سوء ظن مطلوب
پرسش :
سوء ظن در چه مواقعی مطلوب است؟
پاسخ :
پاسخ اجمالی:
از مجموع روایات وارده در این زمینه استفاده مى شود که در محیط هاى نسبتاً سالم، اصل را باید بر حسن ظن، و در محیط هاى فاسد، بر سوء ظن گذارد و جانب احتیاط را از دست نداد. البته این استثناء نباید بهانه ای شود که بگویند زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در آن زمان هم باید افراد را گروه بندى کرد و افراد «ظاهر الصّلاح» که در صف خوبان قرار دارند، نباید مورد سوء ظن واقع شوند. در مسایل امنیتى و اطلاعاتى و همچنین تعامل با دشمنان، نیز نمى توان با خوشبینى حرکت کرد و لازم است کاملا محتاط بود.
پاسخ تفصیلی:
هر چند زشتى سوء ظن به عنوان یک قاعده کلى مورد قبول است، لکن استثنائاتى نیز دارد که در روایات اسلامى به آن اشاره شده است، همانند:
الف) هرگاه فساد در محیطى به صورت یک خوى غالب درآید، و آلودگان غلبه پیدا کنند، حسن ظن در چنین شرائطى نه تنها از فضایل اخلاقى نیست، بلکه ممکن است انسان را گرفتار عواقب ناگوارى کند. لذا در روایات اسلامى نسبت به این موضوع هشدار داده شده است.
امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیثى مى فرماید: «اِذا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ ثُمَّ اَساءَ رَجُلٌ الظَنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَم، وَ اِذا اسْتَوْلَى الْفَسادُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ فَاَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ»(1)؛ (هنگامى که صلاح و دوستى بر زمان و اهلش غالب شود، سپس کسى نسبت به دیگرى که گناهى از او آشکار نشده است سوء ظن پیدا کند، ظلم و ستم کرده است، و هرگاه فساد بر زمان و اهلش چیره گردد، و در این حال کسى به دیگرى حسن ظن پیدا کند، خود را فریب داده است).
همین مضمون در احادیثی از امام صادق، امام کاظم و امام هادى(علیهم السلام) با تعبیرات مختلف نقل شده است.(2) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حدیثى مى فرمایند:«اِحْتَرِسُوا مِنَ النّاسِ بِسُوءِ الظَّنِّ»(3)؛ (با سوء ظن در برابر مردم از خود پاسدارى کنید). ممکن است این سخن اشاره به چنین زمان و چنین حال و احوالى باشد. و گرنه سوء ظن به عنوان یک اصل هرگز مورد ستایش نیست.
از مجموع این روایات استفاده مى شود که در محیط هاى نسبتاً سالم، اصل را باید بر حسن ظن گذارد، و به عکس، در محیط هاى فاسد، اصل را باید بر سوء ظن گذاشت. البته نه به این معنى که انسان چیزى را ندانسته به کسى نسبت دهد بلکه در چنین زمانى باید احتیاط را از دست ندهد، مبادا گرفتار زیان هاى جبران ناپذیر شود. البته این استثناء و این گونه احادیث نباید بهانه ای برای سوء ظن به یک دیگر شود و بگوید زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در زمان هاى فاسد هم باید افراد را گروه بندى کرد، افراد ظاهر الصّلاح که در صف خوبان قرار دارند و خلاف روشنى از آنها دیده نشده نباید مورد سوء ظن واقع شوند. ولى گروه هایى که در صف مفسده انگیزان قرار گرفته اند، و کارهاى خلاف از آنها مکرر دیده شده هرگز نباید نسبت به حرکات آنها خوشبین بود.
ب) در مسایل امنیتى و اطلاعاتى که با سرنوشت جامعه گره خورده است، نمى توان با خوشبینى به هر حرکتى در جامعه نگاه کرد، بلکه باید در آنجا حسن ظن را کنار گذاشت. یا به تعبیر دیگر باید با احتیاط لازم با این گونه حرکات برخورد کرد. مفهوم این سخن آن نیست که با سوء ظن، کسى مورد مجازات، هتک، اهانت و یا بى مهرى قرار گیرد، بلکه منظور این است که تمام حرکات مشکوک باید زیر نظر باشد، و پیرامون آن تحقیق شود، اگر بعد از تحقیق دلائل روشنى بر انجام کار خلاف توأم با نیت سوء به دست آمد تعقیب گردد.
ج) از موارد دیگرى که نه تنها سوء ظن جایز است بلکه ممکن است واجب نیز باشد، سوء ظن در برابر دشمنان است، ممکن است دشمن دم از صلح، دوستى، محبت و تغییر رویه بزند و دست دوستى به سوى ما دراز کند. در این گونه موارد هرگز نباید گرفتار حسن ظن شد، و بلافاصله دست دشمن را فشرد و به او اعتماد کرد، بلکه باید احتمال داد ممکن است تمام اینها مکر، فریب، خدعه و نیرنگ باشد، و توطئه اى باشد براى غافلگیر ساختن. از این رو در فرمان به «مالک اشتر» آمده: «اَلْحَذَرَ کُلَ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَاِنَّ الْعَدُوَّ رُبَما قارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فى ذلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ»(4)؛ (هنگامى که با دشمنت پیمان صلح بستى، کاملا از او بر حذر باش، زیرا دشمن گاه نزدیک مى شود تا طرف را غافلگیر کند، بنابراین در چنین شرایطى احتیاط را از دست نده، و دور اندیش باش، و حسن ظن خویش را متهم ساز).
پی نوشت:
(1). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 489، قصار [110] 114.
(2). میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث 1416 ق، چاپ اول، ج 6، ص 60، ح 11575 تا 11577.
(3). تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 ق / 1363 ش، چاپ دوم، ص 54، و روی عنه ص فی قصار هذه المعانی؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 74، ص 158، باب 7 ما جمع من مفردات کلمات الرسول و جوامع کلمه، ح 142.
(4). نهج البلاغة، همان، ص 442، نامه 53 و من کتاب له کتبه للأشتر النخعی لما ولاه على مصر و أعمالها حین اضطرب أمر أمیرها محمد بن أبی بکر، و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 344.
پرسش های مرتبط:
از مجموع روایات وارده در این زمینه استفاده مى شود که در محیط هاى نسبتاً سالم، اصل را باید بر حسن ظن، و در محیط هاى فاسد، بر سوء ظن گذارد و جانب احتیاط را از دست نداد. البته این استثناء نباید بهانه ای شود که بگویند زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در آن زمان هم باید افراد را گروه بندى کرد و افراد «ظاهر الصّلاح» که در صف خوبان قرار دارند، نباید مورد سوء ظن واقع شوند. در مسایل امنیتى و اطلاعاتى و همچنین تعامل با دشمنان، نیز نمى توان با خوشبینى حرکت کرد و لازم است کاملا محتاط بود.
پاسخ تفصیلی:
هر چند زشتى سوء ظن به عنوان یک قاعده کلى مورد قبول است، لکن استثنائاتى نیز دارد که در روایات اسلامى به آن اشاره شده است، همانند:
الف) هرگاه فساد در محیطى به صورت یک خوى غالب درآید، و آلودگان غلبه پیدا کنند، حسن ظن در چنین شرائطى نه تنها از فضایل اخلاقى نیست، بلکه ممکن است انسان را گرفتار عواقب ناگوارى کند. لذا در روایات اسلامى نسبت به این موضوع هشدار داده شده است.
امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیثى مى فرماید: «اِذا اسْتَوْلَى الصَّلاحُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ ثُمَّ اَساءَ رَجُلٌ الظَنَّ بِرَجُل لَمْ تَظْهَرْ مِنْهُ حَوْبَةٌ فَقَدْ ظَلَم، وَ اِذا اسْتَوْلَى الْفَسادُ عَلَى الزَّمانِ وَ اَهْلِهِ فَاَحْسَنَ رَجُلٌ الظَّنَ بِرَجُل فَقَدْ غَرَّرَ»(1)؛ (هنگامى که صلاح و دوستى بر زمان و اهلش غالب شود، سپس کسى نسبت به دیگرى که گناهى از او آشکار نشده است سوء ظن پیدا کند، ظلم و ستم کرده است، و هرگاه فساد بر زمان و اهلش چیره گردد، و در این حال کسى به دیگرى حسن ظن پیدا کند، خود را فریب داده است).
همین مضمون در احادیثی از امام صادق، امام کاظم و امام هادى(علیهم السلام) با تعبیرات مختلف نقل شده است.(2) رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در حدیثى مى فرمایند:«اِحْتَرِسُوا مِنَ النّاسِ بِسُوءِ الظَّنِّ»(3)؛ (با سوء ظن در برابر مردم از خود پاسدارى کنید). ممکن است این سخن اشاره به چنین زمان و چنین حال و احوالى باشد. و گرنه سوء ظن به عنوان یک اصل هرگز مورد ستایش نیست.
از مجموع این روایات استفاده مى شود که در محیط هاى نسبتاً سالم، اصل را باید بر حسن ظن گذارد، و به عکس، در محیط هاى فاسد، اصل را باید بر سوء ظن گذاشت. البته نه به این معنى که انسان چیزى را ندانسته به کسى نسبت دهد بلکه در چنین زمانى باید احتیاط را از دست ندهد، مبادا گرفتار زیان هاى جبران ناپذیر شود. البته این استثناء و این گونه احادیث نباید بهانه ای برای سوء ظن به یک دیگر شود و بگوید زمانه فاسد شده و حسن ظن غلط است. حتى در زمان هاى فاسد هم باید افراد را گروه بندى کرد، افراد ظاهر الصّلاح که در صف خوبان قرار دارند و خلاف روشنى از آنها دیده نشده نباید مورد سوء ظن واقع شوند. ولى گروه هایى که در صف مفسده انگیزان قرار گرفته اند، و کارهاى خلاف از آنها مکرر دیده شده هرگز نباید نسبت به حرکات آنها خوشبین بود.
ب) در مسایل امنیتى و اطلاعاتى که با سرنوشت جامعه گره خورده است، نمى توان با خوشبینى به هر حرکتى در جامعه نگاه کرد، بلکه باید در آنجا حسن ظن را کنار گذاشت. یا به تعبیر دیگر باید با احتیاط لازم با این گونه حرکات برخورد کرد. مفهوم این سخن آن نیست که با سوء ظن، کسى مورد مجازات، هتک، اهانت و یا بى مهرى قرار گیرد، بلکه منظور این است که تمام حرکات مشکوک باید زیر نظر باشد، و پیرامون آن تحقیق شود، اگر بعد از تحقیق دلائل روشنى بر انجام کار خلاف توأم با نیت سوء به دست آمد تعقیب گردد.
ج) از موارد دیگرى که نه تنها سوء ظن جایز است بلکه ممکن است واجب نیز باشد، سوء ظن در برابر دشمنان است، ممکن است دشمن دم از صلح، دوستى، محبت و تغییر رویه بزند و دست دوستى به سوى ما دراز کند. در این گونه موارد هرگز نباید گرفتار حسن ظن شد، و بلافاصله دست دشمن را فشرد و به او اعتماد کرد، بلکه باید احتمال داد ممکن است تمام اینها مکر، فریب، خدعه و نیرنگ باشد، و توطئه اى باشد براى غافلگیر ساختن. از این رو در فرمان به «مالک اشتر» آمده: «اَلْحَذَرَ کُلَ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَاِنَّ الْعَدُوَّ رُبَما قارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فى ذلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ»(4)؛ (هنگامى که با دشمنت پیمان صلح بستى، کاملا از او بر حذر باش، زیرا دشمن گاه نزدیک مى شود تا طرف را غافلگیر کند، بنابراین در چنین شرایطى احتیاط را از دست نده، و دور اندیش باش، و حسن ظن خویش را متهم ساز).
پی نوشت:
(1). نهج البلاغة، شریف الرضى، محمد بن حسین، محقق / مصحح: للصبحی صالح، هجرت، قم، 1414 ق، چاپ اول، ص 489، قصار [110] 114.
(2). میزان الحکمة، ری شهری، محمد، تحقیق: دار الحدیث، دار الحدیث 1416 ق، چاپ اول، ج 6، ص 60، ح 11575 تا 11577.
(3). تحف العقول، ابن شعبه حرانى، حسن بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1404 ق / 1363 ش، چاپ دوم، ص 54، و روی عنه ص فی قصار هذه المعانی؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق / مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج 74، ص 158، باب 7 ما جمع من مفردات کلمات الرسول و جوامع کلمه، ح 142.
(4). نهج البلاغة، همان، ص 442، نامه 53 و من کتاب له کتبه للأشتر النخعی لما ولاه على مصر و أعمالها حین اضطرب أمر أمیرها محمد بن أبی بکر، و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن.
منبع: اخلاق در قرآن، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم، 1377 ش، چاپ اول، ج 3، ص 344.
پرسش های مرتبط: