شیوه های درمان بد گمانی
پرسش :
شیوه های درمان بد گمانی چیست؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
نخستین شیوه در درمان سوء ظن، اندیشه در پیامدهای شوم آن است. سوء ظن اعتماد جامعه را از بین برده و آرامش آن را بر هم مى زند و سبب ظلم انسان ها در حق یکدیگر می شود. علاوه بر این باید عوامل موثر در ایجاد آن را نیز از بین برد، مانند: دوری از افراد و محیط هاى فاسد، از بین بردن حسد، کینه توزی و ... همچنین می توان با توجیه صحیح اعمال دیگران، پرهیز از تجسس در زندگی خصوصی افراد، بی اعتنایی به بدگمانی و توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى این رذیله اخلاقى، آن را در وجود خود از بین برد.
پاسخ تفصیلی:
برای درمان بد گمانی، نخست باید به سراغ اصول حاکم بر درمان بیمارى هاى اخلاقى برویم که همان اندیشیدن در آثار نکبت بار آن است. زیرا هنگامى که انسان بیندیشد که چگونه سوء ظن سرمایه اعتماد اجتماعى را از بین مى برد و آرامش جامعه را بر هم مى زند، و سبب مى شود که انسان دوستان خود را از دست بدهد و او را از واقعیت هاى جامعه غافل مى سازد، و انسان را به ظلم و ستم در حق دیگران وادار مى کند. این اندیشه سبب می شود خواه ناخواه انسان از این خوى زشت و رذیله اخلاقى فاصله بگیرد، همان گونه که آگاهى انسان بر مسموم بودن یک غذا، سبب فاصله گرفتن از آن مى شود، از سوى دیگر هرگاه انسان ریشه هاى این گناه را قطع کند یعنى از همنشینى با بدان که سبب سوء ظن به نیکان می شود، بپرهیزد و تا مى تواند از زندگى در محیط هاى فاسد دور شود. حسد، کینه توزى، تکبر و غرور را به عنوان عوامل اصلى سوء ظن از خود دور سازد، همچنین در قطع سایر انگیزه ها و ریشه های این رذیله بکوشد، به یقین آن را از وجود خود بر خواهد چید. اضافه بر این ها، امور ذیل نیز مى تواند به نجات از شرّ این خوى زشت کمک کند:
الف) جستجوى توجیه صحیح براى اعمال مبهمى که ممکن است سبب سوء ظن گردد. بر اساس روایات، امام على(علیه السلام) مى فرماید: «لاتَظُنَّنَ بِکَلِمَة خَرَجَتْ مِنْ اَحَد سُوءً وَ اَنْتَ تَجِدُ لَها فِى الْخَیْرِ مُحْتَمِلا»(1)؛ (هرگز به سخنى که از کسى صادر مى شود گمان بد مبر در حالى که مى توانى توجیه صحیحى براى آن بیابى). روشن است بسیارى از کسانى که در زندگى شخصى مورد سوء ظن و بدگمانى واقع مى شوند اعمالشان قابل توجیه و حمل بر صحت است.
ب) تجسّس در کار دیگران در عین آن که از سوء ظن سرچشمه مى گیرد، همواره سبب تشدید سوء ظن مى شود، در واقع اگر انسان از تجسّس در زندگى خصوصى افراد بپرهیزد، یکى از مهمترین عوامل سوء ظن را از خود دور ساخته است.
ج) بی توجهی به بدگمانى، یکى دیگر از طرق درمان است، زیرا ظهور آثار بد گمانی در لابلاى اعمال انسان، سبب تشدید این صفت مى شود، ولى بى اعتنایى و ترتیب اثر ندادن به آن، باعث می شود تدریجاً ضعیف و محو گردد. از این رو در روایات اسلامى مى خوانیم: «اِذا ظَنَنْتُمْ فَلا تَحَقَّقُوا»(2)؛ (هنگامى که گمان بد بردید، به آن ترتیب اثر ندهید). بى شک توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى این رذیله اخلاقى، آثار قوى و بازدارنده در این زمینه دارد، و انسان را به ترک آن دعوت مى کند.
پی نوشت:
(1). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 538، قصار [366].
(2). کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، المتقی الهندی البرهان فوری، علاء الدین علی بن حسام الدین، المحقق: بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401ق/1981م، الطبعة الخامسة، ج 3، ص 834، ح 7441.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 343.
پرسش های مرتبط:
نخستین شیوه در درمان سوء ظن، اندیشه در پیامدهای شوم آن است. سوء ظن اعتماد جامعه را از بین برده و آرامش آن را بر هم مى زند و سبب ظلم انسان ها در حق یکدیگر می شود. علاوه بر این باید عوامل موثر در ایجاد آن را نیز از بین برد، مانند: دوری از افراد و محیط هاى فاسد، از بین بردن حسد، کینه توزی و ... همچنین می توان با توجیه صحیح اعمال دیگران، پرهیز از تجسس در زندگی خصوصی افراد، بی اعتنایی به بدگمانی و توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى این رذیله اخلاقى، آن را در وجود خود از بین برد.
پاسخ تفصیلی:
برای درمان بد گمانی، نخست باید به سراغ اصول حاکم بر درمان بیمارى هاى اخلاقى برویم که همان اندیشیدن در آثار نکبت بار آن است. زیرا هنگامى که انسان بیندیشد که چگونه سوء ظن سرمایه اعتماد اجتماعى را از بین مى برد و آرامش جامعه را بر هم مى زند، و سبب مى شود که انسان دوستان خود را از دست بدهد و او را از واقعیت هاى جامعه غافل مى سازد، و انسان را به ظلم و ستم در حق دیگران وادار مى کند. این اندیشه سبب می شود خواه ناخواه انسان از این خوى زشت و رذیله اخلاقى فاصله بگیرد، همان گونه که آگاهى انسان بر مسموم بودن یک غذا، سبب فاصله گرفتن از آن مى شود، از سوى دیگر هرگاه انسان ریشه هاى این گناه را قطع کند یعنى از همنشینى با بدان که سبب سوء ظن به نیکان می شود، بپرهیزد و تا مى تواند از زندگى در محیط هاى فاسد دور شود. حسد، کینه توزى، تکبر و غرور را به عنوان عوامل اصلى سوء ظن از خود دور سازد، همچنین در قطع سایر انگیزه ها و ریشه های این رذیله بکوشد، به یقین آن را از وجود خود بر خواهد چید. اضافه بر این ها، امور ذیل نیز مى تواند به نجات از شرّ این خوى زشت کمک کند:
الف) جستجوى توجیه صحیح براى اعمال مبهمى که ممکن است سبب سوء ظن گردد. بر اساس روایات، امام على(علیه السلام) مى فرماید: «لاتَظُنَّنَ بِکَلِمَة خَرَجَتْ مِنْ اَحَد سُوءً وَ اَنْتَ تَجِدُ لَها فِى الْخَیْرِ مُحْتَمِلا»(1)؛ (هرگز به سخنى که از کسى صادر مى شود گمان بد مبر در حالى که مى توانى توجیه صحیحى براى آن بیابى). روشن است بسیارى از کسانى که در زندگى شخصى مورد سوء ظن و بدگمانى واقع مى شوند اعمالشان قابل توجیه و حمل بر صحت است.
ب) تجسّس در کار دیگران در عین آن که از سوء ظن سرچشمه مى گیرد، همواره سبب تشدید سوء ظن مى شود، در واقع اگر انسان از تجسّس در زندگى خصوصى افراد بپرهیزد، یکى از مهمترین عوامل سوء ظن را از خود دور ساخته است.
ج) بی توجهی به بدگمانى، یکى دیگر از طرق درمان است، زیرا ظهور آثار بد گمانی در لابلاى اعمال انسان، سبب تشدید این صفت مى شود، ولى بى اعتنایى و ترتیب اثر ندادن به آن، باعث می شود تدریجاً ضعیف و محو گردد. از این رو در روایات اسلامى مى خوانیم: «اِذا ظَنَنْتُمْ فَلا تَحَقَّقُوا»(2)؛ (هنگامى که گمان بد بردید، به آن ترتیب اثر ندهید). بى شک توجه به مجازات هاى الهى و آثار سوء معنوى این رذیله اخلاقى، آثار قوى و بازدارنده در این زمینه دارد، و انسان را به ترک آن دعوت مى کند.
پی نوشت:
(1). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 538، قصار [366].
(2). کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، المتقی الهندی البرهان فوری، علاء الدین علی بن حسام الدین، المحقق: بکری حیانی، صفوة السقا، مؤسسة الرسالة، بیروت، 1401ق/1981م، الطبعة الخامسة، ج 3، ص 834، ح 7441.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 343.
پرسش های مرتبط: