نهی قرآن از «تجسس» در امور دیگران
پرسش :
خداوند چگونه مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده است؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
«تجسّس» به معنى جستجوگری در اعمال و امور دیگران است، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود. سوء ظن، بخل، حسد و تنگ نظرى از انگیزه های جستجو در امور خصوصی مردم است و اسلام تجسّس در این امور را ممنوع می داند؛ زیرا سبب شعله ور شدن آتش کینه ها و خصومت ها و ایجاد ناامنى روانی و فیزیکی در جامعه مى شود. البته این حکم تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه.
پاسخ تفصیلی:
تجسّس به معنى جستجوگرى در اعمال و امور دیگران، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود. یکی از عواملی که سبب مى شود انسان براى کشف اسرار و رازهاى نهانى مردم به جستجو بپردازد سوء ظن و گمان بد است، و گاه ممکن است عوامل دیگرى مانند: بخل و حسد و تنگ نظرى، انگیزه این کار زشت باشد.
اسلام تجسّس در امور خصوصی افراد را شدیداً ممنوع می داند زیرا سبب ناامنى اجتماع و سرچشمه انواع خصومت ها مى شود، زیرا ممکن است با جستجو در زندگى خصوصى دیگران، آبروى بسیارى از افراد رفته، و آتش کینه توزى و دشمنى در جامعه روشن شود، و جهنمى به وجود آید که تمام افراد اجتماع در عذاب باشند. البته این حکم اخلاقى و اسلامى هیچگاه تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى در حکومت اسلامى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه، و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه و توطئه و تخریب آنان است. با این اشاره به قرآن مجید باز مى گردیم.
تنها آیه اى که در قرآن مجید با صراحت از تجسّس نهى مى کند آیه 12 سوره حجرات است، مى فرماید:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنَوا اِجْتَنِبُوا کَثِیْراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُم بَعْضاً»؛
(اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است; و [هرگز در کار دیگران] تجسس نکنید؛ وهیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند…).
آیه شریفه از سه چیز نهى مى کند که در واقع علت و معلول یکدیگرند، نخست از گمان بد که سرچشمه تجسّس مى شود، سپس از تجسّس که سبب آگاهى بر عیوب پنهانى مردم و غیبت آنان مى گردد. این نکته نیز قابل توجه است که نهى از تجسّس در آیه سوره حجرات، هیچ قید و شرطى ندارد، و این نشان مى دهد اصل بر حرمت تجسّس به عنوان یک قاعده کلى است، و اگر در شرایط خاصى به خاطر اهداف مهمترى مجاز شمرده شود، عنوان استثناء خواهد داشت.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 347.
پرسشهای مرتبط:
«تجسس» چه فرقی با «تحسس» دارد؟
شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
معصومین(علیهم السلام) با چه تعابیری مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده اند؟
«تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟
«تجسّس» به معنى جستجوگری در اعمال و امور دیگران است، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود. سوء ظن، بخل، حسد و تنگ نظرى از انگیزه های جستجو در امور خصوصی مردم است و اسلام تجسّس در این امور را ممنوع می داند؛ زیرا سبب شعله ور شدن آتش کینه ها و خصومت ها و ایجاد ناامنى روانی و فیزیکی در جامعه مى شود. البته این حکم تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه.
پاسخ تفصیلی:
تجسّس به معنى جستجوگرى در اعمال و امور دیگران، و غالباً در امور نامطلوب و خلاف اخلاق به کار مى رود. یکی از عواملی که سبب مى شود انسان براى کشف اسرار و رازهاى نهانى مردم به جستجو بپردازد سوء ظن و گمان بد است، و گاه ممکن است عوامل دیگرى مانند: بخل و حسد و تنگ نظرى، انگیزه این کار زشت باشد.
اسلام تجسّس در امور خصوصی افراد را شدیداً ممنوع می داند زیرا سبب ناامنى اجتماع و سرچشمه انواع خصومت ها مى شود، زیرا ممکن است با جستجو در زندگى خصوصى دیگران، آبروى بسیارى از افراد رفته، و آتش کینه توزى و دشمنى در جامعه روشن شود، و جهنمى به وجود آید که تمام افراد اجتماع در عذاب باشند. البته این حکم اخلاقى و اسلامى هیچگاه تضادى با ضرورت وجود دستگاه هاى اطلاعاتى در حکومت اسلامى ندارد، چرا که آن مربوط به زندگى خصوصى افراد است و این مربوط به سرنوشت جامعه، و پیش گیرى از نفوذ عوامل بیگانه و توطئه و تخریب آنان است. با این اشاره به قرآن مجید باز مى گردیم.
تنها آیه اى که در قرآن مجید با صراحت از تجسّس نهى مى کند آیه 12 سوره حجرات است، مى فرماید:
«یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنَوا اِجْتَنِبُوا کَثِیْراً مِنَ الظَّنِ اِنَّ بَعْضَ الظَّنَّ اِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لایَغْتَبْ بَعْضُکُم بَعْضاً»؛
(اى کسانى که ایمان آورده اید! از بسیارى از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضى از گمانها گناه است; و [هرگز در کار دیگران] تجسس نکنید؛ وهیچ یک از شما دیگرى را غیبت نکند…).
آیه شریفه از سه چیز نهى مى کند که در واقع علت و معلول یکدیگرند، نخست از گمان بد که سرچشمه تجسّس مى شود، سپس از تجسّس که سبب آگاهى بر عیوب پنهانى مردم و غیبت آنان مى گردد. این نکته نیز قابل توجه است که نهى از تجسّس در آیه سوره حجرات، هیچ قید و شرطى ندارد، و این نشان مى دهد اصل بر حرمت تجسّس به عنوان یک قاعده کلى است، و اگر در شرایط خاصى به خاطر اهداف مهمترى مجاز شمرده شود، عنوان استثناء خواهد داشت.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 347.
پرسشهای مرتبط:
«تجسس» چه فرقی با «تحسس» دارد؟
شیوه های درمان صفت رذیله «تجسس» چیست؟
در چه مواقعی «تجسس» در امور دیگران مجاز است؟
معصومین(علیهم السلام) با چه تعابیری مردم را از «تجسس» در امور یکدیگر نهی کرده اند؟
«تجسس» چه پیامدهای سویی به همراه دارد؟