جریان عمومی نظام علّی و معلولی در نظام حاکم بر جهان
پرسش :
چرا شهر قم دچار بیماری کرونا شد؟ اگر این بیماریهای همه گیر، ویروسها و مرگ و میرها به علت گناهان مردم است، چرا از قم که مرکز دین و تشیع است و در آن کمتر گناه می شود شروع شده است؟!
پاسخ :
اولا؛ اراده الهى بر این تعلّق گرفته که نظام کلّى حاکم بر جهان، نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى باشد؛[1] یعنى هر معلولى، علّت خاص و هر علّتى، معلول مخصوص داشته باشد و بر این اساس بسیارى از فعل و انفعالات و حوادث موجود در این عالم در چارچوب نظام طبیعی قرار مىگیرد؛ مسائل آب و هوا، میزان بارش باران و بسیارى از حوادث جغرافیایى و طبیعى از همین قاعده پیروى کرده و در چارچوب نظام علّى - معلولى قرار دارد. پس کاملا طبیعى است اگر چند نفر مبتلا به کرونا از چین وارد قم و مهمان شخص قمی شوند، این ویروس به دیگران منتقل شده و برخی از مردم قم به این ویروس مبتلا شوند و این واقعیت میتواند حتی در فرضی که هیچ گناهی در قم و یا هرشهر دیگری صادر نشده، باز محقق شود.
ثانیا؛ اگرچه میان برخی از گناهان با برخی از بلاها رابطه علی - معلولی وجود دارد، امّا اینطور نیست که تمام بلاها بر اثر گناهان باشد؛ بلکه عوامل مختلفی میتواند در به وجود آمدن بلا دخالت داشته باشد. در این رابطه به چند نکته اشاره میشود:
یکم: برخی مصائب و مشکلات ناشی از اعمال خود انسان است، و این امور گاهی از قبیل رعایت نکردن امور بهداشتی و گاهی از قبیل گناه است؛ مثلا ابتلا به بیماری به دلیل عدم رعایت نکتههای بهداشتی از خطاهای عملی انسان است که دامنگیر او و دیگران میشود؛ هرچند در فرض عدم تقصیر در ابتلا به بیماری، خداوند به رحمت خویش بر انسان گرفتار مینگرد و برای دردی که به واسطه آن بیماری تحمل میکند، پاداشهایی در نظر میگیرد و بر اساس مصلحت شخص مبتلا، آن پاداش را در دنیا یا آخرت به او عطا میفرماید؛ اما به هرحال منشأ بیماری، خود انسان بوده است و در فرض مقصربودن، حتی مستحق پاداش و عوضی از جانب خداوند هم نخواهد بود!
گاهی هم ابتلا به امراض، مصائب و بلاها، ناشی از گناهانی است که انسان مرتکب میشود. در این فرض هم خود انسان مسؤول پیامدهای آن است. خداوند در قرآن میفرماید: «آنچه از مصائب و ناملایمات به شما رسد، به خاطر اعمالى است که خود انجام دادهاید».[2]
این آیه به خوبى نشان مىدهد مصائب و بیماریهایی که دامنگیر انسان مىشود، ناشی از عمل خود انسان است و به این ترتیب یکى از فلسفههاى حوادث دردناک و مشکلات زندگى روشن مىشود. البته پیامدهای مادی گناه همواره در زندگی انسان ها پدید نمیآید و ممکن است به جهان آخرت منتقل شود؛ ولی گاهی خداوند برای سبککردن بار گناه بندهاش او را در دنیا عقوبت میکند. این عقوبت هم در حقیقت ناشی از مهر و رحمت واسعه الهی است که میخواهد بندهاش پاک و سبکبار از این دنیا منتقل شود.
امیر مؤمنان على (علیه السلام) از پیامبر گرامى خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل مىکنند که فرمودند: «این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ ...) بهترین آیه در قرآن مجید است. اى على! هر خراشى که از چوبى بر تن انسان وارد مىشود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است که از او سر زده است. آنچه خداوند در دنیا از بندگانش عفو مىکند، گرامىتر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید (و آنان را عقوبت کند) و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد»! [3]
به این ترتیب اینگونه مصائب علاوه بر اینکه بار گناه انسان را سبک مىکند به او قدرت خودکنترلی در رفتارهای نادرست میدهد. البته ظاهر آیه 30 سوره شوری عام است و همه مصائب را در بر مىگیرد، ولى مطابق معمول در الفاظ عام و مطلق، استثناهایى وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتى که دامنگیر انبیا و ائمه معصوم (علیهم السلام) مىشده که براى ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود و همچنین مصائبى که گریبان غیرمعصومان را مىگیرد و جنبه آزمون دارد.
دوم: اگر بشر زندگی راحت و خالی از هرگونه ناملایماتی داشته باشد، ارزش راحتی و آسایش را درک نخواهد کرد؛ زیرا با غرور، شهوت، امیال و غرایزی که دارد، اگر به حال خود رها شود و هیچ وسیله بیدار باشی نداشته باشد، اندک اندک حدود و حقوق را فراموش کرده و طبعاً به هرگونه خواسته نامشروع و امیال و آرزوهای پست تن خواهد داد و این امر برای او پیامدهای نامطلوبی در دنیا و آخرت دارد.
گاهی بشر به یک بانگ بیدار باش و زنگ خطر نیازمند است تا فطرت ذاتیاش بیدار شده و به خداوند رو آورد. علت برخی از مصائب و مشکلات این است که انسان، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان مادی نشده و آن را جاودانه نپندارد.
بنابراین مصائب و مشکلات زنگ بیدارباش برای غافلان، شلاق بر ارواح خفته، رمز ناپایداری جهان مادی و اشارهای به کوتاه بودن عمر این زندگی است. البته این هم رحمتی از جانب خداوند متعال در حق بندگان است؛ چرا که هم بندگان را در مسیر حق نگه میدارد و هم بابت درد و سختی ناشی از بلای وارد شده، پاداشی درخور مرحمت خواهد کرد. گاهی مصائب و مشکلات آزمایش الهی است تا استعدادهای مختلف معنوی، اخلاقی انسان شکوفا شده و خوبان از بدان بازشناخته شوند؛ چنانکه انسانهای وارسته مانند حضرت ابراهیم خلیلالرحمان بارها مورد آزمایش قرار گرفته تا به رشد معنوی نائل شوند.
سوم: مردم قم هرگز تافته جدابافتهای از دیگر مردمان نیستاند؛ هرسنتی که بر دیگر انسانها جاری است بر مردم قم نیز جاری است. بنابراین بلاهایی که بر اهل قم نازل شود، برای خوبانشان درجه و آزمون صبر و شکر و برای بدکارانشان عقوبت و کیفر الهی است!
پینوشتها:
اولا؛ اراده الهى بر این تعلّق گرفته که نظام کلّى حاکم بر جهان، نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى باشد؛[1] یعنى هر معلولى، علّت خاص و هر علّتى، معلول مخصوص داشته باشد و بر این اساس بسیارى از فعل و انفعالات و حوادث موجود در این عالم در چارچوب نظام طبیعی قرار مىگیرد؛ مسائل آب و هوا، میزان بارش باران و بسیارى از حوادث جغرافیایى و طبیعى از همین قاعده پیروى کرده و در چارچوب نظام علّى - معلولى قرار دارد. پس کاملا طبیعى است اگر چند نفر مبتلا به کرونا از چین وارد قم و مهمان شخص قمی شوند، این ویروس به دیگران منتقل شده و برخی از مردم قم به این ویروس مبتلا شوند و این واقعیت میتواند حتی در فرضی که هیچ گناهی در قم و یا هرشهر دیگری صادر نشده، باز محقق شود.
ثانیا؛ اگرچه میان برخی از گناهان با برخی از بلاها رابطه علی - معلولی وجود دارد، امّا اینطور نیست که تمام بلاها بر اثر گناهان باشد؛ بلکه عوامل مختلفی میتواند در به وجود آمدن بلا دخالت داشته باشد. در این رابطه به چند نکته اشاره میشود:
یکم: برخی مصائب و مشکلات ناشی از اعمال خود انسان است، و این امور گاهی از قبیل رعایت نکردن امور بهداشتی و گاهی از قبیل گناه است؛ مثلا ابتلا به بیماری به دلیل عدم رعایت نکتههای بهداشتی از خطاهای عملی انسان است که دامنگیر او و دیگران میشود؛ هرچند در فرض عدم تقصیر در ابتلا به بیماری، خداوند به رحمت خویش بر انسان گرفتار مینگرد و برای دردی که به واسطه آن بیماری تحمل میکند، پاداشهایی در نظر میگیرد و بر اساس مصلحت شخص مبتلا، آن پاداش را در دنیا یا آخرت به او عطا میفرماید؛ اما به هرحال منشأ بیماری، خود انسان بوده است و در فرض مقصربودن، حتی مستحق پاداش و عوضی از جانب خداوند هم نخواهد بود!
گاهی هم ابتلا به امراض، مصائب و بلاها، ناشی از گناهانی است که انسان مرتکب میشود. در این فرض هم خود انسان مسؤول پیامدهای آن است. خداوند در قرآن میفرماید: «آنچه از مصائب و ناملایمات به شما رسد، به خاطر اعمالى است که خود انجام دادهاید».[2]
این آیه به خوبى نشان مىدهد مصائب و بیماریهایی که دامنگیر انسان مىشود، ناشی از عمل خود انسان است و به این ترتیب یکى از فلسفههاى حوادث دردناک و مشکلات زندگى روشن مىشود. البته پیامدهای مادی گناه همواره در زندگی انسان ها پدید نمیآید و ممکن است به جهان آخرت منتقل شود؛ ولی گاهی خداوند برای سبککردن بار گناه بندهاش او را در دنیا عقوبت میکند. این عقوبت هم در حقیقت ناشی از مهر و رحمت واسعه الهی است که میخواهد بندهاش پاک و سبکبار از این دنیا منتقل شود.
امیر مؤمنان على (علیه السلام) از پیامبر گرامى خدا (صلّی الله علیه و آله) نقل مىکنند که فرمودند: «این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ ...) بهترین آیه در قرآن مجید است. اى على! هر خراشى که از چوبى بر تن انسان وارد مىشود، و هر لغزش قدمى، بر اثر گناهى است که از او سر زده است. آنچه خداوند در دنیا از بندگانش عفو مىکند، گرامىتر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید (و آنان را عقوبت کند) و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده، عادلتر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد»! [3]
به این ترتیب اینگونه مصائب علاوه بر اینکه بار گناه انسان را سبک مىکند به او قدرت خودکنترلی در رفتارهای نادرست میدهد. البته ظاهر آیه 30 سوره شوری عام است و همه مصائب را در بر مىگیرد، ولى مطابق معمول در الفاظ عام و مطلق، استثناهایى وجود دارد، مانند مصائب و مشکلاتى که دامنگیر انبیا و ائمه معصوم (علیهم السلام) مىشده که براى ترفیع مقام یا آزمایش آنها بود و همچنین مصائبى که گریبان غیرمعصومان را مىگیرد و جنبه آزمون دارد.
دوم: اگر بشر زندگی راحت و خالی از هرگونه ناملایماتی داشته باشد، ارزش راحتی و آسایش را درک نخواهد کرد؛ زیرا با غرور، شهوت، امیال و غرایزی که دارد، اگر به حال خود رها شود و هیچ وسیله بیدار باشی نداشته باشد، اندک اندک حدود و حقوق را فراموش کرده و طبعاً به هرگونه خواسته نامشروع و امیال و آرزوهای پست تن خواهد داد و این امر برای او پیامدهای نامطلوبی در دنیا و آخرت دارد.
گاهی بشر به یک بانگ بیدار باش و زنگ خطر نیازمند است تا فطرت ذاتیاش بیدار شده و به خداوند رو آورد. علت برخی از مصائب و مشکلات این است که انسان، دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان مادی نشده و آن را جاودانه نپندارد.
بنابراین مصائب و مشکلات زنگ بیدارباش برای غافلان، شلاق بر ارواح خفته، رمز ناپایداری جهان مادی و اشارهای به کوتاه بودن عمر این زندگی است. البته این هم رحمتی از جانب خداوند متعال در حق بندگان است؛ چرا که هم بندگان را در مسیر حق نگه میدارد و هم بابت درد و سختی ناشی از بلای وارد شده، پاداشی درخور مرحمت خواهد کرد. گاهی مصائب و مشکلات آزمایش الهی است تا استعدادهای مختلف معنوی، اخلاقی انسان شکوفا شده و خوبان از بدان بازشناخته شوند؛ چنانکه انسانهای وارسته مانند حضرت ابراهیم خلیلالرحمان بارها مورد آزمایش قرار گرفته تا به رشد معنوی نائل شوند.
سوم: مردم قم هرگز تافته جدابافتهای از دیگر مردمان نیستاند؛ هرسنتی که بر دیگر انسانها جاری است بر مردم قم نیز جاری است. بنابراین بلاهایی که بر اهل قم نازل شود، برای خوبانشان درجه و آزمون صبر و شکر و برای بدکارانشان عقوبت و کیفر الهی است!
پینوشتها:
1. مرتضی مطهرى، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، ج 1، ص 126 و 399.
2. شوری: 30.
3. محمد بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ذیل آیه 30 شوری.
منبع: اندیشه قم
2. شوری: 30.
3. محمد بن حسن طبرسی، مجمع البیان، ذیل آیه 30 شوری.
منبع: اندیشه قم