سه‌شنبه، 22 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

حکم غیبت مومن گنهکار

پرسش :

آیا غیبت کردن از مومن گنهکار جایز است؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی:
برخی بزرگان، با استناد به مفهوم حدیثی از امام صادق (علیه السلام)، فقط غیبت افراد عادل را حرام می دانند، و غیبت افراد فاسق را حتی در صورت پنهانی بودن گناهشان جایز می دانند؛ لکن روایات متعددی که غیبت را در مورد بعضی افراد جایز شمرده اند، به مقتضى مفهوم وصف و بلکه مفهوم شرط، می گویند: «اگر شخص، گناهى را پنهانی انجام دهد، غیبت او جایز نیست و غیبت متظاهر به فسق، تنها در خصوص آن عملى که به آن تظاهر مى کند جایز است، نه نسبت به تمام اعمالش». علاوه بر اینکه دلایل عقلی بر ممنوعیت غیبت نیز همین مطلب را ثابت می کند.
 

پاسخ تفصیلی:
در کلمات برخی از بزرگان، غیبت همه مؤمنان حرام نیست، بلکه حرمت تنها شامل آن دسته از مومنانی می شود که از گناه خود پشیمان گردیده و یا بواسطه توبه در سر حد عدالت قرار دارند. اما غیبت افراد فاسق و گنهکار جایز است هر چند گناهشان پنهانی باشد؛ و گاه با استناد به این سخن امام صادق (علیه السلام) که می فرماید: «مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ، وَحَدَّثَهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُم، وَ وَعَدَهُمْ فَلَمْ یُخْلِفْهُمْ کَانَ مِمَّنْ حُرِّمَ غَیْبَتُهُ وَ کَمُلَتْ مُرُوَّتَهُ، وَ ظَهَرَ عِدالَتُهُ، وَ وَجَبَتْ اِخْوَتُهُ»(1)؛ (کسى که در روابطش با مردم ستم نکند، و در سخنانى که مى گوید به مردم دروغ نگوید و از وعده هایش تخلّف نجوید، چنین کسى غیبتش حرام و شخصیتش کامل، و عدالت او ظاهر، و اخوّتش واجب است).

به این ترتیب غیبت افراد عادل را حرام دانسته، و غیبت شخص فاسق را با وجود پنهان بودن عملش جائز مى دانند. مرحوم علاّمه مجلسى در جلد 72 بحارالانوار و در کتاب «العشره»، در ابتدا تمایل به پذیرش این سخن داشته اما در ادامه، تقریباً از آن عدول مى کند.(2) آنچه مسلّم است، پذیرش این عقیده سبب جواز غیبت اکثر مردم می شود، که این بر خلاف اطلاق آیه قرآن و روایات بى شمارى است که در زمینه حرمت غیبت وارد شده است.

علاوه بر این، در روایات متعددى غیبت چند گروه جایز شمرده شده، یا گفته شده: غیبتى براى آنان نیست؛ از جمله فاسقى که متجاهر به فسق است. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) در حدیثى می فرمایند: «اَرْبَعَةٌ لَیْسَتْ غَیْبَتُهُمْ غَیْبَةٌ، الْفاسِقُ الْمُعْلِنِ بِفِسْقِهِ...»(3)؛ (چهار گروهند که غیبت آنها غیبت نیست، نخست فاسقى است که آشکارا گناه کند). همین مضمون در روایتى از امام باقر(علیه السلام) بیان شده است.

امام صادق (علیه السلام) نیز مى فرمایند: «اِذا جاهَرَ الْفاسِقُ بِفِسْقِهِ فَلا حُرْمَةَ لَهُ عَلى غَیْبَة»(4)؛ (هنگامى که فاسق تظاهر به فسق کند، نه احترامى دارد و نه غیبتى).

امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) در حدیث دیگرى می فرمایند: «مَنْ اَلْقى جَلْبابَ الْحَیاءَ فَلا غَیْبَةَ لَهُ»(5)؛ (کسى که چادر حیا را از سر برگیرد غیبت ندارد).

احادیث متعدد دیگرى به این موضوع تصریح کرده است، لکن این احادیث به مقتضى مفهوم وصف، بلکه مفهوم شرط و در مقام احتراز و نفى غیر، آشکارا می گوید: غیبت شخصى که گناه پنهانی دارد جایز نیست، و از سوی دیگر غیبت شخص متظاهر به فسق تنها در خصوص عملى که به آن تظاهر مى کند جایز است نه نسبت به تمام اعمالش. از این گذشته، حرمت غیبت به وسیله عقل نیز قابل اثبات است، چرا که نوعى ظلم، ستم، افشاء اسرار و ریختن آبروى مردم محسوب مى شود و بى شک فرقى میان فاسق و عادل در این زمینه نیست، مگر در مواردى که غیبت سبب نهى از منکر، یا دفع خطر و ضرر از جامعه مسلمین گردد و در این مساله تفاوتی بین فاسق و عادل نیست.

پی نوشت:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، ‏ ‏1407 ق، چاپ چهارم، ج ‏2، ص 239، (باب المؤمن و علاماته و صفاته)، ح 28؛ الخصال‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین‏، قم، 1362 ش، چاپ اول‏‏، ج ‏1، ص 208، (من عامل الناس مجتنبا لثلاث خصال وجبت له علیهم أربع خصال)؛ عیون أخبار الرضا(علیه السلام‏)، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ 1378 ق‏، چاپ اول‏، ج ‏2، ص 30، باب (فیما جاء عن الرضا(علیه السلام) من الأخبار المجموعة).
(2). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، محقق / مصحح: جمعى از محققان‏، دار إحیاء التراث العربی‏، بیروت‏، 1403 ق‏، چاپ دوم، ج ‏72، ص 235، باب 66 (الغیبة).
(3). النوادر، راوندى کاشانى، فضل الله بن على‏، محقق / مصحح: صادقى اردستانى، احمد، دار الکتاب‏، قم‏، بى تا، چاپ: اول، ص 18؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏72، ص 261، باب 66 (الغیبة).
(4). الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على‏،کتابچى‏، تهران، ‏‏1376 ش‏، چاپ ششم، ص 39، (المجلس العاشر)؛ السرائر الحاوی لتحریر الفتاوى‌، ابن ادریس حلّى، محمد بن منصور بن احمد‌، محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابو الحسن‏، جامعه مدرسین، قم، 1410 ‍ ق، چاپ دوم‌، ج ‏3، ص 644، باب (محبة المسلمین و الاهتمام بهم)؛ وسائل الشیعة، عاملى، شیخ حر، محمد بن حسن‏، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)‏، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام‏)، قم، ‏‏1409 ق‏، چاپ ج ‏12، ص 289، باب (المواضع التی تجوز فیها الغیبة)؛ بحار الأنوار، همان، ج‏72، ص 253، باب 66 (الغیبة).
(5). الإختصاص‏، مفید، محمد بن محمد، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و محرمى زرندى، محمود، گنکره شیخ مفید، قم‏، 1413 ق، چاپ اول‏، ص 242، (فی بیان جملة من الحکم و المواعظ و الوصایا عنهم)؛ بحار الأنوار، همان، ج ‏72، ص 260، باب 66 (الغیبة).

منبع: اخلاق در قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم‏، 1377 ش،‏ چاپ اول‏، ج 3، ص 109.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
پرسش و پاسخ مرتبط