پنجشنبه، 16 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

«سوء ظنّ» به خود، سیره سالکان الی الله

پرسش :

چرا امام علی(ع) به پویندگان راه حقّ و سالکان مسیر قرب خداوند توصیه کردند که به خودشان «سوء ظنّ» داشته باشند؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی:
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: «انسان با ایمان، صبح و شام بر او نمى گذرد؛ مگر اینکه نزد خویش متّهم است. پیوسته از خود عیب مى گیرد [و خود را نقد مى کند] و براى خود طالب تکامل و فزونى است»؛ چون یکى از موانع راه تکامل انسان، حُبّ ذات است که عیوبش را در نظرش زیبا و ضعفها را نقاط قوّت نشان مى دهد؛ بنابراین اگر کسى بخواهد راه کمال را بپوید باید نسبت به خویشتن بدبین باشد و همواره در برابر صفات و اعمالش بر کرسى نقد بنشیند تا پرده هاى حُبّ ذات را کنار زند و واقعیت خویش را آن گونه که هست ببیند.

پاسخ تفصیلی:
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 176 «نهج البلاغه»، درس مهمى به پویندگان راه حقّ و سالکان مسیر قرب خداوند مى دهد؛ مى فرماید: (بدانید اى بندگان خدا که انسان با ایمان، صبح و شام بر او نمى گذرد؛ مگر اینکه نزد خویش متّهم است. پیوسته از خود عیب مى گیرد [و خویشتن را نقد مى کند] و براى خود طالب تکامل و فزونى است)؛ «وَ اعْلَمُوا ـ عِبَادَ اللهِ ـ أَنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یُصْبِحُ وَ لَا یُمْسِی إِلَّا وَ نَفْسُهُ ظَنُونٌ(1) عِنْدَهُ، فَلَا یَزَالُ زَارِیاً(2) عَلَیْهَا وَ مُسْتَزِیداً لَهَا».

مى دانیم یکى از حجابها و موانع راه تکامل انسان، حُبّ ذات است که عیوبش را در نظرش زیبا و ضعفها را نقاط قوّت نشان مى دهد؛ بنابراین اگر کسى مى خواهد راه پیشرفت و کمال را بپوید باید نسبت به خویشتن بدبین باشد و همواره در برابر صفات و اعمال خویش بر کرسى نقد بنشیند تا پرده هاى حُبّ ذات را کنار زند و واقعیت خویش را آن گونه که هست ببیند. این نکته مهمى است که امام علی(علیه السلام) در این عبارت کوتاه، طىّ سه جمله بیان فرموده است؛ نخست مى گوید: نسبت به خویش بدگمان باش؛ سپس مى فرماید: خود را نقد کن؛ و سرانجام مى افزاید: خود را به کمال مطلوب برسان.

در خطبه «همّام» که صد و ده درس اخلاقى را تشکیل مى دهد نیز به همین نکته اشاره شده؛ مى فرماید: «فَهُمْ لاَنْفُسِهِمْ مُتَّهِمُونَ»؛ (پرهیزکاران کسانى اند که خود را متّهم مى سازند) و از خوش بینى هاى بى جا در مورد صفات و افعال خویش اجتناب مى کنند.

در اینجا سؤالی پیش می آید و آن اینکه: در اسلام همواره به حُسن ظنّ دستور داده مى شود؛ ولى چرا در اینجا امام(علیه السلام) به بدگمانى دستور مى دهد؟ دلیلش روشن است، حُسن ظنّ باید درباره دیگران باشد؛ ولى درباره خود انسان که به طور طبیعى حُسن ظنِّ افراطى وجود دارد تا آنجا که نقطه هاى ضعف خود را قوّت، و صفات زشت را گاهى فضایل اخلاق مى پندارد، به بدگمانى فرمان داده شده تا خویشتنْ دوستىِ افراطى تعدیل گردد. باید انسان به نقد خویش بنشیند و بدون اغماض، اعمال و رفتار و اخلاق خود را بررسى کند تا راه کمال و پیشرفت به روى او گشوده شود؛ درست مانند کسى که از جاده پرخطرى عبور مى کند، هرگاه با دیده خوش بینى به همه چیز نگاه کند به یقین، گرفتار حوادث دردناک مى شود و اگر با نگاه بدگمانى بنگرد با احتیاط از لابلاى خطرها مى گذرد و به سر منزل مقصود مى رسد.

باید توجّه داشت که نقّادى از خویشتن، هرگز با مسئله اعتماد به نفس منافاتی ندارد. اعتماد به نفس مانند آن است که انسان، سرمایه عظیمى در اختیار داشته باشد و از وجود این سرمایه با خبر باشد؛ این مطلب مانع از آن نمى شود که در به کارگیرى سرمایه در یک محیط پرخطر، احتیاط هاى لازم را فراموش کند.

پی نوشت:
(1). «ظنون» صیغه مبالغه از ماده «ظنّ» (به معناى گمان) است و معمولاً در این موارد به معناى گمان بد به کار مى رود؛ بنابراین ظَنون در اینجا به معناى کسى است که با چشم انتقاد نگاه می کند. ماده «ظنّ» گاه به معناى چیز کم آمده؛ بنابراین ظنون به افراد ضعیف و بى دست و پا گفته مى شود و در خطبه یاد شده همان معناى اوّل قصد شده است.
(2). «زارى» به معناى عیبجو از ماده «زَرْى» (بر وزن زرع) به معناى عیب جویى گرفته شده است.

منبع: پیام امام امیرالمؤمنین(علیه السلام)‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة‏، تهران‏، 1386 شمسی‏، چاپ: اول‏، ج 6، ص 549.

پرسش های مرتبط:
منظور از «حسن ظن» و «سوء ظن» به مردم چیست؟
معصومین(علیهم السلام) چگونه به «حسن ظن» به خداوند توصیه فرموده اند؟
معصومین(علیهم السلام) چگونه مردم را به «خوش بینی» در مورد دیگران توصیه می کردند؟
منظور از «حسن ظن» و «سوء ظن» به خدا چیست؟


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.