پاسخی بر شبهه خدای مهربان و ایجاد ویروس های خطرناک!
پرسش :
در اسلام خداوند را قادر و عالم و مهربان می دانیم که خالق تمام موجودات و منشأ خیر و نیکی است. در این صورت، این سؤال پیش می آید که چرا خدا ویروس های خطرناکی مثل کرونا (کووید ۱۹) را ایجاد می کند و یا جلوی ایجاد این ویروس های خطرناک را نمی گیرد؟ یا خدا اصلاً موجود نیست و یا اگر موجود است، یکی از اوصافی که برایش ذکر کردیم را ندارد و تصور ما از خدا اشتباه است.
پاسخ :
ویروس ها در این عالم جایگاه ممتاز و حیات بخشی دارند و اگر برخی از گونه های آن سبب ایجاد بیماری در انسان می شود، به معنای نفی فایده کلی آن نیست. هرچند همان گونه های خطرناک نیز در یک نگاه کلی سبب تقویت سیستم ایمنی بدن انسان و درنتیجه تقویت کیفیت زندگی می گردند. بگذریم از این که برخی از عوامل بیماری زا معلول فعل آدمی بوده و در آزمایشگاه ها تولید شده اند؛ و از این منظر نمی توان آن ها را مخلوق مستقیم خدا دانست؛ بنابراین، منافاتی میان خدای خیرخواه با ویروس های خطرناک نیست.
این در حالی است که نباید ساحت هستی را تنها از نگاه تنگ انسانی نگریست و آنچه به زیان انسان است را شر دانست. چراکه چه بسا امور، اشیاء و موجوداتی که برای نوع انسان ها مضرّ و خطرناک به حساب می آیند اما در کل نظام هستی، نقشی حیات بخش و صد در صد مفید را بازی می کنند.
دقت بفرمایید که یک پدیده می تواند برای یک انسان کاملاً سودمند و مفید بوده و برای دیگری مهلک باشد. به عنوان مثال بارش برف برای راننده درون جاده خوب نیست چراکه احتمال لغزش و تصادف او را بیشتر می کند ولی همان برف ارزش فوق العاده ای برای کشاورز کنار جاده داشته و خوب تلقی می شود. آیا راننده حق دارد صرفاً به جهت آنکه برف برای او مضر است، زبان به گلایه و شکوه گشوده و خداوند را در خلقت برف سرزنش کند؟ آیا خداوند، فقط خدای او است!؟
بنابراین بیماری که یک شر طبیعی است، چیزی جز سیر طبیعی یک ویروس و یا یک میکروب برای تولید مثل و ازدیاد نسل نیست که البته این سیر با سیر طبیعی انسان برای بقاء دچار تصادف شده و انسان از آن با عنوان بیماری و شر یاد می کند؛ اما آیا این ازدیاد نسل برای ویروس هم شرّ است!؟
نکته دوم:
امروزه در علم پزشکی ثابت شده است که وجود میکروب ها و ویروس ها برای حیات وزندگی در کل هستی ضروری بوده و حتی آن دسته از باکتری ها و ویروس هایی که سلامت انسان را به خطر می اندازند، در یک نگاه کلی سبب رشد و تکامل سیستم های بدن خصوصاً سیستم ایمنی و رشد اندام در وجود انسان می شوند. عفونت های ویروسی در سنین جوانی برای اطمینان از پیشرفت و تکامل سیستم ایمنی بسیار مهم هستند. علاوه بر این، سیستم ایمنی به صورت مداوم توسط ویروس های سیستماتیک تحریک می شود تا بتواند در برابر عفونت های دیگر مقاوم شود. برخی از ویروس ها نیز از بدن در برابر سایر آن ها محافظت می کند. به عنوان مثال، ویروس نهفته تبخال (بدون علائم) می تواند به نوع خاصی از گلبول های سفید بدن کمک کند تا سلول های سرطانی و آلوده به عوامل بیماری زا را شناسایی کند.
درنتیجه در اینجا دو مطلب وجود دارد. اگر خداوند مانع خلقت ویروس ها و باکتری ها بشود، هستی را از وجود موجودات بسیار سودمند و حیاتی خالی کرده و شر عظیمی را در عالم رقم خواهد زد؛ و اگر به خلقت این موجودات مهم مبادرت ورزد، سیر طبیعی و تکاملی برخی از انواع آن ممکن است در ادامه برای حیات برخی انسان ها، مشکلاتی را به وجود بیاورد.
حال سؤال این است که آیا منع خلقت یک نوع حیات بخش، به جهت مشکلاتی که برخی از گونه های آن ممکن است برای برخی از انسان ها به وجود آورند، خود مصداق ظلم به کل سیستم حیات در ساحت هستی نیست!؟ آیا می توان به صرف آنکه برخی در آتش سوخته اند، اصل خلقت آتش (باآن همه فواید و سودمندی آن) را زیر سؤال برد!؟
این نه تنها به معنای سلب ذاتی از ذات است (که محال است) بلکه حتی اگر امکان هم داشته باشد، نشان از عدم اتقان صنع و استواری آفرینش است. چراکه این عالم به گونه ای خلق شده که لازم است خالق آن هرلحظه در آن دخالت کرده و آثار ذاتی موجودات را از ایشان بگیرد. مضاف بر اینکه اساس تعامل موجودات نیز کاملاً به هم خواهد خورد، چراکه نمی توان برای هیچ موجودی رفتاری متناسب با مقتضای حال او انتظار داشت و مثلاً توقع داشت که خصوصیت سوزانندگی آتش و سیالیت آب در هنگام استفاده های مفید، باقی بماند!
منبع: خبرگزاری حوزه
پاسخ اجمالی:
درک ما از خیر و شر در عالم، نباید از دیدگاه تنگ انسانی باشد، بلکه باید بالاتر رفته و عالم را از منظری فراسوی سود و زیان انسان ها بنگریم.ویروس ها در این عالم جایگاه ممتاز و حیات بخشی دارند و اگر برخی از گونه های آن سبب ایجاد بیماری در انسان می شود، به معنای نفی فایده کلی آن نیست. هرچند همان گونه های خطرناک نیز در یک نگاه کلی سبب تقویت سیستم ایمنی بدن انسان و درنتیجه تقویت کیفیت زندگی می گردند. بگذریم از این که برخی از عوامل بیماری زا معلول فعل آدمی بوده و در آزمایشگاه ها تولید شده اند؛ و از این منظر نمی توان آن ها را مخلوق مستقیم خدا دانست؛ بنابراین، منافاتی میان خدای خیرخواه با ویروس های خطرناک نیست.
پاسخ تفصیلی:
یکی از مسائلی که در مواجهه با هر بیماری و مشکل مطرح می شود، از این قرار است که اگر خداوند عالم و قادر و خیرخواه است، چرا این بیماری را ایجاد کرده و یا مانعش نمی شود. در ادامه، با ارایه نکاتی مشخص می شود که وجود بیماری و مشکلات و شرور، با وجود خداوند یا یکی از اوصاف او منافات ندارد:نکته اول:
در ابتدا باید توجه داشته باشید که واژه «شرّ» و «خیر» (آن گونه که در سؤال بدان اشاره شده)، با محوریت انسان و نیازمندی های او تعریف شده و آنچه برای انسان (یا انسان ها) خطرناک و مضرّ است، شرّ و بد تلقی شده است.این در حالی است که نباید ساحت هستی را تنها از نگاه تنگ انسانی نگریست و آنچه به زیان انسان است را شر دانست. چراکه چه بسا امور، اشیاء و موجوداتی که برای نوع انسان ها مضرّ و خطرناک به حساب می آیند اما در کل نظام هستی، نقشی حیات بخش و صد در صد مفید را بازی می کنند.
دقت بفرمایید که یک پدیده می تواند برای یک انسان کاملاً سودمند و مفید بوده و برای دیگری مهلک باشد. به عنوان مثال بارش برف برای راننده درون جاده خوب نیست چراکه احتمال لغزش و تصادف او را بیشتر می کند ولی همان برف ارزش فوق العاده ای برای کشاورز کنار جاده داشته و خوب تلقی می شود. آیا راننده حق دارد صرفاً به جهت آنکه برف برای او مضر است، زبان به گلایه و شکوه گشوده و خداوند را در خلقت برف سرزنش کند؟ آیا خداوند، فقط خدای او است!؟
بنابراین بیماری که یک شر طبیعی است، چیزی جز سیر طبیعی یک ویروس و یا یک میکروب برای تولید مثل و ازدیاد نسل نیست که البته این سیر با سیر طبیعی انسان برای بقاء دچار تصادف شده و انسان از آن با عنوان بیماری و شر یاد می کند؛ اما آیا این ازدیاد نسل برای ویروس هم شرّ است!؟
نکته دوم:
امروزه در علم پزشکی ثابت شده است که وجود میکروب ها و ویروس ها برای حیات وزندگی در کل هستی ضروری بوده و حتی آن دسته از باکتری ها و ویروس هایی که سلامت انسان را به خطر می اندازند، در یک نگاه کلی سبب رشد و تکامل سیستم های بدن خصوصاً سیستم ایمنی و رشد اندام در وجود انسان می شوند. عفونت های ویروسی در سنین جوانی برای اطمینان از پیشرفت و تکامل سیستم ایمنی بسیار مهم هستند. علاوه بر این، سیستم ایمنی به صورت مداوم توسط ویروس های سیستماتیک تحریک می شود تا بتواند در برابر عفونت های دیگر مقاوم شود. برخی از ویروس ها نیز از بدن در برابر سایر آن ها محافظت می کند. به عنوان مثال، ویروس نهفته تبخال (بدون علائم) می تواند به نوع خاصی از گلبول های سفید بدن کمک کند تا سلول های سرطانی و آلوده به عوامل بیماری زا را شناسایی کند.
درنتیجه در اینجا دو مطلب وجود دارد. اگر خداوند مانع خلقت ویروس ها و باکتری ها بشود، هستی را از وجود موجودات بسیار سودمند و حیاتی خالی کرده و شر عظیمی را در عالم رقم خواهد زد؛ و اگر به خلقت این موجودات مهم مبادرت ورزد، سیر طبیعی و تکاملی برخی از انواع آن ممکن است در ادامه برای حیات برخی انسان ها، مشکلاتی را به وجود بیاورد.
حال سؤال این است که آیا منع خلقت یک نوع حیات بخش، به جهت مشکلاتی که برخی از گونه های آن ممکن است برای برخی از انسان ها به وجود آورند، خود مصداق ظلم به کل سیستم حیات در ساحت هستی نیست!؟ آیا می توان به صرف آنکه برخی در آتش سوخته اند، اصل خلقت آتش (باآن همه فواید و سودمندی آن) را زیر سؤال برد!؟
نکته سوم:
ممکن است بگویید که چرا خداوند کاری نمی کند که ویروس درجایی که مفید است به کار خود ادامه داده و درجایی که قرار است به انسان ضرر برساند، متوقف شود؟در پاسخ می گوییم:
بر اساس نظام احسن خلقت، رفتار طبیعی همه موجودات ب ه نحو دقیق و در بالاترین کیفیت خود با یک قانون کلی تعیین شده و نمی توان انتظار داشت که رفتار طبیعی موجودات در مواضع گوناگون تغییر کند. به عنوان مثال نمی توان انتظار داشت که رفتار طبیعی آب (که به جهت خاصیت سیالیت همواره ضامن حیات است) در حالت مختلف تغییر کرده و درجایی که قرار است انسان در آن غرق شود، ناگهان خاصیت سیال بودن خود را از دست بدهد!این نه تنها به معنای سلب ذاتی از ذات است (که محال است) بلکه حتی اگر امکان هم داشته باشد، نشان از عدم اتقان صنع و استواری آفرینش است. چراکه این عالم به گونه ای خلق شده که لازم است خالق آن هرلحظه در آن دخالت کرده و آثار ذاتی موجودات را از ایشان بگیرد. مضاف بر اینکه اساس تعامل موجودات نیز کاملاً به هم خواهد خورد، چراکه نمی توان برای هیچ موجودی رفتاری متناسب با مقتضای حال او انتظار داشت و مثلاً توقع داشت که خصوصیت سوزانندگی آتش و سیالیت آب در هنگام استفاده های مفید، باقی بماند!
نکته چهارم:
صرف نظر از ماهیت ویروس کرونا، نمی توان همواره همه گونه های بیماری را معلول طبیعت دانست بلکه چه بسا برخی از انواع آن، توسط انسان ها در آزمایشگاه تولید شده تا علیه یکدیگر استفاده کنند؛ چنانکه برخی درباره همین ویروس معتقدند که ممکن است یک ترور بیولوژیکی علیه کشورهایی مثل ایران و چین بوده باشد. در این صورت، کسانی که چنین ویروسی را تولید کرده اند تا از آن استفاده های شیطانی کنند، مسئول اند و در محضر عدل الهی به زودی محاکمه خواهند شد.نتیجهگیری:
بنابراین، وجود ویروس شر مطلق نیست و دارای فوایدی برای خودش و کل هستی و وجود انسان ها است؛ اما به واسطه تزاحمی که در نظام مادی جاری است، گاهی موجودات متزاحم، بقای یکدیگر را در معرض خطر قرار می دهند. بگذریم از این که محتمل است این ویروس، برساخته انسان های شرور باشد و در نتیجه، آن ها مسئول چنین کاری هستند نه خداوند؛ بنابراین، منافاتی میان خدای خیرخواه و ویروس های خطرناک نیست.منبع: خبرگزاری حوزه