شنبه، 10 خرداد 1399
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ازدواج با توجه به بیمارى مادر پسر

پرسش :

دخترى 23 ساله هستم. نزدیک یک ساله با پسرى آشنا شدم 27 ساله است. چندان رابطه خوبى با خانواده خودش خصوصا مادرش نداره و مىگه مادرشون افسردگى هم داره. بعد از گذشت 8-7 ماه دو بار با پدرشون اومدن منزل ما بدون گفتن این مسأله به مادرشون. البته به ما گفتن این موضوع رو به عهده پدرشون گذاشتیم که ایشون تا حالا بنا به دلایلى که ما نمى دونیم چیزى نگفتن. مى خوام بدونم من باید چى کار کنم تا کى باید منتظر بمونم؟ در حالى که من، اون آقا پسر رو هم دوست دارم؟ هیچ مشکلى نیست جز این موضوع گفتن به مادرشون. واقعا نمى دونم باید چى کار کنم؟


پاسخ :
حل موضوع نیازمند دقت و مطالعه بیشترى است. با تدابیر لازم و با توجه به نکات زیر مسأله را پیگیرى کنید:

1. مسأله را با والدین خود در میان بگذارید و از ایشان بخواهید براى ادامه خواستگارى و رسیدن به تصمیم نهایى با پدر ایشان صحبت کنند.

2. با تحقیق از وضعیت خانوادگى ایشان مطمئن شوید دلیل عدم حضور مادر پسر در مراسم خواستگارى از شما همان امرى است که ادعا مى کنند نه چیز دیگرى که ممکن است در آینده موجب انتقال یا سرایت مشکل به زندگى مشترکتان شود.

3. براى اتخاذ تصمیم نهایى مهلت تعیین نمایند مثلاً تا یک ماه آینده البته شکل تعیین مهلت نباید به مادر ایشان ارتباط پیدا کند بلکه به شکل کلى بگویند که چه زمانى مى خواهید براى عقد و ازدواج بیایید.

4. این مدت نباید زیاد باشد که به بلا تکلیفى منتهى شود.

5. در این مدت که بلا تکلیف هستید سطح ارتباطتان را با آن جوان گسترش و تعمیق نکنید چون هنوز هیچ تعهدى در قبال این ارتباط وجود ندارد و چه بسا همه چیز به هم بخورد.

6. با انجام برخى تحقیقات و یا آزمایشهاى پزشکى از عدم ابتلا به بیمارىهاى ژنتیکى در خانواده ها یقین پیدا کنید.

7. گفتگوهاى خانوادگى را بر عهده والدین بگذارید و براى بعد از ازدواج و... تا تصمیم خانوادگى قول و قرارى نگذارید و حساب شده عمل نمایید.

منبع: خواستگارى، محمدرضا احمدى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، 1390.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.