ عمل به سبب استحبابش در نماز بوده یا بدان جهت بوده که‏ جامه ‏اش شل و آویزان نباشد، بلکه به بدنش چسبیده و او را مثلا از سرما حفظ کند، مشخص نیست و تا هنگامى که روشن نشود که این عمل را براى استحبابش در نماز انجام داده یا نه، براى ما حجت‏ نخواهد بود.

به هر حال روایت معتبری که بیانگر انجام چنین کاری توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله) باشد وجود ندارد؛ از این روی در چگو نگی قرار دادن دست ها و محل آن میان فقهای مذاهب چهار گانه اهل سنت اختلاف وجود دارد.
چنانکه حنفی ها می ‌گویند: روی هم گذاشتن دست ‌ها در نماز، سنّت است و واجب نیست، و برای مرد بهتر است که کف دست راستش را بر پشت دست چپ، زیر ناف قرار دهد، و زن دست ‌ها را بر سینه ‌اش بگذارد.
شافعی ‌ها می‌ گویند: گذاشتن دست روی یکدیگر، در نماز، برای مرد و زن سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ زیر سینه و بالای ناف به سمت چپ قرار دهد.
حنبلی‌ ها می‌ گویند: گذاشتن دست‌ ها روی هم، سنّت است و بهتر است که کف دست راست را بر پشت دست چپ نهاده، زیر ناف قرار دهند. فرقه مالکیّه بر خلاف سه مذهب فوق می‌ گویند: آویختنِ دست‌ ها در نمازهای واجب، مستحب است.

قبل از مالکی‌ ها نیز گروهی همین قول را گفته ‌اند که از آن جمله ‌اند: عبداللّه بن زبیر، سعید بن مسیّب، سعید بن جبیر، عطاء، ابن جریح، نخعی، حسن بصری، ابن سیرین و جماعتی دیگر از فقها.(4)
این اختلافات نشان می دهد که این تکتف بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) در عمل عبادی نماز به وجود آورده شده است.
لذا روایات بسیاری از ائمه اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده که رها بودن دست ها در نمار واجب است و دست بستن بدعت است؛ به عنوان مثال محمد بن مسلم از امام صادق(علیه السلام) یا امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که به آن حضرت عرض کردم: شخصی دست راستش را در حال نماز روی دست چپ خود می گذارد؟ حضرت فرمود: «این همان تکفیر است که نباید انجام داده شود».(5)
زراره هم از امام باقر(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «لَا تُکَفِّرْ فَإِنَّمَا یَصْنَعُ ذَلِکَ الْمَجُوس‏» (6)؛ (در نماز تکفیر نکن که تکفیر کار مجوس است).
با توجه به مطالبی که بیان شد این ادعا که نماز خواندن با دست بسته مودبانه تر است از اساس باطل است؛ چرا که نماز امر تعبدی است و کسی نمی تواند به سلیقه خود چیزی به آنها اضافه و یا کم کند. اگر چنین روشی درست بود، خدای متعال به آن شیوه امر می کرد.
لذا شیعیان در راستای عمل به روش و سنت پیامبر - که بیان کننده شرع الهی است - نمازشان را با دست باز به جای می آورند.

پی نوشت:
(1). صحیح بخاری، بخاری، محمد بن اسماعیل، دار طوق النجاه، 1422 ق، چاپ اول، ج 2، ص 44.
(2). سنن ابن ماجه، ابن ماجه، محمد بن یزید أبو عبدالله القزوینی، محقق: عبد الباقی، محمد فؤاد، دار الفکر، بیروت، ج 1، ص 337.
(3). صحیح مسلم، أبو الحسین مسلم بن الحجاج، دار الجیل، بیروت، بی تا، ج 2، ص 13.
(4). الفقه علی المذاهب الاربعه، جزیری، عبدالرحمان، دارالفکر، بیروت، 1428 ه .ق، ج 1، ص 217.
(5). «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا(ع) قَالَ قُلْتُ الرَّجُلُ یَضَعُ یَدَهُ فِی الصَّلَاةِ وَ حَکَى الْیُمْنَى عَلَى الْیُسْرَى فَقَالَ ذَلِکَ التَّکْفِیرُ فَلَا تَفْعَلْ».(وسائل الشیعة، حُر العاملی، مُحمّدْ بن الحسن، مؤسّسة آل البیتِ علیهم السلام لإحیاء التُّراث، 1409 هـ ق، ج 7، ص 266).
(6). کافی، کلینی، محمد بن یعقوب، اسلامیه، تهران، 1362 ش، ج 3، ص 337.

پرسش های مرتبط:

آیا نماز که عالی ترین عبادت است، به مقدمات نیاز دارد؟

فلسفه خواندن نماز آیات، زمانی که نه زلزله را حس کردیم نه ترسیدیم، چیست؟

آثار و فلسفه تسبیحات اربعه در نماز چیست؟

چرا سلام در پایان نماز آمده است نه ابتدای آن؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.