ظالمانه بودن یا نبودن تشریع «حکم ختنه» در حق نوزادان چند روزه
حکمت وجوب سنّت ختنه چیست؟ آیا این به دلیل آفرینش عضوی اضافی در بدن انسان است؟! آیا ظالمانه نیست که نوزادی چند روزه را به عنوان یک سنّت، متحمّل یک عمل جراحی دردناک قرار داد؟!
پاسخ اجمالی:
اولا: ختنه از ابتلای نوزادان و شیرخواران به عفونت های دستگاه ادراری و عوارض مهلک آن که می تواند در دراز مدت باعث ازبین رفتن بافت کلیوی و نهایتاً نارسایی کلیه گردد جلوگیری می کند. همچنین اثرات ثابت شده ای در کاهش ابتلا به ایدز و سرطان آلت تناسلی و سرطان پروستات دارد. تحمّل درد موقت برای سلامت و ثمرات طولانی مدّت، دردناک و ظالمانه نیست.
ثانیا: پوسته جدا شده از آلت نوزاد در دوران جنینی و در آن شرایط زمانی و مکانی خاص، کارکردهای مفیدی برای بدن آسیب پذیر جنین دارد؛ لذا نه در آفرینش چیزی زیادی بود و نه در ادامه حیات ضرورت دارد.
پاسخ تفصیلی:
هنگامی که صحبت از «ختنه» به عنوان یکی از سنت های اسلامی به میان می آید، ممکن است چند سؤال راجع به آن به ذهن برسد. سؤال اول این است که انجام چنین کار دردناکی به خصوص – آن چنان که توصیه شده – در آغازین روزهای سن یک نوزاد چه ضرورتی دارد؟ ثانیا مگر خدا نمی توانست بدن آدمی را به گونه ای بیافریند که ختنه شده از مادر زاده شود و اگر واقعا آثار مثبتی که برای آن برمی شمرند حقیقت دارد، چرا بدن انسان به صورت مادرزادی به آن وضعیت مطلوب شکل نمی گیرد؟ ثالثا اینکه خداوند حکم دردناک و خونریزانه ای را برای جبران نقص خلقتش تشریع کند، با عدالت او قابل توجیه است؟ یعنی آیا ظالمانه نیست که به خاطر یک سنت، نوزادی این اندازه درد بکشد و عمل جراحی شود؟
پاسخ به این سؤال را ذیل دو عنوان ایفاد می کنیم.
فواید بهداشتی و آثار مثبت ختنه برای سلامتی
فوائد بهداشتی ختنه برای مردان و تأثیرات مثبت آن در سلامت دستگاه تناسلی آنها و حتی همسران شان بسیار بیشتر و روشن تر از آن است که بخواهیم در این نوشته کوتاه به همه شان اشاره کنیم. ولی به صورت اشاره وار می توان این فواید و آثار مثبت را برای ختنه برشمرد:
1. ختنه از ابتلای نوزادان و شیرخواران به عفونت های دستگاه ادراری و عوارض مهلک آن جلوگیری می کند. عوارض خطرناک عفونت های ادراری آن قدر آسیب زا هستند که ممکن است حتی باعث ازبین رفتن بافت کلیوی و نهایتاً نارسایی کلیه گردند. آزمایش ها نشان می دهد که 75 درصد نوزادان کمتر از سه ماه مبتلا به چنین عفونت هایی، پسر هستند و 95 درصد آنها ختنه نشده اند. بدین ترتیب می توان نتیجه گرفت نوزادی که ختنه نمی شود فقط در سال اول عمرش 10 برابر بیشتر از هم سالان ختنه شده اش احتمال ابتلا به عفونت های ادارای دارد.
2. ختنه در مردان بالغ بزرگسال باعث کاهش ابتلا به ایدز می شود به طوری که در برخی کشورهای آفریقایی که آمار انتشار این بیماری بسیار بالاست، ختنه به عنوان یکی از روش های پیشگیری پیشنهاد و آثار مثبت آن برای همگان ثابت شده است.
3. از آنجا که پوست زیر ختنه گاه از خارج شدن ادرار به صورت کامل جلوگیری می کند باعث حبس بول یا خروج قطره قطره آن و پدید آمدن التهاب و تورم و جمع شدن ترشحات می گردد. این محیط که عموما مرطوب نیز هست محل بسیار مناسبی برای رشد باکتری ها و ویروس ها می گردد و خطراتی چون عفونت آلت تناسی، مجاری ادرار و حتی کلیه را به دنبال دارد. بنابراین به این نتیجه می رسیم که با برداشتن این پوست هنگام ختنه، می توانیم از بسیاری از آن عفونت ها جلوگیری کنیم.
4. ختنه از پیشگیری به سرطان در آلت تناسلی و سرطان پروستات پیشگیری کرده و به عنوان نوعی واکسن برای این بیماری شمرده می شود. در کشوری مثل هند که ختنه کردن در آن رواج ندارد، میزان سرطان آلت تناسلی مذکر10 برابر کشوری مثل دانمارک است که در آن ختنه رواج دارد.(1)
همه این فواید و آثار مثبت ضرورت و حکیمانه بودن تشریع آن را و لو با تحمل مقدار مختصری از درد روشن می سازد.
حکمت ختنه نبودن آدمی به صورت مادرزاد
اما اینکه چرا خداوند انسان را به این صورت که مادرزاد ختنه شده خلق نکرده نیز پاسخی دارد. اینکه پوست موجود روی ختنه گاه بعداز این عمل برداشته می شود، به هیچ عنوان به این معنا نیست که هیچ کارآیی ندارد. این پوسته به ظاهر اضافی ممکن است در دوران جنینی و در آن شرایط زمانی و مکانی خاص، کارکردهای مفیدی برای بدن آسیب پذیر جنین داشته باشد، اما هنگام تولد و بعداز طی شدن فرآیندهای مرتبط با آن الزاما با تغییرات متناسب روبه رو می شود. مثل کارایی های حیاتی بند ناف در دوران جنینی و لزوم قطعش پس از تولد نوزاد.(2) آیا درباره بند ناف گفته می شود که چرا باید پس از تولد قطع شود؟ هیچ عقل سلیمی چنین حکمی نمی کند زیرا می داند هم وجود آن پیش از تولد کارآیی خاص و الزام آوری داشته و هم لزوم قطع آن بعداز تولد امری لازم و حکیمانه است.
امام صادق(علیه السلام) نیز در مواجهه با پرسشی شبیه به این، تقریبا همین پاسخ را دادند. در کتاب وسائل الشیعه می خوانیم: «فِی سُؤَالِ الزِّنْدِیقِ قَالَ أَخْبِرْنِی هَلْ یُعَابُ شَیْءٌ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ قَالَ لَا قَالَ فَإِنَّ اللَّهَ خَلَقَ خَلْقَهُ غُرْلًا فَلِمَ غَیَّرْتُمْ خَلْقَ اللَّهِ وَ جَعَلْتُمْ فِعْلَکُمْ فِی قَطْعِ الْغُلْفَةِ أَصْوَبَ مِمَّا خَلَقَ اللَّهُ وَ عِبْتُمُ الْأَغْلَفَ وَ اللَّهُ خَلَقَهُ وَ مَدَحْتُمُ الْخِتَانَ وَ هُوَ فِعْلُکُمْ أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ ذَلِکَ کَانَ مِنَ اللَّهِ خَطَأً غَیْرَ حِکْمَةٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع ذَلِکَ مِنَ اللَّهِ حِکْمَةٌ وَ صَوَابٌ غَیْرَ أَنَّهُ سَنَّ ذَلِکَ وَ أَوْجَبَهُ عَلَى خَلْقِهِ کَمَا أَنَّ الْمَوْلُودَ إِذَا خَرَجَ مِنْ بَطْنِ أُمِّهِ وَجَدْتُمْ سُرَّتَهُ مُتَّصِلَةً بِسُرَّةِ أُمِّهِ کَذَلِکَ أَمَرَ اللَّهُ الْحَکِیمُ فَأَمَرَ الْعِبَادَ بِقَطْعِهَا وَ فِی تَرْکِهَا فَسَادٌ بَیْنَ الْمَوْلُودِ وَ الْأُمِّ وَ کَذَلِکَ أَظْفَارُ الْإِنْسَانِ أَمَرَ إِذَا طَالَتْ أَنْ تُقَلَّمَ وَ کَانَ قَادِراً یَوْمَ دَبَّرَ خِلْقَةَ الْإِنْسَانِ أَنْ یَخْلُقَهَا خِلْقَةً لَا تَطُولُ وَ کَذَلِکَ الشَّعْرُ فِی الشَّارِبِ وَ الرَّأْسِ یَطُولُ وَ یُجَزُّ وَ کَذَلِکَ الثِّیرَانُ خَلَقَهَا فُحُولَةً وَ إِخْصَاؤُهَا أَوْفَقُ وَ لَیْسَ فِی ذَلِکَ عَیْبٌ فِی تَقْدِیرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»(3)؛ (شخصى از امام صادق(علیه السلام) پرسید: آیا جائز است که به کارهاى خدایى و در خلقت او دست ببریم، حضرت فرمود: نه. گفت: پس چرا ختنه مى کنید و پوستى را که خدا خلق کرده، جدا مى نمایید؟ آیا خدا این پوست را اضافه و بر اساس غیر حکمت آفریده است؟ امام صادق(علیه اسلام) فرمود: خلقت آن پوست بر اساس حکمتى است. ازاله آن بر اساس حکمتى بالاتر است. همان طورى که وقتى بچه به دنیا مى آید، ناف او به مادرش وصل است. این هم مخلوق خدا است و خدا این طور قرار داده، ولى براى نجات فرزند و مادر، خداوند حکیم دستور داده آن را قطع کنیم. همین طور ناخن هاى انسان را خدا خلق کرده و بلند شدن آن ها بر اساس قانون خدا است. خدا مى توانست از اول ناخن ها را طورى بیافریند که همیشه به اندازه خاصى باشد، ولى با این حال چون بزرگ مى شود، به ما دستور داده که آن ها را کوتاه کنیم. موهاى بدن نیز همین طور، این گونه دخالت ها در خلقت، منافاتى با حکمت الهى ندارد. بر اساس مصلحتى بالاتر صورت مى گیرد.)
کارکرد داشتن هر چیز در جای خود نه تنها منافاتی با عدل الهی ندارد بلکه مصداق معنایی اصطلاحی عدل یعنی «وضع کل شیء فی موضعه و اعطاء کل ذی حقّ حقّه»(4)؛ (هر چیزی را به جای خود نهادن و دادن حقّ هر ذی حقّی به او) است.
پی نوشت:
(1). ر.ک: اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، پاک نژاد، سیدرضا، انتشارات اسلامیه، تهران، 1356هـ.ش، ج 16 ص 149؛ مقاله «فواید ختنه نوزادی: مروری بر گذشته و امروز»، سیم فروش، ناصر، مجله علمی پژوهشی طب سنتی اسلام و ایران، سال دوم، شماره دوم، 1390هـ.ش، ص 123؛ مقاله «ختنه، راهی برای مقابله با ایدز»، هفته نامه اشپیگل، ژانویه 2001، به نقل از: نشریه علمی تخصصی سیاحت غرب، شهریور 1382، شماره 3، ص 70.
(2). احکام خانواده، مکارم شیرازی، ناصر، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم، 1389 هـ.ش، ص 333.
(3). وسائل الشیعه، شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، انتشارات مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)، قم، 1409 هـ.ق، ج 21، ص 436.
(4). بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقاید الامامیه، خرازی، سید محسن، قم، موسسه نشر اسلامی(جامعه مدرسین)، 1424هـ.ق، چاپ یازدهم، ج 1، ص 97.
مطالب مرتبط: