شنبه، 27 ارديبهشت 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

شب قدر، قطعاً شب تعیین سرنوشت نیست!

پرسش :

شب قدر، قطعاً شب تعیین سرنوشت نیست، چون بر اساس هیچ قاعده‌‌ای نمی‌توان دفاع کرد که خداوند سرنوشت را در یک شب مقدر می‌کند؛ این خطای مفسران است؟ کلمه لیل در قرآن همیشه به معنای شب نیست، بلکه وقتی گروهی با هم دعا می‌کنند، اثرش بیشتر می‌شود، بنابر این نباید به شب‌های قدر، به عنوان شب‌های مقدس نگاه کرد؟


پاسخ :
همه‌ی این حرف‌ها را زده، تا ضمن تکذیب همه چیز، به همین جمله‌ی آخر [بنابر این نباید به شب‌های قدر، به عنوان شب‌های مقدس نگاه کرد] برسد؛ و این همه جنگ با تمامی حرمت‌ها و قداست‌ها (در میان هر دین و ملتی و فرهنگی) می‌باشد که در سرلوحه دستورالعمل کفر و استکبار جهانی قرار دارد، و البته سربازانش در ایران نیز بیشتر از همه بهایی‌ها هستند و نیز جریان‌های فراماسوی (شیطان‌پرستیِ) بومی‌سازی شده، [مانند عرفان حلقه‌ها و ...]، چرا که به غیر از آنان، بقیه به هر دین و مذهبی که باشند، قائل به حرمت‌ها و قداست‌هایی می‌باشند.

از تاکتیک‌ها و روش‌های این جنگ، این است که در گام نخست و اصلی هر باور و قداستی را انکار کنند، بدان بتازند و حتی از الفاظ و الحان اهانت‌آمیز استفاده کنند، و در کنارش یک خط موازی راه بیاندازند، برای تحریف، بدین صورت که هر چیزی را بگویند: «این، آن نیست» معنایش این نیست، منظورش آن نیست، مفهومش این نیست، مقصودش آن نیست ... و سپس برای هر کدام، بدلی‌هایی را جایگزین نمایند.

الف) این مفسر، کدام مفسر بی‌سوادی است که به این نتیجه رسیده، "مقوله‌ی شب‌های قدر"، خطای سایر مفسرین در طول تاریخ می‌باشد و سپس برای تحریفش مجبور شده که معنای "لیل" را تغییر دهد و بگوید معنای لیل، شب نیست؟! بالاخره لیل، یعنی شب، و "لیلة القَدر"، یعنی " شب قدر". خواه در آن عده‌ای جمع شوند و همزمان دعا بخوانند یا نخوانند.

شب‌های قدر، بر اساس و معلول دعا خواندن گروهی از مردم در برهه زمانی یا مکانی خاصی وضع نشده است، بلکه مردم مسلمان در این شب‌ها به صورت فردی یا جمعی دعا می‌خوانند. خورشید بر اساس نماز صبح مردم طلوع نمی‌کند، بلکه مردم بر اساس طلوع فجر نماز خوانند. فرمود: قرآن را در شب قدر نازل کردم، خب مگر آن موقعه‌ای که قرآن کریم نازل شد، یک عده باهم مشغول دعا کردن بودند؟!

ب) مدعی می‌گوید: «با هیچ منطقی نمی‌شود دفاع کرد که خداوند سرنوشت را در یک شب مقدر می‌کند؟»؛ خب البته که نادان نمی‌تواند و نباید که دفاع کند، ولی وقتی جهل همراه با عناد شد، حتماً ضمن انکار و تکفیر، حمله نیز می‌کند. آیا از کسی که می‌گوید: معنای "لیل" شب نیست، انتظار می‌رود که معنای "قدر – تقدیر و سرنوشت" را بداند؟!

پس اصلاً با بافته‌های سفارشی این مدعیان، کاری نداریم، بلکه نگاهی اجمالی به چند آیه از این سوره می‌اندازیم:
* «لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛ شب قدر از هزار ماه ارجمندتر (پر خیرتر) است»، یعنی شب قدر، یک زمان است و حالت نیست (مثل جمع شدن و دعا کردن مردم)، زمان است که با زمان هزار ماه مقایسه می‌شود.

* «تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ؛ در آن [شب‌] فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براى هر کارى [که مقدر شده است‌] فرود آیند».
در چنین شبی، اتفاق بزرگی می‌افتد، اتفاقی که برای تحققش، تمامی فرشتگان الهی، و هم چنین "روح"، به زمین نازل می‌شوند، و البته نه سر خود، بلکه به اذن پروردگارشان، و نه برای گردش، زیارت و یا سایر امور محوله به فرشتگان، و حتی نه فقط برای تقدیر انسان‌ها، بلکه «مِنْ کُلِّ أَمْرٍ»، یعنی برای "همه‌ی امور عالم هستی".
 
منطق:
اگر کسی اهل منطق، علم، حکمت، عقل، تفکر و بصیرت باشد، نه تنها در شب قدر، بلکه در هر امری از امور عالم، شاهد "سرفصل آغازین"، "سیر" و بالاخره ختم این گردش با رسیدن به نتیجه می‌باشد؛ پس نه تنها "شب قدر" غیر منطقی نیست، بلکه اگر غیر از این باشد، قابل فهم و درک نخواهد بود. پس "شب قدر" نیز سرفصل آغاز در هر سالی می‌باشد و به شب قدر سال بعد ختم می‌گردد. مثل گردش هر افقی.
 
قدر:
"قدر" یعنی اندازه‌گیری؛ خداوند متعال هر چیزی را بر اساس اندازه‌هایش خلق کرده است و سپس بر اساس همان اندازه‌ها هدایت می‌کند و این چنین نظم و سیر علیمانه و حکیمانه عالم هستی، و از جمله انسان، بر اساس قوانین اصلی [مانند اصل علیّت]، جریان و ادامه می‌یابد.

«سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى * الَّذِی خَلَقَ فَسَوَّى * وَالَّذِی قَدَّرَ فَهَدَى » (الأعلی، 1 تا 3)
ترجمه: منزّه شمار نام پروردگار بلندمرتبه‌ات را * همان خداوندی که آفرید و منظم کرد * و همان که اندازه‌گیری کرد، پس (سپس) هدایت نمود.
 
سرنوشت:
سرنوشت انسان نیز خارج از این قوانین حاکم بر نظام هستی نمی‌باشد و محکوم "اصل علیّت"، می‌باشد، یعنی هر فکری، هر اندیشه‌ای، هر تخیلی، هر اقدامی، هر کاری و هر سخنی، حتی هر نگاهی، هر احساسی و ...، "علت" می‌شود و قطعاً "معلول"هایی در پی دارد.

آثاری که برای بندگی و عبادت خالصانه‌ی خداوند سبحان به صورت کلی و حتی جزئی بیان شده، خود گویا و گواه همین حقیقت می‌باشد.

به طور کلی، بندگی خالصانه‌ی معبود، سبب (علت) برای رشد، کمال، قرب و فلاح می‌گردد و به صورت جزئی (یا موضوعی)، تصریح شده که نماز، تکبر را می‌زداید و از فحشا و منکر باز می‌دارد. تلاوت قرآن کریم، نور و علم می‌بخشد.صله ارحام، سبب طول عمر می‌گردد.صدقه بلا را دور می‌کند.دعا (اظهار آن چه می‌خواهیم به کسی که از او می‌خواهیم)، مقدرات و سرنوشت‌ها را تغییر می‌دهد ...، و همین طور است آثار وضعی، کوتاه مدت و دراز مدت غفلت‌ها و گناهان؛ و همین طور است آثار وضعی، کوتاه مدت و دراز مدت استغفار و توبه، که علت‌های قبلی را از بین می‌برد، پس معلول‌هایش از بین می‌رود.

پس، از سر فصل یک سال (شب قدر)، تا ختم آن، کارهای خوب و بد بسیاری انجام دادیم که باد هوا نشده است، بلکه همه "علت" است و "معلول"هایی دارد که می‌شود «مقدرات = اندازه‌های» ما، که اصطلاحاً به آن سرنوشت می‌گوییم.
 
فرصت شب قدر و عبادت آن:
شب قدر را خداوند متعال در ماه مبارک رمضان قرار داد، ماهی که همگان در آن فرصت دارند که میهمان خدا باشند؛ در سرتاسر عالم، هر کس وارد شد (حتی یک لحظه)، میهمان است و هر کس وارد نشد، میهمان خدا نخواهد بود.

برای شب قدر، هیچ عبادت خاصی به عنوان امری واجب بیان نشده است، بلکه توصیه شده است که "قدر" این شب را بدانید و حرمت و قداست آن را مهم شمرده و حفظ کنید و آن را زنده نگهدارید (احیا)، یعنی خود را در این شب "زنده" کنید.

تفکر، نماز، و به ویژه قضای نمازهای از دست رفته، تلاوت قرآن کریم، دعا، استغفار، توبه، حضور در مجامع عبادی، استماع سخنان یک دین شناس و ...، همگی از مصادیق و اسباب «احیا» می‌باشند.
 
قرآن و اهل بیت علیهم السلام:
خداوند متعال فرمود قرآن را به پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله نازل نمودم تا به شما ابلاغ کند و تعلیم دهد، و به همراهش میزان نیز نازل کردم، ولایت و امامت را برایتان قرار دادم، تا اتصال لحظه‌ای قطع نشود. آن نبی مکرم صلوات الله علیه و آله نیز فرمودند که من از میان شما می‌روم، اما قرآن و عترت را باقی می‌گذارم؛ آنها از هم جدا نمی‌شوند تا به من برسند؛ شما نیز از آنها جدا نشوید تا به من برسید.

مؤمنان در این شب، بر اساس آموزه‌های اهل بیت علیهم السلام، قرآن بر سر می‌گیرند، یعنی عقل، شعور و منطق خود را در سایه قرآن قرار می‌دهند و سپس قلوب‌شان متوجه پرچمداران و هادیان قرآن کریم می‌نمایند که در رأس همه‌ی آنها امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام می‌باشند که خداوند متعال، ضربت و شهادت ایشان را در این شب‌ها قرار داد.

و البته این توجه، حضور قلب، نماز، دعا، اجتماع، توسل به قرآن و اهل بیت علیهم السلام، استغفار، توبه و ...، خود "علت" می‌شود برای "معلول"ها؛ گناهان را می‌زداید، هدف و جهت توجه را تغییر می‌دهد، اتصال صحیح را برقرار می‌کند ...، پس مقدرات "سرنوشت" را تغییر داده و رقم می‌زند.

منبع: ایکس شبهه


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.